تدوین و تالیف کتاب های درسی باید به شیوه ای تنظیم و سازماندهی شود که به جای انتقال دانش و معلومات به ذهن دانش آموزان، آنها در جریان یادگیری فعال کند. کتاب های جغرافیا نیز از این قاعده مستثنی نیستند و محتوای آنها باید به شیوع فعال ارائه شود. محتوایی که شاگرد را به فعالیت و اندیشیدن سوق می دهد محتوای فعال و محتوایی که جهت گیری اصلی آن انتقال حقایق و وقایع به صورت خشک و مکانیکی به دانش آموزان است، محتوای غیرفعال نامیده می شود. هدف های کلی این تحقیق، تحلیل محتوای کتاب های جغرافیای دوره راهنمایی براساس طبقه بندی بارم از هدف های رفتاری در سطوح حیطه شناختی، بررسی میزان به کارگیری شیوه فعال در ارائه محتوای کتابها به روش ویلیام رومی و فراهم آوردن اطلاعات و ارائه پیشنهادهایی برای برنامه ریزان به منظور بهبود اصلاح روشهای تدوین برنامه های درسی می باشد. در این پژوهش با توجه به ماهیت اهداف و سوال های ویژه تحقیق از روش ((تحلیل محتوا)) که به نوعی، روش تحقیق توصیفی است، استفاده شده است.