نام پژوهشگر: محسن میرزایی

تآثیر میدان مغناطیسی در کاهش کدورت آب در حضور منعقدکننده ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  محسن میرزایی   حسین بانژاد

روش های موجود و رایج برای تصفیه آب (استفاده از مواد منعقد کننده معدنی) هم از لحاظ سلامت و هم از لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه نیستند. لذا پژوهش هایی جهت کاهش میزان مصرف این مواد برای تصفیه آب صورت پذیرفته است. یکی از این روش ها استفاده از اثر میدان مغناطیسی بر روی خواص آب برای تصفیه بهتر آن می باشد. در این پژوهش اثر میدان مغناطیسی بر روی آب در جهت کاهش کدورت آن در حضور دو منعقدکننده سولفات آالومینیوم (آلوم) و پلی آلومینیوم کلراید (پک) مورد بررسی قرار گرفت. در انجام آزمایش از آب مقطر که به وسیله رس کائولین به صورت مصنوعی کدر گردیده بود، استفاده شد. کدورت اولیه آب 20، 40، 60، 80 و100 ntu در نظر گرفته شد. پژوهش به صورت یک طرح کاملا" تصادفی با 3 تکرار انجام شد و در سطح (05/0p <) معنی دار تلقی گردید. غلظت منعقدکننده ها 5، 10، 20، 30 و 40 میلی گرم در لیتر در نظر گرفته شد. برای بررسی مقایسه دو روش تصفیه، کدورت نهایی آب، هدایت الکتریکی (ec)، مواد جامد حل شده (tds) و اسیدیته (ph) با استفاده از روش های استاندارد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میدان مغناطیسی در غلظت های پایین منعقدکننده در کاهش کدورت آب موثر است. در منعقدکننده پک بیشترین کاهش کدورت در کدورت اولیه 40 ntu برای روش تصفیه مغناطیسی نسبت به تصفیه غیر مغناطیسی در غلظت 5 میلی گرم در لیتر پک حاصل شد (2/8 درصد). برای دو روش تصفیه بیشترین تفاوت در راندمان کاهش کدورت در غلظت های 5 و 10 میلی گرم در لیتر منعقدکننده ها مشاهده شد. در غلظت های 30 و 40 میلی-گرم در لیتر منعقدکننده ها به دلیل راندمان بالای حذف کدورت در این غلظت ها، اختلاف معنی داری در دو روش تصفیه مشاهده نگردید. تصفیه مغناطیسی موجب کاهش اسیدیته آب در منعقدکننده آلوم برای کدورت های اولیه 60، 80 و 100 ntu شد (7/3- 9/8 درصد). در منعقدکننده پک کاهش در میزان اسیدیته آب کمتر از آلوم بود و بیشترین کاهش در کدورت اولیه 60 ntu مشاهده شد. بررسی تغییرات ec و tds نمونه ها نشان داد که تصفیه مغناطیسی موجب افزایش میزان ec و tds آب می شود. همچنن در منعقدکننده آلوم افزایش میزان ec در روش تصفیه مغناطیسی بیشتر از پک بود. در هر دو منعقدکننده درصد افزایش tds بیشتر از درصد افزایش ec است و بیشترین افزایش ecدر هر دو منعقدکننده در کدورت اولیه 100 ntu مشاهده شد.

مدل سازی تجربی ارتباط میان پارامترهای کیفیت آب سطحی و سنجه های سیمای سرزمین با استفاده از سیستم استنتاج عصبی- فازی (مطالعه موردی: استان مازندران)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده منابع طبیعی 1392
  محسن میرزایی   عبدالرسول سلمان کاهینی

کاربری اراضی/پوشش سرزمین یکی از متغیرهای موثر بر کیفیت آب های سطحی است که می تواند به وسیله سنجه های سیمای سرزمین به صورت کمی نمایش داده شود. استفاده از سنجه های سیمای سرزمین جهت پیش بینی تغییرات کیفیت آب، می تواند به عنوان رویکردی مناسب جهت پایش آلودگی های غیر نقطه ای باشد. در مطالعه حاضر، اطلاعات کیفیت آب 85 ایستگاه آبسنجی واقع بر رودخانه های استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. مرز بالادست ایستگاه ها تهیه شد و سنجه های سیمای سرزمین برای زیر حوضه های موجود استخراج شدند. پارامترهای کیفیت آب شامل ec، ph، tds، no3-، po43-، co32-، hco3-، cl-، so42-، ca2+، mg2+، k+، na+، sar، na%، per.h و tem.h در خلال سالهای 1390 و 1391 توط سازمان آب منطقه ای استان مازندران برداشت شدند. از تحلیل مولفه های اصلی جهت تعیین پارامترهای کلیدی کیفیت آب و از رگرسیون خطی پیشرو به منظور تعیین سنجه های بهینه در توصیف تغییرات هر کدام از پارامترها استفاده شد. پارامترهای sar، tds، ph، no3- و po43- قادر به توصیف 61/96 درصد از تغییرات کیفیت آب رودخانه های استان مازندران بوده است. از شبکه عصبی- فازی تطبیقی و رگرسیون چندگانه خطی جهت مدلسازی ارتباط میان سنجه های سیمای سرزمین و پارامترهای کیفیت آب استفاده شد. نتایج حاکی از آنست که رگرسیون چندگانه خطی توانسته است پارامترهای sar، tds، ph، no3- و po43- را با ضریب تبیین (r2) برابر با 81/0، 56/0، 73/0، 44/0 و 63/0 در مرحله آزمون پیش بینی نماید، این در حالیست که r2 شبکه عصبی- فازی به ترتیب برابر با 82/0، 79/0، 82/0، 31/0 و 36/0 بوده است. بنابراین شبکه عصبی- فازی در اغلب موارد کارایی بالاتری داشته است و این امر ارتباط غیر خطی میان پارامترهای کیفیت آب و سنجه های سیمای سرزمین و نیز انطباق ساختاری بیشتر شبکه عصبی- فازی را نمایش می دهد. همچنین با توجه به نتایج بدست آمده و تحلیل ارتباطات میان سنجه های سیمای سرزمین و کیفیت آب رودخانه ها، مطالعه حاضر به ارائه راهکارهای مدیریتی و الگوهای بهینه سیما سرزمین پرداخته است که می تواند کارایی بالایی جهت برنامه ریزی منطقه ای و ارزیابی اثرات محیط زیستی در برنامه های توسعه در استان مازندران داشته باشد.

مطالعه دگرشکلی در کوه حوض میرزا، جنوب شرق خور، شرق استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم پایه 1393
  محسن میرزایی   ساسان باقری

استفاده از ساختارهای دگرشکلی ایجاد شده در اطراف گسلها یکی از بهترین روش ها برای پی بردن به تاریخچه جنبشی گسل ها می باشد.گسل بیابانک یکی از گسل های مهم ایران مرکزی می باشد که موقعیت متفاوت آن نسبت به گسل های در برگیرنده و مکانیسم جنبشی آن هنوز مبهم است. رخنمون کوه حوض میرزا در جنوب شرقی شهر خور که مکان اصلی این پژوهش است به صورت یک گوه خرد شده در بین گسل های بیابانک وچاپدونی قراردارد. این منطقه شامل چندین زیر پهنه تکتونیکی متعلق به سرزمین های خور،بیابانک وپشت بادام که بوسیله گسل های اصلی دارای روند شمال شرقی از یکدیگر جدا می شوند. سه رخداد دگرشکلی از زمان انتهای کرتاسه تحتانی به بعد دراین منطقه شناسایی شده اند که عبارتند از رخداد دگر شکلی کرتاسه فوقانی هم زمان با بسته شدن گودال بیابانک وبالا آمدن وچین خوردگی رسوبات فلیش مانند آن، رخداد دگرشکلی اواخر پالئوژن همزمان با چرخش پاد ساعتگرد بلوک طبس نسبت به بلوک های یزد و سرزمین انارک- جندق و رخداد دگر شکلی نئوژن همزمان با برخورد صفحه عربی و ایران وبالا آمدن پلاتفرم ایران. رخداد دگرشکلی اواخر پالئوژن مهمترین حادثه تکتونیکی این منطقه می باشد چراکه سیمای کلی منطقه کوه حوض میرزا طی این رخداد شکل گرفته است. نیم چین های عظیم با سطح محوری ne ایجاد شده در سرزمین خور و در شمال غربی گسل بیابانک به خوبی دوپلکس امتداد لغز ایجاد شده در رسوبات کرتاسه نهشته شده گودال بیابانک نشانگر یک مکانیسم جنبشی امتداد لغز راستبر در گسل بیابانک طی زمان پالئوژن می باشد. ودر پایان اینکه براساس یافته های ما در حال حاضر قضاوت در مورد آخرین جنبش گسل بیابانک مشکل است. بلکه تنها می توان چرخش و جداشدگی بلوکهای بخش جنوبی گسل و ظهور گسل های نرمال و رسوبگذاری جوان را استنباط نمود.

ارزیابی کارایی تصفیه شیمیایی در حذف فلزات سنگین از فاضلاب کارخانه الکترونیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده عمران 1394
  محسن میرزایی   هادی پوردارا

نظر به نقش مهم صنایع در آلوده سازی محیط، این تحقیق به منظور بررسی کارایی روش تلفیقی انعقاد شیمیایی و پروکسون (o3/h2o2) در تصفیه فاضلاب سمی کارخانجات الکترونیک طراحی شده است. این تحقیق از نوع تجربی بوده و در مقیاس آزمایشگاهی بر روی فاضلاب واحد چاپ، واحد آبکاری و واحد اسید کاری کارخانه الکترونیک انجام پذیرفت. نمونه برداری به شیوه مرکب انجام شد. در این تحقیق تعداد 250 نمونه مورد آزمایش قرار گرفت. فرآیندهای مورد استفاده فرآیند انعقاد شیمیایی و اکسیداسیون پیشرفته (پروکسون) می باشد. جهت انجام مرحله انعقاد شیمیایی از منیزیم کلراید، پلی آلومینیوم کلراید و آهن iii کلرید، پلیمر کاتیونی و بنتونیت استفاده شد. دراین تحقیق از دستگاه های اسپکتروفتومتر مدل dr 2000، جارتست، دستگاه جذب اتمی و رآکتور ازن زنی استفاده گردید و بر روی نمونه ها آزمایش های cod و اندازه گیری فلزات سنگین مطابق دستورالعمل standard method صورت پذیرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هر یک از منعقد کننده های مورد بررسی در ph بهینه خود توانستند به ترتیب 22/88 % (منیزیم کلراید)، 09/91% (پلی آلومینیوم کلراید) و 06/81% (آهن iii کلرید) در حذف cu تاثیر گذار باشند. پلی آلومینیوم کلراید با 84/90% بالاترین راندمان حذف مس را حاصل نمود. همچنین بالاترین راندمان حذف cod و cu مربوط به ترکیب منیزیم کلراید (mg/l 4/1)، پلی آلومینیوم کلراید (mg/l 6/1) و پلیمر های کاتیونی (mg/l 4) به ترتیب با راندمان 86/89% و 99/99% بود که رنگ را نیز به میزان 81/97% حذف نمود. با انجام فرآیند اکسیداسیون پیشرفته به روش پروکسون بر روی فاضلاب پیش تصفیه شده در مرحله انعقاد شیمیایی راندمان حذف cod از 86/89% به 65/99% رسید. فرآیند انعقاد شیمیایی به تنهایی قابلیت بسیار بالایی در حذف فلزات سنگین دارد به گونه ای که استاندارد های لازم برای تخلیه به محیط زیست را دارا بوده ولی به منظور دستیابی به استاندارد های لازم برای codنیاز به فرایند های تکمیلی می باشد، از این رو فرآیند پروکسون در ترکیب با فرآیند انعقاد شیمیایی دارای قابلیت بسیار بالایی در حذف cod از فاضلاب کارخانجات الکترونیک می باشد.

دعاوی سهامداران و شرکاء علیه شرکت در لایحه جدید قانون تجارت
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده حقوق 1393
  محسن میرزایی   خدیجه مرادی

براساس لایحه اصلاحی 1347 و لایحه ی جدید قانون تجارت، اگر حقوق مالی یا غیرمالی سهامداران یک شرکت، تضییع یا انکار شود، صاحبان سهام حق دارند علیه آن شرکت، در دادگاه صالحه اقامه ی دعوا کنند. از نوآوریهای لایحه جدید قانون تجارت، تشکیل نهادهای لازم برای انجام وظایف حاکمیتی، از جمله دادگاههای تجارتی می باشد که این از موارد، اختلاف رویکرد میان لایحه اصلاحی 1347 و لایحه ی جدید قانون تجارت، در پرداختن به موضوع مورد کنکاش در پژوهش حاضر است. با توجه به تقسیم بندی حقوق سهامدار یک شرکت به مالی و غیرمالی و نیز انشقاقاتی که از این دو مشتق می شود، دعاوی صاحب سهم علیه شرکت هنگام تضییع یا انکار حقوقش، اقسام و گونه های مختلف و متعددی پیدا می کند.

بررسی فرگرد ?? و ?? وندیداد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1394
  مریم رحمانی   چنگیز مولایی

اوستا کتاب مقدس زرتشتیان است که از ? بخش به نام های: یسن ها، یشت ها، ویسپرد، وندیداد و خرده-اوستا تشکیل شده است. وندیداد، نسک ?? از اوستای ساسانی و تنها نسکی است که به طور کامل به ما رسیده است. واژ? وندیداد صورت تحریف شد? «وی دو داتَه» به معنیِ «قانون انکار دیو» است. وندیداد از ?? فرگرد یا بخش تشکیل شده است که پژوهش حاضر به بررسی فرگرد ?? و ?? اختصاص دارد.