نام پژوهشگر: ندا نظربلند

بررسی عملکرد حافظه کاری و میزان برانگیختگی ناحیه ای مغز با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  ندا نظربلند   پرویز آزادفلاح

هدف از مطالعه حاضر، بررسی عملکرد حافظه کاری و میزان برانگیختگی ناحیه ای مغز، با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی بود. به این منظور، ابتدا 793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله، مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمراتشان در کرانهای بالایی و پایینی ابعاد برون گردی و نوروزگرایی، به چهار گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد)، رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/برون گرد)،رگه زودانگیختگی بالا (نوروز گرا/برون گرد)، رگه زودانگیختگی پایین (پایدار هیجانی/درون گرد) اختصاص یافتند. همگی آزمودنی ها راست برتر (دست و پا) بودند در مرحله بعدی، این چهار گروه تکالیف حافظه کاری 1-back و pasat و فراخنای ارقام (مستقیم و معکوس) را اجرا نمودند. نمرات نهایی آنها در این تکالیف به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری ثبت شد. ترتیب ارائه تکالیف، از قبل به صورت متوازن شده متقابل طراحی گردیده، به طور تصادفی به هر آزمودنی اختصاص یافت. قبل از ارائه تکلیف 1-back، با کارگذاشتن الکترودهای انسفالوگرام در 19 پایگاه پوست سر، فعالیت آلفای قشریeeg آزمودنیها به مدت 60 ثانیه در حالت استراحت و با چشم باز ثبت گردید. آنگاه در حین اجرای تکلیف نیز، این فعالیت به مدت 180 ثانیه ثبت شد. آزمون t برای گروههای مستقل، جهت مقایسه نمرات آزمودنی های گروه های اضطراب بالا و پایین و گروه های زودانگیختگی بالا و پایین به کار گرفته شد. نتایج این آزمون ها نشان داد که گروه اضطراب پایین در مقایسه با گروه اضطراب بالا، در تکالیف 1-back و فراخنای ارقام معکوس (که شاخص عملکرد سیستم اجرایی مرکزی حافظه کاری هستند) عملکرد بهتری داشتند؛ در حالی که عملکرد این دو گروه در تکالیف pasat و فراخنای ارقام مستقیم (که شاخص مدار آوایی و حافظه کاری کلامی هستند) تفاوت معنی داری نداشت. این در حالی بود که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، میزان برانگیختگی قشری پیشانی راست وچپ بیشتری را در حین تکلیف تجربه می نمودند. بدین معنی که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، علیرغم به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، نتوانستند عملکرد مطلوب خود را در تکلیف حفظ نمایند. نتایج عملکرد آزمودنی های گروه زودانگیختگی بالا و پایین حاکی از آن بود که این دو گروه در چگونگی عملکرد حافظه کاری تفاوت معناداری نداشتند. با این وجود، بیشتر بودن میزان پاسخهای نادرست گروه زودانگیختگی پایین، و زمان پاسخگویی کمتر آنها، حاکی از پاسخگویی پرشتاب و بدون پشتوانه تفکری در آنها بود. مقایسه میزان برانگیختگی قشری در گروه های زودانگیختگی بالا و پایین، نشان داد که گروه زودانگیختگی بالا در هنگام فعالیت حافظه کاری برانگیختگی قشری پیشانی بیشتری را در قشر پیشانی چپ تجربه می نمایند. در مجموع، این یافته ها حاکی از آن است که فرایندهای شناختی، زیستی/عصبی و ابعاد هیجانی شخصیت با هم تعامل متقابلی دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت ابعاد این تعامل، می تواند گام موثری در راستای طرح ریزی زمینه های پیشگیری، درمان و راهبردهای آموزشی باشد.

بررسی عملکرد حافظه کاری و برانگیختگی ناحیه ای مغز با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  ندا نظربلند   پرویز آزادفلاح

هدف از مطالعه حاضر، بررسی عملکرد حافظه کاری و میزان برانگیختگی ناحیه ای مغز، با توجه به ابعاد شخصیتی اضطراب و زودانگیختگی بود. به این منظور، ابتدا 793 دختر دانشجوی 18 تا 28 ساله، مقیاس شخصیتی آیزنک و مقیاس بازداری/ روی آوری کارور و وایت را تکمیل نمودند و با توجه به نمراتشان در کرانهای بالایی و پایینی ابعاد برون گردی و نوروزگرایی، به چهار گروه 15 نفره رگه اضطراب بالا (نوروز گرا/درون گرد)، رگه اضطراب پایین (پایدار هیجانی/برون گرد)،رگه زودانگیختگی بالا (نوروز گرا/برون گرد)، رگه زودانگیختگی پایین (پایدار هیجانی/درون گرد) اختصاص یافتند. همگی آزمودنی ها راست برتر (دست و پا) بودند در مرحله بعدی، این چهار گروه تکالیف حافظه کاری 1-back و pasat و فراخنای ارقام (مستقیم و معکوس) را اجرا نمودند. نمرات نهایی آنها در این تکالیف به عنوان شاخص عملکرد حافظه کاری ثبت شد. ترتیب ارایه تکالیف، از قبل به صورت متوازن شده متقابل طراحی گردیده، به طور تصادفی به هر آزمودنی اختصاص یافت. قبل از ارایه تکلیف 1-back، با کارگذاشتن الکترودهای انسفالوگرام در 19 پایگاه پوست سر، فعالیت آلفای قشریeeg آزمودنیها به مدت 60 ثانیه در حالت استراحت و با چشم باز ثبت گردید. آنگاه در حین اجرای تکلیف نیز، این فعالیت به مدت 180 ثانیه ثبت شد. آزمون t برای گروههای مستقل، جهت مقایسه نمرات آزمودنی های گروه های اضطراب بالا و پایین و گروه های زودانگیختگی بالا و پایین به کار گرفته شد. نتایج این آزمون ها نشان داد که گروه اضطراب پایین در مقایسه با گروه اضطراب بالا، در تکالیف 1-back و فراخنای ارقام معکوس (که شاخص عملکرد سیستم اجرایی مرکزی حافظه کاری هستند) عملکرد بهتری داشتند؛ در حالی که عملکرد این دو گروه در تکالیف pasat و فراخنای ارقام مستقیم (که شاخص مدار آوایی و حافظه کاری کلامی هستند) تفاوت معنی داری نداشت. این در حالی بود که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، میزان برانگیختگی قشری پیشانی راست وچپ بیشتری را در حین تکلیف تجربه می نمودند. بدین معنی که آزمودنی های رگه اضطراب بالا، علیرغم به کارگیری تلاش مغزی بیشتر، نتوانستند عملکرد مطلوب خود را در تکلیف حفظ نمایند. نتایج عملکرد آزمودنی های گروه زودانگیختگی بالا و پایین حاکی از آن بود که این دو گروه در چگونگی عملکرد حافظه کاری تفاوت معناداری نداشتند. با این وجود، بیشتر بودن میزان پاسخهای نادرست گروه زودانگیختگی پایین، و زمان پاسخگویی کمتر آنها، حاکی از پاسخگویی پرشتاب و بدون پشتوانه تفکری در آنها بود. مقایسه میزان برانگیختگی قشری در گروه های زودانگیختگی بالا و پایین، نشان داد که گروه زودانگیختگی بالا در هنگام فعالیت حافظه کاری برانگیختگی قشری پیشانی بیشتری را در قشر پیشانی چپ تجربه می نمایند. در مجموع، این یافته ها حاکی از آن است که فرایندهای شناختی، زیستی/عصبی و ابعاد هیجانی شخصیت با هم تعامل متقابلی دارند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که شناخت ابعاد این تعامل، می تواند گام موثری در راستای طرح ریزی زمینه های پیشگیری، درمان و راهبردهای آموزشی باشد.