نام پژوهشگر: مهدی فتح الله

آنالیز صدای مشتریان در فرآیند طراحی و تکوین محصول جدید در صنعت خودروسازی با استفاده از روش qfd (مطالعه موردی: اجرای فرآیند در پروژه تیبا هاچ بک شرکت خودروسازی سایپا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1391
  زانا امیری   مهدی فتح الله

در جهان کنونی که امکان تولید انبوه کالا و خدمات زمینه افزایش عرضه نسبت به تقاضا را فراهم آورده است، برای تولیدکنندگان راهی جز جلب رضایت مشتری باقی نمانده و دیگر نمیتوان حیطه بازار و عرضه را با ابزارهای محدود گذشته تعریف کرد. تجربه نشان داده است، سازمانهایی که از منظر سنتی به مفاهیم مشتری، کالا، بازار، فروش، خرید، رقابت، تبلیغات، کیفیت و... نگاه کرده و میکنند علاوه بر عدم کسب موفقیت، سرمایه های خود را هم از دست داده اند. با ظهور اقتصاد رقابتی مفاهیمی چون مشتری مداری و کسب رضایت مشتری، پایه و اساس کسب و کار تلقی شده و سازمانی که بدان بی توجه باشد از صحنه بازار حذف خواهد شد. امروزه نقش مشتریان از حالت پیروی از تولیدکننده به هدایت سرمایه گذاران، تولیدکنندگان و حتی محققان و نوآوران مبدل گشته است. به این ترتیب بسیاری از مفاهیم و تئوریها بر محور «مشتری» نگارش شده اند. سمت و سوی کلیه فعالیتهای بنگاه اقتصادی برای تأمین نیازهای مشتری و کسب رضایت و اعتماد اوست. در بازار گسترده امروز موفقیت یا عدم موفقیت یک بنگاه اقتصادی به رفتار مشتری بستگی دارد. اوست که با مطالعه و بررسی نیازهای خود و بازارگسترده و کالاهای متنوعی که دراختیار دارد و باتوجه به امکانات و استعداد خود به ارزش گذاری مواردی همچون قیمت، مرغوبیت، کیفیت و... میپردازد و در نهایت انتخاب میکند. بنابراین نخستین و مهمترین اصل بازاریابی تمرکز بر نیازها و خواسته های مشتریان است. زیرا بدون توجه به نیازها و خواسته های مشتریان، سازمانها قادر به ادامه حیات خود نیستند. امروزه بسیاری از شرکتها به این نکته پی برده اند که ارائه محصولات و خدمات با کیفیت و متناسب با نیازها و خواسته های مشتریان، مزیت رقابتی مهمی را برای آنان به ارمغان می آورد. مزیتی که به فروش و سود بالاتر برای شرکتها می انجامد. بنابراین شناخت عوامل موثر بر رضایت مشتریان و اتخاذ استراتژی ها و برنامه های مناسب جهت تأمین این عوامل از مهمترین فعالیتهای شرکتها در بازارهای رقابتی میباشد. مسلماً در پس هر تحقیق و پژوهشی احساس نیازی وجود داشته که متخصصین را به این امر واداشته که در آن زمینه خاص به تحقیق، تفحص ، آزمایش و تست نتایج بپردازند. با توجه به ماهیت عملیاتی- اجرایی بودن این تحقیق و نظر به نیاز مبرم مرکز تحقیقات و نوآوری صنایع خودرو سایپا و متعاقباً شرکت خودروسازی سایپا در شناخت و تحلیل نیازمندی مشتریان جهت تعریف محصول در فازهای" تعریف محصول " و " هدف گذاری " این تحقیق به منظور تعیین، اولویت بندی و تحلیل عوامل موثر بر رضایت مشتریان با ترکیب مدل کانو و تکنیک گسترش عملکرد کیفیت (qfd) جهت توسعه محصول جدید این مجموعه خودروسازی ، تعریف گردید. در این تحقیق، با تمرکز بر خواسته های مشتریان در خصوص ویژگیهای خودرویی که هنوز مراحل طراحی آن آغاز نگردیده و بعبارتی پروژه در فاز تعریف محصول میباشد سعی میشود که با تحلیل نتایج حاصل از نظرات ایشان آن دسته از ویژگیهایی در تعریف محصول وارد گردد که بیشترین سطح رضایتمندی را در مشتری بوجود می آورد. جهت این امر در ابتدا معیارهای موثر بر رضایت مشتریان با در نظر گرفتن ویژگیهای خودرویی و با استفاده از داده های حاصل از دوره گارانتی محصول ،گزارش شکایت مشتریان خودرو پایه و طراحی پرسشنامه با مدل تلفیقی کانو و طیف لیکرت اخذ و نظرات مشتریان با استفاده از مدل کانو تحلیلی تجدید نظر شده تحلیل و نیازمندیهایی که بیشترین تاثیرگذاری را در میزان رضایتمندی کلی مشتریان از محصول دارند انتخاب شده و در پایان این نیازمندیهای وزن دهی و وارد فاز اول qfd (خانه کیفیت ) شده و در نهایت به تحلیل و بررسی و ارائه راهکار میپردازیم. در پایان پس از مشخص شدن ویژگیهای کلیدی خودرو به تعیین سیستمهای اصلی تأثیرگذار در خودرو میپردازیم (که به نوعی در ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم با این ویژگیها میباشد). لازم به ذکر است که در این تحقیق خودروی تیبا سدان به عنوان خودروی پایه در نظر گرفته شده و از نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه جهت توسعه محصـــــول جدید شرکت سایـپا (تیبا هاچ بک) بعنوان نمونه اجرایی مدل استفاده شده است.

برنامه ریزی استراتژیک صنعت سیمان ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران 1378
  مهدی فتح الله   مهدی غضنفری

تغییرات و دگرگونی های غیرمنتظره ای که طی دهه گذشته در دنیا به وقوع پیوسته و یا در حال وقوع است، همواره صنایع را با چالشها و بحرانهای جدی و یا فرصتهای و موقعیتهای خاص روبرو می سازد. از این رو پیش بینی و بررسی روند این تغییرات جهت بقا در عرصه تولید و تجارت ضروری به نظر می رسد. در این راستا برخوردهای تکنولوژیکی و فشارهای رقابتی، توجه به این امر را بیش از پیش مهم می سازد. لذا لازم است که جهت هدایت و سازماندهی این عوامل آنها را شناسایی و علت و ریشه آنها را تعیین کرد. این پدیده ها و تغییرات بنیادین، موسسات و سازمانهای تولیدی و خدماتی را مجبور می سازد تا ساختارهای سازمانی و مدیریتی خود را به شیوه های جدید و علمی بازسازی و سازماندهی نمایند. بدین منظور برنامه ریزی برای ادامه حیات، فعالیت و رشد یک سازمان و یا موسسه با کارکردهای مختلف اقتصادی و اجتماعی، نیازمند شناخت از وضعیت و شرایط عمومی اقتصادی کشور و مسیر حرکت آن در آینده می باشد. سازمانهایی با خصوصیات ویژه که دارای اهداف بزرگ اقتصادی - اجتماعی هستند. تحت تاثیر شرایط مختلف داخلی و خارجی قرار داشته و بر آنها تاثیر خواهند گذاشت. در نهایت این سازمانها جهت دستیابی به توسعه و رشد خارجی قرار داشته و بر آنها تاثیر خواهد گذاشت. در نهایت این سازمانها و پتانسیل های موجود جهت غلبه بر ضعف ها و محدودیت های خود بهره جویند. علیرغم اهمیت صنعت سیمان بعنوان قلب صنایع کشور و واحدهای تولیدی آن بعنوان ارکان توسعه عمرانی کشور، این صنعت با تحولات محیطی مهم و بنیادینی روبرو است. چنین تحولات مهمی ایجاب می نماید که صنعت سیمان برای بقا و رشد خود، اهداف و استراتژیهای مناسب و منسجمی را تدوین نموده و آنها را با انضباط و جدیت و بگونه ای نظام یافته و هماهنگ دنبال نماید. عوامل تاثیرگذار در دنیای امروز با آنچه که صنعت سیمان در گذشته به آن عمل می نمود به کلی متفاوت است. بطوریکه عدم تدوین استراتژیهای متناسب با فضای جدید فعالیت کاخانجات می تواند صنعت سیمان کشور را در برهه کنونی، دچار مشکلات اساسی نموده و توسعه آن را با مخاطرات جدی مواجه سازد. در همین راستا این پژوهش اختصاص دارد به بررسی و تدوین اهداف و استراتژیهای صنعت به نحوی که جهت گیری و چارچوب حرکت صنعت سیمان را در شرایط محیطی جدید روشن ساخته و مبنایی برای طراحی و سازماندهی ساختارهای کارآمد مدیریتی جهت اجرای استراتژیهای مناسب باشد.برای این منظور در این پژوهش، جهت برنامه ریزی استراتژیک صنعت سیمان کشور، ضمن توسعه مدلی جهت تحلیل موضوعات استراتژیک صنعت، که تحت عنوان مدل قدرت - قدمت ارائه شده است استراتژیهای صنعت سیمان در دو حیطه عمومی و تخصصی تدوین گردیده است. به بیان دیگر این برنامه (استراتژیک) را می توان نوعی تصمیم گیری در مورد اهداف، تغییرات اهداف، منابع لازم برای نیل به این اهداف و انتخاب چارچوبی مناسب برای رسیدن به این اهداف با توجه به محدودیتهای صنعت و تعیین یا تغییر خطوط فعالیت آن دانست.