نام پژوهشگر: اصغر سپهوند

ارزیابی توان اکولوژیک به منظور توسعه جنگلکاری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی(gis) مطالعه موردی : حوضه آبخیز قلعه گل شهرستان خرم آباد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده منابع طبیعی صومعه سرا 1389
  مهدیه شمسه   حسن پوربابایی

ارزیابی توان اکولوژیکی به معنی بررسی قدرت بالقوه سرزمین و تعیین نوع کاربرد طبیعی آن توسط انسان است. در این تحقیق توان اکولوژیک حوضه آبخیز قلعه گل با هدف توسعه جنگلکاری مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منطور لایه های اطلاعاتی لازم مانند نقشه های شیب، ارتفاع از سطح دریا، جهات جغرافیایی، اقلیم، فرسایش، عمق و بافت خاک، زمین شناسی ، تیپ و تراکم گیاهی با رقومی کردن نقشه توپوگرافی و نقشه زمین شناسی و با استفاده از نرم افزارهای 9.2 arc gis و arc view 3.2 استخراج شدند. برای ارزیابی توان اکولوژیکی ابتدا لایه های داده های اکولوزیک با هم ترکیب ( روی هم گذاری ) شده و محصول نهایی نقشه واحدهای زیست محیطی بود. در این مرحله با توجه به هدف ارزیابی و بر اساس منطق بولین محدودیت های موجود در منطقه شناسایی شده و از نقشه موجود حذف شدند. سپس معیارهای مورد استفاده در ارزیابی با توجه به نظر کارشناسی و بر اساس روش ارزیابی چند معیاره و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و با استفاده از نرم افزار expert choice اولویت بندی شدند و وزن نهایی مربوط به هر معیار تعیین شد. پس از آن ارزش گذاری نقشه ها صورت گرفت و در نهایت با توجه به ارزش های موجود ، توان هر یک از واحدهای زیست محیطی مشخص و قابلیت منطقه برای توسعه جنگلکاری در چهار طبقه توان تعیین شد. البته با توجه به این که هر گونه، نیاز های اکولوژیکی خاصی دارد لذا متناسب بودن نیاز های اکولوژیکی گونه با شرایط اکولوژیکی موجود در منطقه شرط موفقیت در امر جنگلکاری می باشد. به همین دلیل بعد از اینکه توان اکولوژیکی منطقه مورد مطالعه برای جنگل کاری تعیین شد، چند گونه به منظور احیای جنگل های این منطقه پیشنهاد شد و میزان تناسب نیاز های اکولوژیکی این گونه ها با شرایط اکولوژیکی موجود در منطقه مورد بررسی قرارگرفت و در واقع مکان مناسب برای جنگلکاری با هر کدام از گونه های مورد بررسی تعیین شد.

بررسی اثرات جنگل کاری با گونه کاج بروسیا pinus brutia)) بر تنوع گونه های گیاهی و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک جنگل(مطالعه موردی پارک جنگلی گهر دورود(
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان 1390
  معصومه متین کیا   بابک پیله ور

هدف از این مطالعه بررسی اثرات جنگلکاری با گونه سوزنی برگ کاج بروسیا بر تنوع گیاهی زیر اشکوب در پارک جنگلی گهر دورود در استان لرستان پس از گذشت 33 سال می باشد. در این مطالعه در سه تیپ جنگلکاری خالص کاج بروسیا، آمیخته اقاقیا و بروسیا، و اقاقیای خالص به همراه توده جنگلی طبیعی بلوط ایرانی در مجاورت پارک، اقدام به نمونه برداری از تنوع گیاهی گردید. بدین منظور در شکل زمین یکسان با استفاده از قطعات نمونه 400 متر مربعی که در داخل آنها 5 قطعه نمونه 4 مترمربعی در مرکز و چهار گوشه مستقر شده بود، اقدام به نمونه برداری از پوشش گیاهی شد. در هر تیپ از سه افق 0-10، 10-20 ، 20-30 سانتیمتری خاک نمونه برداری شد و آزمایشات بافت، اسیدیته، شوری، و عناصر غذائی شامل ازت، فسفر، پتاسیم، سدیم و درصد کربن آلی انجام شد. شاخصهای تنوع و غنا و یکنواختی برای گیاهان زیر اشکوب در هر تیپ محاسبه و از طریق تجزیه واریانس مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که منطقه جنگلکاری شده با گونه کاج بروسیا کمترین میزان غنا را (16گونه) به خود اختصاص داده است و پس از آن تیپ آمیخته اقاقیا و بروسیا (30 گونه)، اقاقیا (31 گونه)، و توده بلوط ایرانی(34 گونه)، بیشترین میزان غنا را به خود اختصاص دادند. محاسبه شاخصهای تشابه سورنسون وجاکارد در بین تیپهای مختلف نشان داد که کمترین میزان تشابه بین تیپ جنگلکاری بروسیا با بلوط و بیشترین تشابه بین جنگلکاری اقاقیا با جنگلکاری آمیخته اقاقیا- بروسیا وجود داشته است. بیشترین مقدار شاخص غالبیت گونه ای سیمپسون در تیپ بروسیا و کمترین آن در توده بلوط مشاهده گردید. با محاسبه شاخص های تنوع سیمپسون و شانون وینر بیشترین میزان تنوع در تیپ بلوط و کمترین تنوع در جنگلکاری با گونه بروسیا تعیین گردید. همچنین جنگلکاری با گونه کاج بروسیا سبب کاهش گونه های اندمیک در منطقه مورد مطالعه شده است به نحوی که جنگل طبیعی بلوط با 6 گونه اندمیک بیشترین گونه علفی بومی و منطقه جنگلکاری با گونه بروسیا و منطقه جنگلکاری آمیخته با 1 گونه کمترین گونه اندمیک را به خود اختصاص دادند. با توجه به اینکه در طی این مدت تغییرات ناچیزی در برخی عناصر خاک در افق 0-10 صورت گرفته است، این احتمال وجود دارد که تغییرات در تنوع گیاهان زیراشکوب ناشی از تاج پوشش سنگین گونه کاج بروسیا و اثر سایه آن باشد.

بررسی اثر عناصر سنگین سرب و کادمیم بر روی گونه های کاج بروسیا، سرو خمره ای، زیتون و مورد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده منابع طبیعی 1391
  مهری خسروی   حمیدرضا عظیم زاده

در این تحقیق اثر سرب و کادمیم بر بعضی از خصوصات فیزیولو‍ژیکی گیاه کاج، سرو، زیتون و مورد اندازه گیری شد. همچنین میزان جذب این عناصر در برگ و ریشه در دو حالت محلول دهی و محلول پاشی اندازه گیری شد. نهال های دو ساله کاج بروسیا، سرو خمره ای، زیتون و مورد که در مخلوط رس، ماسه و کود به نسبت مساوی کشت شده بودند، تهیه شد. نهال های هم اندازه انتخاب و آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. برای تهیه تیمار های سرب و کادمیم به ترتیب از کلریدسرب و نیترات کادمیم استفاده و غلظت های 200، 500 و 1000 میلی گرم بر لیتر از مواد فوق ساخته شد. برای تیمار شاهد از آب مقطر استفاده شد. گلدان های مورد نظر در طول 70 روز در فصل تابستان توسط محلول های تهیه شده سرب و کادمیم به اندازه های مساوی و به دو صورت محلول دهی و محلول پاشی مورد آبیاری قرار گرفت. بعد از آماده نمودن نمونه های ریشه و برگ مقدار سرب و کادمیم با استفاده از دستگاه جذب اتمی مدل novaa300))، مقدار پرولین به روش bates قندهای محلول به-روش kochert و مقدار کلروفیل با دستگاه spadمورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد، کادمیم باعث افزایش میزان پرولین در گیاه کاج و سرو گردید. سرب تنها باعث افزایش پرولین در گیاه سرو شد. میزان پرولین گیاهان دیگر تغییر چندانی نشان نداد. در بین گیاهان مورد مطالعه سرب و کادمیم به طور مشخص باعث افزایش میزان قند های محلول در گیاه مورد شد. با افزایش غلظت سرب تا 200 میلی گرم بر لیتر ابتدا میزان کلروفیل در گیاه زیتون افزایش یافت ولی با افزایش غلظت سرب به طور معنی داری از میزان کلروفیل کاسته شد. در گیاه مورد نیز با افزایش غلظت سرب افزایش تدریجی و ضعیفی تا غلظت 500 میلی گرم بر لیتر مشاهده و سپس با افزایش غلظت، میزان کلروفیل به طور معنی داری کاهش یافت. در حالت محلول دهی کاج بروسیا بیشترین میزان سرب برابر با ppm 303 را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه در خود انباشت نمود. بعد از کاج، مورد با ppm 253، سرو با ppm 235 و زیتون هم با ppm 101 کمترین انباشت سرب را در ریشه دارند. در حالت محلول پاشی نیز انباشت عنصر سرب در ریشه و برگ بین گیاهان مورد مطالعه مشابه حالت محلول دهی بود. در حالت محلول دهی سرو بیشترین میزان کادمیم برابر با ppm 607 را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه در خود انباشت نمود. بعد از سرو، مورد با ppm 593، زیتون با ppm 428 و کاج هم با ppm 480 کمترین انباشت کادمیم را در ریشه در بین گیاهان مورد مطالعه دارد. در حالت محلول پاشی نیز انباشت عنصر کادمیم در ریشه و برگ بین گیاهان مورد مطالعه همانند حالت محلول دهی بود. بنابراین در صورتی که شرایط رویش برای این گیاهان فراهم باشد می توان از آنها در خاکهای آلوده به این عناصر جهت امر گیاه تثبیتی و یا کاشت در فضاهای سبز شهری جهت پالایش هوا استفاده نمود. نتایج این تحقیق به وضوح نشان داد که گیاه مورد بیشترین انتقال و انباشت سرب و کادمیم را از ریشه به برگ دارد بنابراین می-توان از آن در خاکهای آلوده به این عناصر جهت امر گیاه استخراجی استفاده نمود. بنابراین نتیجه گیری شد که گیاه مورد با انتقال و انباشت حدود 177 میلی گرم بر کیلوگرم کادمیم می تواند به عنوان یک گیاه بیش انباشت کننده معرفی شود.

بررسی شبکه جاده های موجود در پارک جنگلی مخملکوه خرم آباد با هدف تکمیل و یا تصحیح آن به کمک gis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده منابع طبیعی 1389
  سیده زهرا خراسانی   نبی اله یارعلی

چکیده امروزه استفاده از اوقات فراغت و تفریح جزیی از زندگی روزمره جوامع پیشرفته بشمار می آید و سیستم های مختلف تفریحی به عنوان یک ضرورت در تمدن های بشری جلوه گر شده اند. بررسی ها بر روی خصوصیات رفتاری، نقش تنوع بخشیدن به زندگی عادی و خارج شدن از محیط بسته زندگی و استفاده از فضاهای سبز را به خوبی نشان می دهد. به همین دلیل اجرای طرح های توسعه فضای سبز، ایجاد مراکز تفریحی و تفرجگاه های طبیعی و پارک ها ضروری به نظر می رسد. اما آنچه که استفاده از تفرجگاه های خارج از شهر و بویژه پارک های جنگلی را ممکن می سازد شبکه حمل و نقل بوده و یا در واقع جاده ها هستند که به عنوان یک شریان حیاتی برای رسیدن به اینگونه مناطق محسوب می شوند. بر این اساس تحقیقی با هدف بررسی مناسب ترین شبکه جاده به منظور تکمیل و یا تصحیح جاده موجود با استفاده از gis در پارک جنگلی مخملکوه واقع در شهرستان خرم آباد صورت پذیرفت و در ابتدا جاده های موجود در پارک و مشخصات آن مورد بررسی قرار گرفت. سپس به منظور پیش بینی مسیر جاده ها اقدام به شناسایی عوامل موثر در مسیریابی جاده ها گردید. در محیط gis نقشه این عوامل تهیه گردید. با تلفیق نقشه های وزن داده شده در محیط gis نقشه قابلیت عبور مناطق بدست آمد. برای پیش بینی مسیر جاده از pegger در محیط arcview استفاده شد و نتیجه آن ارائه 5 مسیر بود. سپس به منظور تعیین مناسبترین شبکه پیشنهادی جاده با استفاده از معیارهایی چون هزینه تمام شده مسیرها، پوشش ایجاد شده، قابلیت عبور مسیر جاده ها و زون بندی تفرجی پارک به رتبه بندی گزینه ها اقدام گردید. به این منظور از مدلahp که یکی از روش های تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی که تصمیم گیری چند معیاره می باشد استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی نشان داد که جاده های موجود از نظر فنی شرایط خوبی دارند اما نتوانسته اند منطقه را بطور مناسب و مطلوب پوشش دهند و امکان دسترسی به نقاط مختلف پارک را فراهم آورند. در نهایت گزینه مسیر شماره 2 بالاترین وزن را در تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی به خود اختصاص داد که بعنوان بهترین مسیر توسعه پیشنهادی ارائه گردیده است. کلمات کلیدی: پارک جنگلی، gis ، جاده، طراحی مسیر، هزینه، ahp

ارزیابی یکان مدیریتی جنگل در سامان تاف- استان لرستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان 1387
  مهدی زندبصیری   هدایت غضنفری

یکان مدیریت جنگل، محدوده پی ریزی طرح جنگلداری جنگل و پایه تعریف وظایف مدیریت جنگل و حدود آن هاست. سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور، سامان عرفی روستا را به عنوان یکان مدیریت جنگل های زاگرس معرفی کرده است. در جنگل های زاگرس نقش مردم محلی در مدیریت و اداره جنگل ها انکارناپذیر است. از آنجا که سامان عرفی روستا بین خانوارها و اجتماع های مختلف روستایی تقسیم شده؛ یکان مدیریت سامان عرفی روستا با مدیریت مردم محلی ساکن جنگل سازگاری ندارد. یکان مدیریت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور در سامان عرفی تاف در حوزه آبخیز قلعه گل استان لرستان، یک عرف بزرگ در سطح کل سامان می باشد. در این پژوهش، با میدان گردشی محقق جنگلبان و انجام مصاحبه با مردم محلی، یکان های سنتی مردم محلی، 9 عرف کوچک شامل در عرف بزرگ شناسایی گردید. برای مقایسه یکان مدیریت اجرایی با یکان مردم محلی، با استفاده از تجزیه و تحلیل دست اندرکاران، معیارهای تعیین یکان مدیریت جنگل برای سامان عرفی تاف گردآوری گردید. در مرحله بعد با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، این دو گزینه مقایسه گردیدند. نتایج حاصل از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد عرف کوچک دارای اهمیت 711/0 و عرف بزرگ (یکان مدیریت اجرایی) دارای اهمیت 289/0 است. عرف بزرگ (یکان مدیریت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری کشور) یکان مدیریت مناسبی برای منطقه مورد مطالعه نمی باشد و یکان مدیریت جنگل مدیریت اجرایی سازگار با منطقه نمی باشد.