نام پژوهشگر: غلامرضا ربیعی

روشهای بهینه سازی ازدیاد پایه بادام gn به روش قلمه و کشت بافت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1393
  انسیه ساریخانی   وحید روحی

بادام با نام علمی prunuscommunis، یکی از مهم¬ترین محصولات خشکباری در دنیا می¬باشد که مصارف دارویی و غذایی ارزشمندی دارد. پایه gn15 یک هیبرید هلو- بادام است. این پایه به طور معمول به عنوان پایه مقاوم به نماتد برای هلو و بادام استفاده می¬شود. ازدیاد این پایه سخت است و این امر تأمین نیازهای بازار را دچار مشکل می-کند. تحقیق حاضر جهت دستیابی به روشی کارآمد برای ازدیاد یادام از طریق قلمه¬ و کشت بافت بادام بود. هر سه آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی در 3 تکرار انجام شد. آزمایش اول شامل تیمارهای iba با غلظت¬های (صفر، 1500 و 2000 پی¬پی¬ام) و naa با غلظت¬های (صفر، 1000، 1500 پی¬پی¬ام) در بازه زمانی 21 روزه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار iba با غلظت 1500 پی¬پی¬ام بیشترین ریشه¬زایی و تیمار naa با غلظت¬های 1000 و 1500 پی¬پی¬ام بیشترین پوسیدگی را در قلمه¬ها داشت. آزمایش دوم برای ضد¬عفونی ریزنمونه-های علفی و نیمه چوبی در دو بخش الف و ب، اثر سطوح مختلف اتانول در مدت زمان (صفر، 30 و 60 ثانیه) و هیپوکلریت سدیم در مدت زمان (صفر، 5 و 10 دقیقه) در بازه زمانی 14 روزه انجام شد. نتایج نشان داد که برای ضد-عفونی ریزنمونه بادام gn از هیپوکلریت سدیم 10% به مدت 10 دقیقه بهترین نتیجه را داشت. آزمایش سوم شامل تیمارهای iba با غلظت¬های (صفر، 01/0 و 1/0 میلی¬گرم بر لیتر) و naa با غلظت¬های (صفر، 1/0، 1 میلی¬گرم بر لیتر) به مدت یک ماه بر روی ریشه¬زایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار ترکیبی iba به غلظت 1/0 میلی¬گرم بر لیتر باnaa به غلظت¬های 1/0 و 1 میلی¬گرم بر لیتر بیشترین ریشه¬زایی را داشت.

اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست و تغذیه آهن بر برخی صفات رویشی و زایشی توت فرنگی رقم گاویوتا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده کشاورزی 1393
  سمیرا بهامیر   عبدالرحمان محمدخانی

توت فرنگی با نام علمی fragaria ananassa گیاهی علفی چند ساله متعلق به تیره rosaceae است که در شرایط آب و هوایی معتدله، مدیترانه ای، نیمه گرمسیری و حتی در ارتفاعات مناطق گرمسیری قابل پرورش می باشد. ایران به دلیل شرایط اقلیمی مناسب می تواند به عنوان یکی از تولید کنندگان عمده توت فرنگی مطرح گردد. در سال های اخیر به سبب وجود عوامل محدود کننده استفاده از خاک ها (مانند: خشکی، بیماری ها، کاهش مواد غذایی و آلودگی ها) انتقال تدریجی از کشت سنتی در خاک به کشت متراکم در دیگر بسترهای کشت صورت گرفته است. اخیرا" کاربرد ورمی کمپوست در بخش کشاورزی افزایش یافته است. ورمی کمپوست یک کود بیوارگانیک و شامل یک مخلوط بیولوژیکی بسیار فعال از باکتری ها، آنزیم ها، بقایای گیاهی، کود حیوانی و کپسول های کرم خاکی می باشد که سبب ادامه عمل تجزیه مواد آلی خاک و پیشرفت فعالیت های میکروبی در بستر کشت گیاه می گردد. عناصرکم مصرف با وجود اینکه به مقدار کم مورد نیاز گیاهان می باشند، ولی نقش های برجسته ای در رشد و نمو گیاهان بر عهده دارند. که از آن جمله، نقش آنها در فعالیت آنزیمی، رشد، تمایز سلولی، تشکیل گل، میوه و بهبود کیفیت محصول را می توان ذکر کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست و تغذیه آهن بر برخی صفات رویشی و زایشی توت فرنگی رقم گاویوتا انجام گرفته است. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب یک طرح کاملا تصادفی شامل 3 تکرار به منظور بررسی اثر سطوح مختلف ورمی کمپوست (با منشاء کود گاوی) و تغذیه آهن، در گلخانه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهرکرد طی سال های 91 و 92 انجام گرفت. تیمار ها شامل کود آلی ورمی کمپوست در چهار سطح (صفر، 10، 20، 30 درصد حجمی) همراه با تغذیه آهن در پنج سطح شامل (صفر، سکوسترین 5 و 10 میلی گرم آهن بر کیلوگرم خاک به صورت کودآبیاری و محلول پاشی سولفات آهن 5/2 و 5 در هزار آهن) می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش میزان ورمی کمپوست و آهن میزان کلروفیل و آهن برگ افزایش می یابد. تعداد برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی و ریشه، همچنین تعداد میوه و عملکرد میوه در هر بوته تا غلظت 20 درصد ورمی کمپوست افزایش پیدا کرده ولی در غلظت 30 درصد ورمی کمپوست دچار کاهش شده اند. با افزایش میزان ورمی کمپوست، اسید کل کاهش یافت ولی مقدار آنتوسیانین، ویتامین ث، مواد جامد محلول افزایش پیدا کرده است. در این آزمایش سطوح مختلف آهن تاثیر مثبتی بر شاخص های رویشی و شاخص های کمی و کیفی میوه داشته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد، تیمار سولفات آهن به صورت محلول پاشی نسبت به تیمار سکوسترین به صورت کودآبیاری بیشترین تاثیر را بر صفات مورد بررسی داشته است.

بررسی ژنوتیپ های مختلف آلبالو در منطقه تبریز و حومه به منظور انتخاب مناسبترین و ژئوتیپ برای کشت و بهره برداری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1380
  غلامرضا ربیعی   وازگین گریگوریان

ایران یکی از کشورهای غنی از منابع ژنتیکی گونه های میوه مناطق معتدله می باشد و توده های گوناگون و پراکنده این گونه ها زمینه گزینش و بهره گیری از تنوع ژنتیکی همراه با سازگاری با اقلیم های مختلف کشور را بوجود آورده است. در این راستا و نظر به بکر بودن تحقیق در زمینه انتخاب و پرورش درختان آلبالو در کشورمان، این بررسی در سال 1378 با هدف ارزیابی تنوع موجود و گزینش ژنوتیپ های برتر از نظر کیفیت میوه و ویژگیهای باغبانی از میان توده موجود در تبریز و پیرامون آن پی ریزی گردید. در این بررسی کیفیت میوه به عنوان هدف نهایی پرورش درختان آلبالو در نظر گرفته شد. پارامترهای کیفیت براساس نیاز بازارهای جهانی و اهداف برنامه های بهنژادی این گیاه تعیین گردید. این پارامترها شامل میزان قند (بریکس)، اسیدیته، شدت رنگ پوست، گوشت و افشره، نسبت گوشت به هسته و میزان جدا بودن هسته از گوشت بودند. در کنار پارامترهای کیفیت میوه، عامل فیزیولوژیک و مرفولوژیک موثر بر آنها نیز مورد توجه قرار گرفت. برای شناسایی و تفکیک ژنوتیپ های مختلف و بررسی میزان قرابت آنها از روشهای مرفولوژیک استفاده گردید. صفات مرفولوژیک شکل تاج، زاویه شاخه ها و رنگ آنها، نوع اندام بارده؛ ابعاد و شکل برگ، نوع دندانه های برگ، کرکدار بودن پشت برگ، نوک و قاعده برگ، طول دمبرگ، غده های برگ و دمبرگ؛ ابعاد، وزن و شکل میوه و هسته، طول دم میوه و رنگ میوه؛ ابعاد گل، گلبرگ و کاسبرگ و رنگ آنها، شکل گلبرگ و کاسبرگ و رنگ آنها، شکل گلبرگ، شکل جام گل، موقعیت نسبی بساک و کلاله، تعداد گل در جوانه و مرفولوژی دانه گرده مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک روشهای آماری چند متغیره شامل تجزیه به عامل ها، تجزیه کلاستر و تجزیه همبستگی کانونیک نشان داد که در بین ژنوتیپ ها از لحاظ صفات مرفولوژیک و کیفیت تنوع وجود دارد. ژنوتیپ های 14، 15، 18 و 22 میوه های بزرگتری در مقایسه با دیگر ژنوتیپ ها داشتند. طول دم میوه ژنوتیپ های 20، 26، 28 و 36 کمترین مقدار و ژنوتیپ 13 دارای بیشترین طول دم میوه بود. گروه بندی میوه ها براساس شاخص شکل میوه نشان داد که براساس طبقه بندی یوشف کلیه ژنوتیپ های ارزیابی شده در دسته گرد پهن قرار می گیرند. همچنین شاخص شکل هسته و دندروگرام حاصل از آن نشان داد که همه ژنوتیپ های انتخاب در گروه دارای هسته کوچک قرار دارند. دندروگرام میزان میوه قند نیز نشان داد که از میان ژنوتیپ های مورد ارزیابی، حداقل 28 ژنوتیپ از نظر استاندارد قند مورد پذیرش هستند، همچنین اسیدیته اغلب میوه ها از حد متوسط بالاتر است. با استفاده از تجزیه به عامل ها نیز سه عامل اصلی مرفولوژیک، کیفیت و اسیدیته ایجاد گردید. تجزیه کلاستر براساس عامل های انتخابی افراد مشابه را از نظر مرفولوژی، کیفیت و اسیدیته در گروههای جداگانه ای قرار داد. تجزیه همبستگی کانونیک نیز ارتباط مستقیم بین ابعاد برگ و اندازه میوه را روشن ساخت. بین صفات میوه (ابعاد) و کیفیت میوه رابطه خاصی مشاهده نگردید. از بررسی شاخص های هسته و پارامترهای کیفیت همراه بودن هسته های بزرگتر با میوه های بزرگتر و تاثیر منفی بزرگی ابعاد هسته بر مقدار قند میوه نتیجه گیری شد. بررسی دانه گرده چند ژنوتیپ به کمک استکنینگ با میکروسکوپ الکترونی ‏‎(sem)‎‏ تفاوت های بین این ژنوتیپ ها را آشکارا نشان داد.