نام پژوهشگر: عباس علیمحمدی

مدلسازی طلای اپی ترمال برای تهیه نقشه امید بخش معدنی با استفاده از سیستم استنتاج فازی در منطقه تکاب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  حجت الله محبوبی   عباس علیمحمدی

چکیده کانی طلا به عنوان با ارزش ترین ماده معدنی و مالا مشکلترین آنها به لحاظ اکتشاف و پی جویی است. رخنونمونهای اندک این ماده در مجاورت کانسنگهای متنوع، اکتشاف آن را پر هزینه و تا حدود زیادی ریسک آور ساخته است. بدین سبب اتکا بر روشهای نوین فناوریهای جدید که در عین حال زمان و هزینه اندکی را طلب می نمایند، اکتشاف این ماده را با هزینه و زمان کمتر میسر ساخته و ریسک حاصل را تا حدود زیادی کاهش می دهد. هدف از این تحقیق استفاده از تواناییهای سیستم استنتاج فازی در تهیه نقشه امیدبخش معدنی منطقه تکاب بوده است. ورودیهای این سیستم در تحقیق حاضر عبارت بودند از: فاکتورهای آلتراسیون، ژئوشیمی، گسل، توده نیمه عمیق، منشا حرارت و سنگ میزبان. ابتدا آلتراسیون موجود در منطقه از تصویر سنجنده aster استخراج شد، گسلهای زمین شناسی و گسلهای بدست آمده از نقشه ژئوفیزیک هوایی ترکیب شده و فاکتور خطوارگی برای آنها محاسبه شد. فاکتورهای سنگ میزبان و منشا حرارت از نقشه زمین شناسی منطقه استخراج شدند. و پس از آماده سازی سایر فاکتورها، توابع عضویت فازی ورودی ها و خروجی سیستم تعیین و سپس پایگاه قواعد سیستم تشکیل شد. در مرحله بعد قطعی ساز سیستم انتخاب شد و داده ها تبدیل به مقادیر قطعی شدند. بعد از ساخت مدلهای ممدانی و tsk (تاکاجی، سوگنو، کانگ )، این مدلها اجرا شده و در انتها هر دو مدل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. مقایسه این دو روش تفاوت اندکی را در نتایج نشان داد، و تشابهی تقریبا 97 درصدی مشاهده شد، همچنین استفاده از اندیسهای معدنی نیز تفاوتی در طبقه بندی این سیستم ها نشان نداد. در عوض، همه اندیسهای معدنی موجود در منطقه در مناطق پتانسیل دار استخراج شده توسط هر دو مدل قرار گرفتند و نشان دادند که سیستم استنتاج فازی مدلی مناسب جهت تهیه نقشه پتانسیل معدنی می باشد.

نقش مدل رقومی ارتفاعی زمین در بهبود طبقه بندی تصاویر ماهواره ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1383
  مجتبی داودی راسخ   عباس علیمحمدی

نقش مدل رقومی ارتفاعی زمین در بهبود طبقه بندی تصاویر ماهواره ای

ارزیابی مدل های تصمیم گیری چندمعیاری برای حل مسائل مکانی راه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1389
  عدنان رستمی   عباس علیمحمدی

امروزه میزان هزینه های بالایی که بابت حمل ونقل صرف می شود، نشان می دهد که سرمایه گذاری های این بخش، باید با دقت فراوان مورد ارزیابی قرار گیرد. انتخاب گزینه ای مناسب از میان گزینه های متفاوت، برای احداث یک راه برون شهری زمینی، جهت نیل به اهداف توسعه پایدار، یک مسئله تصمیم گیری چندمعیاری مکانی است. تصمیم-گیری چند معیاری معمولاً در رابطه با مجموعه ای از گزینه ها به کار گرفته می شود که برپایه معیارهای متعارض و ناسازگار مورد ارزیابی قرار گرفته باشند. در این تحقیق ضمن ارائه معیارهای موثر در انتخاب بهترین گزینه جهت احداث یک راه برون شهری زمینی، وزندهی به معیارها با روشahp، ارزش گذاری به معیارها در محیط gis و استاندارد سازی نمرات با روش های مبتنی بر دامنه نمرات، مجموع نمرات و نمره حداکثر انجام شده است. بهترین گزینه جهت احداث راه سنندج-مریوان (منطقه مورد مطالعه) با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاری (saw، topsis ،electre) انتخاب و نتایج حاصل از مدل های mcdm در مسائل مکانی مرتبط با راه مقایسه می گردد. نتایج بیانگر اینست که روش های saw و topsis رتبه بندی مشابهی از گزینه ها را ارائه می دهند و با توجه به وابستگی اندکی که میان معیارها وجود دارد روش topsis، نتایج بهتری را ارائه می دهد. همچنین، انتخاب روش استاندارد سازی نمرات بر نتایج روش های تصمیم گیری چندمعیاری موثر خواهد بود.

تصمیم گیری های مکانی در برنامه ریزی شهری با استفاده از الگوریتم های تکاملی چندهدفه در محیط gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1389
  محمدرضا رجبی گورندانی   عباس علیمحمدی

بهره گیری از روشهای نوین برای بهینه سازی فرآیند برنامه ریزی شهری می تواند منجر به حل بسیاری از مسائل پیچیده ای بشود که تصمیم گیرندگان و تحلیل گران امور شهری با آن مواجه اند. الگوریتم های تکاملی چندهدفه را می توان باتوجه به گستردگی عوامل درگیر با امور شهری، به عنوان ابزاری مناسب در این زمینه درنظر گرفت. اما باتوجه به ماهیت مکانی بسیاری از امور مرتبط با برنامه ریزی شهری، استفاده از الگوریتم های تکاملی که عموما روابط مکانی و منطقی موجود میان عوارض در جهان واقعی را نادیده می-گیرند و صرفا به بهینه سازی اطلاعات توصیفی عوارض می پردازند نمی تواند منجر به ارائه راه حل هایی مناسب برای مسائل پیچیده شهری بشود. در این پایان نامه با ارائه ی مدلی ابتکاری و نوین، راه حلی موثر برای بکارگیری الگوریتم های تکاملی در انواع مسائل مکان-محور به گونه ای که امکان تحلیل های مکانی نیز وجود داشته باشد، ارائه شده است. این مدل ابتدا با استفاده از یک ساختار نوین سلولی-درختی فضای جستجو را کدگذاری می کند و سپس با استفاده از عملگرهای ابتکاری ادغام و جهش مکانی در قالب یک جستجوی تکاملی به ارائه راه حل های مناسب می پردازد. مدل ابتکاری توسعه یافته بر اساس الگوریتم nsga-ii برای طراحی و برنامه ریزی جهت ایجاد یک شهر جدید بکار گرفته شد و نتایج و بررسی های حاصل از آن در این مقاله ارائه شده است.

تجزیه طیفی برای تهیه نقشه تغییرات پوششی و کاربری زمین مبنی بر طبقه بندی تصاویر ماهواره ای(محدوده مورد مطالعه : منطقه ?شهر تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  فاطمه شفیعی خورشیدی   عباس علیمحمدی

در تصاویر با قدرت تفکیک مکانی کم یا متوسط پدیده های مختلفی درون یک پیکسل قرار می گیرند و سبب ایجاد پیکسل های مختلط می شوند. بیشتر پیکسل هایی که محیط شهر را می پوشانند ترکیبی از انواع پدیده های شهری هستند، به همین دلیل برای استخراج اطلاعات از پوشش زمین های شهری تخمین در سطح درون پیکسل مورد نیاز است. زیرا در طبقه بندی های پیکسل مبنا تمامی پیکسل ها خالص فرض شده و هر پیکسل به یک کلاس تعلق می گیرد و وجود پیکسل های مختلط سبب می شود که استخراج اطلاعات با استفاده از روش های پیکسل مبنا به درستی صورت نگیرد. هدف از تحقیق حاضر تهیه نقشه تغییر منطقه یک شهر تهران با استفاده از تصاویر سالهای 1367(سنجنده tm) و 1380(سنجنده etm+) می باشد، لذا استفاده از روشهای دورن پیکسل همچون تجزیه اختلاط خطی امری لازم و ضروری است. جهت اجرای تجزیه اختلاط خطی بر روی تصاویر، ابتدا باید پیکسل های خالص (عضو های مرجع) مربوط به پدیده های موجود در تصویر استخراج گردند. زیرا نتایج حاصل از تجزیه اختلاط خطی به پیکسل های خالص انتخاب شده وابستگی فوق العاده ای دارد. در تحقیق حاضر برای انتخاب پیکسل های خالص، دو روش استفاده از تصویر (روش مبتنی بر شناسایی هندسی اجزا) و استفاده از تصویر با قدرت تفکیک مکانی بالا -ikonos- مورد استفاده قرار گرفت. در هر دو روش پیکسل های خالص پوشش گیاهی، اراضی بایر و سطوح غیر قابل نفوذ در منطقه استخراج و جهت اجرای تجزیه طیفی بر روی تصاویر استفاده شدند. بر روی نتایج حاصل از هر دو روش فوق، با استفاده از تصویر ikonos ارزیابی دقت صورت گرفت. میانگین فراوانی نسبی حضور هر یک از پیکسل های خالص، ضریب همبستگی و خطا از مرجع در تصاویر حاصل از تجزیه طیفی به دست آمده از هر دو روش انتخاب پیکسل های خالص محاسبه گردید. نتایج حاصل حاکی از این مطلب بوده است که روش استفاده از تصویر با قدرت تفکیک مکانی بالا -ikonos- نتایج با دقت بالاتری را به دست می دهد. به همین دلیل برای تهیه نقشه تغییر از نتایج حاصل از روش استفاده از تصویر با قدرت تفکیک مکانی بالا -ikonos- استفاده شده است. نقشه تغییر منطقه با استفاده از روش تحلیل رگرسیون و روش مقایسه پس از طبقه بندی و تلفیق روش تحلیل رگرسیون و مقایسه پس از طبقه بندی به دست آمد و ارزیابی صورت گرفته بیانگر این مطلب است که دقت روشهای فوق به ترتیب برابر یا 0.65 ، 0.75و0.93 می باشد. تلفیق دو روش فوق برای افزایش دقت نقشه تغییر صورت گرفته است که ارزیابی انجام شده این امر را تائید می کند.

ارزیابی قابلیت شاخص های قابل استخراج از واریوگرام برای بهبود دقت طبقه بندی کاربری و پوشش اراضی در بخشی از حوضه قزل اوزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  وحید عیسوی   عباس علیمحمدی

نحوه عمل در اکثر الگوریتم های طبقه بندی متداول در سنجش از دور بر اساس ویژگی ها و اطلاعات طیفی پیکسل ها می باشد. این مسئله باعث نایده گرفتن مقدار زیادی از اطلاعات فضایی موجود در تصویر می شود. در مواردی از اطلاعات بافت و واریانس استفاده شده ولی اطلاعات قابل استخراج از واریوگرام کمتر مورد استفاده قرار گرفته اند و به تغییرات زمانی واریوگرام توجه کمی شده است. درصورتی که تغییرات زمانی برای تهیه نقشه کاربری و پوشش زمین مخصوصاً پوشش گیاهی از اهمیت بالایی برخوردار است. استفاده از واریوگرام و شاخص های استخراج شده از آن می توانند در افزایش دقت طبقه بندی موثر باشند. در این تحقیق از تصاویر چند زمانه spot و aster برای تهیه نقشه کاربری و پوشش اراضی منطقه دهگلان واقع در استان کردستان استفاده شده است. مجموعه ای از شاخص های استخراج شده از واریوگرام معرفی و یک سری شاخص جدید استخراج شد و روش svm برای طبقه بندی استفاده شد. روندکلی کار در سه مرحله انجام گرفت ؛ 1- طبقه بندی باندهای طیفی 2- طبقه بندی باندهای طیفی به همراه پارامترهای استخراج شده از واریوگرام.3- طبقه بندی شاخص های استخراج شده از واریوگرام و استخراج کلاس های جدید. بعد از ارزیابی دقت و مقایسه آنها، شاخص های مناسب معرفی شدند. نحوه عمل شاخص ها با همدیگر فرق می کند بعضی از شاخص ها باعث افزایش دقت اکثر کلاس ها شده و در بعضی از کلاس ها بی تأثیر می باشند این شاخص ها را می توان شاخص های عمومی قلمداد کرد در نقطه مقابل برخی از شاخص ها نیز باعث افزایش دقت برخی کلاس ها و کاهش دقت برخی دیگر از کلاس ها می شوند که شاخص های ویژه محسوب می شوند. بررسی ها نشان می دهند که هنگام استفاده از شاخص های استخراج شده از واریوگرام، دقت کلی حدود4 درصد و دقت در برخی از کلاس ها حدود 9 درصد افزایش می یابد. دقت کلی در صورت استفاده از کلیه شاخص ها از 88.98 درصد به 92.744 می رسد. همچنین بعد از طبقه بندی شاخص ها، کلاس های جدید قابل تشخیص هستند که امکان تشخیص آنها با اطلاعات طیفی فراهم نمی باشد. بنابراین شاخص های قابل استخراج از واریوگرام قابلیت خوبی در افزایش دقت طبقه بندی و استخراج کلاس های جدید دارند.

بررسی و مدلسازی عدم قطعیت در الگوریتم کریجینگ شاخص
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1390
  حمیدرضا زورقین   عباس علیمحمدی

روش کریجینگ که یک روش زمین آماری است، از متداول ترین روش های درونیابی می باشد. کریجینگ بر اساس نوع کاربرد به زیرروش های مختلفی تقسیم می گردد که از میان آن ها می توان به کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و کریجینگ شاخص نرم اشاره نمود. روش کریجینگ شاخص به منظور تعیین احتمال عبور یا عدم عبور کمیت هر نقطه مجهول از یک سری حدود آستانه به کار می رود. در این روش، با تعیین یک سری حدود آستانه و یک تبدیل غیرخطی بر روی مشاهدات، احتمال عبور یا عدم عبور کمیت نقاط مجهول نسبت به حدود آستانه به دست می آید. دو مورد از منابع عدم قطعیت در این روش، خطای اندازه گیری نقاط مشاهداتی و انتخاب مقادیر حدود آستانه هستند. در این تحقیق، به منظور مدلسازی این دو منبع خطای روش کریجینگ شاخص، روش ابداعی کریجینگ شاخص نرم بهینه شده با استفاده از الگوریتم ژنتیک معرفی شده است. به منظور بررسی عملکرد این روش و ایجاد یک مدل مقایسه ای بین این روش و چهار روش میانگین گیری وزن دار بر اساس معکوس فاصله، کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و کریجینگ شاخص نرم، این پنج روش بر روی دو مجموعه داده اعمال شدند. مجموعه داده اول، 22 نقطه آزمایشی ارتفاعی با تراکم مناسب بودند. در حالی که مجموعه دوم داده عبارت بود از مشاهدات مربوط به بارندگی بهمن ماه سال 1387 در 15 ایستگاه سینوپتیک استان مازندران که از تراکم کمی برخوردار بودند. نتایج اجرای این روش ها نشان داد که در هر دو مجموعه داده، روش کریجینگ شاخص نرم بهینه شده با استفاده از الگوریتم ژنتیک دارای کمترین میزان خطای برآورد است. برای تعیین معیار خطای برآورد، از میانگین قدر مطلق اختلاف مقادیر مشاهداتی و محاسباتی برای هر نقطه در دو حالت جکنایف (jackknife) و اعتبارسنجی متقابل (cross-validation) استفاده شد. بنابراین با توجه به نتایج به دست آمده، کارایی روش پیشنهادی در مدلسازی دو منبع خطا در روش کریجینگ شاخص و افزایش دقت درونیابی ثابت گردید.

بکارگیری منطق فازی در سیستم های خبه مکانی برای آمایش سرزمین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1390
  علی انصاری   عباس علیمحمدی

در تعیین مناسبت کاربری اراضی شهری (urban land use suitability)کنونی به لحاظ دخیل بودن معیارهای مختلف، پیچیدگی (complexity) محیط پیرامون و عدم قطعیت uncertainty)) در اطلاعات به نظر می رسد استفاده از یک سیستم خبره مکانی فازی (spatial fuzzy expert system ) دارای انعطاف بیشتری نسبت به روشهای عددی مرسوم می باشد و هوش و نبوغ انسانی را در تصمیم گیریها بهتر منعکس کرده و نتایج مفیدی را در پی خواهد داشت. منطق فازی تلاشی به منظور کنترل این عدم قطعیت در دنیای واقعی و کمی سازی مقادیر کیفی می باشد. در این پایان نامه ما اصول سیستم های خبره فازی مکانی جهت تعیین مناسبت کاربری اراضی شهری بیان می کنیم و یک سیستم خبره فازی مکانی جهت تعیین میزان مناسبت کاربری دبستان را توسعه داده و تست می کنیم.

مقایسه قابلیت های الگوریتم های هوش محاسباتی درحل مسئله مکان یابی مراکز خدمات شهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1390
  حسین شورورزی   عباس علیمحمدی

هدف از مکان یابی انتخاب مکان مناسب جهت احداث یکسری مراکز خدماتی بوده به گونه ای که بهترین عملکرد با توجه به اهداف مورد نظر در پروژه حاصل شود. در مسایل مکان یابی و تخصیص منابع، معمولاً هدف بهینه سازی مکان یکسری ایستگاه های ارائه خدمات و دسترسی مشتریان به آن ها می باشد که متناسب با شرایط مسئله، پارامترهای موثر در تصمیم گیری مربوط به آن تعریف می شود. مسایل مکان یابی و تخصیص از نوع مسایل np-hard بوده، که با افزایش تعداد نقاط تقاضا و مراکز خدماتی، پیچیدگی و حجم محاسبات مسئله به صورت نمایی افزایش می یابد. اکثر راه حل های ارائه شده برای مسایل مکان یابی و تخصیص منابع از لحاظ محاسباتی پیچیده هستند. در مواردی که از الگوریتم های قطعی و روش های جستجوی مستقیم در حل مسایل مکان یابی استفاده می شود، فضای جستجو به اندازه ایی بزرگ بوده که زمان حل مسئله بسیار طولانی شده و در بیشتر موارد عملاً نمی توان از این روش ها استفاده کرد. از طرفی در برخی موارد علی رغم رسیدن به جواب های دقیق و قطعی به دلیل بالا بودن حجم محاسبات و لزوم بررسی تمامی حالت ها، امروزه این روش ها کمتر مورد استفاده قرار می گیرند. برای حل این مشکل، روش های فرا ابتکاری، متناسب با شرایط مسئله به وجود آمده و گسترش یافته اند. این روش ها جواب های تقریبی نزدیک به حالت بهینه و یا حتی در بعضی موارد جواب بهینه را برای یک مسئله با شرایط و قیود خاص ارائه می کند. در این تحقیق با توجه به نوع موضوع و ساختار آن از سه روش فرا ابتکاری جستجوی ممنوع (ts)، الگوریتم ژنتیک (ga) و شبیه سازی بازپخت (sa)، که عملکرد مناسب و کاربرد بیشتری در حل مسایل مکان یابی داشتند، برای یافتن مکان بهینه ایستگاه های آتش نشانی استفاده شده است. دلیل اصلی بهره گیری از این روش ها در این پایان نامه، جامعیت، عملکرد مناسب و کاربرد برای انواع مختلف مسایل مکان یابی و تخصیص منابع است. از میان مراکز گوناگون خدمات شهری، ایستگاه های آتش نشانی با توجه به اهمیت و جنبه امدادی آن، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. روش های فرا ابتکاری مذکور از دیدگاه های زمان حل مسئله، مقدار تابع هدف، تعداد تکرار و نحوه ی پوشش منطقه مقایسه و ارزیابی شده اند. الگوریتم شبیه سازی بازپخت، در بین روش های پیاده سازی، دارای کمترین زمان حل مسئله می باشد و هنگامی که تعداد تکرارها در روش مذکور از اندازه مسئله بزرگ تر باشد، جواب های مطلوبی تولید می شود. نتایج بدست آمده در سناریو دوم روش (sa) در این تحقیق، صحت این ادعا را به اثبات رسانده است. الگوریتم ژنتیک (ga) با توجه به تعداد جمعیت اولیه و حداکثر نسل ها به عنوان شروط خاتمه، در چهار سناریوی مختلف پیاده سازی شده است. روش جستجوی ممنوع (ts)، در میان روش های فرا ابتکاری، بیشترین زمان محاسباتی و کمترین مقدار تابع هدف را دارد و با توجه به نقشه تولید شده بهترین پوشش را در منطقه توسط مکان های بهینه انتخاب شده و کمترین همپوشانی را بین مکان های انتخاب شده دارا می باشد. بر اساس تجربه این تحقیق، با وجود گستردگی فضای جستجو و پیچیدگی اهداف، الگوریتم های فراابتکاری برخلاف روش های قطعی و جستجوی مستقیم، می توانند در زمان های نسبتاً مناسب به جواب های قابل قبولی برسند و در کاهش حجم محاسبات و پیچیدگی روش حل، مناسب باشند.

مدلسازی مکانی اثرات متقابل تغییر کاربری های شهری مربوط به کمیسیون ماده 5
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده مهندسی عمران 1391
  علیرضا خدادادیان   عباس علیمحمدی

ارزیابی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری، نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند. برنامه ریزی کاربری اراضی شهری در واقع مجموعه فعالیت هایی است که محیط انسانی را مطابق خواسته ها و نیازهای جامعه شهری سامان بخشیده و این مقوله هسته اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد. در این پایان نامه با در نظر گرفتن سازگاری میان کاربری ها در چهار مقیاس همسایگی و پس از تعیین کاربری های ناسازگار به کمک معیارهای سازگاری کاربری ها، اثرات حاصل از تغییر کاربری ها بر سازگاری کاربری های موجود به صورت جداگانه و ریزدانه و همچنین تعیین این اثرات بر پایداری کلی کاربری ها، با استناد بر مصوبه 454 کمیسیون ماده پنج شهر تهران سعی شده است تا حدودی اثرات تغییر کاربری ها مدلسازی شود. مصوبه 454 کمیسیون ماده 5، مجموعه ی ضوابط و مقررات طرح تفصیلی یکپارچه شهر تهران است، که براساس ضوابط و مقررات طرح جامع تهران تدوین شده و مشتمل بر ضوابط خاص استفاده از اراضی و ساخت و ساز در هریک از پهنه های شهر تهران و همچنین ضوابط و مقررات عام ساخت و ساز و شهرسازی در محدوده شهر تهران است. در این پایان نامه پس از تعیین کاربری های ناسازگار به کمک مدل فازی، با استفاده از اولویت تغییر کاربری ها و تبدیل آنها به هم، پس از تغییر کاربریهای ناسازگار به کاربری مناسب خود بر اساس قوانین تغییر کاربری کمیسیون ماده 5، تاثیر این تغییر کاربری بر سازگاری و ناسازگاری سایر کاربری ها به کمک توابع توزیع، اندازه گیری شده است. در این راستا با مطالعه ی آیین نامه های شهر سازی در نهایت 60 کاربری واقع در منطقه هفت تهران به عنوان کاربری های مورد نظر برای اجرای مدل شناخته شد. این 60 کاربری شامل کاربری های مسکونی، تجاری، صنعتی و بایر میباشد.

مقایسه روش های الگوریتم ژنتیک و pso برای بهینه سازی تخصیص مراکز آموزشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1391
  آیدین عارفی مقدم   عباس علیمحمدی

فرایند تخصیص منابع آموزشی شامل چند مسئله تصمیم گیری مرتبط به هم است. اوّلین مسئله تصمیم گیری، با سازمان دهی (مجدد) مکانی سیستم های آموزشی مرتبط است. مثال های عادی از سازمان دهی مجدد سیستم آموزشی عبارتند از: مکان یابی و یا بستن مراکز آموزشی، سازماندهی مجدد مناطق آموزش و پرورش به وسیله تخصیص دادن کاربران به مراکز خدماتی، تعیین کردن مرز های حوزه های مدیریتی (مانند مقامات آموزش و پرورش محلی و هیئت امنای مدرسه) و غیره. سازماندهی مجدد سیستم های آموزشی شامل موضوعاتی مانند دسترسی مکانی می باشد. می توان دو معیار متفاوت از دسترسی را تعریف نمود: اول بر مبنای بهره وری مکانی، و دوم بر مبنای عدالت. بهره وری مکانی به طور معمول کمینه کردن هزینه کل (یا متوسط) سفر (زمان یا فاصله) از محل اقامت به محل آموزش است. در این پایان نامه حل مسئله تخصیص مراکز آموزشی (مدارس)، از طریق سازماندهی مجدد مکانی سیستم آموزشی از طریق مکان یابی مراکز جدید و همچنین بستن مراکز آموزشی (موجود)، تخصیص دادن دانش آموزان به مراکز خدماتی، که در واقع همان مسئله کلاسیک مکان یابی-تخصیص است، انجام شده است، که در آن هدف افزایش بهره وری مکانی است. برای این منظور ابتدا شرایط موجود مورد برسی قرار گرفته است و نتایج بدست آمده ی پس از حل مسئله، با آن مقایسه شد. مسائل مکان یابی-تخصیص کلاسی از مسائل بهینه سازی پیچیده هستند. هدف این مسائل، تعیین موقعیت مراکز خدماتی و تخصیص نقاط تقاضا به این مراکز، که در این پایان نامه مراکز آموزشی هستند، است. در مسئله ی مکان یابی-تخصیص معمولاً نقاط تقاضا، بر اساس فاصله ی خود به مراکز خدماتی تخصیص می یابند. اما در مسائل دنیای واقعی، از ظرفیت نمی توان چشم پوشی نمود. همچنین سامانه اطلاعات مکانی توانایی تجزیه و تحلیل داده های مکانی را دارد. بنابراین تلفیق نمودن مسئله مکان یابی-تخصیص و سامانه اطلاعات مکانی مفید خواهد بود. روش های دقیق سنتی نمی توانند مسئله ی مکان یابی-تخصیص را به صورت کارآمد حل نمایند. راه حل های فرا ابتکاری مانند الگوریتم ژنتیک برای مدت زمان طولانی برای حل مسئله مکان یابی-تخصیص مورد استفاده قرار گرفته اند. در چندین تحقیق گوناگونِ مسئله مکان یابی- تخصیص، کارآمدی این الگوریتم به اثبات رسیده است. در این پایان نامه، مسئله مکان یابی-تخصیص گسسته، بدون در نظر گرفتن قید ظرفیت و همچنین با در نظر گرفتن قید ظرفیت، به وسیله ی روش های الگوریتم ژنتیک و pso، به کمک سامانه اطلاعات مکانی مورد بررسی قرار گرفته و در پایان این دو الگوریتم مقایسه شده اند. برای این منظور، این دو الگوریتم در منطقه 2 شهر تهران، پیاده سازی شده اند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که الگوریتم pso می تواند به عنوان یک رقیب برای الگوریتم ژنتیک باشد، چرا که سرعت رسیدن به جواب در این الگوریتم نسبت به الگوریتم ژنتیک زیاد است. اما میانگین جواب های پیدا شده توسط الگوریتم ژنتیک بهتر است.

بررسی وابستگی اندازه شهر در دقت مدلسازی توسعه شهری با مدل خودکاره سلولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1391
  مجتبی کلارستاقی نژاد   عباس علیمحمدی

در درازای تاریخ و در پی کنش های گوناگون انسانی، زمین و پوشش آن همواره دستخوش دگرگونی و تحول بوده است. شناسایی، آشکارسازی و پیش بینی این دگرگونی ها می تواند در پایش و مدیریت پایدار کاربری و پوشش زمین ها چه در مناطق شهری و چه غیرشهری سودمند باشد. درک بهتر روند این تغییرات مکانی- زمانی به کمک فن آوری ها، ابزارها و مهارت های نوین آسانتر شده است. بررسی روند دگرگونی ها و تعمیم آن به آینده نیازمند به کارگیری سامانه هایی شبیه ساز است. در این میان، خودکاره های سلولی به سبب ساختار ساده و پویای خویش و نیز برخورداری از ویژگی های قدرتمند مکانی به طور گسترده در شبیه- سازی رشد و گسترش شهرها مورد بهره برداری قرار گرفته اند. از این رو بررسی چگونگی بهره گیری از توانایی های گوناگون آن ها برای دستیابی به نتایجی مطلوب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زمانی که رشد و گسترش یک منطقه با این روش شبیه سازی می شود، میزان خطا در تمام منطقه یکنواخت فرض می شود در حالیکه مدلسازی قسمت های مختلف منطقه با توجه به ویژگی ها و شرایط شان- که به اندازه آنها مربوط است- دقت های متفاوتی دارد و میزان خطا پراکندگی یکسانی ندارد. در این پژوهش رشد و توسعه شهری ناحیه ای از مازندران-که شامل شهرهای ساری به وسعت 3685، نکاء به وسعت 1358، جویبار به وسعت 285 و سورک به وسعت 6 کیلومتر مربع است- بوسیله مدل خودکاره- سلولی تلفیق شده با روش بهینه سازی توده ای ذرات - جهت بهینه کردن قواعد انتقال- در یک بازه زمانی 22ساله (از سال 1988 تا سال 2010میلادی) شبیه سازی شده است. دقت نتایج حاصل از این روش با دقت بدست آمده از روش رگرسیون لجستیک، مقایسه شده است. مقایسه نشان داد که دقت مدل بهینه سازی توده- ای ذرات از دقت مدل رگرسیون لجستیک بیشتر می باشد. در ادامه 4 شهر موجود در این ناحیه به تفکیک مورد بررسی قرار گرفته و جهت بهبود دقت شبیه سازی، حدآستانه بهینه مربوط به هر شهر محاسبه شده است. از مقایسه شاخص کاپای شهرها در حدآستانه بهینه خود- ساری 10/72، نکاء 39/70، 02/68، 84/66- نتیجه می شود که مدلسازی توسعه شهری در شهر ساری بهتر انجام شد. در ادامه دقت مدلسازی هر شهر، در حریم ها محاسبه گردید که در این حالت نیز، دقت شهر ساری در همه حریم ها - 250،500، 750 و 1000متری - از شهرهای دیگر بهتر است و همچنین صحت پیش بینی تغییرات و دقت آن توسط مدل در شهر ساری- به ترتیب 7/0 و 48/0- در مقایسه با 3شهر دیگر ناحیه- نکاء 66/0 43/0، جویبار 63/0 39/0 و سورک 61/0 37/0- بهتر می باشد. از مقایسه همه این اعداد می توان نتیجه گرفت که مدل خودکاره ی سلولی در شهر بزرگتر این منطقه (ساری) دقت بهتری از شهرهای کوچکتر دارد.

ارزیابی قابلیت های داده های سنجنده ی modis برای مدلسازی و پیش بینی شیوع بیماری ها در gis (مطالعه ی موردی: بیماری سالک)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  زهره مظفری   عباس علیمحمدی

شیوع و توسعه بسیاری از بیماری ها وابستگی زیادی با شرایط و محیط طبیعی دارند. مسلما بدون شناخت و توجه به شرایط محیط طبیعی نمی توان برای حفاظت انسان در مقابل بیماری ها و همچنین مبارزه با بیماری برنامه ریزی نمود. کشف تجمع مکانی بیماری ها، فاکتورهای ایجاد کننده بیماری و عوامل محیطی تشدید کننده بیماری، از ضروری ترین برنامه ها در بهداشت عمومی و مدیریت بیماری ها می باشند. لیشمانیوز بیماری انگلی است که به وسیله نیش پشه خاکی ماده به انسان انتقال می یابد و دو نوع اصلی آن لیشمانیای جلدی و احشائی است. شیوع این بیماری در برخی از استان های ایران نظیر اصفهان، فارس، خراسان، خوزستان، کرمان و یزد بسیار چشمگیر است. بر این اساس تعیین کانون های اصلی و شناسایی عوامل موثر در شیوع بیماری برای پیش بینی بیماری حائز اهمیت می باشد. روش های مبتنی بر استفاده از سنجش از دور و gis می توانند با سهولت و سرعت بالایی در سطوح مختلف سیستم های بهداشتی مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین با استفاده از تلفیق آنالیزهای آماری و مکانی در gis می توان تجمع های مکانی بیماری را مشخص کرد. در تحقیق حاضر سعی بر آن بوده است تا به کمک تکنیک دور سنجی و gis واستفاده از آنالیزهای چند متغیره و تحلیل اکتشافی داده ها، با استفاده از سه محصول شاخص گیاهی بارز شده، دمای سطح زمین و تولید اولیه ناخالص از سنجنده modis و متغیرهای محیطی شامل، بارندگی، دمای هوا، جمعیت، رطوبت نسبی، طول جغرافیایی، عرض جغرافیایی، ماه و زمان مربوط به استان یزد اقدام به استخراج و مدلسازی کانون های مستعد بیماری سالک شود. بر این اساس در مرحله پیش پردازش از فیلتر، محاسبات همسایگی مکانی وداده های زمان قبل در مدلسازی استفاده شد. بعد ازبررسی و تعیین نقش این داده ها، از ترکیب داده های مختلف در برازش مدل نهایی استفاده گردید، که در مجموع سبب افزایش ضریب تعیین و بهبود مدلسازی شدند. آنالیزهای انجام شده در این مرحله نیز در چهار بازه زمانی ماهانه، فصلی، نیم سال و سالانه انجام پذیرفت تا نقش متغیرها در بازه های زمانی انتخاب شده در شیوع بیماری مشخص شود. نتایج بدست آمده در این مرحله نشان داد بازه زمانی نیم سال با توجه به ضریب تعیین بالاتر نسبت به سه بازه دیگر، مدل بهتری را ارائه داد. در این بازه متغیرهای دمای هوا، تولید اولیه ناخالص و جمعیت محدوده مورد مطالعه، جمعیت، رطوبت نسبی، دمای هوا، تولید اولیه ناخالص و بیماری از داده های همسایگی وتولید اولیه ناخالص و بیماری زمان قبل انتخاب گردیدند. بعد از برازش مدل های بهینه، خروجی های مدل در محیط gis ترسیم شدند.

مدلسازی اثرات تغییرات کاربری های شهری با استفاده از عامل تصمیم گیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  محمدحسین عسگری مهرآبادی   عباس علیمحمدی

در کشورهای در حال توسعه به دلیل رشد سریع و بدون برنامه ریزی شهرها، عموماً توسعه ی اتفاق افتاده، مطابق با استانداردهای شهرسازی نمی باشد و عدم فراهم نمودن تسهیلات و خدمات مورد نیاز از یک سو و وقوع کاربری های ناسازگار در مجاورت یکدیگر از سوی دیگر، موجب پایین آمدن سطح کیفیت و کار آیی کاربری ها گردیده است. روش های سنتی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، در برخورد با چنین مشکلاتی به دلیل عدم وجود یک محیط پویا که در آن اثرات تغییر کاربری را نشان دهد، ناتوان عمل کرده اند. هدف اصلی این تحقیق ارائه یک مدل دینامیک تغییر کاربری شهری به عنوان ابزاری جهت تصمیم گیری طراحان و برنامه ریزان شهری است تا با کمک آن بتوانند کاربری های شهری را به سمت و سویی سوق دهند، که برآورده کننده اهداف توسعه پایدار شهری باشند. در این تحقیق سعی شده است تا با بهره گیری از عامل، به عنوان یک ابزار قدرتمند در شبیه سازی و مدیریت پدیده های پویا و پیچیده، اثرات متقابل کاربری های شهری در مقیاس پلاک مدل شود. در مدل طراحی شده از دو معیار سازگاری و وابستگی جهت سنجش اثرات متقابل کاربری ها و از دو نوع عامل مدل مبنا و هدف گرا جهت مدل سازی عامل مبنا استفاده شده است. عامل مدل مبنا که عامل «پلاک» نامیده می شود، وظیفه جمع آوری اطلاعات از محیط (پلاک های همسایه)، محاسبه دو معیار سازگاری و وابستگی و همچنین مراوده اطلاعاتی با عامل هدف گرا را دارد. عامل دیگر عامل «تصمیم گیر» و از نوع عامل های هدفگرا می باشد که از منطق فازی جهت تصمیم گیری استفاده می کند. این عامل اطلاعات ارسالی از عامل پلاک را دریافت و برای هر پلاک اولویت کاربری تعیین می کند، سپس تصمیم می گیرد که چه پلاکی برای تغییر کاربری مناسب تر است. مدل طراحی شده در محله باغ صبا واقع در منطقه هفت تهران اجرا و اعتبار سنجی شد. نتایج حاصل از اعتبار سنجی نشان می دهد، که با اجراهای متوالی، میزان سازگاری و وابستگی کاربری پلاک های منطقه افزایش یافته است. خروجی مدل می تواند به عنوان پیشنهادی برای تصمیم گیری مالکان زمین جهت انتخاب کاربری بهینه مورد استفاده قرار گیرد.

تحلیل و مدلسازی مکانی-زمانی بیماری سالک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  ابوالفضل ملالو   محمدرضا ملک

لیشمانیوز جلدی (سالک)، از جمله بیماری های واگیر از طریق ناقل است که خسارات اجتماعی و اقتصادی بسیاری را به تعداد زیادی از روستاهای ایران تحمیل کرده است. اهداف اصلی این تحقیق شامل تحلیل سالانه توزیع مکانی بیماری، شناسایی خوشه های مکانی و مکانی-زمانی بیماری و مدل-سازی بیماری به منظور درک بهتر اپیدمیولوژی مکانی-زمانی بیماری، در استان گلستان است. در این مطالعه داده های مربوط به بروز سالک و هم چنین متغیرهای محیطی شامل متغیرهای هواشناسی، پوشش گیاهی و توپوگرافی منطقه مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص های عمومی بررسی خودهمبستگی شامل: فاصله متوسط نزدیک ترین همسایه، شاخص moran’ i، شاخص general g و تابع ripley’s k به منظور بررسی توزیع الگوی مکانی بیماری استفاده شدند. وجود خوشه های مکانی و مکانی- زمانی نیز با استفاده از آماره اسکن فضایی مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل همبستگی pearson و spearman به ترتیب به منظور بررسی نوع و شدت همبستگی بین متغیرهای محیطی و بروز سالک در سطح دهستان و توصیف ارتباط بین بروز ماهانه سالک و متغیرهای محیطی در بازه زمانی 0، 1، 2، 3 و 4 ماه قبل از وقوع بیماری مورد استفاده قرار گرفتند. روش های حداکثر بی نظمی (maxent) و روش مبتنی بر الگوریتم ژنتیک (garp) به منظور مدل سازی ارتباط بین پارامترهای محیطی و توزیع الگوی مکانی بیماری سالک مورد استفاده قرار گرفته و عملکرد این دو مدل پیش بینی مورد بررسی قرار گرفت. آزمون های عمومی خودهمبستگی نشان گر توزیع خوشه ای بیماری سالک در هر 3 سال مورد مطالعه بود. خوشه های مکانی و مکانی-زمانی بیماری غالباً در قسمت های شمالی و شمال شرقی استان گلستان واقع شده بودند. تحلیل های مکانی نشان داد که موارد گزارش شده بیماری غالباً در مناطق با ارتفاع کم و شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک، با وضعیت اجتماعی- اقتصادی نامطلوب واقع شده اند. نتایج مدل ها نشان داد که پوشش گیاهی و توپوگرافی مهم ترین فاکتورهای محیطی هستند که بر شیوع بیماری سالک در منطقه موثر هستند. سطح زیر منحنی roc، در مدل maxent در هر 3 سال بیش تر از مدل garp بود که بیانگر مدل سازی بهتر بین وقوع بیماری سالک و پارامترهای محیطی است. نتایج این تحقیق مناطقی را که در معرض خطر بیش تری قرار داشته و نیاز به برنامه ریزی و توجه بیش تری به منظور کنترل بیماری دارند، تعیین می کند.

پیش بینی تصادفات جاده ای با استفاده از روش های تحلیل مکانی-زمانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1392
  مهدی احمدی   عباس علیمحمدی

تصادفات جاده ای یکی از عوامل مهم مرگ غیر طبیعی در ایران است. جلوگیری از بروز تصادفات برای کاهش آمار بالای کشته ها امری ضروری بنظر می رسد. هدف از این تحقیق بررسی دقت و صحت استفاده از پارامتر های زمانی در مدلسازی تصادفات و سپس پیش بینی مکانی-زمانی تصادفات رانندگی است. در این تحقیق تصادفات محور کرج-قزوین از 28 تیر 1388 الی 31 تیر 1391 جمع آوری شده است. ابتدا تحلیل زمانی با استفاده از نمودار عنکبوتی و بر اساس پارامتر های مختلف انجام شده است. سپس تراکم فازی پنجره ای توضیح داده شده است و با ترکیب آن با تابع comap، تحلیل مکانی بر اساس عوامل موثر بر تصادفات (انسانی، محیطی و جاده ای) بررسی شده است که کمک بسزایی در درک نقش عوامل مختلف بر توزیع تصادفات کرده است. در ادامه با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک بر اساس دو دسته پارامتر اقلیمی-جاده ای و زمانی مدل سازی تصادفات و ارزیابی برازش مدل ها با در نظر گرفتن شاخص های آکاییک، تست مربع کای، لگاریتم درستنمایی و auc انجام شده است. مدل رگرسیون لجستیک با پارامتر های زمانی دقت مناسبی جهت مدل سازی تصادفات داشته است. بنابراین بر اساس دقت مدل رگرسیون لجستیک چند سطحی، این مدل بر داده های تصادفات برازش داده شده است. این مدل با بهبود پارامتر های برازش مدل نسبت به روش رگرسون لجستیک و با ضریب auc بیشتر از 0/8 برازش خوب را بر داده های تصادفات نشان داده است. سپس از این مدل در پیش بینی زمانی-مکانی تصادفات رانندگی استفاده شده است. نتیجه این مدل برای پیش بینی 200 تصادف که در مدل سازی استفاده نشده اند بررسی شده است. نتایج نشان داده است که مدل رگرسیون لجستیک می تواند 25 درصد از تصادفات را در 6 اولویت اول مسیر پیش بینی کند. همچنین بیشتر از 40 درصد از تصادفات در فاصله 10 کیلومتری از اولویت اول پیش بینی شده رخ داده اند.

مقایسه کارایی انواع شبکه های عصبی در پیش بینی مکانی و زمانی آلودگی هوای شهر تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده عمران 1392
  مهرداد رفیع پور   علی اصغر آل شیخ

آلودگی هوا یکی از مشکلات مهم شهر های بزرگ محسوب می شود. یکی از اهداف مسئولین شهری آگاه سازی شهروندان از میزان کیفیت هوا در مناطق مختلف شهر و در زمان های متفاوت است. با توجه به مضرات ازن بر سلامت انسان و محیط زیست و افزایش آن در دهه های گذشته، ازن از آلاینده های بسیار مهم محسوب می شود؛ از طرفی به این علت که ازن، تحت تأثیر پارامترهای مختلف در هوا تولید می شود، در این تحقیق به تحلیل و پیش بینی غلظت ازن به صورت مکانی و زمانی پرداخته شده است. مدل سازی زمانی پارامترهای مهم و تاثیرگذار بر غلظت ازن با استفاده از داده های پایش کیفیت هوا در ایستگاه های آزادی و قلهک و به صورت 4 ساله (از 12 دی 1384 تا 11 دی 1388)، انجام شده است. ارتباط متغیرهای هواشناسی شامل رطوبت نسبی، دما، فشار، سرعت و جهت باد با غلظت ازن با استفاده از همبستگی خطی و غیرخطی و آنالیز اجزا اصلی بررسی شد. بررسی همبستگی بین متغیر های مختلف هواشناسی با غلظت ازن نشان داد که غلظت ازن در هر دو ایستگاه تحت تاثیر پارامترهای رطوبت نسبی و دما است. تاثیر پارامترهای رطوبت نسبی و دما را می توان با توجه به عملکرد فتوشیمیایی و نقش این فرآیند در تولید ازن توصیف کرد. همچنین ازن در هر دو ایستگاه با کسینوس جهت باد ارتباط منفی دارد، که خود نشان دهنده تاثیرپذیری غلظت ازن از این پارامتر است. برای بررسی خود همبستگی ازن از مدل آماری ar استفاده شد. با توجه به مدل ar مقدار ازن در هر روز در ایستگاه آزادی به مقدار 1 تا 7 روز قبل و در ایستگاه قلهک به مقدار 1 تا 5 روز قبل وابستگی دارد. در ادامه تحقیق از چند شبکه ی عصبی و یک رگرسیون چند متغیره جهت پیش بینی غلظت ازن استفاده شد. ورودی های این شبکه ها پارامترهای هواشناسی و غلظت های 1 تا 7 روز قبل ازن برای ایستگاه آزادی و غلظت های 1 تا 5 روز قبل ازن برای ایستگاه قلهک می باشد؛ درحالی که خروجی غلظت ازن است. شبکه های عصبی مختلف شامل شبکه عصبی تابع شعاع مبنا (rbf)، رگرسیون تعمیم یافته (grnn) و پرسپترون چندلایه (mlp) در این تحقیق برای پیش بینی استفاده شد. نتایج نشان داد شبکه عصبی mlp در هر دو ایستگاه کارایی بهتری نسبت به روش های دیگر در پیشبینی زمانی غلظت ازن دارد. شبکه عصبی mlp در ایستگاه قلهک با شاخص توافق 87 درصد، جذر میانگین مربعات خطا 18، میانگین مطلق خطا 16 و ضریب همبستگی 78 درصد و برای ایستگاه آزادی با شاخص توافق 91 درصد، جذر میانگین مربعات 5، میانگین مطلق خطا 4 و ضریب همبستگی 96 درصد مقادیر روزانه غلظت ازن را پیشبینی می کند. مدل سازی مکانی غلظت آلاینده ازن با استفاده از داده های اندازه گیری شده در ایستگاه های پایش کیفیت هوا شامل 41 ایستگاه و برای سال 1391 انجام شد. پارامترهای موقعیت، ارتفاع، تراکم جمعیت، غلظت دی اکسید نیتروژن و عوامل هواشناسی شامل سرعت باد، جهت باد، دما و رطوبت نسبی به عنوان پارامترهای مکانی موثر در نظر گرفته شدند. رگرسیون چند متغیره و سه نوع شبکه عصبی مصنوعی شامل mlp، rbf و grnn مورد استفاده قرار گرفتند. میانگین مجذور کمترین مربعات خطا، برای هرکدام از روش ها محاسبه شد و نتایج نشان داد که شبکه عصبی mlp با جذر میانگین مربعات خطای 3/28، کارایی بهتری نسبت به مدل های دیگر برای مدل سازی مکانی آلودگی هوا دارد. در نهایت به کمک شبکه عصبی mlp نقشه غلظت ازن تولید شد. نقشه تولید شده نشان می دهد که غلظت ازن در قسمت های شرقی شهر بیشتر از مناطق دیگر است.

طراحی و پیاده سازی یک مدل مکان یابی و تخصیص توام مراکز مختلف خدماتی بر مبنی الگوریتم های تکاملی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  سارا بهشتی فر   عباس علیمحمدی

با رشد روزافزون جمعیت، نیاز به انواع خدمات شهری افزایش می یابد. برآورده ساختن این نیازها مستلزم استقرار مراکز خدماتی جدید است. تصمیم گیری در خصوص مکان، تعداد و ظرفیت مراکز جدید از گام های اصلی در استقرار آنها می باشد. مکان و موقعیت مراکز خدماتی نقش مهمی در استفاده مطلوب از زمین، هماهنگ سازی و تنظیم اثرات متقابل آنها برهم و کاهش هزینه های سفر برای متقاضیان دارند. لذا در مکانیابی این مراکز توجّه به عواملی همچون دسترسی، نحوه قرارگیری مراکز و کاربری های مختلف نسبت بهم و موقعیت و شرایط متقاضیان، امری ضروری می نماید. در مواردی که هر نوع مرکز خدماتی جدید بطور مستقل مکانیابی شود، تنها اثرات مکان ها و کاربری های موجود قابل بررسی خواهد بود. درحالیکه استقرار یک نوع مرکز، تناسب فضای پیرامون را برای استقرار مراکز دیگر تغییر می دهد و ممکن است دستیابی به هدف استفاده مطلوب از زمین را با مشکل مواجه سازد. با مکانیابی چند نوع مرکز جدید بطور همزمان می توان نتایج بهتری درخصوص چیدمان مراکز مختلف در یک منطقه بدست آورد. هدف این تحقیق، مکانیابی و تخصیص همزمان مراکز خدماتی مختلف در یک چارچوب واحد با توجّه به شرایط مکان، اثرات متقابل مراکز برهم و همچنین موقعیت متقاضیان می باشد. برای این منظور، با استفاده از تحلیل های مکانی و روش های بهینه سازی چندهدفه، روشی برای حل مسأله مکانیابی و تخصیص برای سه نوع مرکز نمونه شامل دبستان، پارک و درمانگاه در بخشی از منطقه 17 تهران ارائه شد. تعداد و مکان مراکز مورد نظر برای پوشش کل تقاضاها و نیز جمعیت مراجعه کننده به هر مرکز مشخص گردید. جهت بهینه سازی توابع هدف و برآورده ساختن شرایط مسأله مکانیابی و تخصیص چند نوع مرکز (mtfla )، دو الگوریتم تکاملی چندهدفه nsga_ii و moea/d بصورت مقید مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. اهداف بهینه سازی شامل کمینه سازی هزینه سفر بر مبنای فاصله شبکه ای، بیشینه سازی تناسب و مطلوبیت زمین برای مرکز، بیشینه سازی سازگاری و اولویت همجواری مراکز و کاهش هزینه استقرار می باشد. تناسب و مطلوبیت مکان های کاندید جهت استقرار مراکز با توجّه به شرایط مکان مورد نظر و موقعیت سایر کاربری های موجود با استفاده از روش topsis تعیین شدند. با توجّه به لزوم حفظ فاصله معین بین برخی از مراکز جهت کاهش اثرات منفی آنها بر روی هم، قیدهای فاصله نیز تعریف و وارد مدل شدند. برای مواجهه با قیود، روش های جریمه، ترمیم کروموزوم (با تلفیقsa و nsga_ii) و همچنین روش تولید و حفظ کروموزوم های مجاز بررسی شدند. در نهایت روش تولید و حفظ کروموزوم های مجاز به دلیل دارا بودن سرعت بالاتر و تعیین مقادیر بهتر در اکثر توابع هدف برای پاسخ های مجاز مورد استفاده قرار گرفت. برای مکانیابی و تخصیص مراکز دو حالت کلی در نظر گرفته شد. در حالت اوّل، تعداد هر یک از انواع مراکز ثابت و از پیش تعیین شده است. در حالت دوّم، تعداد مراکز در هر پاسخ طی فرایند بهینه سازی مشخص می گردد. در هر یک از حالات مذکور، ظرفیت مراکز به هر دو صورت محدود و نامحدود در نظر گرفته شدند. چنان که انتظار می رفت با محدود شدن ظرفیت مرکز، امکان مراجعه به نزدیکترین مرکز برای برخی از متقاضیان وجود نداشت. تأثیر محدود بودن مراکز بر هزینه های دسترسی و فواصل پیموده شده بررسی شد. در هر دو حالت، نتایج دو الگوریتم nsga_ii و moea/d از نظر همگرایی و پارامترهای اولیه وضعیت قابل قبولی دارند و پاسخ های نهایی در جبهه اول پارتو قرار گرفته اند. قابلیت دو روش در تولید پاسخ های بهینه پارتو با معیارهای متعددی شامل نزدیکی به نقطه ایده آل، بیشترین گسترش، پوشش مجموعه و نظم (توزیع یکنواخت) مورد مقایسه قرار گرفتند. مقایسه نتایج نشان داد که پاسخ های الگوریتم nsga_ii در هر دو حالت گسترش بیشتری داشته اند. همچنین در هر دو حالت تعداد پاسخ های بدست آمده از روش nsga_ii بیشتر مغلوب پاسخ هایmoea/d شده اند. این مقدار در حالت اول برابر 2/11 درصد و در حالت دوم برابر 2/23 درصد بوده است. این دو الگوریتم از نظر نزدیکی به نقطه ایده آل و توزیع پاسخ ها در دو حالت مورد بررسی، وضعیت متفاوتی داشته اند. با توجّه به تولید پاسخ های بهینه پارتو متعدد در روش های nsga_ii و moea/d و تمایل به انتخاب یک پاسخ از میان آنها جهت پیاده سازی، معیارهای مختلفی شامل بهترین مقدار هر تابع هدف، مجموع وزندار، غلبه نسبی پاسخ به تفکیک توابع هدف و نزدیکی به نقطه ایده آل برای انتخاب پاسخ برتر مورد استفاده قرار گرفتند. پاسخ هایی که کمترین مقدار را به ازاء یک تابع هدف خاص دارند، اغلب با روش nsga_ii بدست آمده اند. روش ارائه شده امکان مکانیابی و تخصیص مراکز مختلف خدماتی بصورت همزمان را فراهم می کند. با بهره گیری از آن می توان چیدمان مناسب برای مراکز جدید مختلف در یک منطقه را با توجّه به اهداف و معیارهای مختلف و ترجیحات تصمیم گیران مشخص نمود. بررسی پاسخ ها با تعداد مراکز متفاوت و مقایسه هزینه استقرار و هزینه سفر در آنها باعث سهولت تصمیم گیری در مورد تعداد مراکز می گردد. در این تحقیق، با بررسی فواصل سفر متقاضیان در پاسخ های مختلف، نقشه نشان دهنده میزان حساسیت نقاط تقاضا نسبت به انتخاب یک پاسخ تهیه شد. این نقشه می تواند به مکانی سازی اثرات وزندهی اهداف توسط تصمیم گیران و همچنین شناسایی مناطق حساس نسبت به انتخاب راه حل های مختلف کمک نماید.

طراحی چارچوب مفهومی برای تحلیل و مدیریت اطلاعات مکانی در حوزه آلودگی هوا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  حسن همراز   عباس علیمحمدی

آلودگی هوا یکی از بزرگ ترین مشکلات بشر به خصوص در شهرهای بزرگ می باشد که اثرات زیان باری بر روی سلامت انسان، موجودات زنده، محیط زیست و آب و هوا دارد. آلودگی هوا یک پدیده بسیار پیچیده است که نیازمند مشارکت طیف وسیعی از ارگان ها، سازمان ها، مدیران، تصمیم گیران، متخصصان، محققان و مردم عادی دارد. عملکرد صحیح هر کدام از این مولفه ها می تواند موجب کنترل و بهبود این چالش بزرگ شود. این عملکرد صحیح زمانی محقق می شود که هر کدام از این مولفه ها در قالب یک چارچوب و سیستم که به درستی طراحی شده و تمام جوانب لازم در آن لحاظ گردیده به درستی عمل نمایند. بنابراین نیاز است که چارچوب های دقیقی برای آلودگی هوا طراحی شوند. قابلیت ها و توانایی های سیستم اطلاعات مکانی (gis) از یک سو و وابستگی بسیار زیاد آلودگی هوا به فاکتورهای مکانی و جغرافیایی از سوی دیگر، استفاده از سیستم اطلاعات مکانی را در حوزه آلودگی هوا ضروری و اجتناب ناپذیر می نماید. اغلب مطالعات و کارهای صورت گرفته در حوزه آلودگی هوا بخشی از این معضل را مورد بررسی قرار می دهند و کمتر دیدی کامل و جامع به کل فرآیندی که داده طی می کند وجود دارد. چارچوب های فعلی تحلیل و مدیریت داده ها از محدودیت ها و مشکلات مختلفی برخوردارند، این موضوع به خصوص در کشورهای در حال توسعه و با درآمد کمتر به روشنی مشاهده می گردد. عدم پاسخ گویی به نیازهای کاربران مختلف، عدم مشارکت مناسب مردم و استفاده از شیوه های سنتی و پرهزینه برای جمع آوری داده از جمله محدودیت های چارچوب های فعلی تحلیل و مدیریت داده ها در حوزه آلودگی هوا محسوب می شوند. در این پژوهش، ابتدا نقاط ضعف و قوت چارچوب های فعلی تحلیل و مدیریت اطلاعات در حوزه آلودگی هوا و روندی که داده طی می کند، شناسایی می گردد، سپس براساس آنها چارچوبی مفهومی برای تحلیل و مدیریت بهتر اطلاعات در حوزه آلودگی هوا ارائه می گردد که در آن کارها و اقداماتی که باید در سطوح مختلف انجام شوند، بیان شده است. با استفاده از این چارچوب که نیازهای کاربران مختلف در حوزه آلودگی هوا را نیز در نظر می گیرد می توان برای بهبود چارچوب های فعلی استفاده نمود و یا از آن به عنوان مبنای ایجاد چارچوب های جدید برای تحلیل و مدیریت اطلاعات آلودگی هوا بهره جست. چارچوب پیشنهادی از تکنولوژی های جدید برای کاهش محدودیت ها و مشکلات در حوزه جمع آوری داده های مورد نیاز استفاده می نماید و نیازهای کاربران مختلف را لحاظ کرده و روندی که باید برای تولید محصولات و خروجی های مورد نظر برای پاسخگویی به نیازها طی شود را ارائه می نماید. در انتها شهر تهران به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده و تحلیل های مکانی و زمانی نیز با استفاده از روش خوشه بندی سلسه مراتبی تجمعی، تحلیل مولفه های اصلی و روش های درونیابی به منظور شناخت تغییرات مکانی و زمانی آلودگی هوای آن در سال 1392 صورت گرفته است.

زمان بندی خطوط راه آهن شهری با استفاده از الگوریتم nsga-ii و تحلیل های مکانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده نقشه برداری 1393
  محمدرضا ساحل گزین   عباس علیمحمدی

امروزه با افزایش فاصله محل زندگی افراد با مراکز اشتغال و ارائه خدماتی نظیر آموزش، تفریح، خرید، سلامت و غیره نیاز به سفرهای روزانه افزایش یافته است. سرویس دهی برای این حجم بالای سفر، نیازمند بسترهای مناسب سیستم های حمل ونقل عمومی می باشد. محدودیت در افزایش ظرفیت شبکه راه ها و همچنین ظرفیت کمتر مسافر تاکسی و اتوبوس نسبت به سیستم‎های حمل ونقل ریلی درون شهری (مترو)، توجه مدیران و سیاست گذاران شهری را بیشتر معطوف توسعه زیرساخت های شبکه های حمل ونقل ریلی درون شهری کرده است. از دیدگاه کلان و مدیریتی، مسائلی که در درازمدت می توانند بر از بین رفتن منابع کشور تاثیر بگذارند و یا هزینه های عمومی را افزایش دهند به میان می آیند که سیستم های حمل ونقل ریلی شهری از این حیث با صرفه تر به نظر می رسند. در مقابل، مسافران ترجیح می دهند با هزینه کمتر و سرعت بالاتر به مقصد خود برسند که عدم وجود موانعی همچون چراغ راهنمایی و ترافیک باعث می شود مترو قابل پیش بینی تر و قابل اعتمادتر از سفر درون شبکه خیابان ها باشد. بنابراین مترو در کلان شهرها جایگاه ویژه ای دارد که افزایش کیفیت سرویس دهی آن مهم به نظر می رسد. توسعه سیستم های مترو با هدف افزایش کیفیت سرویس دهی باید به نحوی صورت پذیرد که هم رضایت مشتریان و کاربران را افزایش دهد و هم رضایت مدیران و مسئولین مترو را در نظر بگیرد. در توسعه سیستم های حمل ونقل عمومی مانند راه آهن شهری، علاوه بر طراحی مسیر شبکه، ارائه زمان بندی حرکت ناوگان از ایستگاه ها نیز جزئی از طراحی است. جدول زمان بندی حرکت قطارها به عنوان عاملی تاثیرگذار بر میزان رضایت مشتریان و مدیران مترو و همچنین سلامت محیط زیست اهمیت داشته و بنابراین تغییرات آن، کیفیت سرویس دهی را تغییر می دهد. در زمان بندی مترو، علاوه بر زمان ورود و خروج قطارها در ایستگاه ها، متغیرهایی نظیر مدت زمان شتاب گیری قطارها در شروع حرکت بین دو ایستگاه، اندازه شتاب حرکت آنها، مدت زمان ترمز گرفتن آنها در پایان حرکت بین دو ایستگاه، اندازه شتاب آنها در هنگام ترمز و مدت زمان توقف آنها در ایستگاه ها، تأثیر به سزایی در معیارهای زمان بندی نظیر مدت زمان سفر مسافران، هزینه های شرکت بهره برداری مترو و انرژی مصرف شده توسط قطارها دارد. این مسئله ماهیتی چندمعیاره دارد؛ به این معنی که معیارهای طراحی زمان بندی با یکدیگر در تضاد هستند و بهبود یکی از آنها ممکن است منجر به از دست رفتن کیفیت معیار یا معیارهای دیگر شود. بنابراین اهداف متناظر با این معیارها در روند بهینه سازی در تضاد با یکدیگر هستند. همچنین کیفیت سرویس دهی متأثر از نرخ ورودی و خروجی مسافران ایستگاه ها در واحد زمان است که بستگی به ساعت روز، محل ایستگاه ها و کاربری اراضی واقع در حوزه خدمت رسانی آن ایستگاه دارد. در این مطالعه، سعی بر آن شـده است تا با استفـاده از الگوریتـم nsga-ii، بهینه سازی زمان بندی حرکت و توقف قطارهای خط یک متروی تهران انجام گیرد. برای این کار ابتدا مدلسازی مسئله و طراحی توابع هدف بهینه سازی مطابق با معیارهای موردنظر در طراحی زمان بندی صورت گرفته است. در مرحله بعد، با استفاده از تحلیل های مکانی انجام شده در محیط arcmap، جمعیت ورودی و خروجی ایستگاه ها با توجه به جمعیت ساکن و کاربری اراضی محدوده ایستگاه ها برآورد شد. سپس الگوریتم nsga-ii در محیط matlab پیاده سازی شد و راه حل های واقع در سطح پارتو مسئله به دست آمد. به علت تعداد زیاد راه حل ها، با استفاده از تحلیل k-means و fuzzy subtractive clustering خوشه بندی راه حل ها صورت گرفت و مراکز خوشه ها به عنوان راه حل های کاندید که در اختیار مدیر یا تصمیم گیرنده قرار می گیرد، مشخص شد. در مرحله آخر، با تعریف شاخص های ارزیابی متناظر با معیارهای زمان بندی و با استفاده از شبیه سازی توسعه داده شده در محیط matlab، راه حل های کاندید با یکدیگر و با زمان بندی کنونی مقایسه شدند. با بررسی نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که روش ارائه شده در این تحقیق، مجموعه ای از راه حل های متنوع را در اختیار تصمیم گیرنده می گذارد که وی می تواند بسته به اهمیت هر کدام از سه معیار زمان، هزینه و انرژی مصرف شده، در شرایط مختلف راه حل ترجیح داده شده را برگزیند. بررسی توابع هدف به ازای راه حل ترجیح داده شده نشان می دهد که به کارگیری این راه حل در مقایسه با زمان بندی کنونی، می تواند زمان سفر مسافران و هزینه ناشی از خالی ماندن ظرفیت قطارها را به ترتیب تا 6.2 و 10.1 درصد کاهش دهد.

پیش بینی تغییرات پوشش زمین با استفاده از ترکیب اطلاعات کابری و ماهواره ای و مدل زنجیره های مارکوف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  علی جعفر موسیوند   عباس علیمحمدی

چکیده ندارد.

بررسی الگوی توزیع درجه حرارت شهر تهران با استفاده از اطلاعات حرارتی لندست tm-
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  هادی اکبری   عباس علیمحمدی

ظهور علم سنجش از دور در چند دهه اخیر و وجود اطلاعات و داده های ماهواره ای به عنوان ابزاری قدرتمند توانسته است در سطحی وسیع راهگشای مدیران و برنامه ریزان دست اندرکار موضوعات منابع طبیعی و مسائل زیست محیطی باشد. یکی از قابلیتها و توانایی های سنجیده tm لندست ، امکان جمع آوری اطلاعات مربوط به طیف مادون قرمز حرارتی است که از داده های آن در این تحقیق به منظور مطالعه وضعیت حرارت و آلودگی در قسمتی از شهر تهران و بررسی امکان تهیه نقشه حرارتی و آلودگی استفاده شده است . در تحقیق حاضر ابتدا عملیات پیش پرداز بر روی هفت باند داده های دو زمانه tm در منطقه مورد مطالعه (تهران) انجام گرفت . عملیات pca به منظور کاهش داده ها بر ریو باندها صورت گرفت . با استفاده از سه مولفه اول حاصل از pca، طبقه بندی کلاس های پوشش و کاربری با الگوریتم mlc اجرا شد. برای نعیین محدوده های دمایی و تهیه نقشه حرارتی، اطلاعات کیفی باند حرارتی به شش محدوده طبقه بنید شد و از روی آن جزایر حرارتی مشخص شدند. به منظور آگاهی از میزان دقت داده های حرارتی ماهواره، نتایج دماسنجی زمینی موجود در یک ایستگاه اندازه گیری با داده های ماهواره مقایسه شد که تفاوت بسیار ناچیزی را نشان می داد. میانگین حرارت برای هر یک از کلاس های کاربری استخراج شد. کلاسهای کاربری دارای میانگین های حرارتی متفاوت بودند. با استفاده از روشهای بازیابی تغییرات ، ارتباط بین تغییرات کاربری و تغییرات دمایی تعیین شد. بررسی تغییرات انجام یافته در طی ده سال، حاکی از تغییرات عمده کاربریها در منطقه شمل غرب تهران می باشد. این تغییرات به شکل توسعه و افزایش کاربری های مسکونی صنعتی و پارک و کاهش چشمگیر کلاس اراضی بایر است . با توجه به پایین بودن میانگین حرارت در کاربری مسکونی صنعتی نسبت به اراضی بایر، مناطق مربوط به تغییر کاربری اراضی بایر به مسکونی در تصویر دوم، با کاهش دما همراه می باشد. برای تعیین مناطق آلوده، با استفاده از فرضیه ارتباط بین آلودگی و حرارت ، اقدام به مدلسازی شدت آلودگی شد. بر اساس تصاویر حاصل از این مدلسازی، عمده ترین مناطق آلوده منطبق بر مناطق مسکونی متراکم و پرترافیک می باشد. بر روی تصاویر حاصل از مدلسازی شدت آلودگی، منطقه مورد مطالعه از نظر شدت آلودگی به چهار کلاس طبقه بندی شد. تصاویر طبقه بندی شده از نظر آلودگی، نشان دهنده گسترش آلودگی، نشان دهنده گسترش وسیع آلودگی در ماطق مرکزی و جنوب تهران می باشد.

کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و تحلیل شبکه در مکان یابی داروخانه ها (منطقه مورد مطالعه: منطقه 6 تهران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  فرهاد الماس پور   عباس علیمحمدی

در دهه های اخیر شاهد افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و بویژه پایتخت در ایران بوده ایم. این افزایش به خاطر دو عامل رشد جمعیت شهرها و همچنین مهاجرت جمعیت روستاها و شهرهای کوچک تا متوسط به شهرهای بزرگ و بخصوص تهران بوده است. تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ باعث شده است که نیاز به خدمات روز به روز بیشتر شود. در خدمات رسانی شهری تنها افزایش تعداد مراکز خدماتی دلیل بر خدمات بهتر نمی باشد، بلکه آنچه در این زمینه بیشتر حایز اهمیت می باشد، توزیع بهینه این مراکز می باشد. یکی از مراکز خدماتی که تعیین کننده سطح رفاه ساکنان شهرها می باشد، مراکز خدمات درمانی و داروخانه ها می باشد. دسترسی سریع، به موقع و با صرف هزینه کم به داروخانه ها خیلی مهم می باشد. بنابراین بحث مکان یابی داروخانه ها و توزیع بهینه آنها به گونه ای که بتوانند در بالا بردن سطح رفاه ساکنان و تامین سلامت آنها تاثیر داشته باشند خیلی مهم می باشد. از طرف دیگر ایجاد مراکز خدماتی مستلزم صرف وقت و هزینه های زیاد می باشد.به منظور ارزیابی وضعیت موجود داروخانه ها و مکان یابی داروخانه های جدید، منطقه 6 شهر تهران به عنوان منطقه مورد مطالعه در این تحقیق انتخاب شد این منطقه تقریبا در مرکز شهر تهران واقع می باشد. در این تحقیق ابتدا با استفاده از توابع تحلیلی ‏‎gis‎‏ و تحلیل شبکه از جمله تحلیل قابلیت دسترسی، تحلیل فاصله، تحلیل چند ضلعی های تایسن و مدلسازی تخصیص - مکان یابی وضعیت موجود داروخانه ها در منطقه 6 تهران ارزیابی گردید. و نقاطی که از نظر تقاضا دارای کمبود و مازاد داروخانه بودند شناسایی گردیدند و همچنین از نظر دسترسی، به سطوح مختلف طبقه بندی گردیدند. نتایج حال از این تحلیل ها نشان دهنده این واقعیت هستند که در این منطقه توزیع داروخانه ها یکنواخت و متناسب با توزیع جمعیت نبوده و در نقاط خاصی از این منطقه در مقایسه با مناطق دیگر، داروخانه ها زیاد تمرکز یافته اند. سپس با استفاده از قابلیت های ‏‎gis‎‏ و تحلیل شبکه و مدلسازی تخصیص - مکانیابی و با ساخت سناریو ها مختلف مکان بهینه داروخانه های شبانه روزی با توجه به میزان تقاضا و فواصل نسبت به همدیگر پیدا گردیدند و با توجه به استانداردهای موجود و به کمک توابع تحلیلی ‏‎gis‎‏ و تحلیل شبکه، ساختمان پزشکان که مجاز به احداث داروخانه می باشند نیز مشخص شدند. با توجه به نتایج امیدوار کننده حاصل از این تحقیق، استفاده از قابلیت های ‏‎gis‎‏ و تحلیل شبکه و مدلهای مکان یابی مبتنی بر آن می توانند در ارزیاب وضعیت موجود و مکان یابی داروخانه ها و سایر مراکز خدماتی براحتی میتوانند مورد استفاده قرار گیرند.

ارزیابی و تهیه نقشه تنوع و غنای گونه های گیاهی پارک ملی گستان با استفاده از داده های ‏‎tm‎‏ ماهواره لندست
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1362
  بابک نعیمی   عباس علیمحمدی

تنوع فلورستیک یکی از خصوصیات جوامع گیاهی می باشد که در بررسی اکوسیستمها و مطالعه جوامع بیولوژیک و در بررسی سیستم انتقال انرژی اکوسیستمها مورد استفاده قرار می گیرد. برای اندازه گیری تنوع در طبیعت شاخصهای زیادی توسط محققین مختلف ارائه شده است. محاسبه این شاخصها نیاز به کار میدانی و روشهای نمونه برداری خاص دارند.در این تحقیق، قابلیت داده های ‏‎tm‎‏ ماهواره لندست و سیستم های اطلاعات جغرافیایی ‏‎(gis)‎‏ در تحلیل، مدلسازی و نقشه بندی تنوع فلورستیک مورد بررسی قرار گرفت.در این بررسی بر اساس این مفهوم که تنوع تحت تاثیر عوامل محیطی موثر قرار دارد، با بررسی روابط بین عوامل محیطی و تنوع فلورستیک و با تحلیل اهمیت هر یک از عوامل در میزان تنوع، مدلی جهت تحلیل تنوع فلورستیک طراحی و نقشه تنوع فلورستیک منطقه در محیط ‏‎gis‎‏ حاصل شد.پس از نمونه برداری، شاخصهای تعداد گونه، سیمپسون، شانون و ویتاکو مربوط به ارزیابی تنوع فلورستیک بر اساس داده های نمونه محاسبه شد. سپس شاخصهای پوشش گیاهی و رطوبت تصویر ماهواره ای محاسبه شد و ارتباط آن با تنوع فلورستیک مورد بررسی قرار گرفت. همچنین لایه های اطلاعاتی مربوط به پارامترهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از جاده و واحدهای اراضی در محیط ‏‎gis‎‏ تهیه و روابط آنها با تنوع فلورستیک مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت بر اساس روابط بررسی شده بین عوامل مختلف محیطی و تصویری با تنوع فلورستیک، مدلی جهت تحلیل تنوع فلورستیک در محیط ‏‎gis‎‏، حاصل شد.بر اساس تنوع محاسبه شده در پلاتهای نمونه برداری، از روش درون یابی کریگینگ نقشه درون یابی تنوع حاصل شد و به عنوان اطلاعات کمکی در اصلاح نقشه حاصل شده از مدل بکار گرفته شد.نتایج نشان داد که داده های ماهواره ای قابلیت نمایش مستقیم تنوع فلورستیک را دارا نمی باشند. بلکه بسیاری از فاکتورهای محیطی موثر در آن به وسیله تکنولوژی سنجش از دور و ‏‎gis‎‏ قابل دستیابی است که می تواند در مطالعه خصوصیات اکولوژیک بسیار سودمند باشد.در مدل طراحی شده، شاخص پوشش گیاهی به عنوان مهمترین عامل در تحلیل تنوع فلورستیک، بیشترین وزن را گرفت. به طورکلی، بررسی تنوع منطقه نشان داد که رطوبت عامل مهمی در میزان تنوع فلورستیک منطقه می باشد. شاخصهای پوشش گیاهی به تنوع فلورستیک دارای رابطه می باشند و در مجموع شاخصهای مبتنی بر فاصله از رابطه قویتری با تنوع فلورستیک برخوردار هستند. شاخص پوشش گیاهی ‏‎pvi2‎‏ از شاخصهای مبتنی بر فاصله بالاترین همبستگی را با تنوع فلورستیک نشان داد.