نام پژوهشگر: محمود مبارکی

بررسی خصوصیات یادگیری و نگرش دانشجویان در آموزش مجازی: مطالعه موردی درس مقدمات روش تحقیق، دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه کردستان در محیط وبلاگ.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  محمود مبارکی   خلیل غلامی

نظام آموزش عالی بزرگترین ومهمترین نهاد تولید دانایی در جامعه است از این رو بسیاری از صاحب نظران و رهبران آموزش عالی معتقدند که تلفیق فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در برنامه درسی و تدریس دانشگاهی می تواند معضلات پیش روی نظام آموزش عالی را رفع کند وفرایند یادهی – یادگیری دانشجویان را ارتقاءبخشد بنابراین استفاده از آموزش مجازی به عنوان آخرین وپیشرفته ترین و مفیدترین ابزار اطلاعاتی وارتباطی در نظام های های آموزشی راه حل خوبی برای رفع مشکلات نظام آموزش عالی وفرایند یاددهی- یادگیری دانشجویان است . از این رودر پژوهش حاضر به بیان ویژگی های یادگیری ونگرش دانشجویان درآموزش مجازی پرداخته ایم بدین منظور ازرویکرد تلفیقی استفاده شد در بخش کمی با استفاده از پرسش نامه استاندارد درپنج مقیاس حمایت استاد، یادگیری فعال واصیل، تعامل ومشارکت، اهمیت شخصی واستقلال دانشجویان در محیط مجازی محاسبه شد.همچنین در بخش کیفی، ازمصاحبه نیمه سازمان یافته ومشاهدات شخص محقق به منظور تعیین نگرش دانشجویان ، روشن شدن چالش ها وموانع پیش روی آنها درمحیط مجازی و موانع سد راه این آموزش در سطح کشور استفاده شد. و از روش دفترچه های یادداشت به منظور تعیین نحوه تعمق دانشجویان بر روی مطالب و محتوای درسی در کلاس مجازی به گردآوری اطلاعات پرداختیم. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مقطع کارشناسی پیوسته رشته علوم تربیتی که درنیمسال دوم89 -88 درس مقدمات روش تحقیق را انتخاب کرده بودند که تعداد آنها 38 نفر می باشد در بخش کمی با استفاده از آزمون های تی تک نمونه ای ، خی دو ، تحلیل واریانس چندراهه به تحلیل اطلاعات پرداختیم که نتایج آزمون تی تک نمونه ای و خی دو نشان داد عملکرد دانشجویان در پنج مقیاس حمایت استاد، یادگیری فعال واصیل و تعامل ومشارکت ، اهمیت شخصی و استقلال دانشجویان در سطح معنی داری بوده به عبارتی عملکرد دانشجویان در این پنج مقیاس در سطح بالا بوده است .همچنین نتایج آزمون تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که در اثرات اصلی متغیر های جنسیت دانشجویان و میزان مهارت آنها در اینترنت با وضعیت یادگیری آنها یا نمره کل اصلاح شده معنی دار نبوده است اما در متغیر پیشینه ای مهارت در کامپیوتر با وضعیت یادگیری دانشجویان این تفاوت معنادار می باشد. به عبارت دیگر دانشجویانی که دارای مهارت بالاتری در کامپیوتر هستند شرایط یادگیری آنها در آموزش مجازی بهتر است. ودر اثرات تابعی تفاوت معناداری میان هیچ یک از این سه متغیر پیشینه ای با همدیگر وجود نداشت. در بخش کیفی پژوهش نیز توسط ابزارهای چون مصاحبه نیمه سازمان یافته و مشاهدات مستقیم شخص محقق و دفتر چه های یادداشت به تحلیل اطلاعات پرداختیم که نتایج بدست آمده از تحلیل مصاحبه ها ومشاهدات شخص محقق نشان داد که آموزش مجازی در بالا بردن سطح نگرش دانشجویان وتغیر این نگرش با وجود داشتن چالش های فنی و تکنولوژیکی و چالش شخصی در میان دانشجویان این کلاس نگرشی مثبت بوده است همچنین نتایج بدست آمده از تحلیل مصاحبه ها نشان داد که دانشجویان چالش ها و موانع پیش روی آموزش مجازی در کشور را شامل موانع فرهنگی، فنی و تکنولوژیکی، موانع مربوط به سرمایه گذاری دولت و مشارکت بخش خصوصی ، موانع انسانی، موانع اقتصادی و موانع راهبردی و استراتژیکی می دانستند. در پایان نتایج حاصل از تحلیل دفترچه های یادداشت نشان داد که نحوه تعمق دانشجویان بر روی محتوا و مطالب در محیط مجازی بیشتر در سطوح اول مدل بوود، والتر وکوگ(1985). بوده است به عبارت دیگر دانشجویان در این محیط کمتر از خود تعمق عالی نشان داده بودند که بر اساس بودندcritical reflector بوده اند و کمتر در سطح non-reflector وreflectoبندی بود وهمکارانش بیشتر در سطح. واژگان کلیدی:آموزش مجازی، محیط های یادگیری ، فرایند یادهی ویادگیری، تعمق. وب 2.00

نقش جنسیت و شخصیت (درون گرا و برون گرا) بر نحوه استفاده از ابزارهای گفتمانی در تعاملات شفاهی و نوشتاری: مطالعه موردی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  محمود مبارکی   فردوس آقاگل زاده

در این پژوهش به اصلی ترین ابزار گفتمان یعنی ابزار انسجام که خود یک مجموعه 18 عضوی است پرداخته شد تا نقش جنسیت و شخصیت در کاربرد ابزارهای انسجام گفتمان از سوی دانش آموزان در تعاملات شفاهی و نوشتاری مورد مطالعه قرار گیرد. تحقیق از نوع کاربردی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوم دبستان منطقه 6 آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1394-1393 شهر تهران بودند. حجم نمونه آماری به تعداد 100 نفر بود که به دلیل وجود متغیر جنسیت و شخصیت به چهار گروه 25 نفری تقسیم شدند. به منظور جمع آوری داده ها و بررسی چگونگی به کارگیری ابزار انسجام در گفتار، از دانش آموزان خواسته شد داستانی مرتبط به نگاره های ارایه شده، به صورت پیوسته تعریف کنند، سپس صدای دانش آموزان ضبط شد، همچنین به منظور جمع آوری داده ها و بررسی چگونگی به کارگیری ابزار انسجام در نوشتار، به دانش آموزان همان نگاره ها، نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا درباره تصاویر یک داستان بنویسند. پس از آن نوشته ها و صداها مورد بررسی قرار گرفت تا ابزارهای انسجام به کار رفته در نوشتار و گفتار دانش آموزان استخراج گردد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ویلکاکسون و من ویتنیu به فراخور استفاده شده است. یکی از اهداف این رساله رسیدن به این نکته بود که حکم کلی و دوقطبی در خصوص نقش جنسیت و شخصیت در رابطه با مطالعات مرتبط با گفتار یا نوشتار به خصوص کاربرد ابزار گفتمانی نادرست می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش موید این ادعا می باشد. لذا این پژوهش نتیجه گیری های کلی در پژوهشهای پژوهشگرانی مانند کتل و یا هال که معتقد بودند درون گراها از عملکرد تحصیلی بالاتر برخوردارند تا برون گراها را مورد تردید قرار می دهد. همچنین این پژوهش نتیجه گیری های کلی در پژوهشهایی همچون پژوهش پرموزیک و فورنهام که معتقد بودند دانش آموزان برون گرا نسبت به درون گراها در فعالیتهای درسی و کلاسی موفق تر عمل می کنند، را با چالش مواجه می کند.