نام پژوهشگر: حسین همتی

بهینه سازی و کنترل خازن های جبران کننده در یک شبکه ی توزیع تغییر ساختار یافته بادر نظر گرفتن مولفه های کیفیت توان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده مهندسی 1389
  حسین همتی   سعیداله مرتضوی

چکیده : مسئله کاهش تلفات و بهبود کارایی تحویل انرژی الکتریکی سیستم قدرت، عمدتاً به بخش های توزیع الکتریکی برمی گردد هرساله هزینه زیادی برای جبران سازی تلفات انرژی الکتریکی در سیستم قدرت از طریق تولید مازاد برمصرف، صرف می شود. خازن گذاری در سیستم توزیع یکی از راه های کاهش تلفات است. از دیگر اهداف خازن گذاری، آزاد سازی ظرفیت سیستم، بهبود پروفایل ولتاژ و تصحیح ضریب توان می باشد. در عمل در اثر وجود عواملی مانند، اجزای الکترونیک قدرت، لامپ های فلورسنت و کم مصرف، تجهیزات ادارات و خانه ها، سهمی از بار به صورت غیر خطی است که این بارهای غیرخطی باعث تزریق هارمونیک به سیستم قدرت می شوند. بنابراین خازن گذاری باید به گونه ای انجام شود که هارمونیک های تزریقی به سیستم قدرت بیشتر نشوند و کیفیت توان بدتر نشود. در این پایان نامه مسئله ی جایابی بهینه ی خازن های موازی در سیستم توزیع فشار متوسط، در حضور بارهای غیرخطی و با نگرش به تجدید ساختار در بازار برق مورد بررسی قرار گرفته است و از الگوریتم ژنتیک برای بهینه سازی تابع هدف استفاده شده است. در این سناریو جدید، شبکه ی توزیع می تواند انرژی راکتیو تولیدی توسط خازن های نصب شده، را به عنوان یک سرویس قابل فروش به سیستم انتقال در نظر بگیرد، البته محدودیت مربوط به کیفیت توان نیز، در نظر گرفته می شود. بنابراین شبکه ی توزیع با در نظر گرفتن سه هدف اصلی "کاهش تلفات توان حقیقی، حداکثر نمودن سود ناشی از فروش توان راکتیو به شبکه ی انتقال و بدتر نشدن کیفیت توان" موقعیت، تعداد و ظرفیت بهینه ی بانک های خازنی را بدست می آورد. با توجه به اینکه نتایج حاصله تا حد زیادی تحت تاثیر پارامتر "مقدار اقتصادی انرژی راکتیو" می باشند، مسئله بهینه سازی برای مقادیر مختلف این پارامتر فرمول بندی می شود و پس از ارزیابی تابع هدف و اجرای الگوریتم بهینه سازی برای هر مقدار این پارامتر، آرایش و ظرفیت بهینه ی خازن ها در شین های بار شبکه بدست می آید. با توجه به نتایج حاصله، چنانچه شبکه توزیع انرژی راکتیو تولیدی توسط خازن ها را با قیمتی بیش از یک مقدار خاص به شبکه ی انتقال بفروشد، نصب بانک های خازنی مازاد بر مصرف، سود آور خواهد بود. در غیر این صورت بهتر است خازن گذاری با هدف اصلی، "کاهش تلفات و بدتر نشدن کیفیت توان" انجام گیرد و خازن مازاد بر این هدف در شبکه ی توزیع نصب نشود.

به کارگیری همزمان تحلیل پوششی داده ها و تئوری مجموعه های فازی با تأکید بر معیاراعتبار جهت ارزیابی کارایی تأمین کنندگان در شرایط عدم قطعیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی صنایع 1391
  حسین همتی   سید رضا حجازی

در بازار رقابتی موجود، بنگاه های اقتصادی و تولیدی علاوه بر پرداختن به سازمان و منابع داخلی، برای دست یابی به مزیت یا مزایای رقابتی با هدف کسب سهم بیشتری از بازار، نیازمند مدیریت و نظارت بر منابع و ارکان مرتبط خارج از سازمان می باشند. یکی از این اجزا تأمین کنندگان می باشند. اقدامات یک سازمان برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان کارا منجر به ایجاد مزیت رقابتی و برتری عملکرد خود می باشد. یکی از روش هایی که برای ارزیابی کارایی تأمین کنندگان بکار برده می شود، روش تحلیل پوششی داده ها(dea )است. برتری و خصوصیت اصلی این روش محاسبه کارایی برای زمانی است که چندین ورودی و خروجی وجود داشته باشد به طوری که خود روش، وزن مربوط به ورودی ها و خروجی ها را بدست می آورد. در دنیای واقعی، شرایط اغلب غیرقطعی می باشد. بنابراین برای نزدیک شدن به واقعیت، مسئله ارزیابی کارایی تأمین کنندگان باید تحت شرایط عدم قطعیت در نظر گرفته شود. دراین تحقیق برای مواجهه با شرایط عدم قطعیت از تئوری مجموعه های فازی و معیار اعتبار استفاده شد.همچنین نشان داده شد که معیار اعتبار معیار مناسبی برای نشان دادن شانس رویداد فازی است. برای ارزیابی جامع عملکرد باید از هر دو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه به آن نگاه کرد. لذا در این تحقیق مدلdea فازی از هردو دیدگاه خوش بینانه و بدبینانه پیشنهاد شد به طوریکه مفهوم کارایی بازه ای تعریف شد و سپس بازه های کارایی رتبه بندی شدند و نتایج با مدل های dea فازی موجود در سطوح اطمینان مختلف مقایسه و تحلیل شد. در نهایت مدلdea فازی پیشنهادی برای ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان پروژه ای در پژوهشکده علوم و تکنولوژی زیر دریا در دانشگاه صنعتی اصفهان به کار برده شد.تأمین کنندگان برتر شناخته شد وپیشنهاد شد که از آن ها برای تأمین قطعات زیردریایی مورد نظر، استفاده شود.

تحلیل ارتعاشی پوسته ی استوانه ای مرکب تقویت شده با نانولوله کربنی حامل سیال با در نظر گرفتن اثرات دمایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده مهندسی مکانیک 1393
  حسین همتی   حسن نحوی

در این پایان نامه رفتار ارتعاشی پوسته استوانه ای مرکب تقویت شده با نانولوله های کربنی حامل سیال در محیط حرارتی که برروی یک بستر ویسکو پسترناک واقع شده است مورد بررسی قرار گرفته است. نانولوله های کربنی به عنوان تقویت کننده در راستای ضخامت پوسته، به دو صورت یکنواخت و هدفمند فرض شده اند. خواص مکانیکی پوسته در راستای ضخامت تغییر کرده و با استفاده از یک مدل میکرو مکانیکی تخمین زده شده اند. خواص مواد سازنده پوسته وابسته به دما فرض شده اند. سیال به صورت غیر چرخشی و غیر لزج فرض شده است. معادلات حاکم بر پوسته با استفاده از اصل همیلتون و براساس پوسته نازک و همچنین با در نظر گرفتن تاثیر بستر و جریان سیال استخراج شده اند.