نام پژوهشگر: چنگیز اسفندیاری

نقش سازمان ملل متحد در تحقق حق غذا با تاکید برمخاصمات مسلحانه(دارفور،یمن و غزه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده حقوق 1390
  چنگیز اسفندیاری   سید باقر میر عباسی

در قرن حاضر یکی از چالش های اساسی کشور های در حال توسعه جهان دسترسی به غذای کافی ،سالم و مغذی می بشد بی توجهی به این مساله در مرحله اول تهدیدی علیه امنیت آنها و درمرحله بعدی تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی است در این راستا سازمان ملل متحد با توجه به وظایف قانونی اش ،نقش اساسی در تحقق حق بر غذا، از طریق تصویب قوانین و مقررات مختلف ، تفسیر آنها ، رساندن غذا به افراد نیازمند در شرایط مختلف به ویژه در مخاصمات مسلحانه دارد. در این رساله ما نقش سازمان ملل متحد را در شناسائی حق بر غذاو تعهدات مرتبط با آن از منظر حقوق بین الملل بشر و حقوق بین الملل بشر دوستانه به ویژه به جایگاه حق غذا در میثاق بین المللی حقوق اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی و پروتکل الحاقی آن ،کنوانسیون چهارم ژنو و پروتکل های الحاقی به کنوانسیون های چهارگانه ژنو و سایر اسنادو معاهدات بین المللی مورد مطالعه قرار دادیم و همچنین اقدامات نهادهای وابسته به آن در اجرای تعهدات مرتبط با حق غذا به ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد در امر کمک های بشر دوستانه، مجمع عمومی سازمان ملل متحد و نهاد های فرعی آن ، سازمان غذا وکشاورزی و برنامه جهانی غذا اشاره و حق بر غذا نیزدر مخاصمات مسلحانه دارفور، یمن و غزه ،حقوق حاکم بر مخاصمات مذکور، تعهدات طرفین درگیر،جرائم ارتکابی ،امکان دادخواهی از نقض حق غذا و اقدامات نهادهای وابسته به سازمان ملل بررسی شد. در مجموع، بررسی حق برغذا در سه بحران مذکور نشان داد که سازمان ملل در ایجاد تعهدات نرم در خصوص حق دسترسی به غذای کافی در زمان صلح و تعهدات سخت و عرفی در زمینه حق رهائی از گرسنگی در مخاصمات مسلحانه داخلی و بین المللی با تصویب کنوانسیون های چهار گانه ژنو به ویژه کنوانسیون شماره 3و4وپروتکل های مربوطه و تصویب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی نقش اساسی ایفاء نموده است ولی در اجرای این تعهدات، علیرغم الزام اوربودن ان برای کلیه طرفین، به دلیل موانع ایجادشده در امر کمک رسانی وناتوانی در الزام طرفین مخاصمه به رعایت تعهدات مذکورونقض گسترده حق غذا همچنین با توجه به ناامنی غذائی بالا بین اقشار مردم به خصوص بین گروه های آسیب پذیر در حین مخاصمه و بعد از ان، کارنامه موفقی نداشته است. واژه های کلیدی: امنیت غذائی،سوءتغذیه، کمک های غذائی و حق غذا

بررسی بحران قره باغ با تکیه بر نقش روسیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1378
  چنگیز اسفندیاری   عبدالله رمضان زاده

دمیتری فورمن در مقاله "تحول منازعه قره باغ" بحران قره باغ را به چند مرحله تقسیم کرده و هر کدام ار توضیح داده از دید او بحران قره داغ شامل مراحل ذیل می باشد: -1 مرحله نهفته -2 مرحله انفجار -3 مرحله بلوغ منازعه -4 مرحله افول -5 مرحله خاتمه و در آخر مقاله اشاره می کند بحران قره باغ دارای دو جنبه درونی و بیرونی است و جنبه درونی آن منازعه ای است بر سر منطقه خودمختار قره باغ که در داخل آذربایجان واقع شده و ساکنین آن عمدتا ارمنی هستند اما جنبه بیرونی این منازعه بر سر تایید و شناسایی "مشروعیت و تمامیت " ارامنه و آذریها می باشد و ریشه آن بیشتر در وقایع سال 1915 نهفته است تا تحولات اخیر و صراحتا می گوید که متغیرهای خارجی از اجزای لاینفک تجزیه و تحلیل اختلاف هستند. هر چند ریشه های اختلاف در سطح منطقه است ولی سیر تطویل و تکامل آن با تداخل عوامل خارجی پیوند خورده است . اسمولانسکی در مقاله "روسیه و قفقاز و مسله قره باغ کوهستانی" پس از بررسی ریشه ها و تاریخ بحران قره باغ، به نقش روسیه در این بحران پرداخته یا اشاره به این که چرا روسیه تصمیم به ایفای نقش اساسی در بحران قره باغ گرفته به الزامهای روسیه در این بحران و رقابت روسیه با ترکیه و ایران در جهت نقش فعال و اساسی جهت حل بحران پرداخته است . در مقاله "بحران قره باغ و سیاست گوباچف در جمهوریهای مسلمان" وهاب ملی به سیاستهای استالین خروشچف ، برژنف ، آندرپوف ، چرنیتکو و گورباچف در مورد جمهوریهای خودمختار و قضیه ناگورنو قره باغ، پرداخته در پایان وضعیت سیاسی منطقه را به هرم وارونه ای تشبیه کرده که در آن چهار قدرت خارجی روسیه، ایران، ترکیه و غرب (شامل اروپاو آمریکا) و سه بازیگر اصلی که مستقیما درگیر هستند (باکو-ایروان-استپاناکرت) و دو جمعیت (ارمنی و آذری) سه سطح جداگانه را تشکیل می دهند و هیچکدام از سطوح سه گانه فوق تسلط کامل بر لایه های پایین تر را ندارند. بهرام امیراحمدی در مورد علل درگیری ارامنه و آذریها بر سر مسئله قره باغ به سابقه درگیری و عوامل ژئوپلتیکی (وجود مرزهای محدب)، وجود منطقه نژادی قومی، نبود تفکر استراتژیک اشاره نموده و علل شکست آذریها را به شرح ذیل بیان می کند. -1 عدم احساس مالکیت -2 عدم ثبات سیاسی -3 عدم ثبات اقتصادی -4 نداشتن ارتش ملی -5 عدم محافظت کافی از گذرگاه استراتژیک لاچین -6 توزیع نامناسب جمعیت -7 دوری پایتخت از منطقه درگیری -8 خروج آذربایجان از کشورهای عضو مشترک المنافع در این مقاله به نقش روسیه در این بحران هم اشاره شده است . در ضمن در این پژوهش به منظور جمع آوری اطلاعات کتب و مجلات فارسی و انگلیسی کتابخانه دانشکده حقوق و علوم سیاسی و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، کتابخانه دفتر مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز و کتابخانه دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه و کتابخانه های دانشکده علوم سیاسی و اقتصادی شهید بهشتی، علامه طباطبایی، تربیت مدرس و غیره مورد استفاده قرار خواهد گرفت . هدف پژوهش : در مجموع پژوهشگر به هنگام بررسی ادبیات مربوط به موضوع پژوهش کتاب یا مقاله ای که مستقیما "نقش روسیه در ایجاد بحران قره باغ را مورد" تبیین قرار داده باشد کم و آن هم به صورت پراکنده می باشد ضرورت انجام چنین پژوهشی تبینی بیشتر حس می شود. باشد که در این راستا چیز جدیدی بر معلومات موجود بیافزایم و جای آن دارد این مسئله تحت عنوان "بررسی بحران قره باغ با تکیه بر نقش روسیه در ایجاد و تشدید بحران" مورد پژوهش تبینی قرار گیرد.