نام پژوهشگر: لیلا سیمرغ

بررسی اثرات کوتاه مدت ویبراسیون سراسری بر پاسخ نوروماسکولار در زنان جوان سالم و زنان یائسه.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  لیلا سیمرغ   گیتی ترکمان

زمینه و هدف: ویبراسیون یک تکنیک تمرینی برای سیستم نوروماسکولار است. زنان به خاطر محتویات عضلانی کمتر از مردان و نیز از دست رفتن پر شتاب آن در حول و حوش یائسگی، در معرض خطر ابتلا به سارکوپنیا و از دست رفتن سریعتر استقلال و کیفیت زندگی هستند. پس، زنان باید اولین جامعه هدف برای مطالعات مربوط به بهبود سیستم نروماسکولار در نظر گرفته شوند. بنابراین، هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه پاسخ نوروماسکولار زنان یائسه و زنان جوان به 12 جلسه تمرین wbv بود. مواد و روشها: دوازده زن سالم و 13 زن یائسه غیر ورزشکار طی مطالعه ای نیمه تجربی به گروههای تمرین پلاسبو و wbv (ویبره عمودی، فرکانس hz30 و دامنه قله به قله mm3) وارد شدند. پروتکل تمرین در همه گروهها مشابه و شامل سمی اسکوات استاتیک (با 30 درجه فلکسیون زانو) بر روی صفحه ویبره بود به استثنای این که در گروه پلاسبو، دستگاه خاموش و در گروه wbv روشن بود. قبل و بعد از 12 جلسه تمرین با رژیم 3 بار در هفته، حداکثر قدرت ایزومتریک ارادی، پارامترهای rms و فرکانس میانه عضلات حین mvic اخذ گردید. یافته ها: قبل از شروع تمرینات به طور کلی در تمام عضلات، تمام پارامترهای مورد بررسی در زنان یائسه کمتر از زنان جوان بود اما این تفاوت تنها در rms عضله گاستروکنمیوس، فرکانس میانه عضلات ارکتور اسپاین و رکتوس فموریس و mvic عضله گلوتئوس ماگزیموس معنی دار بود. بعد از انجام تمرینات، wbv به طور کلی در مقایسه با تمرین پلاسبو، rms و قدرت عضله گلوتئوس ماگزیموس و قدرت عضله رکتوس فموریس را افزایش داد. اما با تفکیک گروهها روند افزایشی در rms و قدرت اکثر عضلات بعد wbv نسبت به تمرین پلاسبو و در هردو رده سنی جوان و یائسه مشاهده گردید که این افزایش تنها در rms عضله تیبیالیس قدامی زنان جوان به سطح معنی دار رسید. فرکانس میانه اکثر عضلات بعد تمرین wbv نسبت به پلاسبو در زنان جوان روند کاهشی و در زنان یائسه روند افزایشی داشت اما در هیچ عضله ای به سطح معنی دار نرسید. اثر سن نیز به طور کلی و صرفنظر از نوع تمرین نشان داد که مقدار افزایش rms عضلات زنان جوان در اثر تمرین بیش از زنان یائسه است. با تفکیک گروهها مشخص گردید که در تمرین wbv، افزایش rms جز در عضله گلوتئوس ماگزیموس که در زنان جوان به طور قابل توجهی بیش از زنان یائسه بوده است؛ در باقی عضلات افزایش در زنان یائسه تقریبا همپای افزایش در زنان جوان بوده است اما به عکس آن، افزایش قدرت در زنان یائسه بیش از زنان جوان بود که البته این تفاوتها در هیچ یک از عضلات به سطح معنی دار نرسید. در تمرین wbv، فرکانس میانه در اکثر عضلات زنان یائسه بیش از زنان جوان بود اما این تفاوت تنها در دو عضله گلوتئوس ماگزیموس و گاستروکنمیوس به سطح معنی دار رسید. تنها نکته قابل توجه دیگر، تأثیر پذیری بیشتر زنان یائسه نسبت به زنان جوان از تمرین پلاسبو در rms عضلات بود. نتیجه گیری: روند افزایش rms و قدرت عضلات در هر دو رده سنی بعد از wbv هرچند در همه عضلات به سطح معنی دار نرسید که ممکن است ناشی از مدت کوتاه تمرین باشد؛ حاکی از تأثیر مثبت wbv می باشد. اما با توجه به روند متفاوت فرکانس میانه اکثر عضلات بعد از wbv بین زنان جوان و زنان یائسه، به نظر می رسد استراتژی به کارگیری واحدهای حرکتی برای پاسخ به ویبره در اثر سن متفاوت بوده باشد.