نام پژوهشگر: علی مسلمی

بررسی تطبیقی روایات تفسیری تفاسیر نورالثّقلین و درّالمنثور در سوره ی واقعه از نظر سند ، متن و شکل تحلیل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  علی مسلمی   علی اکبر شایسته نژاد

چکیده: در این پایان نامه، صحّت روایات تفسیری مربوط به سوره ی واقعه در تفاسیر در المنثور سیوطی و نورالثّقلین حویزی از حیث سند ، متن و کیفیّت نقل، توسط مولّفان آن ها (شکل تحلیل) بررسی شده اند . تحقیق حاضر در پنج فصل تنظیم شده است که فصل اوّلِ آن به کلیّات پرداخته است و آن نیز شاملِ مسأله تحقیق، اهداف تحقیق، سوالات و فرضیه های تخصّصی، اهمیّت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق و ... است. هم چنین در این فصل به معرفی مختصر کلید واژه ها پرداخته شده است که عبارتند از : سوره واقعه، تفسیر درّالمنثور، تفسیر نورالثّقلین، سیوطی و حویزی. چهار فصل دیگر این تحقیق به ترتیب چنین است: فصل دوّم: بررسی روایات مشترک تفاسیر درّالمنثور و نورالثّقلین؛ این فصل شامل روایاتی است که در دو تفسیر نقل شده است و مولّفان آن ها در برخی مواقع گرفتار اشتباهاتی شده اند که نگارنده سعی کرده تا حدّ امکان آن ها را برطرف نماید. فصل سوّم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر درّالمنثور؛ این فصل شامل روایاتی است که اختصاص به تفسیر درّالمنثور دارد که سیوطی آن ها را از کتب و جوامع مختلفِ روایی اهل سنّت گرد آورده است که بیشترین روایات را از تفسیر ابن جریر طبری و تفسیر عبد بن حمید نقل کرده است . فصل چهارم: بررسی روایات اختصاصی تفسیر نورالثّقلین؛ در این فصل فقط روایات مختصّ نورالثّقلین بررسی شده است که حویزی بیشترِ آن ها را از تفسیر قمی و کتاب شریف کافی نقل کرده است و حُسن ختام این فصل، کلام مولای متّقیان و افضل سابقان، علی ? است که حویزی آن را از نهج البلاغه گزینش کرده است که در مورد عذاب مرده ای است که از اصحاب شمال بوده و پس از مرگ گرفتار انواع بلاها و نزول حمیم خواهد بود. فصل پنجم: بررسی روایات معارض؛ این فصل در بر گیرنده ی روایات معارض دو تفسیر با هم و نیز روایات معارضِ هر تفسیر با هم دیگر است که با قبول برخی از آن ها، پاره ای دیگر به دلیل تعارض با آن ها مردود خواهد بود. و نیز در این چهار فصل، در مورد هر روایت ابتدا به صحّت سند آن پرداخته شده است و سپس صحّت متن آن مورد بررسی قرار گرفته است که در بررسی صحّت آن ها از روایات معاضد و معارض آن ها کمک گرفته شده است و نیز در مورد هر روایت، کیفیّت نقل روایات توسط مولّفان برای نگارنده امر مهمّی بوده است و لازم به ذکر است که متأسفانه در این مورد از جانب مولّفان آن ها ، قصور وکوتاهی صورت گرفته است. و نیز هر دو مفسّر در تقطیع و جابه جایی روایات، گزینش و انتخاب روایات تفسیری و نیز گزینش منابع به خصوص، توجّه به علوم قرآنی در لابلای تفسیر و ... دست به نوعی اجتهاد زده اند که به نظر نگارنده امر مهمّی بوده است؛ چرا که این تفاسیر از جمله ی تفاسیر روایی به شمار می آیند و مولّفان آن ها سعی کرده اند از اجتهاد و اظهار نظر در مورد روایات پرهیز کنند ولی در موارد مذکورِ فوق، اجتهاد مولّفان آن ها کاملاً مشهود است و نگارنده در طیّ بررسی روایات بدان ها پرداخته است.