نام پژوهشگر: حسن خوش قلب

تأثیر کاربرد نیتروژن و بُر، بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه خربزه تلخ در شرایط آب و هوایی شاهرود
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1393
  علی حسن زاده   مصطفی حیدری

به منظور مطالعه اثر کوددهی نیتروژن (از منبع اوره) و محلول پاشی عنصر بور (از منبع بوریک اسید) بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه خربزه تلخ، آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در تابستان سال 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل سه سطح نیتروژن: 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار به عنوان عامل اول و چهار سطح بور (0، 1، 2 و 3 در هزار) به عنوان عامل دوم لحاظ شد. نتایج نشان داد تیمار 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن موجب بهبود رشد رویشی و زایشی گیاه نسبت به تیمار 75 کیلوگرم شد. تیمار 150 کیلوگرم در هکتار منجر به افزایش معنی دار گل دهی، تعداد بذر، رشد ساقه ها، وزن خشک و عملکرد، کلروفیل برگ، آنزیم نیترات ردوکتاز و عناصر نیتروژن، پتاسیم و فسفر در گیاه کارلا شد. اما با افزایش نیتروژن به میزان 225 کیلوگرم در اکثر ویژگی های مورد بررسی، تفاوت معنی داری نسبت به تیمار 150 کیلوگرم مشاهده نشد و یا حتی اثرات منفی داشت. نتایج حاصله نشان داد محلول پاشی اسیدبوریک نیز تاثیر معنی داری بر اکثر ویژگی های مورد مطالعه داشت و به خصوص تیمار دو در هزار موجب بهبود ویژگی های رویشی و زایشی گیاهان نسبت به تیمارهای دیگر شد، اما با افزایش غلظت محلولپاشی به میزان سه در هزار باعث اثرات منفی شد که احتمالا به دلیل اثر سمیت بور بود. همچنین مشخص شد اثر متقابل سطح دوم نیتروژن و سطح سوم بور (دو در هزار) بیشترین اثر را در وزن هزار دانه، طول ساقه های فرعی، عملکرد، نیترات برگ و فسفر میوه دارد.

بررسی اثر نوع پایه و روش پیوند بر موفقیت پیوند و استقرار و بقاء تاک در انگور رقم سفید بی دانه (vitis vinifera cv. sefid bidaneh)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد عیدی   حجت الله بداقی

این پژوهش به منظور بررسی اثر پایه و روش پیوند بر درصد موفقیت پیوند، استقرار و بقاء تاک در انگور رقم سفید بی دانه طی سه مرحله مجزا به انجام رسید که این مراحل به شرح ذیل است: پیوند رومیزی: در قالب فاکتوریل با طرح کاملاً تصادفی اجرا شد. فاکتور اول نوع پایه (صاحبی، سبز انگور قوچان، خلیلی دیوانه و سفید بی دانه (پایه خودش))، فاکتور دوم نوع قلمه (ساده و پاشنه دار). نتایج نشان داد اثر پایه روی درصد موفقیت پیوند و میانگین درصد کالوس در محل پیوند به ترتیب در سطح احتمال پنج و یک درصد معنی دار شد. پایه های سفید بی دانه، سبز انگور قوچان، خلیلی دیوانه و صاحبی به¬ترتیب بیشترین و کمترین درصد را در صفات اندازه گیری شده داشتنند، اثر نوع قلمه روی درصد موفقیت پیوند و میانگین درصد کالوس در محل پیوند در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد بطوری که قلمه های پاشنه دار در این صفات بازدهی بالاتری نسبت به قلمه های نشان دادند. پیوند سبز و اسکنه: به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار اجرا شد. نتایج بدست آمده از این پژوهش نشان داد اثر تیمار مورد نظر (نوع پایه) روی اکثر صفات اندازه گیری شده از جمله موفقیت پیوند، قطر ساقه اصلی، فاصله میانگره ها، تعداد شاخه های جانبی، طول ساقه اصلی، درصد کلروفیل برگ، وزن تر و خشک برگ، میزان ازت و پتاسیم برگ معنی دار شد، به طوری که پایه¬های سبز انگور قوچان و خلیلی دیوانه به عنوان بهترین پایه ها در نظر گرفنه شدند. بین روش های پیوند، پیوند سبز بیشترین و پیوند رومیزی کمترین درصد موفقیت پیوند را داشت.

بررسی اثر هورمون های اکسینی و اگروباکتریوم رایزوژنز بر ریشه زایی قلمه های سرخدار(taxus baccata)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  الهام فراحی   حسن خوش قلب

به منظور بررسی اثر باکتری اگروباکتریوم رایزوژنز و هورمون های اکسینی ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید روی ریشه زایی قلمه های سخت ریشه زای سرخدار، آزمایشی گلخانه ای روی قلمه های این گیاه انجام شد. تیمارها شامل استرین های a4 ,lb9402 ,c58c2 و هورمون های اکسینی نفتالین استیک اسید و ایندول بوتریک اسید بود. نتایج این پژوهش نشان داد استرین های a4 و lb9402 و تیمار هورمونی ایندول بوتریک اسید تاثیر معنی داری در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل و تعداد ریشه و تعداد ریشه های فرعی قلمه ها داشتند. استرین های اگروباکتریوم رایزوژنز در حضور هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید به صورت جداگانه باعث افزایش در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل و تعداد ریشه و متوسط طول ریشه و بلندی ارتفاع ریشه شدند. در اثرات سه گانه (استرین های اگروباکتریوم رایزوژنز و هورمون های نفتالین استیک اسید و ایندول بوتریک اسید) تنها در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل افزایش معنی داری مشاهده گردید. بیشترین درصد ریشه زایی به میزان 66/90% و درصد کالوس زایی از تیمار استرین a4 در حضور هر دو هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید به دست آمد. استرین lb9402 نیز در حضور غلظت های مذکور دو هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید با درصد ریشه زایی 5/87% و درصد کالوس زایی بالایی تاثیر چشمگیری روی ریشه زایی و کالوس زایی قلمه ها نشان داد.

بررسی تاثیر هیومیک اسید، کلسیم و بور،کائولین و تنش آبی بر میزان ترک خوردگی، کمیت و کیفیت میوه انار(punica granatum)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی شاهرود - دانشکده کشاورزی 1394
  المیرا قنبرپور دیلمی   مهدی رضایی

یکی از مشکلات اصلی کشت و کار انار (punica granatum) در کشور عارضه ترک خوردگی آن در هنگام رسیدن میوه است لذا به منظور بررسی تأثیر هیومیک اسید، کلسیم و بُر، کائولین و دور آبیاری بر میزان ترک خوردگی و نیز برخی صفات کمی و کیفی میوه انار آزمایشی به صورت آزمایش مرکب اسپلیت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال متوالی در منطقه سمنان و بر روی رقم پوست سفید درجزین اجرا گردید. هر کرت آزمایشی شامل دو درخت بود. تیمارهای آزمایشی (عوامل فرعی) شامل کائولین شش درصد، کلسیم و بُر (سه درصد کلسیم + یک درصد بُر)، هیومیک اسید در دو سطح (دو و پنج در هزار) بود و تنظیم دور آبیاری به عنوان عامل اصلی دو هفته قبل از اعمال اولین تیمار آغاز شد. محلول پاشی برگی طی سه مرحله پس از تمام گل (مرحله فندقی شدن) بر روی درختان اعمال شد. استفاده از کائولین شش درصد و هیومیک اسید پنج در هزار در افزایش میزان مجموع مواد جامد محلول و نسبت قند به اسید آب میوه موثر بودند. از مطالب فوق می توان چنین نتیجه گرفت کاربرد این مواد علاوه بر کاهش خسارت ترک خوردگی،می توانند کیفیت و بازارپسندی میوه را نیز افزایش دهند.