نام پژوهشگر: علی عبدالخانی

بررسی تأثیر احیاکننده ها بر ساختار شیمیایی لیگنین قلیایی باگاس ، صنوبر و ترکیبات مدل لیگنین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم 1389
  جعفر عظیم وند   سید احمد میرشکرایی

در این تحقیق ، جهت آگاهی بیشتر از تغییرات دو گروه عاملی کربونیل و پیوند دوگانه به کار رفته در ساختمان کربنی لیگنین در نتیجه اعمال احیا کننده ها ، از دو ترکیب مدل به نام های p- هیدروکسی استوفنون و p- هیدروکسی سینامیک اسید اسفاده و به عنوان جزئی از الگوی لیگنین مورد تغییرات کاهشی و احیا قرار گرفته و نتایج آنها نیز مشابه دو نوع لیگنین نام برده شده در رساله – کرافت صنوبر و سودای باگاس – توسط طیف سنج ft-ir مورد بررسی قرار گرفته است . تجزیه و تحلیل طیف های به دست آمده از طیف بینی ft-ir مشخص ساخت که از نظر حذف گروه های رنگساز کربونیلی و مقاومت در برابر اکسایش سدیم بوروهیدرید عملکرد بهتر و مناسب تری را - به صورت نسبی- نسبت به احیا کننده دی تیونیت سدیم دارد . در مورد ترکیب مدل p- کوماریک اسید ،به نظر می رسد احیا کننده سدیم بوروهیدرید قابلیت احیا گروه های کربوکسیلیک اسیدی در ناحیه 1698cm-1 را ندارد ، دی تیونیت سدیم نیز ، با توجه به طیف های ارائه شده ، گروه کربونیل را که در همین ناحیه ظاهر می شود ، به ترکیب دی اُل تبدیل نمی نماید . ولی هر دو احیا کننده توانایی تبدیل پیوند دوگانه c=c به c-c را داشته و از این رو در نتیجه احیا پیوندهای دوگانه ، پیک ناحیه 1628cm-1 را که مختص پیوندهای دوگانه است ، حذف می نمایند . همچنین در خصوص تبدیل گروه های کربونیلی مزدوج شده در آریل کتون ها و پیوندهای دوگانه c=c که جذبشان در ناحیه 1698cm-1 برای لیگنین کرافت صنوبر و در ناحیه 1680cm-1 برای لیگنین سودای باگاس ، ظاهر می گردد ؛ اثر احیا با سدیم بوروهیدرید ، پیوند دوگانه در هر دو لیگنین احیا گشته ، و با حذف این پیک ها ، به پیوند c-c تبدیل می شود .

بارزسازی و زون بندی توده های گردو غبار جنوب غرب ایران با استفاده از سنجش از دور وgis
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  علی عبدالخانی   علیرضا زراسوندی

تصاویر و محصولات سنجنده مودیس (deep blue aerosol optical thickness ، brightness temperature ) به منظور بارزسازی و زون بندی غلظت توده های گردوغبار جنوب غرب ایران در چهار ماه اول و اسفند سال 1388 جمع آوری گردید. از آنجا که مطالعات قبلی و تحلیل های تئوری بر مبنای انتقال تابش اتمسفر دال بر وجود یک رابطه همبستگی مثبت بین ضخامت نوری آئروسل (aod) و غلظت ذرات معدنی اتمسفر (pm10) می باشد، و با تصحیح aod نسبت به ارتفاع و رطوبت نسبی می توان این رابطه را تقویت نمود. با بکارگیری داده های غلظت سازمان محیط زیست استان خوزستان این رابطه مورد بررسی قرار گرفت. برای محاسبه فاکتور رطوبت از رابطه ای که در سال 2009 توسط وانگ و همکاران ارائه گردیده استفاده شد. با بکارگیری نمونه های معلوم aod و pm10 بیست مدل برای بدست آوردن ضریب تجربی این رابطه محاسبه و مقدار با کمترین rms و بیشترین r2انتخاب و در نهایت نقشه pm10 استان خوزستان تهیه گردید. نتایج نشان داد که: 1- رابطه همبستگی مثبت بین aod و pm10 با r2 برابر814/0 وجود دارد. 2- تصحیح رطوبت نسبی موجب افزایش همبستگی می گردد. اما این افزایش چندان قابل توجه نبود بطوریکه r2 از 814/0 به 885/0 افزایش یافت. این امر نمایانگر عدم تاثیر قابل توجه رطوبت نسبی در فصل های بهار و تابستان در منطقه مورد مطالعه بر بهبود رابطه همبستگی می باشد 3- متوسط ساعتی pm10 نسبت به متوسط روزانه آن همبستگی بالاتری با aod نشان می دهد. علت این امر تغییرات شدید روزانه pm10 می باشد. در این تحقیق برای بارزسازی گردوغبار در داده های سنجنده مودیس سه روش ذیل استفاده گردید: btd (brightness temperature differences )، الگوریتم میلر و الگوریتم روسکاونسکی تمام الگوریتم های فوق برای بارزسازی توده گردوغبار 16 تیرماه سال 1388 اجرا گردید. برای اعتبار سنجی نتایج بدست آمده با تصویر رنگی طبیعی مقایسه گردید و معلوم شد همه روشها تقریباً موفقیت بالایی دارند اما از یک موج به موج دیگر میزان موفقیت هر الگوریتم تغییر می یابد. که ممکن است ناشی از تغییرات ویژگی های توده (ارتفاع، ساختار معدنی ذرات و غیره) باشد. با این وجود روش میلر نسبت سایر موارد، حواشی کم غلظت را بهتر بارز می نمود. بطور کلی نتایج نشان داد که داده های مودیس قابلیت بالایی برای مطالعه توده ها با تفکیک بالا دارند. و روش های مبتنی بر btd و دادههای مرئی برای جنوب غرب ایران مناسبتر از سایر روشها است و دلیل آن ورود تودههای گردوغبار از منشاءهای متفاوت به ایران و در نتیجه تغییر ساختار معدنی ذرات و نیز وجود سطوح روشن وسیع در منطقه است

استخراج و شناسایی مواد استخراجی چوب گونه کنار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  نرگس میر خندان   سید احمد میرشکرایی

درخت کنار یک گونه ی چوبی با پراکنش جغرافیایی بالا در جهان و کشورمان ایران می باشد که برگ و میوه آن استفاده ی دارویی دارد . استخراج مواد استخراجی چوب این گونه با استفاده از سه نوع حلال پترولیوم اتر ، استون و مخلوط اتانول-آب 80% بصورت جداگانه و به طریق سوکسله انجام شده است . میانگین درصد مواد استخراجی چوب گونه ی کنار1/11 درصد تعیین گردیده که 79/9 درصد از آن توسط حلال اتانول-آب 80% ، 66/0 درصد از آن توسط حلال استون و 65/0 درصد از آن توسط پترولیوم اتر استخراج شده اند . شناسایی ترکیبات استخراج شده توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی-طیف سنجی جرمی( gc-ms ) صورت گرفته است . ترکیبات شناسایی شده با درصدهای متفاوتی در چوب کنار وجود دارند . فراوان ترین ترکیب استخراج شده ، دی نرمال اوکتیل فتالات است که به میزان45/84 درصد توسط پترولیوم اتر و40/25 درصد توسط اتانول-آب 80% استخراج گردیده است.این ترکیب 34/27 درصد از کل مواد استخراجی گونه کنار را تشکیل داده است . مهمترین هیدروکربن های آروماتیک دیگر بنزوفنون (43/0 درصد در پترولیوم اتر) ، فنانترن ( 72/0 درصد در پترولیوم اتر) و2-هگزیل استر(94/2 درصد در استون ) بوده اند . موم ها که بخش قابل توجهی از مواد استخراجی چوب کنار را تشکیل داده اند ( 63/21 درصد در کل ) اکثرا توسط اتانول-آب 80% استخراج شده اندو در بین آنها بیشترین درصد متعلق به دوتریاکونتان ( 9/17 درصد در کل ) بوده است . درصد ترکیبات قندی 98/2 درصد در کل بوده که در اتانول-آب 80 % و استون شناسایی شده اند و از بین آنها d-b- گلوکو پیرانوز-1و2و3و4و6-پنتا کیس-o-تری متیل سایلیل بیشترین درصد (66/1 درصد در کل) را به خود اختصاص داده است .

جداسازی و مطالعه ساختار لیگنینهای مختلف پهن برگ با استفاده از حلالهای جدید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  یاسمین نصیری خونساری   علی عبدالخانی

در این تحقیق جداسازی ساختارلیگنین سودای باگاس پهن برگان با استفاده از حلال یونی 1- بوتیل-3- متیل ایمیدازولیوم کلراید که در دمای 70 درجه سانتی-گراد به مدت 72 ساعت بروی همزن مغناطیسی ( از واکنش 1- کلروبوتان و 1- متیل ایمیدازولیوم با نسبتهای مولی برابر تهیه شده است)، مورد بررسی قرار گرفت. از سه نوع ماده لیگنوسلولزی سودای باگاس از لیکور پخت فرآیند کاغذسازی سودا به وسیله ته نشین سازی با اسیدسولفوریک و سانتریوفوژ تهیه شده و آرد چوب گونه صنوبر دلتوئیدس با الک مش 200 و سلولز لینتر پنبه استفاده شد. سپس فرآیند استیلاسیون بروی تیمارهای آردچوب و لیگنین سودای باگاس با افزودن انیدرید استیک انجام شد و به مدت 3 روز در دمای 110 درجه سانتی گراد حرارت داده شد. شناسایی گروه های عاملی مورد انتظار، توسط دستگاه های طیف سنجی ft-ir و 13cnmr مورد بررسی قرار گرفت و ساختار شیمیایی مختلف در آن ها مشخص گردید. بدین وسیله انحلال لیگنین صنعتی در حلال-های آلی و بررسی ساختار شیمیایی آن امکان پذیر خواهد شد. با توجه به حجم بالای تولید لیگنین صنعتی این مساله باعث می شود تا بتوان از طریق بررسی ساختار شیمیایی لیگنین صنعتی امکان تبدیل آن ها و بررسی واکنش های شیمیایی درگیر در پخت شیمیایی را فراهم کرد. نتایج:مایعات یونی می توانند از محصولات بعد از اتمام مایع سازی جدا شوند ودر مایع سازی با فعالیت مناسب، بازیافت شوند. برای مایعات یونی ضروری است که با میزان بازیابی بالا در مایع سازی چوب، با توجه به قیمت نسبتا بالا، بازیافت شوند. مایعات یونی با فعالیت و بازیابی مناسب ممکن است به عنوان جایگزین برای واکنشگرهای مایع سازی موجود، استفاده شود. بررسی ها نشان داد که حلال یونی 1- بوتیل-3- متیل ایمیدازولیوم کلراید می تواند سلولز و لیگنین سودای باگاس و آردچوب گونه صنوبر دلتوئیدس را در خود حل نموده و اجزای چوب را متعاقب آن به مایع تبدیل کند. از نتایج حاصل می توان نتیجه گرفت که این حلال یونی، نه تنها به عنوان یک حلال برای اجزای چوب بلکه میتواند به عنوان معرف شیمیایی تبدیل آن ها به ترکیباتی با وزن مولکولی کمتر عمل کند. این یافته ها حاکی از آن است که می توان از حلال یونی 1- بوتیل -3- متیل ایمیدازولیوم کلراید برای تبدیل شیمیایی چوب و استحصال مواد شیمیایی نیز استفاده کرد

بررسی خواص آنتی اکسیدانی لیگنین استخراج شده از باگاس نیشکر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  علی ابراهیم زاده   رضا اسماعیل زاده کناری اسماعیل زاده کناری

استفاده از معرف فولین سیوکالتیو (folin–ciocalteu) و 2و2 دی فنیل-1- پیکریل هیدرازیل (dpph) مورد مطالعه قرار گرفت. قدرت آنتی اکسیدانی هر دو نوع از لیگنین در مقایسه با آنتی اکسیدان های سنتزی آسکوربیک اسید و bha کمتر بود و در بین دو نوع از لیگنین نیز ثابت شد که روش استخراج با دیوکسان اسیدی(dl) دارای سهم بیشتری در حذف رادیکال های آزاد دارد. به طوری که مقدار ic50 برای آسکوربیک اسید و bha به ترتیب برابر 9/0±1/132 و6/1 ±5/215 و برای لیگنین چوب آسیاب شده و دیوکسان اسیدی به ترتیب برابر 8/0±8/355 و 4/1±7/278 میکروگرم بر میلی لیتر بود. در ادامه ی آزمایش های تکمیلی، تمام گروه های عاملی هر دو نوع لیگنین با استفاده از طیف سنجی مادون قرمز مورد آنالیز قرار گرفت و تأثیر مشتقات فنولیک حاصل از فرایند اسیدولیز لیگنین(dl) بر پایدارسازی روغن آفتابگردان طی فرایند حرارتی مورد بررسی واقع شد. در این آزمایشات مشخص شد که با افزودن ppm 400 و ppm 800 از مشتقات فنولی حاصل از اسیدولیز لیگنین به داخل روغن با دمای 180 درجه ی سانتی گراد طی 24 فرایند حرارت دهی، پایداری روغن افزایش و در نتیجه ممانعت در برابر تغییرات رنگ، اندیس اسیدی، تولید ترکیبات دی ان مزدوج و ترکیبات قطبی کل به صورت معنی داری (05/0p<) افزایش می یابد. در این قسمت نیز از ppm 100 آنتی اکسیدان bha در روغن به عنوان نمونه استاندارد استفاده گردید که این مقدار در مقایسه با غلظت ppm 400 از ترکیبات لیگنینی، دارای اثر پایدار کنندگی قابل قبول و در مقایسه با ppm 800 از مشتقات لیگنین، دارای قدرت پایدارکنندگی کمتری در تمام آزمایش ها بود. بنابراین غلظت ppm 800 از این ترکیبات به عنوان بهترین غلظت انتخاب گردید.

بررسی قابلیت تصاویر سنجنده های+etm و irs-lissiii برای تهیه نقشه ی بیشه زارها(منطقه مورد مطالعه: بیشه زارهای رودخانه مارون- خوزستان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خاتم الانبیاء (س) بهبهان - دانشکده محیط زیست و منابع طبیعی بهبهان 1392
  مرجان فیروزی نژاد   علی اصغر تراهی

به منظور ارزیابی و مقایسه قابلیت تصاویر ماهواره های لندست7 و irs-1d در تهیه نقشه جنگل های رودخانه ای و بیشه زارهای اطراف رودخانه مارون بهبهان در استان خوزستان به ترتیب از تصاویر چندطیفی و پانکروماتیک سنجنده +etm ماهواره لندست 7 و سنجنده lissiii ماهواره irs-1d استفاده گردید. پس از بررسی کیفیت داده ها و رفع خطای رادیومتریک عمل تصحیح هندسی با 9 نقطه زمینی و rmse برابر 0/15 در جهت محور x و0/25 در جهت محور y برای تصویرetm+ و با تعداد 9 نقطه کنترل زمینی و با rmse برابر با 0/39 در جهت محور x و0/49 در جهت y زمین برای تصاویر سنجنده lissiii انجام گردید. با استفاده از تجزیه موءلفه های اصلی، تبدیل تسلدکپ، شاخص پوشش گیاهی(ndvi)و سایر باند های اصلی، مجموعه ای از باند های مناسب جهت بکارگیری در تجزیه و تحلیل رقومی فراهم شد. پس از انتخاب نمونه های تعلیمی، اقدام به طبقه بندی داده ها به روش نظارت شده و با استفاده از الگوریتم های حداکثراحتمال و فاصله ماهالانوبیس گردید و الگوریتم حداکثراحتمال جهت طبقه-بندی مناسب تر ارزیابی شد. طبقه بندی به صورت هفت و سه کلاس کاربری صورت پذیرفت. نتایج حاصل از ارزیابی صحت باندهای اصلی، باند های انتخابی و باندهای حاصل از روش ادغام به روش pansharp نشان داد که تهیه نقشه طبقه بندی جنگل های رودخانه ای مارون و تفکیک کاربری ها، با استفاده از تصاویر سنجنده های +etm و lissiii امکان پذیر است اما طبقه بندی منطقه مذکور با استفاده از باند های اصلی سنجنده +etm بهتر از باند های چند طیفی سنجنده lissiii می باشد. این امر تنها در طبقه بندی با سه کلاس کاربری حاصل از ادغام باصحت کلی98/80 و ضریب کاپای 0/84 نتیجه ای بر خلاف مطلب فوق را نشان داد.

آنالیز غیر مخرب ترکیبات مدل لیگنین و لیگنین یورکمن صنوبر (populous alba) به وسیله روش های اسپکتروسکوپی سطحی به منظور استنتاجهای ساختاری در مورد ساختار لیگنین یورکمن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده شیمی 1392
  بی بی فاطمه مستغنی   سید احمد میرشکرایی

خمیرهای پربازده در معرض تابش نور خورشید دچار زرد شدن نوری می شوند، این رفتار مصرف آنها را محدود می کند. حساسیت بالای خمیرهای مکانیکی در مقابل تابش نور خورشید یک فرآیند معمول بوده و عامل اصلی آن لیگنین می باشد. به همین دلیل در صنعت کاغذ، به منظور ایجاد کاغذ سفید و با کیفیت، لیگنین موجود در خمیر کاغذ باید حذف گردیده و یا جلو زرد شدن آن گرفته شود. در نتیجه تعیین ساختار این ترکیب در بهینه سازی فرآیند تولید کاغذ، واکنش های لازم جهت حذف لیگنین و نیز کاربرد افزودنی های مناسب جهت جلوگیری از زرد شدن لیگنین باقیمانده از اهمیت زیادی برخوردار است. اتصالات ??-o-4 مهمترین و فراوان ترین نوع اتصالات در ساختار لیگنین بوده، در نتیجه نماینده خوبی جهت بررسی خواص و واکنش های این پلیمر پیچیده می باشد. در بخش اول این تحقیق، روش جدیدی جهت سنتز فضاگزین ترکیبات مدل لیگنین از نوع ?-o-4 در یک فرایند سه مرحله ای گزارش شده است. از مزایای این روش، استفاده از باز هگزامتیل دی سیلازید است که باعث سهولت واکنش، گزینش پذیری و راندمان خوب شده است. در بخش بعد پدیده زرد شدن نوری لیگنین در مورد دو ترکیب مدل سنتز شده، لیگنین یورکمن صنوبر(popolus nigra) و شکل متیله شده آن با استفاده از فن atr-ir مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده حاکی از مناسب بودن این روش در بررسی پدیده زرد شدن نوری می باشد. مقایسه رفتار نوری نمونه های طبیعی و سنتزی، نقش گروه هیدروکسیل فنولی در این پدیده را به خوبی تایید نمود. در مرحله سوم این تحقیق، کاربرد شیمی محاسباتی در تعیین خواص ساختاری و داده های طیفی و نیز بررسی واکنشهای تجزیه نوری لیگنین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از مقایسه آزمایشات تجربی و داده های محاسباتی و سازگاری خوب این دو روش، ارزش و اهمیت شیمی محاسباتی را در بررسی این ترکیبات به خوبی آشکار نمود.

بررسی قابلیت تکنیک های دورسنجی و زمین آماری در تهیه نقشه شوری خاک (مطالعه موردی:حوزه شادگان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام - دانشکده کشاورزی 1392
  فروغ فرخ زاد دارابی   عبدالعلی کرمشاهی

در چند دهه گذشته استفاده از روش های زمین آماری و دور سنجی برای تهیه نقشه شوری خاک و پایش تغییرات آن توسعه پیدا کرده است. هدف از این مطالعه مقایسه قابلیت روش های زمین آمار و سنجش از دور برای تهیه نقشه شوری در منطقه شادگان در استان خوزستان می باشد. تعداد 65 نقطه برداشت شدو پارامترهای شوری، اسیدیته و درجه حلالیت نمونه ها اندازه گیری شد.پس از تعیین پارامترهای واریوگرام، نقشه های شوری با روش کوکریجینگ جهانی با مدل کروی و با مربع میانگین ریشه خطا (rmse)، میانگین خطا (me) به ترتیب برابر با12/1 و26/0 تهیه شد. برای تهیه نقشه شوری به روش دورسنجی از تصاویر ماهواره etm+ استفاده شد. پس از انجام عملیات پیش پردازش، شاخص های شوری تهیه و سپس ارزش روشنایی مربوط به نقاط نمونه برداری استخراج گردید. با بررسی همبستگی بین داده ها و ارزش روشنایی تصاویر باند 4 که دارای بالاترین ضریب همبستگی بود، گزینش و نقشه شوری خاک سطحی با me ,rmse برابر با 1/1 و05/0تهیه گردید. مقایسه بین دو روش نشان داد که به منظور افزایش دقت در نقشه های به دست آمده از روش زمین آمار باید تعداد نقاط زیادتری برداشت نمود، در صورتی که در روش دور سنجی می توان با تعداد نقاط کمتر، صرفه جویی در وقت و هزینه به نقشه های دقیق تری دست یافت.

پایش طوفان های گرد و غبار با استفاده از تصاویر نوری و مایکروویو در منطقه غرب و جنوب غرب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم پایه 1392
  سمیه آجودانی   مجید وظیفه دوست

در این تحقیق، به منظور بارزسازی طوفان¬های گرد و غبار بر فراز اراضی و آب¬ها، شاخص¬های گرد و غبار حاصل از تصاویر نوری، حرارتی و مایکروویو مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدین منظور، تصاویر ماهواره¬ای از سنجنده مادیس بر روی ماهواره ترا و سنجنده amsr-e از ماهواره آکوا مربوط به تاریخ 12، 13و 14 آوریل 2011 برای محدوده غرب و جنوب غرب ایران استخراج گردید. شاخص¬ گرد و غبار تفاضل نرمال شده (nddi)، شاخص پوشش گیاهی تفاضل نرمال شده اصلاحی (mndvi)، شاخص اختلاف درجه حرارت روشنایی (btd) و شاخص گرد و غبار مادون قرمز حرارتی (tdi) در تصاویر سنجنده مادیس و یک شاخص قطبش مایکروویو (mpi) در شناسایی ابرهای گرد و غبار مورد بررسی قرار گرفته است. شناسایی گرد و غبار در شاخص انعکاسی با استفاده از تفاضل بازتابش سطحی، در شاخص حرارتی بر اساس تفاضل درجه حرارت روشنایی در طول موج¬های معین و در شاخص¬ مایکروویو نیز بر اساس تفاضل درجه حرارت روشنایی در فرکانس¬های مشخص شده در محیط نرم افزارenvi 4.7 و erdas imagine9.1 صورت پذیرفت. نتیجه مقایسه همبستگی بین شاخص¬های به دست آمده از تصاویر نوری در شناسایی گرد و غبار با داده¬های دید افقی حاکی از میزان همبستگی بالا (75درصد) بین داده¬های به دست آمده از شاخصbtd و داده¬های دید افقی می¬باشد. مقایسه نقشه¬های خروجی از شاخص btd با محصول ضخامت نوری از مادیس نیز نتایج به دست آمده را تایید می¬کند. در حالیکه شاخص nddi با داده¬های دید افقی از میزان همبستگی پایین¬تری (17درصد) برخوردار است و همبستگی پایین با محصول ضخامت نوری دارد که نشان دهنده ضعف این شاخص در مقایسه با دیگر شاخص¬ها در بارزسازی گرد و غبار می¬باشد. شاخص mpi نیز تنها در مواردی که منطقه مورد مطالعه پوشیده شده از ابرهایی همراه با گرد و غبار باشد، مفید است. اما قادر به شناسایی گرد و غبار سبک موجود در منطقه نمی¬باشد. با توجه به اینکه همه روش¬ها به استثناء شاخص¬های انعکاسی تقریبا موفقیت بالایی در بارزسازی گردوغبار بر روی خشکی¬ها دارند، اما استفاده از روش¬های مبتنی بر باندهای حرارتی نتایج دقیق¬تر و مفیدتری را در بارزسازی طوفان¬های گرد و غبار در منطقه مورد مطالعه در اختیار ما قرار می¬دهد. در بارزسازی ابرهای گردوغبار بر روی آب¬ها نیز شاخصndvi با 74 درصد همبستگی نسبت به اختلاف درجه حرارت روشنایی باند 31 و 32 سنجنده مادیس با 54 درصد همبستگی با داده¬های ضخامت نوری، شاخص مفیدی در جداسازی گرد و غبار سبک از سنگین در منطقه مورد مطالعه می¬باشد.

تأثیر زیرساخت های ورزشی و ویژگی های دموگرافی بر میزان مشارکت ورزشی شهروندان اهوازی با استفاده مدل های چند سطحی (hlm) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  عبدالحسین ابراهیمی   عبدالرحمن مهدی پور

بدون شک ورزش مهمترین عامل در کسب سلامتی افراد می¬باشد، لذا توجه و بررسی عوامل اثرگذار بر مشارکت ورزشی و اطلاع از مکان¬یابی مناسب اماکن و دسترسی آسان به آنها بسیار حائز اهمیت است. هدف از تحقیق حاضر، تأثیر زیرساخت های ورزشی و ویژگی های دموگرافی بر میزان مشارکت ورزشی شهروندان اهوازی با استفاده از gis و مدل hlm می¬باشد. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی می¬باشد. جامعه ی آماری اول کلیه¬ی سالن های ورزشی چند منظوره، استخرها و زمین های چمن که متعلق به اداره ی ورزش و جوانان شهر اهواز و سایر ادارات دولتی بود که تعداد آن 99n= مورد بوده و جامعه آماری دوم، تمامی افرادی که از این اماکن ورزشی استفاده می نمایند، که 66135 n=نفر بود. نمونه ی آماری جامعه اول با استفاده از روش سرشماری، کل جامعه 99n= به عنوان نمونه آماری جامعه اول در نظر گرفته شد. نمونه آماری جامعه دوم با بهره گیری از جدول مورگان تعداد 384 n= نفر انتخاب شدند. اولین ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بود و در سه بخش ویژگی های دموگرافی افراد، معیارها و استاندارد های اماکن ورزشی و مشارکت ورزشی(87/0= ?) تنظیم گردید. جهت بررسی و تحلیل مکانی و مکان¬یابی بهینه فضاهای ورزشی ، ابزار مورد نیاز جهت گردآوری داده ها در این قسمت استفاده از منابع آماری، کتابخانه ای، نقشه های طرح تفصیلی و نقشه های بازنگری طرح تفصیلی شهر اهواز و دستگاه gps جهت ثبت موقعیت جغرافیایی(طول و عرض جغرافیایی) این اماکن استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی مدل رگرسیونی با ضرایب تصادفی، مدل تحلیل واریانس یک طرفه با اثرات تصادفی و آزمون معنی داری مدل رگرسیون در نرم افزار hlm6 استفاده شد. همچنین اطلاعات بدست آمده از موقعیت جغرافیایی اماکن و سایر کاربری ها، در محیط نرم افزار arc-gis تحلیل و بررسی شد. نتایج نشان داد در سطح خرد مربوط به زیرساخت¬های ورزشی، مولفه¬های اطلاع¬رسانی و سرویس¬دهی، بهداشت و نگهداری، طراحی پارکینگ، زیبایی شناختی، ایمنی، نظارت و کنترل، همجواری و مکان¬یابی و دسترسی به مکان های ورزشی بر مشارکت ورزشی افراد اثرگذار هستند. در مولفه های فردی سطح خرد نیز به ترتیب درآمد افراد و سطح تحصیلات و در سطح کلان استخرها و سالن¬های چند منظوره ورزشی بر مشارکت ورزشی افراد تأثیر بیشتری می¬گذارند. مشخص گردید که سطح خرد بیش تر از سطح کلان بر مشارکت ورزشی افراد اثرگذار است. نتایج نشان داد که توزیع مکانی اماکن ورزشی شهر اهواز نسبت به تعداد جمعیت در سطح مناطق پراکنش مناسبی ندارند. همچنین سرانه ورزشی شهر اهواز (42 سانتیمترمربع) کمتر از سرانه ورزشی استاندارد است. بیشتر اماکن ورزشی شهر اهواز نسبت به کاربری¬های صنعتی، بهداشتی درمانی، رودخانه¬ و شبکه برق فشار قوی دارای مکان گزینی مناسب، نسبت به کاربری¬ مراکز آموزشی دارای موقعیت نسبتاً مناسب و نسبت به پارک¬ها مکان¬گزینی نامناسبی دارند. به طور کلی در سطح کلان با افزایش زیرساخت¬های ورزشی و در سطح خرد با بهبود سطح تحصیلات و درآمد افراد، مشارکت ورزشی آنان نیز افزایش پیدا خواهد کرد.

مکان یابی و توزیع و توسعه بهینه فضای سبز در راستای سلامت شهروندان و مدیریت بحران (زلزله) با استفاده از روش تصمیم گیری چند هدفه وgis (منطقه4 اهواز)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1394
  آمنه شاهدی   کاظم رنگزن

امروزه با توجه به انواع تراکم ها درشهر، استفاده چند منظوره از امکانات، جهت حداکثر بهره برداری و رفع نیازهای جمعیت انبوه شهری، ضروری می نماید. آلودگی های ناشی از مراکز صنعتی و ترافیک در نواحی شهری و قرارگیری اکثر شهرهای ایران بر روی گسل های زمین ساختی مشکلاتی است که گریبانگیر درصد بالایی از شهرهای ایران است. یکی از راه هایی که می تواند این دو مشکل را به عنوان دو هدف، به صورت همزمان در نظر بگیرد، ایجاد فضای سبز با توزیع مناسب در شهر است. که این مهم نیازمند مکان یابی صحیح این مکان و در نظر گرفتن معیارهای متعدد و موثر وشناخت منطقه می باشد.