نام پژوهشگر: علی ناییچی

علم الهی از دیدگاه ابن سینا - ابن رشد - توماس اکویناس همراه با نقد و بررسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1377
  علی ناییچی   احمد بهشتی

خدای متعال دارای صفات متعدد است . صفات باریتعالی عین ذات او است . و لذا این صفات در مفهوم با هم فرق می کنند اما در مصداق یکی هستند. علم یکی از صفات مهم باریتعالی است . که در مورد خدای متعال به معنای حضور و وجود است . او به ذاتش عالم است . چون هر چیزی که مادی نباشد و قائم به ذات باشد، مجرد است . هر مجردی عاقل است . پس خدای متعال که مادی نیست و قائم به ذات است در مرتبه اعلی تجرد قرار دارد. بنابراین او عالم است . اما علم خدای متعال به ما سوی، علم فعلی تام است که علت پیدایش مخلوقات است و علم به علت ، علت است از برای علم به معلول و از طرف دیگر علت نسبت به معلول در مرتبه بالاتری از وجود قرار دارد. بنابراین هر صفت کمالیه که معول دارد علت به نحو اعلی آنرا دارا است . علم یکی از صفات کمالیه است که مخلوقات دارند پس خدای متعال این صفت را به نحو کاملترش دارا می باشد. اما مشائین مخصوصا ابن سینا در کیفیت علم باری به ما سوی به صور مرتسمه قائل شده که در واقع صورتی از اشیا در علم باری موجود است و باعث خلقت اشای می شود گر چه در نهایت این نظریه رد شد علم باریتعالی به جزئیات تعلق می گیرد. منتهی ابن سینا و ابن رشد و اکویناس معتقدند که خدای متعادل جزئیات زمانی را به نحو کلی می داند. علم باری ثابت است گر چه موجودات مادی زمانی که مخلوق باری هستند تغییر می کند اما علم باری نسبت به آنان تغیر نمی کند زیرا او بر کل هستی احاطه دارد و علت پیدایش آنهاست بنابراین بوسیله تغییر در موجودات مادی، تغییری در علم او حاصل نمی شود. اما علم باری در رابطه با ممکنات اینگونه است که صفت ممکن در مورد خدای متعال معنی ندارد، چون نسبت او به مخلوقات نسبت وجوب است بنابراین صفت امکان نسبت به کسانی صادق است که به کل عالم هستی احاطه نداشته باشد. والا موجودی که بر کل عالم هستی تسلط دارد. او از حال - آینده گذشته همه موجودات آگاه است . خدای متعال به شرور عالم است با توجه به اینکه عالم هستی، خیر است شرور در عالم مادیات وجود دارد. گر چه شر امری عدمی است اما در عالم ماده یک امر نسبی می باشد و لذا شر نسبت به خیر سنجیده می شود. حکما مشا مخصوصا اکویناس معتقد است خدای متعال شر را به وسیله خیر می شناسد. به نظر می رسد، که انسان می تواند صفاتی را که در قرآن به خداوند نسبت داده شده را درک کند. و علم در مورد خدای متعال به معنای حضور و وجود است . و گرنه صفت علم برای ذات باری تعالی صادق نیست . خدای متعال عالم است چون در مرتبه اعلی از تجرد قرار دارد. و هر کمالی که مخلوقات دارند به طریق اولی او دارا است . زیرا علت تامه آنها می باشد پس او عالم است او بر کل عالم هستی تسلط دارد و علت پیدایش مخلوقات است . بنابراین به غیر عالم است . اما برخلاف نظریه ابن سینا، تمام موجودات نزد باری حضور دارند. و لذا نظریه صور مرتسمه باطل است . خدای متعال ما سوی خودش را به تفصیل می داند و لذا به نظر بنده ابن سینا منکر علیم باری به جزئیات زمانی نیست . اما اینکه او قایل شده خدای متعال جزئیات زمانی را به صورت کلی می داند قابل تامل است . صفت ممکن در مورد خدای متعال صادق نیست بنابراین او به ذات اش و به غیر عالم است .