نام پژوهشگر: الهه طالبی گرکانی

بررسی تاثیر 4 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و برخی شاخص های التهابی در موش های صحرایی دیابتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  علی رضا صفرزاده   مهدی هدایتی

واسپین آدیپوکین جدیدی است که بالقوه حساسیت انسولینی را افزایش می دهد. اطلاعات اندکی در مورد تاثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی واسپین وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی واسپین و برخی از شاخص های التهابی در وضعیت دیابتی می باشد. 36 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 22 ± 288 گرم به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: کنترل غیردیابتی، تمرین غیردیابتی، کنترل دیابتی و تمرین دیابتی. گروه های تمرینی یک برنامه تمرین مقاومتی با استفاده از نردبان را (3 روز در هفته، برای 4 هفته) انجام دادند. وزن بدن، غلظت گلوکز، واسپین، اینترلوکین-6 il-6))، پروتئین واکنشی c ((crp و عامل نکروز توموری آلفا (tnf-?) سرمی اندازه گیری شد. 4 هفته تمرین مقاومتی در موش های صحرایی غیردیابتی به طور معناداری سطوح سرمی واسپین را کاهش داد، درحالی که در گروه تمرین دیابتی سطوح سرمی واسپین در مقایسه با گروه کنترل دیابتی افزایش نشان داد. هرچند این برنامه تمرین مقاومتی غلظت گلوکز، il-6 و tnf-? را تغییر نداد، کاهش crp در گروه های تمرینی در مقایسه با گروه های کنترل شان مشاهده شد. این پژوهش نشان داد که تمرین مقاومتی به طور متفاوتی بر مقدار سرمی واسپین در گروه های دیابتی و غیردیابتی موش های صحرایی تاثیر می گذارد. هرچند به منظور روشن نمودن نقش واسپین و مکانیسم های ملکولی مرتبط با آن مطالعات بیشتر ضرورت دارد. همچنین کاهش غلظت crp ممکن است حاکی از تاثیر بالقوه تمرین مقاومتی بر تعدیل التهاب ناشی از دیابت باشد.

بررسی پاسخ حاد و تاخیری بیان ژن امنتین-1 در بافت چرب به یک جلسه تمرین هوازی در موش های دیابتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1390
  صفرعلی محمدی   الهه طالبی گرکانی

مقدمه و هدف: دیابت یک اختلال متابولیک می باشد که به دنبال کاهش در ترشح انسولین و یا مقاومت به عمل انسولین ایجاد می گردد. امنیتن-1 که به تازگی کشف شده است پروتئینی است که در بافت چرب احشایی بیان شده و ترشح می شود که حساسیت انسولینی را افزایش می دهد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر یک جلسه فعالیت ورزشی بر بیان ژن امنتین-1 بافت چرب احشایی در موش های صحرایی دیابتی بود. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی دیابت بوسیله تزریق تک دوز استرپتوزوتوسین (mg/kg 50) در موش ها ایجاد گردید. 20 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار با میانگین وزن 5 ±160 گرم به طور تصادفی به 1 گروه کنترل و 3 گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرین برای یک نوبت با سرعت 20 متر در دقیقه به مدت 50 دقیقه روی نوارگردان دویدند. حیوانات در گروه های مجزا به ترتیب بلافاصله، 4 ساعت و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی بیهوش شدند و نمونه برداری از آن ها انجام شد. در نهایت برای تعیین سطوح نسبی بیان ژن امنتین-1، روش نیمه کمی rt-pcr انجام گردید. نتایج: نتایج نشان داد که بیان ژن امنتین-1 بافت چرب احشایی در گروه های تمرینی 4 و 24 ساعت پس از فعالیت ورزشی نسبت به گروه کنترل افزایش یافته است (05/0p<). نتیجه گیری: افزایش بیان ژن امنتین-1 پس از یک جلسه فعالیت ورزشی در موش های صحرایی دیابتی ممکن است در کنترل هایپرگلیسمی حائز اهمیت باشد. با این وجود مطالعات بیشتر جهت درک ساز و کارهای موثر بر آن ضرورت دارد.

بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر سطوح fabp5 پلاسمایی زنان با شاخص توده بدنی متفاوت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  ریحانه دلبری   الهه طالبی گرکانی

هدف: اختلال در سوخت و ساز سلول های چربی در چاقی ممکن است با افزایش غلظت اسیدهای چرب در گردش همراه باشد. متابولیسم اسیدهای چرب توسط پروتئین متصل به اسید چرب اپیدرمال (fabp5) تحت تاثیر قرار می گیرد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح fabp5 پلاسمایی زنان با شاخص توده بدنی متفاوت بود. روش ها: 13 زن سالم دارای وزن طبیعی (9/24? bmi کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±08/31 سال) و 12 زن دارای اضافه وزن (25< bmi کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 8/1±3/32 سال) در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. سطوح پلاسمایی fabp5، نیم رخ لیپیدی خون شامل hdl، ldl، کلسترول، تری گلیسیرید و شاخص های ترکیب بدنی قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرینات اندازه گیری شدند. یافته ها: درصد چربی بدن (pbf) و دور کمر (05/0>p) بعد از هشت هفته، در هر دو گروه کاهش معنی دار و حداکثر توان هوازی (vo2max) (05/0>p) در گروه وزن طبیعی پس از دوره تمرینی و نسبت به گروه اضافه وزن افزایش معنی دار یافت. سطوح کلسترول نیز در هر دو گروه (05/0>p) و ldl در گروه وزن طبیعی افزایش معنی دار پیدا کرد (05/0>p)؛ در حالی که تغییرات fabp5، hdl و تری گلیسیرید در دو گروه نسبت به قبل از تمرین معنادار نبود. نتیجه گیری: اگرچه هشت هفته تمرین هوازی برای بهبود fabp5 زنان با شاخص توده بدنی متفاوت موثر نبود، اما موجب کاهش معنی دار pbf و دور کمر در هر دو گروه و بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی در گروه وزن طبیعی نسبت به گروه اضافه وزن شد.

بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی کالپروتکتین زنان یائسه دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  marve vosugh   رزیتا فتحی

هدف:. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح کالپروتکتین پلاسمایی زنان یائسه دارای اضافه وزن بود. روش ها: 13 زن یائسه دارای اضافه وزن (25<bmi کیلوگرم/متر مربع و میانگین سنی 76/5 ± 46/53 سال) در این پژوهش شرکت کردند. برنامه تمرین هوازی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه با شدت 40 تا 80% حداکثر ضربان قلب ذخیره بود که به مدت 25 دقیقه در هفته اول اجرا شد و در هفته هشتم به 45 دقیقه رسید. سطوح پلاسمایی کالپروتکتین، انسولین، گلوکز و شاخص حساسیت انسولینی (homa) قبل و 48 ساعت پس از پایان تمرین اندازه گیری شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون t همبسته نشان داد غلظت پلاسمایی انسولین به طور معناداری کاهش یافته بود (05/0p<). مقدار شاخص حساسیت انسولینی نیز نسبت به پیش از تمرین کاهش غیر معناداری یافته بود(07/0=p). سطوح پلاسمایی کالپروتکتین نیز پس از تمرین به طور معناداری افزایش یافته بود (05/0p<). همچنین نشان داده شد که ارتباط معناداری بین سطوح پلاسمایی کالپروتکتین با انسولین و شاخص حساسیت انسولینی در زنان یائسه دارای اضافه وزن وجود ندارد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد تمرین ورزشی موجب افزایش سطوح کالپروتکتین در زنان یائسه دارای اضافه وزن می شود. به هر حال مطالعات بیشتر جهت درک ساز و کارهای موثر بر آن ضرورت دارد. واژگان کلیدی: تمرین هوازی، کالپروتکتین ، زنان یائسه.

اثر دو نوع روش تمرینی هوازی و مقاومتی بر سطوح پلاسمایی و بافتی کمرین در موش های نر صحرایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده تربیت بدنی 1392
  وجیهه فانی   رزیتا فتحی

آدیپوکین ها پروتئین های مترشحه از بافت چربی هستند که در کنترل متابولیسم بدن شرکت دارند. کمرین آدیپوکین جدیدی است که در کبد و بافت چربی سفید بیان می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر سطوح پلاسمایی و بافتی کمرین در موش های نر صحرایی بود. 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار(میانگین وزن 23±161 گرم وسن5-4 هفته) به طور تصادفی به 3 گروه 8 تایی ( کنترل- تمرین هوازی- تمرین مقاومتی) تقسیم شدند. گروه تمرین هوازی به مدت 8 هفته، هفته ای 5 روز و هر روز حداکثر 60 دقیقه روی تردمیل و با سرعت حداکثر 25 متر در دقیقه دویدند. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته، هر هفته 3روز به اجرای تمرین مقاومتی پرداختند. در اجرای پروتکل تمرینی از نردبانی استفاده شد که موش ها وزنه ها را با اتصال به دمشان از آن بالا می بردند. نمونه خون گیری 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین در حالت ناشتایی انجام شد و سطوح پلاسمایی و بافتی کمرین اندازه گیری شد. یافته ها نشان داد تمرین مقاومتی منجر به کاهش معناداری در سطوح کمرین پلاسمایی (049/0=p)، سطوح کمرین بافتی (039/0=p) شد. سطوح پلاسمایی و بافتی کمرین بعداز 8 هفته تمرین هوازی کاهش یافت ولی این کاهش از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0p>). همچنین همبستگی معناداری بین سطوح کمرین پلاسمایی و بافت چرب متعاقب هشت هفته تمرین هوازی و مقاومتی مشاهده شد. نتیجه گیری: کمرین احتمالاً از طریق ایجاد وضعیت التهابی در بافت چربی، منجر به ایجاد مقاومت به انسولین می شود و عوارض خطر بیماری دیابت را افزایش می دهد. در مطالعه حاضر، به نظر می رسد تمرین مقاومتی، منجر به کاهش سطح کمرین و همسو با آن موجب بهبود مقاومت به انسولین گردید.

بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی بر غلظت پلاسمایی کالیکرین-7 زنان با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  فخری برادران جم   علی رضا صفرزاده

سابقه وهدف: کالیکرین-7 (klk7) سرین پروتئازی با ویژگی شبه کیموتریپسینی است که می-تواند موجب گسستن زنجیره a و b انسولین شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت ورزشی هوازی بر غلظت پلاسمایی کالیکرین-7 و شاخص مقاومت انسولینی در زنان غیرفعال با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن می باشد. روش ها: بدین منظور 28 زن غیرفعال 20 تا 60 سال در دو گروه با وزن طبیعی (bmi≤24/9) و دارای اضافه وزن (bmi≤29/9) قرار گرفتند. تمرین هوازی (8 هفته تمرین و 3 جلسه در هر هفته)، با شدت 45-40 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره و به مدت 25 دقیقه در هفته اول شروع شد تا در هفته پنجم به 45 دقیقه با 80-70 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره رسید و تا پایان ادامه یافت. 24 ساعت قبل از اولین جلسه تمرینی و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی از تمامی آزمودنی ها خون گیری به عمل آمد. یافته ها: سطوح پلاسمایی کالیکرین-7 در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش در گروه با وزن طبیعی معنی دار بود و در گروه دارای اضافه وزن معنی دار نبود. مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت انسولین گروهها بر اثر 8 هفته تمرین هوازی با تغییرات معنی دار همراه نبود. همچنین ارتباط معنی داری بین تغییرات غلظت پلاسمایی کالیکرین-7 و تغییرات انسولین یا شاخص مقاومت انسولینی مشاهده نشد. نتیجه گیری: 8 هفته تمرین هوازی منجر به تغییر سطوح پلاسمایی کالیکرین-7 در گروههای تمرینی می شود. که مکانیسم آن به طور قطع مشخص نیست. همچنین داده های این پژوهش تائید کننده نقش کالیکرین-7 پلاسمایی در تغییرات مقاومت انسولینی نمی باشد.

بررسی اثر 8 هفته تمرین هوازی و مصرف غذای پرچرب بر بیان ژن 4fabp بافت چربی احشایی موش های صحرایی نر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  رضا حسین طلایی   الهه طالبی گرکانی

پروتئین متصل به اسید چرب سلول چربی (fabp4) یکی از اعضای خانواده چند ژنی پروتئین متصل به اسید چرب سیتوپلاسمی است که در فرایند متابولیسم کربوهیدرات ها و لیپیدها نقش دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن a-fabp بافت چربی موش های صحرایی نر تغذیه شده بارژیم پر چرب بود.

بررسی اثر مصرف دو نوع رژیم مختلف ویتامین ث بر کوفتگی عضلانی تاخیری پس از انقباضهای شدید برونگرا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان 1379
  الهه طالبی گرکانی   خسرو ابراهیم

هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر دو نوع مختلف رژیم ویتامین ث بر میزان کوفتگی عضلانی تاخیری ، غلظت آنزیم کراتین کیناز ، میزان دامنه حرکتی آرنج و قدرت برونگرای عضلات تاکننده آرنج ، پس از انقباضات شدید برونگرا می باشد. بدین منظور تعداد 37 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه گیلان انتخاب شدند و در 4گروه به ترتیب زیر قرار گرفتند: گروه اول با مصرف روزانه 100 میلی گرم ویتامین ث ، گروه دوم با مصرف روزانه 200میلی گرم ویتامین ث ، گروه سوم با مصرف روزانه مقداری دارونما و گروه چهارم ، کنترل.