نام پژوهشگر: علی اکبر یوسفی

مدلسازی واکنش تبادل استری آلیا‍ژ pet/pen و بررسی خواص رئولوژیکی آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران 1388
  بهادر سرخوش   علی اکبر یوسفی

در این تحقیق هدف دستیابی به مواد جدید با قابلیت کاربرد فراوان و همچنین دستیابی به دانش تولید مواد hot fill با روش اکستروژن واکنشی می باشد. از این رو آزمایش هایی بر روی آلیاژهای پلی(اتیلن ترفتالات)/ پلی(اتیلن نفتالات) صورت گرفته است. از آن جمله می توان به طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته هیدروژن و مطالعه رفتار رئولوژیکی آلیاژ اشاره کرد. بوسیله طیف سنجی رزونانس مغناطیسی هسته هیدروژن میزان واکنشهای تبادل استری، درجه بی نظمی در کوپلیمر حاصل و طول متوسط زنجیرهای پلی(اتیلن ترفتالات) و پلی(اتیلن نفتالات) در کوپلیمر محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان تبادل استری، درجه بی نظمی، طول متوسط زنجیرهای پلی(اتیلن ترفتالات) (lnpet) و پلی(اتیلن نفتالات) (lnpen) درکوپلیمر به میزان قابل توجه ای به شرایط اختلاط وابسته است. با افزایش زمان اختلاط (lnpet) و (lnpen) کاهش و در نتیجه (rd) افزایش می-یابد. کاهش طول در زمانهای اولیه رخ می دهد و سپس تغییرات به کندی انجام می شود. سپس مدلسازی واکنش تبادل استری پلی(اتیلن ترفتالات)/ پلی(اتیلن نفتالات) در اکسترودر دوپیچه انجام و نتایج تئوری با نتایج آزمایشگاهی مقایسه شد. تغییرات میزان پیشرفت واکنش (x) و درجه بی نظمی (rd) با زمان برای نمونه های مختلف بدست آمده از مدل همخوانی خوبی با نتایج آزمایشگاهی داشت . در پایان به منظور شناخت ریز ساختارها و تغییرات آنها در آمیخته های پلیمری در اثر اعمال تنش، برش، و یا فرکانس زاویه ای از مطالعه رئولوژی سیستم کمک گرفته می شود. مطالعات رئولوژی نشان داد با افزایش میزان پلی اتیلن نفتالات مدول برشی ذخیره ای، مدول برشی اتلافی و ویسکوزیته مختلط به طور پیوسته افزایش می یابند. مقادیر ویسکوزیته و مدول مربوط به آلیاژها، متناسب با ترکیب درصد، ما بین مقادیر ویسکوزیته و مدول اجزاء خالص قرار گرفتند که نشان می دهد روند تغییر مدول و گرانروی آلیاژها از قانون اختلاط تبعیت می نماید. با تغییر درصد اجزا تغییرات ویسکوزیته مخلوط مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین تاثیر دما و زمان اختلاط بر ویسکوزیته کمپلکس مورد بررسی قرار گرفته است. مشاهده می شود که وقتی طول بلوک های زنجیره با پیشرفت واکنش ترانس استریفیکاسیون، که توسط افزایش دما و زمان اختلاط صورت می پذیرد، کاهش پیدا می کند، الاستیسیته سیستم بصورت سیستماتیک افزایش می یابد. افزایش در الاستیسیته با افزایش پیشرفت واکنش های ترانس را می توان به بهبود ناحیه بین سطحی بعلت افزایش مقدار ساختمان کوپلیمر یا کاهش طول بلوک های زنجیره منسوب کرد. و در پایان برای درک بهتر خواص ویسکوالاستیک در بازه زمانی طولانی، طیفهای آسودگی h(?) برای آلیاژهای با ترکیبات وتاریخچه حرارتی مختلف بررسی می شود.

کاهش میزان انتشار فیوم های قیر آسفالتی از طریق اصلاح قیر نفتی با استفاده از پلیمرهای بازیافتی و قیر طبیعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  یحیی رسول زاده   علی اکبر یوسفی

در سال 1987، iarc انتشارات قیر را در گروه سرطانزای محتمل انسانی (2b) قرار داده و یک سال بعد، niosh فیوم های قیر را به عنوان سرطانزای بالقوه انسانی معرفی کرد. بر این اساس، اهمیت به کارگیری اقدامات کنترلی در راستای حذف یا به حداقل رساندن این انتشارات سمی بیش از پیش مطرح شده و niosh ضرورت کنترل به ویژه اقدامات کنترل مهندسی را اعلام کرد. از سوی دیگر، به دلیل محدودیتهای عملکردی قیر، اصلاح خواص فیزیکی قیر بدون توجه به تاثیرات این اقدامات اصلاحی در کمیت و کیفیت انتشارات سمی آن توسعه یافت. این تحقیق در راستای بکارگیری یک فرآیند جایگزین برای تولید قیر راهسازی طراحی گردید، به گونه ای که قیر تولید شده دارای خواص فیزیکی و مکانیکی بهتر و نیز میزان انتشارات سمی کمتر در مقایسه با قیر معمولی باشد. در این راستا، پودر لاستیک تایرهای فرسوده(crm)، دستکش های لاتکسی و ظروف پلی اتیلنی مستعمل( hdpe)، قیر طبیعی(nb) و برش hvs برای تبدیل ته مانده برج تقطیر در خلاء (vb) به قیر نفوذی 70/60 انتخاب گردیده و با کمک یک راکتور اختلاط، تأثیرات جداگانه هر یک از مواد بر خواصvb بررسی، میزان انتشار tpm، voc و pahاز آن تعیین گردید. سپس آمیزه های ترکیبی این مواد با vb تهیه شده، خواص آمیزه ها بررسی و آمیزه با ویژگی قیر 70/60 انتخاب گردید تا میزان انتشارات آن اندازه گیری و با قیر معمولی مقایسه گردد. نتایج به دست آمده نشان داد که آمیزه حاوی10% nb و 5% لاتکس قیر 70/60 بوده و ضمن برخورداری از خواص رئولوژیکی و درجه کارآیی بهتر ( pg = 70-40 )، میزان انتشارات tpm، pah و voc از آن ( به ترتیب ng/g 261/100، ppm 1.98 و µg/g363/10) در مقایسه با قیر 70/60 معمولی( به ترتیب ng/g 696/197 و ppm 2.08 و µg/g 418/10) به ویژه در مورد pah کاهش یافته است. این مطالعه نشان داد که تولید قیر نفوذی اصلاح شده از طریق اختلاط vb با ضایعات لاتکس و قیر طبیعی بدون نیاز به فرآیند هوادهی امکان پذیر بوده و یک جایگزین مناسب برای کاهش انتشارات قیر آسفالتی در کنار بهبود درجه کارآیی آن می باشد.

رفتار رئولوژیکی نانو کامپوزیت های اپوکسی- خاک رس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده مهندسی 1389
  حمیدرضا نیکوآمال راد   علی اکبر یوسفی

نانوکامپوزیت های پلیمری دسته جدیدی از مواد هستند که با افزودن ذراتی در مقیاس نانو به پلیمر تهیه می شوند. این مواد خواص کاملاً متفاوت و بهبود یافته ای نسبت به پلیمرهای خالص از خود نشان می دهند. در این پژوهش سعی شد تا به کمک تکنیک های رئولوژیکی، میزان پخش نانو ذرات خاک رس در بستر پلیمری (اپوکسی) بررسی شود. لذا در دمای نسبتاً بالا، عملیات اختلاط با استفاده از همزن معمولی، دستگاه فراصوت و هموژنایزر انجام شد. کلیه مراحل اختلاط در دوره زمانی ثابت و بدون حضور حلال صورت گرفت. در ادامه آزمایش برش نوسانی در محدوده خطی به کمک رئومتر با کرنش ثابت از فرکانس 1/0 تا 600 هرتز انجام شد. سپس با بهره گیری از برنامه کامپیوتری، طیف پیوسته زمان آسایش و گرانروی در نرخ های برشی نزدیک به صفر را نیز محاسبه گردید. با توجه به اینکه رفتار شبه پلاستیک نانوکامپوزیت ها منشأ ملکولی دارد، در بخش دیگری از این پایان نامه به مطالعه دینامیک زنجیر پرداخته شد. این شبیه سازی ملکولی با محاسبه بلندترین زمان آسایش مدل rouse انجام گرفت. نتایج نشان می دهد که استفاده از دستگاه فراصوت با حداکثر توان، منجر به بالاترین میزان پخش و بلندترین زمان آسایش می شود. همچنین برای رسیدن به میزان پخش بهتر می بایست که دستگاه فراصوت همیشه آخرین مرحله در فرآیند اختلاط باشد. در غیر این صورت، استفاده از هموژنایزر در آخرین مرحله و بعد از دستگاه فراصوت، موجب نزدیک شدن لایه ها و تجمع آنها می گردد. نتایج حاصل از xrd با رفتار رئولوژی تطابق دارد. در بخش دیگری از این تحقیق، دمای گذار شیشه ای برای نمونه ها محاسبه گردید. نتایج آزمون dsc نشان می دهد که مکانیزم های مختلف اختلاط، اثری روی این پارامتر ندارند.

مطالعه نانوکامپوزیت آلیاپ pp/pet/clay حاوی ماده ضد شعله عاری از هالوژن: ارتباط ریزساختار با پارامترهای رئولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فنی و مهندسی 1390
  مهدی انتظام   علی اکبر یوسفی

در این رساله، سامانه ی آلیاژهای پلی پروپیلن (pp)/پلی اتیلن ترفتالات (pet) از دو دیدگاه مطالعه می شوند. در دیدگاه اول، ناسازگاری این آلیاژ موضوع می شود و مطالعات روی مبحثی مهم در زمینه ی استفاده از سازگارکننده های معمول به عنوان روشی اساسی برای بهبود کارایی این آلیاژها، متمرکز می شود. در این باره، هدف اصلی بررسی اثر فعالیت بین سطحی و تشکیل مایسل سازگارکننده های واکنشی روی ریزساختار و رفتار رئولوژیکی آلیاژها می باشد. در این راستا، مطالعات روی ارتباط بین ریزساختار و رفتار رئولوژیکی آلیاژها متمرکز می شود. بدین منظور، آزمونهای رئولوژیکی تحت میدان جریان برشی گذار و دینامیک و روشهای رهایش از تنش به همراه آزمون میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) برای نمونه های آلیاژ pp/pet سازگار شده توسط دو سازگارکننده ی واکنشی با فعالیت بین سطحی و خواص رئولوژیکی متفاوت، انجام می شوند. در راستای انجام مطالعات در این بخش نشان داده می شود که چطور مطالعات رئولوژیکی قابلیت استفاده برای ارزیابی فعالیت بین سطحی و تعیین غلظت تشکیل مایسل سازگارکننده را دارند. همچنین نقش تشکیل مایسل سازگارکننده روی رفتار رئولوژیکی و ریزساختار آلیاژهای امتزاج ناپذیر pp/pet تبیین می شود. در دیدگاه دوم، آلیاژهای pp/pet حاوی لایه های سیلیکات موضوع می شوند. هدف اصلی مطالعات در زمینه ی سامانه ی نانوکامپوزیتهای pp/pet/clay، روی اثرات مکان استقرار ذرات خاک رس و میزان آنها در آلیاژ بر رفتار رئولوژیکی، ریزساختار و رفتار حرارتی سامانه بنا نهاده می شود. در این باره، سعی می شود تا روشی برای تعیین مکان استقرار ذرات نانو در آلیاژ با استفاده از تکنیکهای رولوژیکی مشخص شود. علاوه بر این، اثرات مکان استقرار متفاوت ذرات نانو در سامانه های آلیاژ غنی از pp و غنی از pet بر راندمان این افزودنیها برای بهبود خواص مکانیکی و مقاومت اشتعال پذیری بررسی می شوند. از آنجائیکه بخوبی شناخته شده است که ذرات نانو در زمینه ی بهبود مقاومت اشتعال پذیری پلیمرها باعث خاموش شدن شعله نمی شوند، در راستای بررسی خواص مقاومت اشتعال پذیری، ماده ی ضد شعله ی عاری از هالوژن مناسبی در کنار ذرات نانو بکار گرفته می شود. نتایج حاصل از آزمون میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem) به همراه بررسیهای تئوری بر اساس مدلی ترمودینامیکی نشان می دهند که ذرات نانو بیشتر در فاز pet آلیاژها مستقر می شوند، اگرچه مقداری از ذرات نانو در سطح مشترک بین دو فاز نیز مشاهده می شوند. مکان استقرار ذرات نانو بوسیله ی اندازه گیریهای رئولوژیکی و بررسی تغییرات گرانروی ترکیبی و مدول ذخیره، حاصل از آزمونها تحت میدان جریان برشی نوسانی، همچنین بررسی تغییرات در شاخص توانی، حاصل از آزمونها تحت میدان جریات برشی گذار و یکنواخت، مطالعه می شوند. نتایج حاکی از آن است که این روشهای رئولوژیکی، بویژه تحت میدانهای جریان برشی نوسانی، ابزاری قوی در راستای تعیین مکان استقرار ذرات نانو در سامانه ی آلیاژ، مخصوصاً برای میزانهای بالا ی ذرات نانو در سامانه، می باشند. خواص حرارتی (رفتار بلورینگی و ذوب) نانوکامپوزیتهای pp/pet/clay با استفاده از آزمون گرماسنجی روبشی دیفرانسیلی (dsc) مطالعه می شوند. بر اساس نتایج، مشخص می شود که با بررسی تغییرات دمای بلورینگی و میزان بلورینگی اجزاء پلیمری سامانه ی آلیاژ نیز امکان تعیین مکان استقرار ذران نانو در آلیاژ وجود دارد. بر اساس مشاهدات تصاویر حاصل از آزمون sem، مشخص می شود که استقرار ذرات نانو در فاز pet به عنوان فاز زمینه، منجر به بهبود مورفولوژی آلیاژ می شود. در حالیکه، استقرار ذرات نانو در فاز pet به عنوان فاز پراکنده، قادر به بهبود مورفولوژی آلیاژ نمی شود. آزمون کشش برای بررسی خواص مکانیکی نانوکامپوزیتهای pp/pet/clay بکار گرفته می شود. بدلیل استقرار ذرات نانو در فاز زمینه ی آلیاژ غنی از pet، راندمان این ذرات برای افزایش مدول این آلیاژ نسبت به آلیاژ غنی از pp بالاتر می باشد. اما این راندمان، هنوز به میزان قابل توجهی نسبت به آنچه توسط مدل مکانیکی hui-shia پیشبینی می شود پایین تر است. همچنین بر اساس نتایج آزمون خواص مکانیکی، ذرات نانوی مستقر در سطح مشترک میان دو فاز آلیاژ، اثر سازگارسازی در راستای بهبود خواص مکانیکی ندارند. پایداری حرارتی و مقاومت اشتعال پذیری نمونه های آلیاژ pp/pet حاوی ذرات نانو خاک رس و یک ترکیب نیتروکسیل اتر بوسیله ی آزموهای گرما وزن سنجی (tga)، رهایش حرارت و تعیین شاخص حدی اکسیژن (loi) مطالعه می شوند. همچنین رفتار رئولوژیکی این نمونه ها، تحت میدان جریان برشی نوسانی بررسی می شود. بر طبق نتایج حاصل از آزمونهای رئولوژیکی، ساختار شبه شبکه ای میان ذرات نانو در هر دو سامانه ی آلیاژهای غنی از pp و غنی از pet تشکیل می شود. بر اساس نتایج حاصل از آزمون tga که با استفاده از مدل kissinger تحلیل می شود، مشخص می شود که ذرات نانو با ساختاری شبه شبکه ای در آلیاژها، تنها قادر به بهبود پایداری حرارتی آلیاژ غنی از pet می باشند. به همین ترتیب، نتایج آزمون رهایش از حرات نشان می دهند که ذرات نانو دارای راندمان بالاتری برای بهبود مقاومت اشتعال پذیری آلیاژ غنی از pet نسبت به آلیاژ غنی از pp می باشند. همچنین اثر هم افزایی میان ذرات نانو و ماده ی ضد شعله در راستای بهبود مقاومت اشتعال پذیری نمونه ها یافت نشد.

مطالعه نانو- معماری اجزاء و رفتار آمیخته های ldpe/hdpe
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فرایند 1390
  محسن محمدی   مرتضی احسانی

با هدف بررسی تاثیر پارامترهای مولکولی بر رفتار آمیخته های پلی اتیلن، اقدام به مطالعه نانو- معماری چندین نمونه پلی اتیلن سبک و پلی اتیلن سنگین، گردید. سپس آمیخته های ldpe/hdpe توسط روش های مختلف آمیخته سازی (نظیر اختلاط مذاب، محلولی و اکستروژن فیلم دمشی) تهیه و رئولوژی مذاب آنها و همچنین رفتار ذوب شدن و تبلور آمیخته ها در ترکیب درصدهای مختلف و نیز خواص مکانیکی فیلم آمیخته ها بصورت تحلیل کمی مورد بررسی قرار گرفت. اثر دما بر خواص ویسکوالاستیک و رفتار فازی این آمیخته ها در حالت مذاب به وسیله رئومتری برشی دینامیکی نوسانی مطالعه شد و مشاهده شد که آمیخته ها در ترکیب بندی های مختلف از اصل انطباق زمان-دما تبعیت می کنند و رفتار ساد? ترمورئولوژیکی نشان می دهند و سپس دلایل این رفتار تبیین گردید. تحلیل زمان های آسایش آشکار ساخت که دینامیک مارگونه اجزا در دماهای مشخصی، متقارن بوده اما در دیگر دماها متفاوت-اند. به علاوه، بسته به دمای آزمون، دینامیک انتهایی یک جز درون آمیخته می تواند سریع تر یا آهسته تر از آنچه در حالت خالص است، باشد. اثر ترکیب درصد نیز بر رفتار رئولوژیکی هم دمای آمیختهها مطالعه گردید،که نتایج به دست آمده بر امتزاج پذیری این سامانهها در حالت مذاب دلالت داشت. همچنین، تاثیر نانو-معماری اجزا بر رفتار فازی آمیخته ها در دماهای مختلف تحلیل شد. در حالت جامد نیز سازگاری آمیختهها و تلویحاتی بر رفتار ذوب شدن و تبلور در سراسر دامنه ترکیب بندی آمیخته سازی این سامانههای دوتایی (تهیه شده از روش اختلاط مذاب یا محلولی) مطالعه شد. مقایسه رفتار جامد دو سری آمیختههای ldpe/hdpe (که تفاوتشان در نوع ldpe بود) پیشنهاد میکند که اختلاف زیاد بین جرم مولکولی ldpe ها روی بلورینگی و ذوب شدن این آمیختهها دارای اثر بسیار ناچیزی است. آنالیز حرارتی فیلم آمیختهها آشکار ساخت که آمیختهسازی اثری ناچیز بر ضخامت لاملای فاز ldpe، اما تأثیری قوی بر ضخامت لاملای فاز hdpe دارد. علاوه بر این، نتایج اندازه گیری های xrd و گرمازاهای تبلور این سامانه ها و خواص کشش آنها (در جهت های ماشین و عرضی فیلم) نیز کاملاً مورد تحلیل قرار گرفتند.

تهیه و بررسی مورفولوژی، خواص گرمایی-فیزیکی و مکانیکی نانوکامپوزیت اروژل رزورسینول-فرمالدهید/نانولوله کربنی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فرایند 1391
  مجید حقگو   محمد جلال ظهوریان مهر

در این رساله، کامپوزیت های ژل رزورسینول-فرمالدهید(rf)/نانولوله کربنی چند دیواره (mwnt) به عنوان دسته ای نوین از مواد متخلخل نانوساختار مورد بررسی قرار گرفتند. سنتز این ژل ها با مقادیر مختلف ماده سطح فعال و نانولوله کربنی (cnt) همراه با خشک سازی به روش های معمولی و فوق بحرانی به درک عمیق تری از نقش عوامل فوق الذکر در نحوه چینش فازها در کنار هم در جهت دستیابی به خواص گرمایی و الکتریکی مورد نظر منجر شد. در حالیکه ماده سطح فعال سدیم دودسیل بنزن سولفونات می تواند از طریق تغییر ph اولیه محلول واکنش در غلظت های پایین و تشکیل مایسل و ایجاد حجم آزاد در غلظت های بالا ساختار نانومتخلخل ژل رزورسینول-فرمالدهید را متاثر سازد، در محدوده غلظت های مورد استفاده جهت پخش نانولوله کربنی به دلیل خنثی شدن این دو اثر متضاد تاثیر چندانی بر بافت تخلخلی این ژل ها ندارد. در این میان معرفی روش جدیدی بر مبنای توموگرافی پرتو ایکس کمک شایان توجهی به شناسایی توزیع نانولوله های کربنی در سوسپانسیون و کامپوزیت رزورسینول-فرمالدهید نمود. از طرف دیگر نشان داده شد که از طریق کنترل مشخصه هایی که به سهولت قابل تنظیم هستند (مانند ترکیب درصد اجزاء اصلی واکنش، ph محلول واکنش و غلظت ماده سطح فعال) می توان روند تشکیل مورفولوژی پخش نانولوله های کربنی را در ژل های rf هدایت نمود و به درجات مختلف جدایی فازی در کامپوزیت نهایی دست یافت. این امر به نوبه خود توانست موجبات افزایش چشمگیر خواص فیزیکی-مکانیکی ژل های rf را فراهم سازد. به عنوان مثال، جدایی فازی نانولوله ها در شرایطی خاص در ابعاد ماکرو از زمینه باعث ایجاد رشته هایی از خوشه های به هم پیوسته در نمونه ها می شود که باعث می گردد حالت گذار نارسانا-رسانا در کسر حجمی 0004/0 از نانولوله ( پایین تر از حالت پخش همگن و منفرد) رخ دهد. ضریب رسانایی گرمایی نانوکامپوزیت ها عمدتا از نظریه محیط موثر پیروی می کند و بر این اساس کسر حجمی نانولوله های منفرد و نانولوله های تشکیل دهنده خوشه ها تخمین زده شد. همچنین علاوه بر بدست آوردن مقاومت گرمایی فصل مشترک rf/cnt، روابط ابعادی جدیدی با در نظر گرفتن نقش نانولوله کربنی، میان خواص گرمایی و مکانیکی این دسته از مواد ارائه گردید.

ساخت و مشخصه یابی فیلم نانوکامپوزیت پلی وینیلیدین فلوراید - نانوذره طلا توسط کندوسوز لیزری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1391
  فاطمه بزک   بابک ژاله

پلی وینیلیدن فلوراید یک پلیمر نیمه بلوری است که پنج ساختار بلوری متفاوت دارد. این پلیمر به دلیل ویژگی پیزوالکتریکی اش بسیار مورد توجه قرار گرفته است. از میان تمام ساختارهای بلوری پلی وینیلیدین فلوراید، تنها فاز ? از لحاظ پیزوالکتریکی فعال است. بنابراین افزایش میزان فاز ? در این پلیمر اهمیت بالایی دارد. اخیرا ترکیب این پلیمر با نانومواد برای ایجاد فاز ? در پلیمر مورد توجه واقع شده است. در این پژوهش، نانوذرات طلا با دو هدف; اول بررسی تغییر فاز پلیمر در اثر افزودن نانوذرات طلا، و دوم بررسی اثر نانوذرات طلا بر ویژگی های ، اپتیکی، الکتریکی و گرمایی پلی وینیلیدین فلوراید، به این پلیمر اضافه شدند. نانوذرات طلا با روش کندوسوزلیزری ساخته شدند. نانوکامپوزیت های پلی وینیلیدین فلوراید-نانوذره ی طلا با روش محلولی آماده گردیدند. فیلم ها با روش های طیف سنجی مادون قرمز، طیف سنجی فرابنفش- مرئی، پراش اشعه ایکس، میکروسکوپ الکترونی روبشی و وزن سنجی حرارتی مورد مطالعه قرار گرفتند. گذار از فاز ? به ?، کاهش گاف انرژی، افزایش رسانندگی و افزایش پایداری حرارتی نانوکامپوزیت ها در مقایسه با فیلم پلی وینیلیدین فلوراید نتایج حاصل از این پژوهش بودند.

مطالعه اثر نانو لوله های کربنی بر رفتار دینامیک زنجیر پلی استایرن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده علوم و تکنولوژی پلیمر 1390
  مهدی سرحدی   علی اکبر یوسفی

. به وسیله این تحقیق، چگونگی پخش mwcnt در بستر ماتریس پلی استایرن به همراه عوامل موثر بر مورفولوژی از قبیل دمای اختلاط، مقدار نانو لوله ها و خواص رئولوژیکی از قبیل مدول کشسانی و اتلاف و گرانروی مختلط بررسی شده اند. همچنین داده های رئولوژیکی به منظور محاسبه طیف های آسایش نانو کامپوزیت با استفاده از نرم افزار nnspec مورد استفاده قرار گرفتند. نانو کامپوزیت مورد استفاده، به دو روش تهیه شدند: الف) در دمای اختلاط ثابت و میزان نانو لوله متغیر ب) در دمای اختلاط متغیر و میزان نانو لوله ثابت. اندازه گیری های رئولوژیکی نشان داد که در دمای اختلاط ثابت، با افزایش میزان نانو لوله، مدول، گرانروی مختلط و زمان آسایش افزایش می یابد

سنتز نانوذرات zns با استفاده از الگوها و پوششهای پلیمری یا سیلیسی و بررسی خواص نورتابی آن در حضور دوپنتهای مختلف
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه مواد و انرژی - پژوهشکده سرامیک 1390
  امیر مسعود اعرابی   علی اکبر یوسفی

در این تحقیق، سنتز نانوذرات zns با استفاده از الگوها و پوششهای پلیمری یا سیلیسی، ارزیابی شده است. الگوهای سخت مورد استفاده، پلی استایرن و سیلیس نانوسایز با بازه توزیع اندازه ذرات باریک در محدوده به ترتیب 80-40 نانومتر و 120-80 نانومتر بودند. سنتز نانوذرات در حضور الگوی پلی استایرنی به روش هیدروترمال انجام شده است. دما و زمان قرارگیری در شرایط هیدروترمال در °c 140 و 4 ساعت ثابت در نظر گرفته شد. تصاویر sem از نانوذرات هیبریدی نشان می دهد که حضور همزمان الگوهای سخت پلی استایرنی ( w/v2/7%) و نرم فعال سطحی (cpca (g/l 2/2 منجر به دست یابی ذرات هیبریدی با توزیع اندازه ذرات nm 160-100 می شود. مورفولوژی ذرات تمشکی شکل است و ذرات اولیه آن در محدوده 15-8 نانومتر می باشد. حضور عامل پایدار ساز pvp روی سطح الگو و تمایل ذرات zns در قرارگیری در میان رشته های آن در موقعیت های گروه کربونیل به همراه ممانعت از توده ای نمونه ها، گاف نوار تنظیم پذیر دارد و با افزایش عامل فعال سطح و پیرو آن ریز شدن ذرات، گاف نوار پهنتر (ev 3/8) میشود. روش دیگر بررسی شده برای تشکیل هیبریدهای پلی استایرن – zns، حضور همزمان الگوی پلی استایرنی و عامل کی لیت edta است. مهار +zn2 به وسیله edta، منجر به کنترل فرآیند رشد ذرات و تشکیل هیبرید پایدار در محیط آبی می شود. نتایج ارزیابی های صورت گرفته بوسیله xrd نشان می دهد، دما و زمان قرارگیری در شرایط هیدروترمال °c 140 و 19 ساعت، منجر به تشکیل فاز خالص اسفالریت می شود. تصاویر sem-tem مورفولوژی ذرات را گل کلمی نشان می دهد. ذرات zns روی سطح الگو به صورت نقاط تیره با بیشینه 5 نانومتری در شیارهای زنجیرهای pvp تشکیل شده اند. در مورد هسته سیلیسی، روش هم رسوبی انتخاب شده است. دوپنت های نقره و منگنز جهت فعال سازی شرایط نورتابی در ذرات مورد استفاده قرار گرفته اند. عملیات حرارتی به عنوان یک پارامتر شاخص تاثیرگذار بر ساختار ذرات هیبریدی شناسایی شده اند. به صورتیکه مطابق الگوهای xrd، ساختار اسفالریت zns در دمای محیط در اثر عملیات حرارتی تا 1200 به ترتیب به وورتزیت و zno استحاله انجام می دهد. مطابق طیفهای pl، موقعیت نشر نمونه نورتاب با عملیات حرارتی آن جابجایی آبی پیدا می کند. با این وجود، به دلیل پوشش کربنی باقیمانده از تخریب pvp، شدت نورتابی افت می کند. در مورد منگنز، نورتابی شاخص در محدوده 590 نانومتر در دمای محیط بدون نیاز به عملیات حرارتی ایجاد می شود. مقدار بهینه دوپنت منگنز در این تحقیق در محدوده 2% مولی مشخص شده است. حضور منگنز در ساختار، تغییر شاخصی بر طول موج بیشینه برانگیختگی و گاف نوار دارد. تصاویر sem-tem، مورفولوژی ذرات در این روش را تمشکی نشان می دهد که تطابق نسبی میان لایه تئوری و لایه مشاهده شده وجود دارد. فناوری ارائه شده در این تحقیق برپایه ایجاد لایه نورتاب با ماهیت هیبریدی (هسته – پوسته پلی استایرن – zns:mn) می باشد که جهت استفاده در نمایشگر نشر میدانی (fed) مناسب می باشد.

تهیه و خواص فیزیکی و نوری نانوکامپوزیت پلی متیل متاکریلات- نانورس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فنی و مهندسی 1391
  حسین حمیدیا   علی اکبر یوسفی

چکیده با توجه به پیشرفت های اخیر در زمینه توسعه پلیمرهای نانو ساختار پلیمری با آرایش متناوب و کاربرد آن در انتقال و ذخیره اطلاعات، به بررسی این ساختارها پرداخته ایم. در این کار خواص مکانیکی و نوری نانوکامپوزیت پلی متیل متاکریلات/ نانو رس مورد بررسی قرار گرفت. چهار نوع نانو خاک رس مونتموریلونیت از قبیل cloisite 30b (c30b), cloisite 20a (c20a), cloisite 15a (c15a), cloisite na (cna mmt ) استفاده شد. هدف از این کار تغییر در ضریب شکست پلی متیل متاکریلات از طریق افزایش درصدهای متفاوت از نانورس به ماتریس پلیمری است. نمونه هایی از هر نوع خاک رس با ترکیب درصد %1 ، %3 ، %5 و %7 وزنی، با استفاده از فرآیند اختلاط مذاب توسط مخلوط کن داخلی تهیه شد. . با توجه به نتایج به دست آمده از تفرق اشعه ایکس با زاویه کوچک (xrd) و عکس های میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، وجود برهم کنش های قوی بین نانو خاک رس و ماتریس پلیمری منجر به ایجاد ساختارهای لایه ای شده و ورقه ای شده لایه های سیلیکاتی در ماتریس پلی متیل متاکریلات (pmma) می شود. برای بررسی مورفولوژی و اندازه ذرات فاز پراکنده از میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) استفاده شد. برای بررسی پایداری حرارتی، دمای تخریب و دمای انتقال شیشه ای به ترتیب از آزمون tga و dsc استفاده شد. نتایج نشان داد برای سه نانوکامپوزیت تهیه شده از c30b, c15a و c20a با افزایش ترکیب درصد نانورس پایداری حرارتی بهبود نشان داد و دمای تخریب افزایش می یابد که برای نانوکامپوزیت تهیه شده از c30b این نتایج کمی بهتر است. بالاترین دمای تخریب حرارتی نانوکامپوزیت ها نیز با افزایش ترکیب درصد نانورس برای هر چهار نوع نانورس افزایش نشان داد. آزمون dsc و dmta برای اندازه گیری تغییرات دمای انتقال شیشه ای نانوکامپوزیت ها با افزایش ترکیب درصد نانورس انجام شد. نتایج گواه بر افزایش دمای انتقال شیشه ای نانوکامپوزیت های تهیه شده از سه نانورس c30b, c15a و c20a با افزایش در ترکیب درصد نانورس است. در آزمون dmta با افزایش ترکیب درصد نانورس یک پیک tan ? به دمای بالاتر تغییر مکان می دهد و با الگوهای dsc قابل انطباق است. افزایش در دمای انتقال شیشه ای برای نانوکامپوزیت های تهیه شده از c30b بیشتر ظاهر شد. همچنین نتایج آزمون رئولوژی نشان از افزایش در گرانرویته ظاهری (??) ، مدول ذخیره (g?) و مدول اتلاف (g ?) در فرکانس پایین برای نانوکامپوزیت های تهیه شده دارد. نتایج آزمون dmta همچنین افزایش در مدول ذخیره نانوکامپوزیت ها را نشان می دهد. با افزایش مقدار نانورس شدت پیک tan ? نیز کاهش یافته که تعیین کننده رفتار گرانرو کمتر و رفتار الاستیک بیشتر است. در نهایت خواص نوری نانوکامپوزیت ها مورد بررسی قرار گرفتند. بلورهای فوتونیکی از لایه نشانی متناوب لایه ها با ضریب شکست متفاوت تهیه شد. نکته بسیار مهم در تهیه ی این بلورهای فوتونیکی، درهم فرورفتگی و بر همکنش مناسب بین لایه هاست. مهمترین هدفی که در این پروژه دنبال می شود بیشترین برهم کنش و در هم فرو رفتگی لایه ها از طریق بیشترین سازگاری بین لایه هاست که این محقق نمی شود جز هنگامی که لایه ها از یک جنس باشد.

سنتز نانو پودر فریت نیکل روی و بررسی خواص رئولوژی کامپوزیت آن با پلیمر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه مواد و انرژی - پژوهشکده سرامیک 1389
  شیرین جبلی معین   علی اکبر یوسفی

در این تحقیق، نانو پودر فریت نیکل روی سنتز و خواص رئولوژیکی کامپوزیت آن با دو نوع پلیمر متفاوت (گرما نرم و گرما سخت) بررسی گردید. بدین منظور نانو پودر فریت نیکل روی با استفاده از روش شیمیایی برپایه پیش ماده پلیمری با استوکیومتریni0.5zn0.5fe2o4 و عملیات حرارتی در اتمسفر هوا تهیه شد. سپس نمونه های مورد نظر از لحاظ ویژگی های ساختاری، نوع فاز تشکیل شده، رفتارحرارتی، مورفولوژی و خواص مغناطیسی ارزیابی گردیدند. برای این منظور از تجهیزاتی نظیر xrd، ftir ، sta ، agfm ، tem و sem استفاده شد. با استفاده از دستگاه رئومتر، نحوه تاثیر شدت میدان مغناطیسی، سرعت برشی و زمان بر پارامترهای رئولوژیکی نانوکامپوزیت حاصل از اختلاط نانوذرات فریت نیکل روی در رزین اپوکسی ارزیابی گردید. در بخش دیگر نحوه تاثیر نانو ذرات بر ساختار پلیمر نیمه بلوری پلی وینیلیدن فلوراید با استفاده از دستگاه xrd و نیز تاثیر آن بر پارامترهای رئولوژی در حالت دینامیک بررسی شد. تلاش گردید تا علاوه بر تعیین نوع رفتار رئولوژی نانو کامپوزیت، ارتباط میان ریزساختار و برهمکنش بین ذرات توضیح داده شود. نتایج xrd از مرحله ابتدایی سنتز نانو پودر فریتی امکان دستیابی به تک فاز خالص فریت نیکل روی در دمای نسبتاً پایین تایید می کند. میانگین اندازه بلورک ها بسته به دمای کلسیناسیون در محدوده دمایی c ? 1000-400، در بازه nm 105-26 (حاصل از فرمول شرر) تغییر می کند. نتایج ftir نیز بر تشکیل پیوند فلز با اکسیژن در محدوده 1- cm600-550 و دستیابی به فاز مطلوب دلالت دارد. بررسی های ریزساختاری نیز با استفاده از دستگاه های sem و tem نشان می دهد که نانوبلورهایی با مورفولوژی تقریباً کروی و میانگین ابعاد nm30 در دمای c?400 تشکیل شده است. ارزیابی خواص مغناطیسی نانو پودر فریت نیکل روی توسط دستگاه agfm نشان داد که رفتار فریت از نوع نرم مغناطیس می باشد و مقادیر مغناطش اشباع در مورد نمونه های کلسینه شده در محدوده دماییc ? 1000-400 به ترتیب از 1/34 تا emu/g8/92 افزایش پیدا می کند. آزمون های رئومتری بر روی نانو کامپوزیت حاصل از نانو ذرات فریت نیکل روی در رزین اپوکسی ( تهیه شده به روش اختلاط مستقیم) در نرخ برشی پایین رفتار برش روانی و در نرخ برشی بالاتر رفتار نیوتنی دارد. مشخص شد که حضور میدان مغناطیسی موجب افزایش بیشتر انحراف از حالت نیوتنی و افزایش گرانروی کامپوزیت گردیده و جدایش فاز در نانو کامپوزیت در شدت میدان های بیشتر از ka/m 200 رخ می دهد. مطالعات رئولوژیکی در حالت دینامیک بر روی کامپوزیت نانو پودر فریت نیکل روی و پلی وینیلیدن فلوراید (اختلاط در حالت مذاب) نیز نشان داد که افزودن نانو ذرات هر سه پارامتر حالت دینامیک را افزایش و در تمام محدوده فرکانس اعمالی خاصیت برش روانی دارد. در کلیه ترکیبات مورد بررسی، با کاهش فرکانس، مدول های ذخیره و اتلاف کاهش می یابد. طیف آسایش نانو کامپوزیت نیز نشان داد در نانو کامپوزیت با درصد بالاتری از نانو ذرات به دلیل برهمکنش میان ذرات و زنجیره های پلیمری و به دلیل امکان تشکیل ساختارهای جدید، کاهش مدول آسایش با شیب کمتری رخ می دهد. بررسی سطح مقطع شکست نمونه های تهیه شده نیز نشان داد، با اختلاط در حالت مذاب، نانو کامپوزیتی با توزیع یکنواختی از ذرات در ابعاد نانومتری ایجاد می گردد.

تولید فیلم ناتراوا بر پایه نانوکامپوزیت های ldpe/evoh
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - دانشکده مهندسی پلیمر 1392
  وحید رجب پور   علی اکبر یوسفی

پلی اتیلن با چگالی کم پلیمری مقاوم در مقابل نفوذ رطوبت است و خاصیت فیلم پذیری بسیار خوبی داردولی ضعف فیلم هایت هیه شدهاز این پلیمر مقاومت بسیار کم در مقابل نفوذ گاز اکسیژن است.ما با استفاده از کوپلیمر قطبی اتیلن وینیل الکل (evoh) و نانو رس توانستیم این ضعف را برطرف سازیم.با استفاده از آزمون dsc خواص حرارتی فیلم های تولیدشده را بررسی کردیم و مشاهده نمودیم که افزایش کوپلیمر اتیلن وینیل الکل و نانو رستأثیر چندانی روی نقطه ی ذوب پلی اتیلن ندارد.آزمونsem نشان داد که فاز پراکنده یعنی کوپلیمر اتیلن وینیل الکل به طور مطلوبی در فاز بستر(ldpe)پراکنده شده و شکل صفحه ای به خود گرفته اند که افزایش سازگارکننده باعث کوچک تر شدن اندازه ی ذرات پراکنده و سازگاری بیشتر کوپلیمر اتیلن وینیل الکل و پلی اتیلن گردیده است.تصاویر edxگرفته شده از نمونه های حاوی نانو رس نشان داد که نمونه هایی که دوباره فرآیند شده اند، پراکندگی ذرات نانو رسآن ها، بیشتر از نمونه های اولیه می باشد.نتایج آزمون کششنیز نشان دهنده ی کاهش ازدیاد طول در نقطه ی پارگی با افزایش کوپلیمر اتیلن وینیل الکل و نانو رس و نیز افزایش تنش در نقطه ی تسلیم نمونه ها با افزودن کوپلیمر اتیلن وینیل الکل و نانو رس است . هر چند که افزایش سازگارکننده این اثر را کاهش می دهد ولی نمی توان بیش از حد به نمونه ها سازگارکننده اضافه کرد ،زیرا باعث افزایش قیمت تمام شده ی محصول می شود.با انجام آزمون تراوایی اکسیژن ضریب نفوذ اکسیژن در نمونه ها بررسی شد، که نشان دهنده ی تأثیر مثبت و چشم گیر حضور کوپلیمر اتیلن وینیل الکل و نانو رس روی تراوایی اکسیژن در نمونه ها به خصوص نمونه¬های دوباره فرآیند شده دارد.

بهینه سازی تولید نانوکامپوزیت زمینه آلومینیوم از روش قالبگیری تزریقی پودر با هدف بهبود خواص مکانیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده مهندسی مواد 1393
  حسن عبدوس   حمید خرسند

با عنایت به نتایج آزمایش¬ها ترکیب 60 پلی¬پروپیلن، 35 پارافین واکس و 5 اسید استئاریک (درصد حجمی) بعنوان سامانه محمل بهینه انتخاب شد. بارگذاری پودر 62 درصد حجمی بیشترین مقدار شاخص قابلیت قالبگیری را معادل pa-1k-1 6-10×83/4 نشان می¬دهد که نمایانگر ترکیب بهینه است. مدل¬سازی رفتار رئولوژی خوراک¬ها نشان می¬دهند که رابطه چونگ، نزدیکترین مدل به داده-های تجربی حاصل از آزمون¬هاست. نتایج مشخص می¬سازند که گرانروی خوراک¬های شامل نانو ذرات با توجه به ساز و کار تشکیل و فروپاشی کلوخه¬ها در نرخ¬های برش کم، افزایش و در نرخ¬های برش زیاد، کاهش می¬یابد. عامل حساسیت به نرخ برش با افزایش میزان نانو ذرات، کاهش یافته که نشان¬دهنده بهبود خواص تزریق است. نتایج چگالی ارتعاشی، موید بهبود قابلیت فشردگی در اثر حضور نانو آلومینا، به میزان حداکثر 6/11 درصد برای مخلوط حاوی 9 درصد وزنی نانو ذرات می-باشد. چسب¬زدایی حلالیِ بهینه، شامل خروج بیش از 90 درصد از واکس با غوطه¬وری در محلول ان- هپتان در دمای °c55 به مدت 5/5 الی 6 ساعت می¬باشد. بطور کلی قطعات با بارگذاری پودر بالاتر و مقدار نانو ذراتِ بیشتر، دارای خواص مناسب¬تری می¬باشند، منتها در این خصوص مخاطرات مربوط به عدم توزیع یکنواخت و تجمع ذرات تقویت¬کننده، می¬بایست مدنظر قرار گیرد. افزایش چگالی نسبی یکی دیگر از نتایج افزایش میزان نانو ذرات آلومیناست که کاهش انقباض و افزایش دقت ابعادی را به همراه دارد. بررسی خواص مکانیکی، مشخص می¬سازد که حداکثر مقدار سختی برابر 98 برینل و استحکام معادل 132 مگاپاسکال مربوط به قطعه با بارگذاری پودر 54 درصد و محتوی 9 درصد وزنی نانو آلومینا می¬باشد.

مطالعه رئولوژی نانو کامپوزیت های پلی پروپیلن-نانولوله های کربنی چند دیواره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فرایند 1390
  محمدمهدی سالاریان   علی اکبر یوسفی

در این مطالعه اثر وزن مولکولی ماتریس پلی پروپیلن روی پخش نانو لوله های چند دیواره تعیین شده است. خواص رئولوژیکی پلی پروپیلن حاوی مقادیر مختلف از نانو لوله های چند دیواره در حضور و عدم حضور سازگار کننده با رئومترنوسانی (در هندسه دو صفحه موازی) تعیین شد. پخش نانولوله های کربنی در ماتریس پلیمری نشان از ارتباط موثر آن با گرانروی یا به عبارت دیگر با وزن مولکولی پلیمر دارد استفاده از پلی پروپیلن با گرانروی بالا به عنوان ماتریس حرکت نانوذرات را محدود کرده و مانع پخش نانولوله به سبب چگالی گره خوردگی ماتریس پلیمری می شود اثر واکس پارافین به عنوان کاهنده گرانروی هم نتیجه موثری داشت. با افزایش پارافین و تهیه پلی پروپیلن رقیق شده فرآیند پخش بهبود یافت . کامپوزیت های پلیمری شامل نانولوله های کربنی به سبب امکان تهیه پلیمرهای رسانای الکتریکی در مقادیر خیلی کمتر از پرکننده های سنتی همچون دوده توجهی زیادی را به خود جلب کرده اند.اگر چه کارایی نانولوله های کربنی به پراکنش خوب آنها در بستر پلیمری بستگی دارد در این پژوهش اثر وزن مولکولی ماتریس پلی پروپیلنی روی پخش نانولوله های چند دیواره تعیین شده است. پخش نانولوله های کربنی در ماتریس پلیمری نشان از ارتباط موثر آن با گرانروی یا به عبارت دیگر با وزن مولکولی پلیمر دارد استفاده از پلی پروپیلن با گرانروی بالا به عنوان کاهنده گرانروی هم نتیجه موثری داشت . با افزایش پارافین و تهیه پلی پروپیلن رقیق شده فرآیند پخش بهبود یافت. یک روش فیزیکی برای بهبود پراکنش نانولوله در بستر پلی پروپیلن با گرانروی بالا آمیخته سازی با پلی آمید در مورفولوژی به هم پیوسته است. در این مفهوم آمیخته های پلیمری با شکل شناسی به هم پیوسته به عنوان گزینه مناسب برای حصول آستانه تجمع الکتریکی پایین بر اساس مفهوم تجمع دوگانه هستند.

اثرات بازارچه های مرزی بر توسعه ناحیه ای (نمونه موردی:بازارچه چزابه استان خوزستان)
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1393
  علی اکبر یوسفی   نوذر قنبری

بازارچه های مرزی به عنوان یکی از اهرمهای مهم در ایجاد اشتغال و توسعه روابط تجاری با کشورهای همجوار در سالهای گذشته پیوسته تاثیر قابل توجهی در فعالیت های اقتصادی کشور داشته اند.اگرچه کارکرد آنها توام با برخی نارساییها است، اما این بازارچه ها به نوعی مصداق و تبلور حضور مستقیم مردم در امور اقتصادی منطقه هستند و تاکنون توانسته اند در تحقق اهداف اقتصادی کشور همچون توسعه تجارت غیرنفتی گامهای موثری را بردارند و هم در ایجاد فرصتهای شغلی در شرایطی که مشکل بیکاری ازجمله دغدغه های بزرگ دولت است، نقش مهمی را ایفا کنند یکی از گامهای موثر جهت نگهداشت جمعیت و ایجاد اشتغال در مناطق مرزی، ایجاد بازارچه های مرزی(تجارت مرزی)است. امروزه بازارچه های مرزی ضمن تأمین سطح قابل توجهی از نیاز مردم مرز نشین از طریق مبادلات مرزی، به قانونمند کردن ترددها و تهاترها، تثبیت و پایدار نمودن امنیت در مناطق مرزی، فروکش کردن مبادله قاچاق کالا، تقویت معیشت مرزنشینان و توسعه اقتصادی این مناطق کمک کردهاند. تحقیق حاضر به دنبال ارزیابی اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و زیست محیطی بازارچه مرزی چزابه در توسعه نواحی پیرامون میباشد. در این تحقیق روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) می باشد . نتایج تحقیق نشان میدهد، بین ایجاد بازارچه و اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، نظامی و زیست محیطی آن از جمله افزایش اشتغال، کاهش فقر، افزایش درآمد و کاهش تمایل مهاجرت ساکنان مناطق مرزی به جاهای دیگر رابطه معناداری وجود دارد.

فرهنگنامه ی دیوان قطران تبریزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم انسانی 1385
  علی اکبر یوسفی   نرگس محمدی بدر

چکیده ندارد.

تهیه و شناسایی غلظت دهنده های هیبریدی بر پایه صمغ عربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده فرایند 1387
  مرتضی نیک زارع   محمدجلال ظهوریان مهر

چکیده ندارد.

بررسی اثر تاریخ های مختلف برداشت علوفه و تراکم های مختلف کاشت بر خصوصیات زراعی و عملکرد دانه دو رقم گندم قدس و روشن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1375
  علی اکبر یوسفی   محمدحسن راشدمحصل

اثر تراکم های مختلف کاشت و تاریخهای مختلف برداشت علوفه بر خصوصیات زذراعی و عملکرد دانه دو رقم گندم قدس و روشن با استفاده از یک آزمایش اسلیت فاکتور با مورد مطالعه قرار گرفت . تیمارهای آزمایش شامل دو گندم (قدس و روشن) با تراکم های مختلف کاشت 350، 400، 450 دانه در مترمربع که علوفه آنها در تاریخای 29 اسفند و 15 فروردین ماه برداشت شدند، تیمار شاهد بدون برداشت علوفه بود. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که تراکم های مختلف کاشت اثر معنی داری بر خصوصیات زراعی مانند: شاخص برداشت ، طول خوشه، ارتفاع بوته و عملکرد دانه نداشتند، ولی اثر تاریخهای مختلف برداشت نسبت به تیمار شاهد بدون برداشت بر عملکرد و اجزا عملکرد معنی دار بود. تاخیر در برداشت علوفه سبب افزایش عملکرد علوفه خشک شد ولی تعداد دانه در خوشه، تعداد خوشه در مترمربع، ارتفاع بوته، طول خوشه و عملکرد دانه و کاه در زمان برداشت کاهش داشتند. زمان خوشه دهی و رسیدن دانه نیز با تاخیر در برداشت علوفه به تاخیر افتاد. در مجموع بعلت تاخیر در زمان برداشت و کاهش عملکرد دانه و کاه ارزش اقتصادی تیمارهای برداشت علوفه نسبت به تیمار شاهد بدون برداشت کاهش پیدا کرد.