نام پژوهشگر: مهناز حسینی

بررسی عملکرد وزرای آموزش و پرورش ایران از سال1357-1340ش
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  مهناز حسینی   حسین میر جعفری

چکیده دهه ی چهل شمسی نقطه ی عطفی در تاریخ ایران محسوب می شود.این دهه به لحاظ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بسیار اهمیت دارد.از نظر فرهنگی در این دهه اقداماتی از سوی دولت انجام شد که در ترویج سواد آموزی و بالا رفتن کیفیت آموزش و پرورش تأثیر به سزایی داشت و پیامد های آن تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. در این پژوهش تاریخچه ی آموزش و پرورش در ایران،وزرای آموزش و پرورش ایران و تبیین و بررسی اقدامات آنها در سال های 1340تا1357ش، مورد بررسی قرار گرفته است. در سال های مورد نظر یازده نفر به وزارت آموزش و پرورش رسیدند.از مهم ترین اقداماتی که در این زمان انجام شد ، می توان به طرح سپاه دانش پسران و دختران ، عمومی شدن سواد آموزی در کشور به خصوص در مناطق روستایی، تاسیس سازمان توزیع و نشر کتاب های درسی و افزایش نقش زنان در فعالیت های آموزشی اشاره کرد. روش تحقیق در این رساله بر اساس منابع کتابخانه ای و مراکزآرشیوی صورت گرفته است. کلید واژه ها:محمد رضا پهلوی، وزارت آموزش و پرورش ، سپاه دانش، وزرا.

بررسی میدانی سونامی های تاریخی سواحل دریای عمان با استفاده از نهشته های رسوبی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده عمران 1389
  مهناز حسینی   محسن سلطانپور

مطالعات تاریخی حاکی از آن است که سونامی هایی که توسط گسل مکران و یا در اقیانوس هند ایجاد می شوند سواحل جنوبی ایران را تحت تاثیر قرار خواهند. شواهد بر این امر دلالت دارد که سونامی سال 1945 مکران سواحل ایران در دریای عمان را تحت تاثیر قرار داده است. با توجه به نوع گسل شیب-لغز (dip-slip) مکران، احتمال وقوع سونامی در صورت وقوع هر زلزله ای در طول این گسل بسیار بالا می باشد. با توجه به اهمیت بالای خلیج چابهار به لحاظ تراکم مناطق مسکونی و همچنین از لحاظ موقعیت اقتصادی و ژئوپلتیکی آن در منطقه، مطالعات در این منطقه صورت گرفته است. در این راستا مجموعه ای از مطالعات میدانی در امتداد خط ساحلی خلیج چابهار با هدف یافتن نهشته های رسوبی مربوط به سونامی های تاریخی و بالاخص سونامی سال 1945 ناشی از گسل مکران انجام شد. با حفر گمانه هایی نهشته های رسوبی در 11 نقطه مورد بازدید و ارزیابی قرار گرفتند. عمق متوسط ترانشه ها در حدود 5/0 متر و طول آنها در حدود 1 متر بوده است. در طی این عملیات مسیرهای پیموده شده و موقعیت گمانه های حفر شده توسط یک دستگاه gps ثبت گردیده و در مناطقی که رسوبات مورد نظر یافت شد نمونه گیری قائم از چینه بندی بستر نیز صورت پذیرفت. انتخاب محل های حفر ترانشه و تهیه نمونه بر اساس نتایج مطالعات تغییر خط ساحل در خلیج چابهار انجام گرفته است. بر این اساس محل حفر ترانشه ها در نقاطی انتخاب شده است که طی بازه های زمانی تغییرات چندانی نداشته است؛ یا به بیان دیگر فاقد استعداد فرسایش و رسوب گذاری بوده است. مطالعات میدانی در منطقه چابهار، کنارک و آب شیرین کن صورت گرفته است؛ که به ترتیب در شرق، غرب و میانه بالای خلیج واقع شده اند.

فضای باز در مسکن (اهمیت و ضرورت طبیعت در فضاهای مسکونی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر اصفهان - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  مهناز حسینی   فرهاد احمدی

با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن طی سالهای اخیر و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چند بعدی مسکن ، به تدریج فضای باز (حیاط ) از برنامه طراحی واحدهای مسکونی حذف و یا بسیار محدود گردیده است . این امر در حالی رخ میدهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به فضای سبز و طبیعت ، توازن و پایداری اکولوژیک خرد بومها نیز به فضای سبز وابسته است . همچنین از منظر اجتماعی و فرهنگی ، فضای سبز در هویت بخشی و ایجاد احساس تعلق ، در محلات مسکونی نقش بسزایی ایفا می کند . پژوهش حاضر که بر اساس روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است ، نشان میدهد ، برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی برای کاربری فضای سبز مسکونی ، بخش مسکن در کشور ما در این زمینه با مشکلات و کمبود های بنیادین مواجه می باشد. بر این اساس هدف از این پژوهش تاکید بر ضرورت افزایش ارتباط انسان شهرنشین با طبیعت و ارتقای بینش اکولوژیک در مقابل بینش صرفا یک جانبه اقتصادی می باشد . در نهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل موردهای مطالعاتی معماری سنتی و تجربه های موفق کشور های پیشرو درحفظ و ارتقای فضای سبز شهرها ، راهکارهای عملی و طراحی ، به منظور احیای جایگاه حیاط ، هماهنگ با نیازهای امروزه پیشنهاد شده است. دستاوردی که به موجب آن توسعه محلات مسکونی را در جهت توسعه پایدار اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی سوق میدهد

بررسی دیدگاه¬های تربیتی محمد بهمن بیگی در نظام تعلیم و تربیت عشایری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده علوم تربیتی 1393
  مهناز حسینی   محمد حسن کریمی

پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه¬های تربیتی محمد بهمن بیگی در نظام تعلیم و تربیت عشایری طرح ریزی گردیده، کسی که به پدر تعلیمات عشایر ایران معروف است. در این پژوهش مهم¬ترین ویژگی¬های سیستم تعلیمات عشایر مانند اهداف، روش¬ها، محتوا، ساختار و ارزشیابی از نگاه بهمن بیگی مورد بررسی قرار می¬گیرد. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و رویکرد آن توصیفی است. داده¬ها از طریق مصاحبه با معلمان و راهنمایان تعلیمات عشایر، فیلم¬هایی که در مورد بهمن بیگی ساخته شده¬اند و کتاب¬های بهمن بیگی گردآوری می¬شوند. یافته¬ها حاکی است که در اهداف اخلاقی، شهامت یا شجاعت، از مهم¬ترین اهداف است. به عقیده بهمن بیگی شهامت باعث می¬شود دانش¬آموزان بتوانند به حقوق خود دست پیدا کنند. در اهداف اجتماعی برقراری عدالت اجتماعی، در اهداف هنری پرورش قوه تخیل و در اهداف جسمانی، پرورش قوای جسمانی و روانی از مهم¬ترین اهداف بودند.روش¬های آموزشی به کاررفته شامل مشاعره، کنفرانس و نمایشنامه بود. یافته¬ها هم چنین نشان داد که در تعلیمات عشایر علاوه بر محتوای معمول در مدارس، فعالیت¬های فوق برنامه هم اهمیت زیادی داشت. ساختار تعلیمات عشایر به این صورت بود که تا پایان مقطع ابتدایی مدارس در چادر و عشایر سازمان¬دهی می¬شدند و بعد از پایان این دوره به شبانه روزی¬های شهری انتقال می¬یافتند. ارزشیابی در تعلیمات عشایر بیشتر به وسیله راهنماهای آموزشی انجام می¬شد. به طور کلی تلاش¬های بهمن بیگی به بهتر کردن وضعیت اجتماعی و اقتصادی مردم عشایر کمک زیادی کرد و باعث بهبود زندگی آنان شد.

بررسی موانع تغییر رویکرد برنامه ریزی شهری از طرح جامع به طرح استراتژیک در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  مهناز حسینی   مصطفی قدمی

گسترش شهرنشینی و به دنبال آن مشکلات خاص شهرنشینی بیش از پیش توجه به طرح ها و راهبردهای سودمند برای بهینه سازی زندگی شهروندان را ضروری ساخته است. در این راستا امروزه طرح¬های استراتژیک به عنوان طرح¬های پویا و مشارکت¬مند در فرایند نظام برنامه¬ریزی شهری مطرح گردیده¬است. هدف از پژوهش حاضر بررسی موانع چهار گانه تغییر(موانع نگرشی – دانشی، هنجاری – رفتاری، ارتباطی، نهادی) از طرح جامع به طرح استراتژیک در ایران بود. روش تحقیق از نوع آمیخته و در واقع ترکیبی از روش کیفی و کمی است. روش نمونه گیری، هدفمند دردسترس بود. در مرحله کیفی از طریق مصاحبه نیمه¬ساختاریافته، موانع و عوامل شناسایی شد. جامعه آماری در مرحله کیفی شامل 5 نفر از اساتید و مشاوران که در عرصه طرح جامع و برنامه¬ریزی استراتژیک فعالیت می¬کنند یا فعالیت می¬کردند، بوده است. بخش کمی تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. در این بخش به رتبه¬بندی موانع و عوامل شناسایی شده، پرداخته شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل 31 نفر از اساتید،مشاوران، نخبگان دانشگاهی،در ایران، بوده است. ابزار تحقیق در این مرحله شامل یک پرسشنامه محقق¬ساخته که شامل 51 سوالات بود. این سوالات در چهار4 گروه طبقه¬بندی شده است. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید تعدادی از اساتید برنامه ریزی استراتژیک رسید که پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شد (869/0=?). پس از جمع¬آوری پرسشنامه¬ها، داده¬ها در دو بخش توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss 20 تجزیه و تحلیل شد. از روش¬های آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف معیار و از آمار استنباطی (آزمون فریدمن) برای رتبه¬بندی موانع شناسایی شده، استفاده شد. نتایج کیفی نشان داد، از4 مانع یافت شده مهم¬ترین موانع در عامل نگرشی، ترس از تغییر، عدم آمادگی در برابر تغییر، از دست دادن جایگاه می¬باشند. مهم¬ترین موانع در عامل دانشی، شکاف میان علم و دانش، توضیح ناکافی به کارکنان درباره ی دانش ، نیاز به آموزش بود. علاوه براین مصاحبه¬شوندگان مهم¬ترین معضل را در زمینه¬ی عامل هنجاری – رفتاری عدم کارایی، انعطاف¬پذیری و پاسخگویی بدنه¬ی اجرایی به نظام برنامه¬ریزی شهری می¬دانند. در رابطه با مولفه ی ارتباطی از نظر آنها مهم¬ترین معضل ساختار متمرکز و بروکراتیک می باشد. همچنین مهم¬ترین مانع در عامل نهادی، سر پیچی از قوانین و مقررات است. نتایج کمی، نتایج کیفی به دست آمده از این تحقیق را تاییدکرد. به¬طوری که ویژگی های نگرشی - دانشی، هنجاری-رفتاری،ارتباطی و نهادی حاکم در نظام برنامه ریزی شهری کشور در راستای تغییر رویکرد جامع در راستای تغییر رویکرد جامع به استراتژیک، وضعیت منفی و نامطلوب را نشان می دهند. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان دادعامل نگرشی – دانشی ازبین سایر عوامل بر تغییر رویکرد به استراتژیک نقش کلیدی-تری دارد. با توجه به مهم بودن شاخص نگرشی – دانشی در صورت رفع موانع مربوط به این شاخص باید ابتدا نگرش و دانش که دو مقوله¬ی مهم و محافظه¬کارانه در برابر مقاومت می باشد را تقویت کرد، چنان¬چه به این دو مقوله توجه شود و شکاف میان این دو از بین رود مسلماً مسیر دست یابی به شرایط ایده ال در زمینه¬ی سایر شاخص ها نیز برای دستیابی به رویکرد استراتژیک تسهیل خواهد شد.