نام پژوهشگر: احمد کاظم زاده

تاریخ منطق به روایت بلانشی (از آغاز تادوره میانی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  احمد کاظم زاده   سعید انواری

چکیده: این نوشتار می کوشد نگاهی به تاریخِ منطق، در بخشی از ادوار تاریخی منطق، در دوره قدیم بیاندازد. در دوران قدیم، تاپیش از ارسطو، جریان مباحث منطقی به اقتضاءِ شرایط روزگار خویش در دفاع از بینش نحله های خاص بود، به عبارت دیگر، آغاز منطق با جدل همراه بوده است. در یونان فیثاغوریان درصدد زدودن دروغ و فریب از مناسبات انسانی بودند. رواقیان و اپیکوریان منطق را یکی از شاخه های فلسفه می دانستند. اهمیتی که رواقیان برای قیاس های شرطی و عطفی قائل بودند، شکل گرایی را وارد منطق کرد و نظریه برهان بخش اصلی منطق بحساب آمد. آغاز منطق بعنوان دانشی مدون در تاریخ اندیشه به ارسطو باز می گردد. منطق ارسطو تا دورانی طولانی بر اندیشه بشر سیطره داشته است. تضادها و تناقضات اندیشه منطقی در عهد باستان تا حدود زیادی بنا به امکانات و مقتضیات زمانه در منطق ارسطوئی حل شده و راه حلی مناسب پیدا کرده است. در بحث از ارسطو مبانی منطق ذیل عناوین اصلی، بحث شده است: آثار ارسطو، قضیه، تقابل و عکس، نظریه قیاس، منطق موجهات و استقراء و برهان. بعد از آن ما با منطق ارسطویی ذیل عنوان تئوفراستوس مواجه خواهیم بود، در ادامه با سرنوشت منطق رواقی آشنا خواهیم شد. بالاخره کارمان با سعی اقلیدس، موسس منطق مگاری، در به هم آمیختن وحدت پارمنیدسی و خیر سقراطی رقم خواهد خورد.