نام پژوهشگر: مجید جهانگیرفرد

بررسی پیرامون تاثیر عملکرد مدیران در بهره وری نیروی انسانی شرکتهای دولتی وابسته به وزارت کشاورزی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1377
  مجید جهانگیرفرد   غلامرضا طالقانی

پیچیدگی فرایند جامعه، پیشرفت علم و تکنولوژی و به تبع آن افزایش نیازمندیها و گسترش سازمانها ایجاب می کند که ازمدیران کارآمد و ماهر در اداره امور سازمانها استفاده شود، زیرا بازده عملکرد معقول مدیران است که موجب بقا و رشد سازمان می شود.یکی از عوامل مهم پیشرفت و بالندگی یکی جامعه زنده و پویا نیروی انسانی آن جامعه است. استفاده بهینه از نیروی انسانی موجود منوط به داشتن مدیر بصیر، آگاه، لایق و هنرمند است. مدیر اثر بخش که خود نیز در زمره نیروی انسانی است، قادر خواهد بود که زمینه رشد بهره وری را با رفع موانع و ایجاد شرایط لازم فراهم، نیروی انسانی کارآمد و منابع مادی مورد نیاز را گردآوری و پس از ترکیب مناسب، هماهنگ نموده و با استفاده بهینه از آنها به هدفها دست یابد.امروزه توجه به بهره وری سازمانها به صورت امری ضروری درآمده است که از راههای مختلفی می توان به این مهم توجه کرد. یکی از راههای اجاد فرهنگ بهره وری و تحقق آن در سازمان، سبک مدیریت حاکم بر سازمان است که با فلسفه و اندیشه خاص خود می تواند با ترکیب مناسب و به کارگیری عوامل تولید بهره وری را محقق نماید. از آنجایی که انسان به همراه توامندی هایش عامل اساسی بهره وری است، سبک مدیریتی که بر انسان مدیریت کند و از توانمندی های او به نحو مطلوبی در راستای اهداف سازمان استفاده نماید، می تواند نقش محوری در بهره وری داشته باشد.هدف عمده و اساسی این تحقیق بررسی دقیق تاثیر عملکرد مدیران بر بازدهی نیروی انسانی است. یکی از دشواریها وضعیت کنونی در کشور به هرز رفتن منابع یا به زبان اقتصادی و مدیریت عدم کارآیی است یعنی انسان بعنوان موثرترین و راهبردی ترین منبع تولثد در سطحی بسیار پایین تر از ظرفیتهای ذهنی خود به کار گرفته می شود و میزان بهره گیری از آن سخت پایین است. بنابراین نکته ای که باید به آن توجه عمیق معطوف گردد ان است که از منبع نیروی انسانی به صورتی که فراخور و برازنده او می باشد، حداکثر استفاده به عمل آید.کارکنان فقط هنگامیکه فرصت خوبی برای مشارکت و قبول مسوولیت در قبال هدفهای تعیین شده پیدا کنند، رشد بهره وری را به طور جدی تعقیب و تضمین خواهند کرد. همچنین اگر هدفها توسط کارکنان به درستی فهمیده شوند و در ارتباط مناسب با آنها قرار گیرند، احتمال دستیابی به رشد بهره وری بیشتر خواهد شد.بنابراین اگر بخواهیم مدیریت را از منظر بازدهی نیروی انسانی آن نگاه کنیم، باید به دو نکته توجه گردد:1- حرکت و فعالیت صحیح به سوی بهره وری بیشتر، زاییده اعمال صحیح مدیریت بعنوان یک علم است.2- هدف نهایی از به کارگیری علم مدیریت دستیابی به سود بیشتر (نه صرفا به مفهوم مادی آن) در زمان کوتاه تر و با هزینه کمتری در چارچوب یک هدف سازمانی است. چنانچه سازمانی بخواهد به بازدهی و بهره وری نیروی انسانی خود به صورتی که فراخور و برازنده او می باشد نگاه کند باید برای آن اهمیت دراز مدت قائل شود و به بهبود بهره وری به عنوان یک فرایند مدیریتی بنگرد.بهره وری بالا منافع سرشاری برای فرد، شرکت، صنعت و ملت دربر دارد. اگر شرکتی از بهره وری بالا و مطلوب برخوردار باشد، همه افراد و موسساتی که به نوعی با آن سروکار دارند، مستفیذ خواهند شد، کارکنان، مدیران، صاحبان شرکت، دولت، بانکها، فروشندگان، مواد اولیه، مصرف کنندگان و در یک کلام یک ملت و یک کشور از مزایای آن بهره مند خواهند شد.