نام پژوهشگر: اکرم چیتی

قشربندی اجتماعی در قرآن کریم (براساس مطالعه تطبیقی تفسیرالمیزان و نمونه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  اکرم چیتی

در پژوهش حاضر، نابرابری و قشربندی اجتماعی در قرآن را براساس مطالعه تطبیقی دو تفسیر المیزان و نمونه مورد بررسی قرار داده ایم. هدف از انجام این بررسی، کشف رویکرد از قشربندی اجتماعی در قرآن - براساس تفاسیر مذکور - و مقایسه این رویکدر با دیدگاههای رایج قشربندی اجتماعی است . در این پژوهش انجام دو نوع مقایسه ضرورت پیدا می کند: 1 - مقایسه رویکرد تفاسیر المیزان و نمونه با یکدیگر در چارچوب سوالهای تحقیق و کشف رویکردی از قشربندی اجتماعی در قرآن. 2 - مقایسه رویکرد فوق با دیگاههای رایج قشربندی اجتماعی. یافته های پژوهش حکایت از آن دارند که: الف) بین دیدگاه تفسیر المیزان و نمونه در زمینه قشربندی اجتماعی مشابهتهای بسیاری وجود دارد. براساس این مشابهتها رویکردی به وجود آمده که دارای این مشخصات است : - نابرابری اجتماعی در جامعه، مادامی که منشاء آن تفاوتهای اکتسابی و غیر اکتسابی مشروح، قانونی و عادلانه و لزوم تقسیم کار اجتماعی - عادلانه - باشد، ضروری و برای بقاء جامعه اجتناب ناپذیر است . نابرابری اجتماعی با فرض این شرایط با اصل عدالت در تضاد نیست ، بلکه عدالت هم که در وجود این تفاوتها تجلی یافته، می تواند زمینه ساز نابرابری اجتماعی باشد. زیرا عدالت یعنی با هر یک از افراد جامعه طوری رفتار شود که مستحق آن است و در جائی قرار گیرد که سزاوار آن است . - منابع نابرابری در زندگی انسان غیر از مشیت و خواست خداوند، عبارتند از: اختلاف در خلقت و تفاوت در استعداد و علائق، سعی و تلاش انسان، نیازهای جامعه و لزوم تقسیم کار اجتماعی. - قشربندی اجتماعی دسته بندی افراد جامعه براساس عوامل مختلف اجتماعی است که خاصیت وجودی این دسته بندیها، انجام کارکردهای مختلف جامعه است . بنابراین معیارهای متعددی در تعیین موقعیت اجتماعی افراد دخیل است که در راس آن سودمندی موقعیت فرد برای رفع نیازهای جامعه قرار دارد. - ثروت ، قدرت و منزلت مادامی که براساس تفاوتهای مقبول به دست آمده باشند، در زمره ملاکهای قشربنی قرار دارند. نابرابری و قشربندی اجتماعی، با شرایط ذکر شده، مردود نیست و برای بقاء جامعه اجتناب ناپذیر است ، اما این به معنی افزایش فواصل طبقاتی نیست . تلاش در کاهش نابرابریهای اجتماعی و مراعات حقوق طبقات و اقشار مختلف به وسیله یکدیگر از مشخصات بارز این رویکرد است . ب) مقایسه دیدگاه تفاسیر مذکور با دیدگاههای رایج قشربندی اجتماعی حکایت از آن دارند، که این دیدگاه بیشتر شبیه دیدگاهی از ترکیب گرایی است که تمایل آن به کارکردگرایی بیشتر است .