نام پژوهشگر: هادی عظیمی

مطالعه هویت سازمانی معلمان و اساتید زبان انگلیسی در دبیرستانها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاهها مبتنی بر رویکرد قومنگارانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  هادی عظیمی   رضا غفار ثمر

ویژگیهای "درونی" معلمان در سالهای اخیر نظر بسیاری از محققان حوزه تربیت معلم را به خود جلب کرده است. با بررسی ویژگیها و خصوصیات معلمان، محققان به دنبال یافتن روشهایی هستند که از آن طریق بتوانند شرایط حرفه ای معلمان را و در نتیجه وضعیت کلی آموزش را بهبود بخشند .در میان این متغیرهای کیفی میتوان به هویتهای مختلفی اشاره کرد که در حرفه تدریس وجود دارند. به طور کلی هویت عنصری جداناپذیر در حرفه معلمان شناخته میشود. در واقع معلمانی کارآمد دانسته میشوند که توانسته باشند درک درستی از هویت با توجه به حرفه شان درخود ایجاد کرده باشند (تن دام و بولوم، 2006). در میان متغیرهای مختلفی که بر هویت حرفه ای معلمان تاثیر میگذارد میتوان به بافت و یا سازمانی اشاره کرد که معلمان در آن تدریس میکنند. این متغیر معلمان را به سوی شکل دهی نوع خاصی از هویت معلم به نام "هویت سازمانی" سوق میدهد. این نوع هویت یکی از مهمترین انواع هویت در حوزه تربیت معلم به شمار میرود به این دلیل که برانگیزنده پرسشهای کلیدی است، همچون "آیا معلمان در سازمان های مختلف هویت های مختلفی از خود بروز میدهند؟" بحث اصلی رساله پیش رو حول محور همین پرسش میچرخد. در عین حال، باید به خاطر داشت که سازمان ها از جهات مختلفی از جمله موقعیت های اجتماعی با هم متفاوت هستند. سوال این است که آیا موقعیت های اجتماعی سازمان ها، برای مثال موقعیت های اجتماعی بالا و پایین، بر نگرش و شناخت معلمان از هویت حرفه ای شان تاثیر می گذارد و چگونه. به این پرسش متغیر جنسیت را نیز باید افزود، چرا که جنسیت می تواند همیشه یک متغیر موثر در مباحث علوم انسانی باشد. این مطالعه تلاشی برای پاسخ به این پرسش که آیا موقعیت اجتماعی و جنسیت بر هویت سازمانی معلمان در سه سازمان مختلف که درآنها زبان انگلیسی تدریس می شود، یعنی دبیرستان ها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاهها، تاثیر میگذارد؟ و چگونه؟ این پرسش در حال حاضر بخشی از خلاء علمی ما در حوزه مورد مطالعه است. به منظور تکمیل این خلاء، قوم نگاری، یکی از رویکردهای مدل تحقیق کیفی رویکردی مناسب می باشد. به همین منظور 12 معلم و استاد مرد و زن زبان انگلیسی که در دبیرستانها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاههای مختلف با موقعیت های اجتماعی مختلف تدریس می کنند به منظور جمع آوری داده ها انتخاب شدند. با تکیه بر توصیه های اشاره شده درباره این رویکرد تحقیق (دورنیه، 2007؛ جانسون، 2009) سه ابزار عمده، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، روش بحث گروهی متمرکز، و مشاهده (همراه با درگیر بودن مصاحبه گر و بدون مشارکت مصاحبه گر)، استفاده شدند. سپس داده های ضبط شده رونوشت برداری شده و با یادداشت برداری ها ادغام شدند. آن گاه با استفاده از روش "تحلیل داده ها" الگوهای موجود استخراج شده و از آنها به عنوان ابزار تعریف و توصیف هویت سازمانی معلمان در سه سازمان یاد شده استفاده شد. الگوهای بدست آمده شباهت ها و تفاوت های میان هویت های سازمانی معلمان را در سازمان مربوطه آشکار کردند. توصیف هر کدام از انواع هویت سازمانی ، بیان شباهت ها و تفاوت های موجود، و تشریح علتها و نتایج را در بر داشت. با توجه به نتایج مشخص شد که هویت سازمانی معلمان در دبیرستانها، آموزشگاههای زبان، و دانشگاهها با هم تفاوت دارند. این نتایج تصویری جامع، واضح، و کیفی از معلمان در سازمانهای مختلفی که زبان تدریس میشود به محققان حوزه تربیت و ارزیابی معلم ارائه میدهد. علاوه براین برنامه ریزان آموزشی میتوانند با کسب دانشی انبوه در مورد اینکه معلم در سازمانهای آموزشی مشخص چه احساسی دارد یا باید داشته باشد و چرا، از نتایج این تحقیق استفاده بهینه ببرند.

بررسی نگرش اساتید و دانشجویان گرایش های زبان انگلیسی در بکارگیری روش آموزش متنقدانه در دانشگاهها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  هادی عظیمی   رامین اکبری

چکیده ندارد.