نام پژوهشگر: هومن اسحق هارونی

بررسی اثر تزریق درون هیپوکامپیl-name بر حافظه احترازی غیر فعال در موش های صحرایی استرس دیده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1390
  زهرا مویدفرد   هومن اسحق هارونی

چکیده نام خانوادگی: موید فرد نام: زهرا عنوان پایان نامه: بررسی اثر تزریق درون هیپوکامپی (l-name) بر حافظه احترازی غیرفعال در موش های صحرایی استرس دیده استاد راهنما اول: دکتر احمد علی معاضدی استاد راهنما دوم: دکتر هومن اسحق هارونی استاد مشاور: دکتر غلامعلی پرهام درجه تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: فیزیولوژی گرایش: جانوری محل تحصیل (دانشگاه): شهید چمران اهـواز دانشکده: علوم گروه: زیست شناسی تاریخ فارغ التحصیلی: تیر ماه 1390 تعداد صفحه: 90 کلید واژه ها: l-name، ال-آرژینین، حافظه، یادگیری احترازی غیر فعال، استرس محدود کننده نیتریک اکساید یکی از میانجی های مهم عصبی در ناحیه هیپوکامپ است که به صورت پیامبر برگشتی در روندهای شکل پذیری سیناپسی و در نتیجه یادگیری و حافظه دخیل می باشد. از آنجایی که نیتریک اکساید در بسیاری از روندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی مغز از جمله پاسخ هیپوکامپ به استرس دخیل است. در این مطالعه، نقش نیتریک اکساید با استفاده از l-name (مهار کننده ساخته شدن نیتریک اکساید) بر حافظه احترازی غیر فعال موشهای استرس دیده مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، ناحیه ca1 هیپوکامپ موش های صحرایی (25± 225گرم) به صورت دو طرفه کانول گذاری شد. بعد از یک هفته استراحت، مقادیر ال-آرژنین (15، 30 و 60 میکروگرم در هر نیم میکرولیتر حلال40 دقیقه و مقادیرl-name (20، 40 و80 میکروگرم در هر نیم میکرولیتر حلال)30دقیقه قبل از اعمال استرس به درون ناحیه ca1 بصورت دوطرفه تزریق شد. سپس موش ها 7روز و هر روز به مدت 2ساعت در معرض استرس محدودکننده قرار گرفتند. روز بعد از پایان دوره استرس در دستگاه احترازی غیر فعال آموزش داده شده و 24 ساعت بعد تست به یاد آوری انجام گرفته و مدت زمان تأخیر در ورود به اتاق تاریک و حضور در اتاق تاریک بعنوان معیار حافظه ی بلند مدت ثبت گردید. یافته های ما نشان داد که تاخیر زمانی ورو به اتاق تاریک در موش های در معرض استرس محدود کننده در مقایسه با گروه دریافت کننده سالین به طور معنی داری افزایش یافته است. l-name80 میکروگرم باعث کاهش زمان سپری شده در اتاق تاریک و افزایش تاخیر زمانی ورود به اتاق تاریک می شود. ال-آرژنین (15و30 میکروگرم) نیز موجب کاهش زمان سپری شده در اتاق تاریک و افزایش تاخیر زمانی ورود به اتاق تاریک می شود. این نتایج پیشنهاد می کنند از آنجایی که مهار یا تولید نیتریک اکساید منجر به بهبود حافظه در موش های استرس دیده شده است، پس می توان این احتمال را داد که تغییر تولید نیتریک اکساید در روندهای حافظه و یادگیری و اثرات استرس براین روندها دخیل می باشد.

اثر تجویز روی و تداخل اثر آن با دگزامتازون برمیزان اضطراب و افسردگی در موشهای صحرایی نر بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  پریسا نوابی   هومن اسحق هارونی

دگزامتازون به عنوان یک گلوکوکورتیکوئید سنتتیک دارای اثرات احتمالی در اضطراب و افسردگی است، زیرا تأثیرمستقیمی بر محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال دارد. از سوی دیگر فلزات کمیاب از قبیل روی برای رشد و عملکرد مغز ضروری اند و برخی از مطالعات ارتباط بین کمــبود روی و اضطراب و افسردگی بالینی را پیشنهاد کرده اند. بنابراین در مطالعه حاضر اثر روی و دگزامتازون و نیز تداخل اثر آنها بر میزان اضطراب و افسردگی در موش های صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 140سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستاردر محدوده وزنی 20±200 گرم در گروههای بدون دریافت دارو، دریافت کننده سالین، دریافت کننده مقادیر مختلف دگزامتازون سدیم-فسفات ( mg/kg 30و 20 ، 10 ، 5 ، 1 ،5/0)، کلریــد روی (mg/kg 10و 5 ،5/2 ،25/1) و دریافـت کننده توأم کلرید روی و دگزامتازون تقسیم شدند. دگزامتازون به صورت زیر پوستی و کلرید روی به صورت درون صفاقی به ترتیب 40 و30دقیقه قبل از ارزیابی حیوانات در ماز بعلاوه مرتفع تجویز شدند. معیارهای سنجش اضطراب شامل درصد زمان سپری شده در بازوی باز(oat%)، درصد تعداد ورود به بازوی باز(oae%) و تعداد کل ورود در بازوهای بازو بسته به عنوان شاخص فعالیت حرکتی در نظر گرفته شد. 24ساعت بعداز تست اضطراب و نیم ساعت قبل از تست افسردگی در استوانه پلکسی گلاس، کلرید روی برای بار دوم تزریق شد. زمان بی تحرکی کل و تأخیر در توقف اولیه برای سنجش افسردگی ثبت گردید. یافته های این مطالعه نشان داد که مقادیر پایین دگزامتازون باعث افزایش اضطراب و افسردگی و مقادیر بالای آن باعث کاهش اضطراب و افسردگی شد و کلرید روی نیز به صورت وابسته به مقدار باعث کاهش اضطراب و افسردگی شد. همچنین مقدار موثر کلرید روی (بر خلاف مقدار غیر موثر) توانست اثرات افسردگی و اضطراب زایی دگزامتازون را کاهش دهد و از سوی دیگر مقادیر غیر موثر هر دو دارو در گروه توأم دریافت کننده دگزامتازون و کلرید روی، اثرات ضد افسردگی در آزمون شنای اجباری دارد. در نتیجه مطالعه حاضر پیشنهاد می کند دگزامتازون و کلرید روی در مدولاسیون رفتارهای شبه اضطرابی و شبه افسردگی نقش داشته و اثرات یکدیگر را بسته به مقدار تقویت یا تضعیف می نمایند.

:مطالعه اثر رژیم غذایی حاوی روغن بادام بر یادگیری فضایی در موش های صحرایی نر جوان و پیر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1390
  بیتا سلامت   هومن اسحق هارونی

روغن بادام یکی از روغن های گیاهی است که از گذشته در طب سنتی کاربرد داشته است. میزان زیادی از اسیدهای چرب غیر اشباع و ترکیبات آنتی اکسیدان دراینروغن وجود دارد. اسیدهای چرب برای سلامتی بسیار مهم هستند و کمبود آنها در مغز ممکن است سبب بروز ناراحتی هایی نظیر افسردگی و فراموشی گردد. در این پژوهش اثر رژیم غذایی حاوی روغن بادام بر یادگیری فضایی بررسی گردید. برای این منظور دو گروه از موش های صحرایی جوان(2ماهه) و پیر(12ماهه) انتخاب شدند و سپس هر کدام به 5گروه تقسیم شدند. گروه اول رژیم غذایی معمولی و چهار گروه دیگر به ترتیب یک، دو، سه و چهار هفته رژیم غذایی حاوی ده درصد روغن بادام را دریافت کردند. سپس برای یادگیری فضایی در ماز شعاعی 8 بازویی آموزش دیدند.موش های صحرایی برای مدت 7روز، هر روز 2بار(به فاصله 2ساعت) آموزش دیدند. موش ها در دو روز اول با دستگاه آشنا شده و در 5 روز باقیمانده باید یاد می گرفتند که غذاهای موجود در بازوهای هدف را پیدا کنند. سقف زمانی برای هر مرحله 5 دقیقه بود.تعداد ورود به بازوهای غذاگذاری نشده (به عنوان خطای حافظه مرجع)، تعداد ورود دوباره به بازوهای طعمه گذاری شده (به عنوان خطای حافظه کارکردی)، تاخیر زمانی پیدا کردن 4تکه غذا در چهار بازو و تعداد پاسخ های صحیح در هر روز ثبت شد.نتایج حاصل نشان می دهد در موش های جوان تغذیه شده با روغن بادام خطای حافظه کارکردی و مرجع و همچنین تاخیر زمانی پیدا کردن چهار تکه غذا در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشته است.از طرف دیگر موش های پیر تغذیه شده با روغن بادام خطای حافظه کارکردی و مرجع و همچنین تاخیر زمانی پیدا کردن چهار تکه غذا در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشته است و تعداد پاسخ های صحیح افزایش داشته است. . نتایج حاصل از تست به یادآوری نشان دهنده بهبود نسبی در حافظه بلند مدت در موش های جوان و پیر دریا فت کننده رژیم است.نتایج این پژوهش نشان می دهد مصرف رژیم حاوی ده درصد روغن بادام توانسته سبب بهبود یادگیری فضایی وحافظه در دستگاه ماز شعاعی 8بازویی، در هر دو گروه موش های صحرایی نر پیر و جوان گردد.

بررسی اثر مهار نیتریک اکساید بر میزان مونو آمین های هیپوکامپی و مقایسه آن با شرایط استرس در موش های صحرایی نر بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  هنا مولاهویزه   حسین نجف زاده ورزی

مقدمه: نیتریک اکساید یک تعدیل کننده عصبی است که در تنظیم میزان نوروترانسمیتر ها از جمله مونوآمین ها نقش دارد. از طرفی مطالعات زیادی نشان دهنده نقش این مولکول در فرایند استرس می باشند. در مطالعه حاضر نقش احتمالی مهار تولید نیتریک اکساید بر روی میزان مونوآمین ها در شرایط استرس و بدون استرس بررسی شد. مواد و روش ها: بدین منظور50 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی 50±250 گرم در گروه های 1- استرس دیده شامل بدون دریافت دارو، دریافت کننده سالین و دریافت کننده مقادیر مختلف l-name ( mg/kg20،40،80) و 2-گروه های بدون استرس شامل بدون دریافت دارو، دریافت کننده سالین و دریافت کننده مقادیر مختلف l-name ( mg/kg20،40،80) تقسیم شدند. در گروه های استرس دیده موش ها به مدت یک ساعت در معرض استرس محدود کننده قرار گرفتند. سپس داروها به صورت درون صفاقی تزریق شدند و سی دقیقه پس از تزریق، موش ها آسان کشی شدند، مغز آن ها خارج و قسمت هیپوکامپ جدا گردید، سپس هموژنایز و سانتریفوژ شد و میزان سروتونین، دوپامین، متانفرین و نورمتانفرین در مایع رویی با استفاده از کیت های تجاری و به روش elisa اندازه گیری گردید. نتایج: نتایج نشان داد که l-name در شرایط بدون استرس، اثرمعنی داری بر روی میزان سروتونین نداشت، در حالیکه باعث کاهش میزان دوپامین و متانفرین شد و در عین حال میزان نورمتانفرین هیپو کامپ را افزایش داد. در مقابل l-name در شرایط استرس، میزان سروتونین و نورمتانفرین را به طور معنی داری کاهش داد اما باعث افزایش میزان دوپامین و متانفرین در هیپوکامپ گردید. نتیجه گیری: از آنجا که مهار تولید نیتریک اکساید در حضور و عدم حضور استرس، پاسخ های متفاوتی را ایجاد کرده است احتمالا این ماده می تواند به عنوان یک میانجی کننده اثرات استرس، در تغییر میزان مونوآمین ها نقش دو گانه داشته باشد.

مقایسه اثر نانو ذره اکسید روی با اکسید روی توده ای درحضور و غیاب فعالیت گیرنده های اوپیوئیدی بر رفتارهای اضطرابی در موش صحرایی نر بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  مژگان ترابی   مهناز کسمتی

مطالعات نشان می دهند که یون روی می تواند در فتار های مرتبط با اضطراب دخیل باشند. از طرفی بین میزان یون روی و عملکرد سیستم اوپیوئیدی نیز ارتباط متقابل وجود دارد. با توجه به معرفی نانو داروها به عنوان داروهای جدید و موثر در پزشکی، هدف پژوهش حاضر مقایسه اثر اکسید روی معمولی و نانو اکسید روی به عنوان مکمل جدید حاوی یون روی در حضور و غیاب فعالیت گیرنده های اوپیوئیدی بر رفتار های اضطرابی در موش های نربالغ نژاد ویستار می باشد. در این پژوهش حیوانات به دوشکل محیطی (درون صفاقی) و مرکزی(درون هیپوکامپی ، ناحیه ca1) دارو دریافت کردند. جهت ارزیابی رفتار اضطرابی نیز از مدل ماز به علاوه مرتفع استفاده گردید. گروه های مجزا مقادیر مختلف اکسیدروی معمولی( mg/kg20و 5،10)، نانو اکسیدروی ( mg/kg20و5،10)، مورفینmg/kg 6 و نالوکسان mg/kg 1 (درون صفاقی) و نالوکسان µg/rat 1را (درون ca1) دریافت کردند. در ادامه مورفین و نالوکسان(محیطی و یا مرکزی) در کنار مقادیر موثر اکسید روی معمولی (mg/kg 10) و نانو اکسیدروی (mg/kg 5) بر اضطراب تزریق شدند. 30 دقیقه پس از تزریق دوم آزمون رفتاری از حیوانات به عمل آمد. جهت بررسی خواص فیزیکوشیمیایی اکسیدروی در بدن تصویر برداری میکروسکوپ الکترونی، جذب اتمی و ph سرم و حامل دارو ها نیز ارزیابی شد. نتایج نشان دادند که اکسید روی معمولی mg/kg 10 و 20 و نانو اکسید روی mg/kg 5 به یک میزان سبب کاهش اضطراب گردیدند که بین اثر ضد اضطرابی مشاهده شده از این ترکیبات و میزان یون روی آزاد شده از آن ها وابستگی قابل توجهی وجود داشت. افزایش مقدار نانو ذرات اکسیدروی نتوانست سبب تجمع پذیری آن ها در بدن بر خلاف نتایج مشاهده شده از سوسپانسیون نانو ذره گردد. اکسید و نانو اکسید روی هر دو به یک میزان سبب افزایش ph بدن و حفظ آن با گذشت زمان گردیدند که این افزایش، تداخلی با اثر ضد اضطرابی این ترکیبات نداشت. مهار گیرنده های اوپیوئیدی با تزریق محیطی نالوکسان نتوانست اثر ضد اضطرابی اکسید روی معمولی و نانو اکسید روی را کاهش دهد، در حالی که کاربرد مورفین در کنار اکسید و نانواکسیدروی به شکل قابل توجهی سبب تقویت اثر ضد اضطرابی این ترکیبات گردید. نالوکسان به شکل مرکزی نیز سبب کاهش اثر ضد اضطرابی اکسید و نانو اکسید روی گردید. بر اساس یافته های حاصل از این تحقیق، نانو اکسید روی به شکل قابل توجهی موثرتر از اکسید روی معمولی اثر ضد اضطرابی نشان داد و مدت دوام این ذرات در بدن نیز بیشتر از ترکیب معمولی آن بودو به نظر می رسد که گیرنده های اوپیوئیدی به طور مستقیم یا غیر مستقیم واسطه اثر ضد اضطرابی اکسید و نانو اکسید روی باشند.

بررسی تداخل اثر کلرید روی و سیستم آندروژنی بر میزان اضطراب در موشهای صحرایی نر بالغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1392
  نگار کایدی بختیاری   احمد علی معاضدی

مطالعات نشان می دهند که یون روی می تواند در رفتار های مرتبط با اضطراب دخیل باشند. از طرفی بین میزان تستوسترون و رفتارهای اضطرابی نیز ارتباط متقابل وجود دارد. با توجه به ارتباط یون روی با سیستم آندروژنی، هدف پژوهش حاضر بررسی تداخل اثر کلرید روی و سیستم آندروژنی بر رفتار های اضطرابی در موش های نربالغ نژاد ویستار می باشد. جهت ارزیابی رفتار اضطرابی نیز از مدل ماز به علاوه مرتفع استفاده گردید. گروه های گنادکتومی شده مقادیر مختلف کلراید روی ( mg/kg10و7.5و5) بصورت داخل صفاقی و تستوسترون ( mg/kg1) را بصورت زیر پوستی دریافت کردند. در ادامه تستوسترون (زیر پوستی) در کنار مقدار غیر موثر کلراید روی (mg/kg 5) بر اضطراب تزریق شدند. 30 دقیقه پس از تزریق دوم آزمون رفتاری از حیوانات به عمل آمد. جهت بررسی اثر گنادکتومی، میزان تستوسترون و روی سرم نیز ارزیابی شد. نتایج نشان دادند که کلراید روی به میزان mg/kg;ip)5،7.5،10) سبب افزایش اضطراب در موشهای گنادکتومی شدند. میزان تستوسترون سرم در گروه گنادکتومی شده نسبت به شاهد گنادکتومی بصورت معنی داری کاهش یافت در حالیکه میزان روی پلاسما در موشهای گنادکتومی نسبت به گروه شاهد تفاوت معنی داری نداشت. مهار گیرنده های آندروژنی با تزریق فلوتاماید (mg/kg 5) بصورت زیر پوستی به موش های سالم سبب افزایش اضطراب گردید. تزریق روی در کنار فلوتاماید به شکل قابل توجهی سبب تقویت اثر اضطراب زایی این ترکیبات گردید.

اثر کلراید روی بر اضطراب در موش های سوری تخمدان برداشته شده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1394
  سید مهدی موسوی   هومن اسحق هارونی

مطالعات نشان می دهد که روی می تواند در رفتارهای مرتبط با اضطراب دخیل باشد. اضطراب در خانم ها نسبت به مردان به علت نوسانات هورمون های تخمدانی بیشتر است و از طرف دیگر بین روی و هورمون های تخمدانی رابطه وجود دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثر کلراید روی بر اضطراب در موش های سوری تخمدان برداری شده است. در این پژوهش حیوانات اواریکتومی در سه گروه یک، دو و سه ماه پس از اواریکتومی و سه گروه سالم و سه گروه شاهد در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند. برای هرماه گروه های دریافت کننده به صورت تزریق درون صفاقی سه مقدار مختلف کلراید روی mg/kg 5، 10 و 15 به صورت مجزا و گروه دریافت کننده حلال سالین وجود داشت. موش ها سی دقیقه پس از تزریق کلراید روی یا حلال سالین با استفاده از ماز بعلاوه مرتفع آزمون اضطراب از آن ها بعمل آمد. نتایج نشان دادند که در سه دوز مختلف به صورت مجزا به موش های سالم نه تنها باعث کاهش اضطراب نشد بلکه افزایش خفیفی در اضطراب داشت که به سطح معنی داری نرسید و با دوز mg/kg15 این افزایش اضطراب بیشتر بود. فاکتور اواریکتومی در ماه اول و دوم پس از اواریکتومی باعث تغییرات معنی داری در اضطراب نمی شود و در ماه سوم افزایش اضطراب و رسیدن به سطح معنی داری مشاهده شد. تزریق کلراید روی در گروه های یک و دو ماه پس از اواریکتومی باعث کاهش اضطراب می شد و در ماه دوم گروه دریافت کننده دوز mg/kg 15 دارای اختلاف معنی دار با گروه اواریکتومی دریافت کننده حلال سالین بود که موید نقش ضد اضطرابی کلراید روی می باشد. نتیجه: روی در کاهش اضطراب در موش های اواریکتومی نقش موثری دارد و این نقش در دو ماه اول قابل توجه بود ولی در ماه سوم از نقش آن کاسته شد پس تزریق روی در اواریکتومی و نقش درمانی آن وابسته به غلظت و زمان بعد از اواریکتومی است

بررسی تداخل اثر سیستمهای نیتریک اکساید و کولینرژیک هیپوکامپی با عملکرد تستوسترون در یادگیری شرطی احترازی غیر فعال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1387
  هومن اسحق هارونی   حوری سپهری

چکیده ندارد.