نام پژوهشگر: حسن رمضان پور

بررسی تشکیل و تکامل خاک بر برخی نهشته های رسوبی دوران چهارم ناحیه رستم آباد استان گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  علی اکبر قاسم سلمرودی   حسن رمضان پور

منطقه مورد مطالعه در استان گیلان در دو بخش، یکی در رستم آباد شمالی با فاصله 10 کیلومتری جنوب غربی رشت با بارندگی متوسط 50/1287 میلی متر با رژیم رطوبتی یودیک و دیگری در بخش توتکابن در فاصله 45 کیلومتری جنوب غربی رشت با بارندگی 352 میلی متر با رژیم رطوبتی زریک در حاشیه رودخانه سفید رود واقع شده است. هدف از این پژوهش بررسی اثر اقلیم (رژیم رطوبتی) و پوشش گیاهی بر روی رسوبات دوران چهارم و بررسی خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، مینرالوژیکی و میکرومورفولوژیکی خاک تشکیل شده روی این رسوبات در رژیم رطوبتی متفاوت یودیک و زریک بود. به عقیده برخی محققین تشکیلات زمین شناسی این دو منطقه از رسوبات باد آورده یا لس می باشد، در حالیکه محققین دیگری این تشکیلات را رسوبات آبرفتی- دلتایی دانسته اند. بدین منظور پنچ پروفیل در منطقه رستم آباد شمالی و یک پروفیل در منطقه توتکابن انتخاب گردید و نمونه های دست خورده ای برای آزمایش های فیزیکی و شمیایی و همچنین کانی شناسی و نمونه های دست نخورده ای برای آزمایش های میکرومورفولوژی انتخاب شد. آنالیزهای فیزیکی، شیمیایی، کانی شناسی و میکرومورفولوژی در خاک های دو منطقه صورت گرفت. رده بندی خاک ها نیز بر اساس سیستم آمریکایی (soil taxonomy) انجام گرفت. خاک منطقه توتکابن با داشتن رژیم رطوبتی زریک و وجود یک افق کلسیک ضخیم در زیر گروه تیپیک کلسی زرپتز (typic calcixerepts) و اکثر خاک های منطقه رستم آباد شمالی با داشتن اپی پدون مالیک و رژیم رطوبتی یودیک در زیر گروه تیپیک کلسی یودولز (typic calciuodolls) قرار گرفت. نتایج حاصله از آزمایشات فیزیکی و شیمیایی نشان داد که افزایش میزان رس، مواد آلی، آهن سیترات- بی کربنات- دی تیونیت (fed)، آهن اگسالات(feo) و (fed-feo) و کاهش واکنش خاک (ph) از منطقه توتکابن به سمت رستم آباد شمالی بیانگر تکامل بیشتر خاک در منطقه رستم آباد شمالی بود.. برای اینکه منطقه توتکابن دارای اقلیم خشک تر و پوشش گیاهی کمتری نسبت به منطقه رستم آباد شمالی است. درحالیکه این نتایج دلیل بر اختلاف مواد مادری دو منطقه نبود. همچنین مشاهده و شناسایی کانی ها و برخی پدیده پدوژنیکی دیگر با استفاده از میکرومورفولوژی نشان دهنده ارتباط مواد مادری خاک های منطقه توتکابن با منطقه رستم آباد شمالی بود. نتایج حاصله از آزمایشات مینرالوژیکی نشان داد که خاک های دو منطقه حاوی کانی های کلرایت، اسمکتیت، ایلیت و کانی های مخلوط نامنظم نظیر کلرایت- اسمکتیت و میکا- اسمکتیت می باشند که دلیل بر تشابه مواد مادری دو منطقه است. از دلایل دیگر ارتباط این خاک ها روند تغیراندازه ذرات بود. در منطقه رستم آباد شمالی اندازه ذرات درشت تر است. چرا که معمولا اندازه ذرات به طرف قسمت انتهایی دلتا یعنی ابتدای رستم آباد شمالی ریزتر می شوند. با توجه به بالا بودن آب دریای خزر در گذشته (به میزان 90 متر) و پسروی آن در سه مرحله می-توان گفت که منطقه رستم آباد شمالی و حتی توتکابن نیز تحت تاثیر رسوبات آبرفتی – دلتایی بوده اند. هر چند در بعضی پروفیل های رستم آباد شمالی، بالا بودن مقدار سیلت در سطح خاک نسبت به افق های زیرین و همچنین مقدار آهک بیشتر در افق های سطحی بیانگر افزایش مقادیری هر چند ناچیز از ذرات سیلت به همراه آهک از طریق باد به این خاک ها است که نمی توان آن را نادیده گرفت.

بررسی برخی از خصوصیات شیمیایی و میکرومورفولوژیکی خاک در مناطق دارای حرکت توده ای در ناحیه شرق گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  آسیه میرزایی   حسن رمضان پور

این تحقیق بر روی خاک های دارای حرکت توده ای و فاقد آن در دو ناحیه متفاوت که از نظر سنگ مادر و نوع کاربری متفاوت بودند، انجام گرفت. بدین منظور پس از مطالعات مقدماتی با استفاده از نقشه های زمین شناسی و پوشش گیاهی و شناسایی منطقه مورد مطالعه، در هر ناحیه دو نقطه مطالعاتی (منطقه) در واحد فیزیوگرافی کوه که سنگ مادر متفاوت داشتند، در موقعیت شیب برگردان انتخاب گردید و در هر نقطه 4 پروفیل (اصلی و سه تکرار) حفر گردید (در مجموع 16 پروفیل). سپس از افقها و لایه های مختلف نمونه برداری صورت گرفت. از بعضی افقها نیز تعدادی نمونه کلوخه ای جهت تهیه مقطع نازک تهیه گردید. نتایج حاصله نشان داد که کربن آلی و آهن آزاد و آهن آمورف در خاکهای پایدار (شاهد) بیش از خاکهای دارای حرکت میباشد. پوششهای رسی ایلوویال، نودولهای سزکویی اکسیدی، پوششهای آهنی و انواع بی فابریک لکه ای در خاکهای شاهد بیشتر بوده است. همچنین قطعات رسی با جهت گیری قوی و نیز پدورلیکت در خاکهای دارای حرکت توده ای بیشتر وجود داشته، بعلاوه بی فابریک خطی نیز که بخشی از آن به کانیهای انبساط پذیر اسمکتیت و ورمی کولیت مربوط می شود، به مقدار نسبی بیشتر مشاهده گردید.

بررسی برخی از خصوصیات فیزیکی و کانی شناسی خاک در مناطق دارای حرکت توده ای در ناحیه شرق گیلان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1390
  فاطمه میلاد   حسن رمضان پور

حرکت توده ای به وسیله ساختار زمین شناسی، مورفولوژی، آب و هوای منطقه و دیگر عوامل تاثیر می پذیرد. این پدیده موجب خسارات مالی و جانی فراوانی می گردد. به همین دلیل اخیراً حرکت توده ای بعنوان یک مشکل بزرگ خاورمیانه و حتی دنیا مورد بررسی قرار می گیرد. در تحقیق حاضر، پس از بررسی نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی، مطالعه و شناسایی صحرایی، جمعاً تعداد شانزده پروفیل در ناحیه املش با پوشش جنگل، در دو منطقه تابستان نشین دارای حرکت توده ای و شیردره فاقد حرکت توده ای و ناحیه رودسر با پوشش باغ مرکبات، در دو منطقه گیله ملک دارای حرکت توده ای و سیاهکل رود فاقد حرکت توده ای در موقعیت شیب برگردان با سنگ های مادری متفاوت حفر گردید و پس از تشریح پروفیل و جدا کردن لایه های خاک، در مجموع 66 نمونه از تمام افق های خاک جمع آوری گردید. سپس، ویژگی های فیزیکی مثل درصد رس، سیلت، شن، رس ریز، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، حدود روانی و خمیری، فعالیت خاک، میانگین وزنی قطر خاکدانه ها و میانگین هندسی قطر ذرات اندازه گیری شدند. تعداد هشت نمونه از چهار منطقه جهت آزمایش های پراش اشعه ایکس، آماد سازی شد. نتایج آزمایش های پراش اشعه ایکس، نشان دهنده حضور کانی های 2:1 اسمکتیتی در هر دو ناحیه می باشد اما مقدار این کانی ها در منطقه دارای حرکت توده ای نسبتاً بیشتر بود. باتوجه به نتایج الگوی پراش اشعه ایکس می توان احتمال داد که در این مناطق نوع رس عامل مهمی در کنترل حرکت توده ای است

اثر کاشت گیاه دارتالاب بر برخی از خصوصیات فیزیکی، مینرالوژی و میکرومورفولوژی خاک در شرق استان گیلان( آستانه اشرفیه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1391
  الهه حسینیان   حسن رمضان پور

در شرایط فعلی گونه های سریع الرشد به دلیل نیاز صنایع تبدیلی بیش تر مورد توجه قرار دارند. گونه های دارتالاب، توسکای قشلاقی و سفیدپلت جزو درختان سریع الرشد هستند. در این پژوهش، ویژگی های خاک در 2 عمق (15-0 و 30-15 سانتی متر) گونه ها تعیین شد و اثر گونه دارتالاب به عنوان یک گونه غیربومی و توسکای قشلاقی و سفیدپلت به عنوان گونه های شاهد بر ویژگی های فیزیکی، مینرالوژی و میکرومورفولوژی خاک، بررسی گردید. خاک تحت پوشش دارتالاب با رنگ تیره تری نسبت به دو گونه شاهد مشاهده شد. رده بندی سه پوشش در حد زیرگروه متفاوت بود. در عمق اول دارتالاب، کانی رسی پالیگورسکایت و عمق دوم سفیدپلت مشاهده شد در حالی که در دو عمق مربوط به پوشش های جنگلی توسکای قشلاقی و سفیدپلت، سوسک خاکی دیده شد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده های آزمایش در قالب فاکتوریل 2×3 بر پایه طرح کاملاً تصادفی نشان داد که تفاوت معنی داری بین این سه گونه از نظر درصد سیلت، شن، شن خیلی ریز، شن ریز، شن درشت، رس ریز به رس کل، شن به سیلت، gmd و d وجود داشت. مقایسه میانگین بین گونه ها نیز به لحاظ تأثیری که بر خصوصیات خاک داشته باعث تنزل شاخص های مورد بررسی خاک شده است. دارتالاب تفاوت معنی داری با دو گونه دیگر از نظر هر یک از خصوصیات درصد رس، رس ریز، رس متوسط و درشت، سیلت ریز، سیلت متوسط، شن متوسط، mwd، جرم مخصوص ظاهری، تخلخل، درصد رطوبت و درجه اشباع داشت و مقادیر آن بیشتر بود. در دو عمق نیز تفاوت بین دارتالاب با دو گونه دیگر از نظر هر یک از خصوصیات درصد رس، رس ریز، رس متوسط و درشت، سیلت متوسط، شن متوسط، شن خیلی درشت، mwd، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، نسبت پوکی، درصد رطوبت و درجه اشباع معنی دار بود. اثر متقابل گونه×عمق از نظر درصد شن، سیلت، شن ریز، شن خیلی ریز، رس ریز به کل رس، شن درشت، شن به سیلت، gmd و d معنی-دار بود و گونه سفیدپلت در عمق دوم در مقدار خصوصیات درصد شن، شن ریز، شن خیلی ریز ، رس ریز به رس کل و شن به سیلت بیشتر بود.

تأثیر کاربری اراضی بر برخی از خصوصیات شیمیایی و مینرالوژی خاک در شمال توتکابن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده کشاورزی 1393
  رقیه نظری   نفیسه یغماییان

بعد از مطالعه نقشه زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی و کاربری های مختلف منطقه توتکابن و جمع آوری اطلاعات لازم، مطالعات صحرایی انجام شد و در ناحیه شمال تا شمال شرقی توتکابن محدوده ای به مساحت تقریبی 5 هکتار در واحد فیزیوگرافی کوه که دارای کاربری جنگل طبیعی و کشت شده بود، انتخاب شد. سپس در دو موقعیت شیب شامل شانه شیب و پای شیب تعداد چهار پروفیل شاهد انتخاب و حفر گردید. هم چنین در سه نقطه [3 تکرار] به فاصله حداکثر 30 متری از پروفیل شاهد، از افق های ژنتیکی سطحی و زیر سطحی نمونه برداری انجام شد.انجام آزمایش بصورت فاکتوریل با سه فاکتور نوع کاربری و عمق خاک و موقعیت شیب در قالب طرح کاملا" تصادفی انجام شد.