نام پژوهشگر: ابراهیم مردانی

بررسی رابطه کیقیت زندگی کاری با بهره وری کارکنان با توجه به ارزش استراتژیک مشاغل مورد مطالعه در شرکت ایران ترانسفو زنجان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی 1393
  ابراهیم مردانی   میر علی سید نقوی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری با بهره وری کارکنان با توجه به ارزش استراتژیک مشاغل در بین کارکنان شرکت ایران ترانسفو زنجان انجام شده است . روش تحقیق از نوع تحلیلی و توصیفی - همبستگی می باشد. جامعه آماری کلیه کارکنان شرکت به تعداد1241 نفر بوده و حجم نمونه 293 نفر برآورد و به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده های تحقیق از روشهای سندکاوی ، مطالعات میدانی ، مصاحبه و دو پرسشنامه کیفیت زندگی کاری و بهره وری استفاده شد. جهت قضاوت در مورد فرضیه های تحقیق به تناسب از تکنیکahp ، آزمون اختلاف میانگین (t) برای گروه های مستقل، آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون گام به گام استفاده شده است . نتایج نشان می دهند که :1- تفاوت قابل ملاحظه ای در مشاغل شرکت از نظر ارزش استراتژیکی آنها در سازمان وجود دارد 2- وضعیت کیفیت زندگی کاری و شاخص های بهره وری کارکنان در حد نامطلوبی قرار دارد و بین میزان کیفیت زندگی کاری و بهره وری کارکنان در مشاغل استراتژیک و مشاغل غیر استراتژیک تفاوت معنی داری وجود ندارد و فقط بین مولفه فرصت رشد و امنیت مداوم در میان دو گروه از کارکنان تفاوت دیده می شود و کارکنان در مشاغل استراتژیک از فرصت رشد و امنیت بیشتری برخودار هستند. 3 - بصورت کلی در شرکت، بین کیفیت زندگی کارکنان و بهره وری نیروی انسانی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و نتایج رگرسیون گام به گام نشان میدهد که متغیرهای فرصت رشد و امنیت مداوم ، یکپارچگی و انسجام در سازمان، قانون گرایی درسازمان پرداخت منصفانه و کافی، وابستگی اجتماعی به ترتیب بیشترین تاثیر و سهم را در پیش بینی بهره وری نیروی انسانی برعهده دارند.4- رابطه هر یک از مولفه های کیفیت زندگی کاری با بهره وری کارکنان در مشاغل استراتژیک و مشاغل غیراستراتژیک متفاوت است و مولفه های تاثیرگذار بر بهره وری کارکنان در مشاغل استراتژیک و مشاغل غیراستراتژیک تفاوت دارند.

تحلیل محتوای کتب فرهنگ اسلامی (متن، تصاویر، پرسشها) دوره راهنمایی تحصیلی در سال 80-79 بر اساس روش ویلیام رومی و طبقه بندی هدفهای رفتاری بلوم در سطوح یادگیری از حیطه شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت معلم تهران 1380
  ابراهیم مردانی   محمدرضا بهرنگی

تحقیقی که پیش رو دارید، تحلیل محتوای کتب فرهنگ اسلامی دوره راهنمایی تحصیلی در سال 80-79 می باشد که با توجه به نظر ویلیام رومی درباره فعال یا فعال نبودن محتوا (متن، تصاویر، و پرسشها)، و به روش بلوم درباره طبقه بندی هدفهای رفتاری در سطوح حیطه شناختی انجام گرفته است.هدف از این تحقیق عبارت است از: بررسی میزان بکارگیری روش فعال و سطح بالاتر شناخت در ارائه محتوای کتب فرهنگ اسلامی دوره راهنمایی و ارائه پیشنهاد به دست اندرکاران امر بر اساس یافته های تحقیق. ضرورت انجام پژوهش 1) به دلیل نقش عمده ای است که محتوای برنامه درسی در تحقق اهداف برنامه ایفا می کند، و 2) به دلیل نقش کتاب درسی که در کشور ما در واقع نمود محتوای کتبی برنامه درسی است. جامعه آماری این پژوهش را کتابهای فرهنگ اسلامی دوره راهنمایی تشکیل می دهد. در روش نمونه گیری در بررسی نظر ویلیام رومی برای متن ده صفحه از قسمت های مختلف هر کتاب بعنوان نمونه انتخاب شد. برای بررسی سوالها و تصاویر مورد نظر این تحقیق کل کتابها یا کل محتوای کتابها بعنوان نمونه برای بررسی سطوح شناختی آن مطابق با نظر بلوم انتخاب شد. روش انجام تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی بود. جهت جمع آوری اطلاعات به منظور ارزشیابی محتوای دروس و ارزشیابی پرسشنامه ها و تصاویر کتب از معیارهای طرح شده بوسیله رومی و بلوم استفاده شد. در این تحقیق از شاخص های آماری توصیفی شامل فراوانی و درصد برای هر دو نوع تحلیل محتوا استفاده گردید. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که کتب فرهنگ اسلامی دوره راهنمایی غیرفعال بوده و از ضریب درگیری کمتری برخوردار است و دانش آموز را به فعالیت وا نمی دارد و او را بسوی یکسری محفوظات سوق می دهد. همچنین درصد بیشتری از اهداف کتب در سطح حیطه شناختی به دانش و اطلاعات اختصاص داشته و به سایر سطوح توجه چندان نشده است. بنابراین کتابها باید مورد تجدید نظر اساسی قرار گیرند.