نام پژوهشگر: گلنوش حکیم پور

زبانشناسی در تدریس زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1365
  گلنوش حکیم پور   علی اشرف صادقی

رساله حاضر ترجمه چهار فصل آخر از کتاب "زبانشناسی در تدریس زبان" اثر دی.ای.دیلکینز است . کتاب مذکور تلاشی است جهت ایجاد ارتباط بین زبانشناسی و روش شناسی و نیز بررسی اینکه دانش زبانشناسی تا چه میزان در تصمیم گیری های مربوط به تدریس زبان تاثیر دارد. نویسنده پس از مروری بر نقش اجتماعی زبان، روانشناسی زبان، خطا و زبان مادری به بررسی زبانشناسی و آموزش زبان پرداخته است . به نظر وی زبانشناسی اهدافی متفاوت از آموزش زبان دارد. زبانشناسی به گونه ای تنظیم شده تا توانایی زبان انسان را مورد مطالعه قرار داده و تئوریهایی را بوجود آورد تا رفتار زبانی را توضیح داده و موثرترین ابزار را برای توصیف زبانها فراهم کند. هیچیک از این فعالیتها شواهدی مبنی بر موثرترین روشها برای آموزش زبان فراهم نمی سازند. بنابراین کاملا اشتباه است که استدلال کنیم پیشرفتهای زبانشناسی باید تغییراتی را در آموزش زبان بوجود بیاورند. این روابط نمی تواند از نوع علت و معلول باشد. اگرچه در زبانشناسی نکات بسیاری وجود دارد که می توان از آن در آموزش زبان استفاده نمود. بطور کلی نتیجه تحقیقات در زمینه متدهای آموزشی در تمامی موضوعات نشان داده اند که توانش معلم بیشتر از متدها اهمیت دارد و این توانش به اعتقاد معلم و اعتماد به نفس او به آنچه که انجام می دهد بستگی دارد. این موضوع که هیچکس نمی تواند یک معلم خوب باشد مگر آنکه در مورد زبانشناسی معلوماتی داشته باشد صحت ندارد. حتی این امکان وجود دارد که زبانشناسی یکی از مهمترین عناصر در آماده سازی یک معلم زبان بشمار نیاید. ارزش زبانشناسی بدین لحاظ است که معلم با افزایش آگاهی خود از زبان تبحر خویش را بیشتر ساخته تا بدین ترتیب معلم زبان بهتری از کار درآید.