نام پژوهشگر: حسین ذوالفقاری

مجموعه اداری- خدماتی اسکله منطقه آزاد انزلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده معماری 1389
  حسین ذوالفقاری   کیامرز جوانمردی

امکانات و مزایای منطقه آزاد انزلی نزدیکی به بنادرشمالی دریای خزر و بنادر اروپایی از طریق رودخانه ولگا . واقع شدن بندرانزلی در مسیرکریدور شمال جنوب ( نوستراک ) ؛ مسیر ترانزیتی بنادر هندوستان به هلسینکی فنلاند در شمال اروپا؛ مسیر ترانزیتی که سه برابر مسیر موجود ارتباطی آسیا به اروپا زمان کمتری را در بر می گیرد. با توجه به موقعیت استراتزیک منطقه آزاد انزلی و امکان ایجاد ارتباط تجارت دریایی و انتقال کالا با مناطق هم مرز آبی کشور و با توجه به سیاستهای دولت ، طرح اسکله و ایجاد بندر در منطقه آزاد انزلی ، نیاز به داشتن تاسیسات زیربنایی و ابنیه جهت ارائه خدمات نظیر ، کمیسردریایی ، اداری ، خدماتی ، کلوپ ورزشی ، اوقات فراغت و ... بر آنداشته است تا پروزه نهایی خود را با نام مجموعه اداری- خدماتی اسکله منطقه آزاد انزلی انتخاب و طی ارائه برنامه ی فیزیکی منجر به طراحی بناهای مورد نیاز یرای مجموعه فوق باشیم. اهمیت و ارزش تحقیق: تجربه تاریخی مربوط به عملکرد مناطق آزاد در کشورهای مختلف نشان می دهد که صرف راه اندازی منطقه ای برای دسترسی به اهداف مورد نظر کافی نیست. وجود عواملی چون ثبات سیاسی و اقتصادی، تضمین حقوق مالکیت، موقعیت جغرافیایی منطقه، دسترسی به شبکه حمل ونقل قوی دریایی،هوایی و ریلی، دسترسی به بازار، وجود زیر ساخت ها و امکانات مالی و رفاهی برای موفقیت بازار است

بهینه سازی چند هدفه قابلیت دسترسی سیستم ها با تخصیص اجزای مازاد در شرایط خطی بودن و غیرخطی بودن محدودیت ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده صنایع 1392
  حسین ذوالفقاری   علی زینل همدانی

امروزه به علت پیچیدگی سیستم ها و شرایط رقابتی موجود در صنعت، نیاز به کاهش هزینه های تولید و داشتن سیستم هایی که در شرایط حساس از عهده کار محوله برآیند، بیشتر از پیش احساس می شود. این احساس نیاز موجب می گردد که مفهوم قابلیت اعتماد و قابلیت دسترسی سیستم ها نمود بیشتری پیدا کنند. قابلیت اعتماد و قابلیت دسترسی از جمله مشخصه های مهم دراکثر سیستم ها، بالاخص سیستم های الکترونیکی و مکانیکی هستند که در صنایع ارتباطات هوایی، شبکه های اینترنتی، سیستم های مخابراتی، سیستم های تولید نیرو، تسهیلات تولیدی و غیره به طور فراوان مطرح می شود. در پایان نامه حاضر مساله بهینه سازی چند هدفه قابلیت دسترسی- قابلیت اعتماد در سیستم سری- موازی بر اساس مسائل تخصیص اجزای مازاد و تخصیص قابلیت دسترسی- اجزای مازاد، بررسی می شود. تفاوت اصلی این تحقیق با کارهای قبلی صورت گرفته در فرضیه نوع اجزای بکار رفته در زیرسیستم هاست. بر خلاف کارهای قبلی که فرض می شد تمامی اجزای سیستم یا تعمیرناپذیرند یا تعمیرپذیر، در این تحقیق چنین فرض می شود که اجزای برخی از زیرسیستم ها تعمیرناپذیر بوده و اجزای برخی دیگر تعمیرپذیر هستند.هم چنین تاثیر استفاده از اجزای غیرمشابه در زیرسیستم ها در مقایسه با استفاده از اجزای مشابه بر روی میزان قابلیت دسترسی-قابلیت اعتماد سیستم نیز بررسی خواهد شد. برای حل مدل های ارائه شده از الگوریتم فرا ابتکاری nsga-ii استفاده شده است.

اثربخشی آموزش مهارت های حل مساله بر فرایندهای خود نظم جویی (انتخاب، بهینه سازی و جبران) و راهبردهای یادگیری خودنظم بخش (برنامه ریزی، نظارت و کنترل، بازخورد) در دانشجویان آموزش از راه دور
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسین ذوالفقاری   حسین زارع

این رساله با هدف اثربخشی آموزش مهارت حل مساله بر فرایندهای خود نظم جویی به صورت کلی و راهبردهای یادگیری خودنظم بخش به صورت خاص انجام گرفته است.ضرورت انجام آن از آنجاناشی شد که رسالت آموزش از راه دوردر تحقق هدف پرورش یادگیرندگان فعال و خودنظم بخش هنوز ناتمام مانده و تکیه محوری یادگیرندگان به اساتید مشهود می باشد.لذا از آنجا که هدف کلیه نظامهای آموزشی قادر ساختن و افزایش توان یادگیرندگان برای مواجهه با مسایل زندگی وتحصیل می باشد،بنابراین با آموختن وآموزش مهارت حل مساله به آنها حیطه خود نظم جویی آنها در فرایند زندگی وتحصیل ارتقا می یابد.نظام آموزش از راه دوربه عنوان شیوه نوینی از آموزش بایستی در محتوای درسی خودمهارت های حل مساله را بگنجاند،تا بدینوسیله رسالت اساسی خود را تحقق بخشد. چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت حل مسأله بر فرآیندهای خودنظم جویی (انتخاب، بهینه سازی، جبران)، راهبردهای یادگیری خود نظم بخش (برنامه ریزی، نظارت و کنترل، بازخورد) در دانشجویان آموزش از راه دور انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه پیام نور استان همدان می باشد. حجم نمونه شامل 30 نفر از این دانشجویان بود. این افراد به صورت داوطلبانه برای همکاری شرکت کردند و به صورت تصادفی ساده، 15 نفر به عنوان گروه آزمایش، و 15 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. یک پیش آزمون (با استفاده از «پرسشنامه soc» و «پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری») از هر دو گروه گرفته شد، سپس به گروه آزمایش طی 5 جلسه (هر جلسه، 90 دقیقه) مهارت حل مسأله آموزش داده شد، در حالی که به گروه گواه آموزشی داده نشد. پس از پایان دوره آموزش، از هر دو گروه مجدداً «پرسشنامه soc» و «پرسشنامه خودتنظیمی در یادگیری» (پس آزمون) به عمل آمد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره (mancova) مورد تحلیل قرار گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله تاثیر معناداری بر تمام مولفه¬های «یادگیری خود نظم بخش» و «فرآیندهای خودنظم جویی» دانشجویان داشته است.