نام پژوهشگر: زهرا فنایی

بررسی تطبیقی قالیهای صفوی و عثمانی از نظر زیبایی شناسی (طرح، رنگ و نقش در سده دهم تا نیمه سده یازدهم هـ/ شانزدهم تا نیمه هفدهم م )
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1393
  زهرا فنایی   امیرحسین چیت سازیان

حکومت شاه تهماسب و شاه عباس صفوی در ایران و دوران حکومت سلطان سلیم و سلیمان عثمانی در ترکیه، دوران شکفتگی صنعت قالی و گسترش بازرگانی آن است. گسترش امکانات، حمایت دولت، ارتباطات سیاسی و استقبال ممالک دیگر و پیشرفت در صنعت رنگرزی همه باعث شدند قالی نیز مانند سایر هنرها پیشرفت درخوری داشته باشد. با توجه به گسترش و تنوع قالیهای صفوی و عثمانی در جهان، هنوز شناخت اصولی از نظر زیبایی شناسی و میزان، چگونگی و نحوه بکارگیری آرایه، رنگ، و طرح در قالیهای صفوی و عثمانی صورت نگرفته است. لذا چنین پژوهشهایی می تواند در نشان دادن اصالت طرح، نقش و رنگ قالیهای دو حوزه مفید و منجر به ایجاد یک طبقه بندی علمی جدید گردد. در این رساله ضمن بررسی و جایگاه هنر قالی صفوی و عثمانی در سده 10 تا نیمه سده 11، با استفاده از کاوشهای تحلیلی و اکتشافی قالیهای هر دو حوزه از نظر طرح، رنگ و نقش بصورت جدا بررسی و جنبه های زیبا شناسانه طرحها، آرایه ها و رنگهای به کار رفته در قالی ها شناسایی، تجزیه و تحلیل و تطبیق داده شدند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که 1- جنبه های زیبایی شناسانه از جمله کاربرد تناسبات طلایی و استفاده از خطوط رهنمونگر ناپیدا و نیز تناسبات رنگی در قالیهای صفوی از تنوع و نظام مندی بیشتری برخوردارند. 2- تنوع طرح در قالی های هر دو منطقه تقریبا یکسان و به جز معدود طرحهایی با یکدیگر اشتراک ندارند3- آرایه ها در قالیهای عثمانی دارای تنوع بیشتر و در قالب انتزاعی و هندسی هستند؛ درحالی که در آرایه های صفوی ترکیب های گردان، انتزاعی و طبیعت گرایانه را در کنار هم شاهدیم.

تاثیر هنر ایرانی - اسلامی بر هنر غربی در نیمه دوم سده بیستم(دو جلد)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1379
  زهرا فنایی   احمد نادعلیان

هنر اسلامی و ایرانی از دیرباز بر هنر کشورهای بیگانه از جمله کشورهای غربی تاثیرات زیادی داشته است . سابقه این تاثیرات به دوران پیش از اسلام باز می گردد. هنر صدر مسیحیت و بیزانس به میزان زیادی از هنر ساسانی متاثر بوده اند. در سده های هجدهم و نوزدهم و حتی نیمه اول قرن بیستم این روند تاثیرپذیری از هنر اسلامی - ایرانی ادامه داشته که در دو جهت ساختاری و مضمونی صورت می گرفته است . در نیمه دوم سده بیستم نیز با وجود سبکهای جدید متنوعی که در غرب بوجود آمده است ، بعضی از هنرمندان بوده و هستند که همواره متاثر از هنر ایرانی - اسلامی می باشند. در این تحقیق بیش از هر چیز سعی شده است که به تاثیرات هنر ایرانی - اسلامی بر هنر نیمه دوم سده بیستم غرب پرداخته شود و از این رهگذر توانایی های هنرهای ایرانی - اسلامی بیشتر شناخته شود تا هنرمندان معاصر ما به جای الگو قرار دادن هنرمندان غربی به خود هنرهای گذشته خود که سرچشمه نوآوری آنها بوده اند رجوع کنند.