نام پژوهشگر: محسن محمودزاده

آفرینش عالم از دیدگاه ابن سینا
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  محسن محمودزاده   عباس شیخ شعاعی

مسیله آفرینش عالم از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان بوده است به طوری که سابقه این مسیله به دوره یونان باستان نیز میرسد و هر کس به فراخور مرام و مسلک خود به این موضوع پرداخته است. ابن سینا فیلسوف بزرگ ایرانی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و توجه خاصی به این مسیله داشته است و در آثار گوناگون خود از جمله شفا، نجات، اشارات، تعلیقات و .. به این مسیله پرداخته است. طرحی که ابن سینا در قالب آن به بحث و بررسی آفرینش عالم می پردازد، طرح حدوث ذاتی و قدم زمانی است که میتوان آن را طرح سینوی نامید. ابن سینا برخلاف متکلمان قایل به قدم زمانی عالم نیستند چون آن را مرادف با بی نیازی از خالق و در نتیجه واجب الوجود بودن آن می دانند، در حالیکه به اعتقاد ابن سینا قدم زمانی عالم نه تنها با مخلوق بودن آن ناسازگاری ندارد و مطابق با آیات و روایات می باشد، بلکه با دایم الفیض بودن خداوند نیز سازگاری ندارد و این در حالی است که اعتقاد به حدوث زمانی عالم مرادف با تعطیلی فیض است و برخلاف فیاضیت واجب تعالی است. در مورد نوآوریهای ابن سینا در این مسیله میتوان گفت که شیخ ابتکاراتی داشته است از جمله، تقریر نوین نظریه فیض، اثبات حادث ذاتی، چگونگی صدور و ... ابن سینا با تقسیم حدوث به ذاتی و زمانی مدعی می شود که ازلی بودن عالم از حیث زمانی مستلزم آن نیست که عالم هستی مخلوق خداوند نباشد. از این حیث نزد بوعلی خداوند به عنوان علت فاعلی عالم، صرفا محرک نبوده بلکه معطی وجود به عالم هستی نیز تلقی می شود. در باب منتقدیم شیخ در مسیله آفرینش جهان می توان از غزالی نام برد که بوعلی سینا را به سبب اعتقادش مرتد خوانده و او را تکفیر کرده است. بیشتر انتقادات وارد شده بر ابن سینا وارد نیست و در بیشتر موارد غزالی یا قصد عناد داشته یا دچار بدفهمی و مغالطه شده است.