نام پژوهشگر: اکبر امینی

توصیف الکتروشیمیایی آنزیم لاکاز تثبیت شده بر روی الکترود طلای پوشیده شده با تک لایه های خودآرای مرکاپتوپروپیونیک اسید و مطالعه بر همکنش آن با دوپامین به روش های ولتامتری چرخه ای و ولتامتری پالس تفاضلی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1389
  اکبر امینی   رضا کریمی شرودانی

تک لایه های خودآرای جذب شده بر روی سطح هادی می توانند مستقیماً به عنوان حسگر به کار روند, و یا به عنوان بستری برای اصلاح بیشتر جهت ساخت زیست حسگرهای الکتروشیمیایی مورد استفاده قرار گیرند. تشکیل تک لایه های خودآرای تیولی بر روی الکترود طلا, یکی از بهترین روش ها در ایجاد گروه های عاملی مناسب در سطح، جهت ساخت زیست حسگرهای الکتروشیمیایی می باشد. از دیدگاه تجزیه ای, تثبیت آنزیم در سطح الکترود, دارای محاسن زیادی است که از اهم آن ها می توان به: (1) افزایش پایداری و طول عمرآنزیم و (2) افزایش حساسیت, بهبود حد تشخیص و محدوده خطی روش تجزیه ای اشاره کرد. آنزیم تثبیت شده روی سطح می تواند به صورت مستقیم و غیر مستقیم با سطح تبادل الکترون انجام دهد. انتقال الکترون مستقیم بین کوفاکتور آنزیم و سطح از موضوعات جالبی می باشد که تنها برای تعداد محدودی از آنزیم مورد مطالعه قرار گرفته است. طراحی و ساخت الکترودهای اصلاح شده بر اساس انتقال الکترون مستقیم بین کوفاکتور و بستر هادی، نیاز به استفاده از واسطه گرها را مرتفع می نماید. در این کار، رفتار الکتروشیمیایی آنزیم لاکاز استخراج شده از منبع آگاریسوس بایسپروس (lac-ab) بر روی تک لایه های خودآرا طلا-مرکاپتوپروپیونیک اسید، با استفاده از روش های الکتروشیمیایی ولتامتری چرخه ای (cv)، ولتامتری ضربه تفاضلی (dpv)، اسپکتروسکوپی مقاومت ظاهری الکتروشیمیایی (eis) در حضور و غیاب ردیاب های مختلف، توصیف شده است. سپس از این الکترود به عنوان یک زیست حسگر برای اندازه گیری دوپامین استفاده گردیده است. برای ارزیابی گزینش پذیری الکترود au-mpa-lac sam، اثرات چند مزاحم معمول دوپامین بررسی شده است. نتایج نشان می دهد که غلظت 14 برابر آسکوربیک اسید و 25 برابر اوریک اسید در تعیین دوپامین مزاحمتی ندارند. تحت شرایط بهینه، پاسخ الکترود آنزیمی به دوپامین در بافر فسفات 1/0 مولار با 0/7ph= در دو ناحیه خطی 5/0 تا 13 و 47 تا 430 میکرومولار خطی می باشد. پایداری الکترود au-mpa-lac sam با ثبت پاسخ الکترود در محلول بافر فسفات 1/0 مولار با 0/7ph= شامل 10 میکرومولار دوپامین در هر روز بررسی شد. در این بررسی پس از گذشت 7 روز تغییر قابل توجهی در پاسخ الکترود مشاهده نشد. در نهایت زیست حسگر ساخته شده به طور موفقیت آمیز برای اندازه گیری دوپامین در نمونه ی پلاسمای خون و نمونه ی تجاری دوپامین دارویی مورد استفاده قرار گرفت.

تاثیر افزودنی زیرکونیا بر شوک پذیری حرارتی سرامیکهای آلومینایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران 1362
  اکبر امینی   علیرضا میرحبیبی

هدف اصلی این تحقیق بهبود خواص شوک پذیری آلومینا می باشد که در آن از زیرکونیای تثبیت نشده به عنوان عامل شوک پذیر استفاده شده است. در نحوه اختلاط و تهیه ترکیب دو روش اختلاط در آسیاب و اختلاط توسط تعلیق و انعقاد مورد استفاده قرار گرفت و نمونه ها در دمای زینترینگ آلومینای خالص زینتر شدند که اغلب آنها به حدود 98 درصد دانسیته تئوری خود رسیدند. اندازه گیری استحکام و مقاومت به شوک حرارتی نمونه ها در دماهای مختلف توسط روش رینگ تعیین و مورد بررسی قرار گرفت. سختی نمونه ها بوسیله ویکرز و چقرمگی ‏‎(kic)‎‏ آنها از طریق اندازه گیری طول ترک این نفوذ محاسبه شد.پارامتر ‏‎r‎‏ به عنوان یکی از پارامترهای شوک حرارتی که مبین طول بزرگترین ترک پایدار در قطعه است و از ارتباط بین استحکام و چقرمگی بدست می آید نیز تعیین و مورد بررسی قرار گرفت. درصد فاز تتراگونال بوسیله ‏‎xrd‎‏ و مطالعات ریز ساختار توسط ‏‎sem‎‏ انجام گرفت، تمام آزمایشات و بررسی ها نشان از این دارد که روش اختلاط در آسیاب و افزودن ده درصد حجمی زیرکونیا نتایج اپتیممی از نظر استحکام، چقرمگی و خواص شوک پذیری دارد (یعنی ترکیب ‏‎m10z‎‏).