با توجه به پیچیدگی مسائل مربوط به امنیت شهری،سیستم های قدیمی پاسخگوی مناسبی برای تحلیل و ارزیابی مسائل و مشکلات موجود در سیستم های شهری نیستند. تحلیل جغرافیایی "کانونهای جرم خیز" با استفاده از نرم افزار gis فرآیند شناسایی،نمایش و تعیین محدوده های تراکم و تمرکز بزهکاری در سطح شهرها را آسان نموده است ، بدین طریق سعی می شود ضمن شناسایی عوامل این تمرکز وپراکنش آن اقدام به ارائه راهبردها و سیاست های مناسب جهت حذف یا کاهش اثر این عوامل نموده واز وقوع انواع بزه در این محدوده ها در آینده پیشگیری گردد. برقراری نظم و امنیت در اکثر شهرها مخصوصا شهرهای ساحلی و مدیریت آنها در زمان پیک جمعیت از جمله مسائل و مقولات بحث برانگیز بخصوص در فصول خاص تبدیل شده است با توجه به این مساله که استان مازندران سالانه پذیرای 12میلیون گردشگر داخلی است ،لذا لزوم تامین امنیت برای جمعیت مذکور توجه ویژه ای را می طلبد.پایان نامه حاضر، بدنبال یافتن پاسخ این سئوالات اساسی است که آیا میزان جرائم درشهرهای ساحلی (موردمطالعه: بابلسر) باافزایش دوره ای جمعیت افزایش می یابد و آیا در مناطق ساحلی ،میزان وقوع جرائم بیشتر از سایر مناطق می باشد.در این راستا با استفاده از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی(اسنادی) ومصاحبه ساختار نیافته با افراد متخصص و نیز بررسی های میدانی استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که ،فشار جمعیت و ازدحام آن یکی از موانع مهم کنترل اجتماعی در محدوده ساحلی می باشد که به عنوان عاملی مثبت در جهت بروز جرم و ناهنجاری عمل نموده است،ازجمله عوامل موثر دیگر می توان به تعدد پلاژهای ساحلی و عدم کنترل دقیق بر عملکرد آنها، محصور بودن غیر قانونی برخی پلاژها و کاهش میزان دسترسی نیروهای انتظامی ، برخی ساخت و سازهای غیر قانونی در مناطق دور از دسترس نیروهای انتظامی و اجاره غیرقانونی برخی منازل دارای مالکیت خصوصی و خارج از طرح های ثبت شده ازعلل افزایش جرائم دراین شهرها و مناطق ساحلی آنها می باشد.که با استفاده از نرم افزار gis اصلی ترین مراکز بروزجرم مشخص گردید. واژگان کلیدی: امنیت،سواحل، ازدحام جمعیت،کانونهای جرم خیز،سیستم اطلاعات جغرافیاییgis

روند رو به افزایش سیل در سالهای اخیر حاکی از آن است که اکثرمناطق کشور در معرض تهاجم سیلابهای ادواری و مخرّب قراردارند.از این نظر بسیاری از شهرها،روستاها ، تاسیسات صنعتی و کشاورزی و اماکن مسکونی در معرض خطر سیل گیری قرار گرفته اند. شناسایی نقش عوامل فیزیوگرافی بر دبی حداکثر لحظه ای از جمله مقدمات بسیار مهم در کنترل سیل و کاهش خسارات ناشی از آن محسوب میگردد.هدف، مشخص نمودن نقش عوامل فیزیوگرافی بر دبی حداکثر سیلاب و کنترل سیلاب در زیر حوضه های دامنه های شمالی البرز مرکزی می باشد. پارامترهای هندسی مورد مطالعه شامل مساحت، محیط، طول آبراهه اصلی، شکل حوضه، شیب، زمان تمرکزو... بعنوان متغیر مستقل و دبی حداکثر لحظه ای ایستگاههای هیدرومتری منطقه بعنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده اند.با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی درقالب نرم افزار arcview و با استفاده از رابطه همبستگی و رگرسیون چند متغیره توسط نرم افزار spss و smada تجزیه و تحلیل شده اند. در نهایت عوامل مساحت و طول حداکثر حوضه و طول مستطیل حوضه ها به عنوان مهمترین عوامل موثر بر دبی حداکثر لحظه ای شناسایی شده و توانستند در مدل راه یابند.