نام پژوهشگر: مهرداد فتحی

مقایسه فراوانی آسیب های مسابقه ای کاراته کاران نخبه سبک های کنترلی و غیرکنترلی و تعیین علل احتمالی آن ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1388
  امین بهبودی   مهرداد فتحی

هدف: این تحقیق به منظور مقایسه فراوانی آسیب های مسابقه ای کاراته کاران نخبه سبک های کنترلی و غیرکنترلی و تعیین علل احتمالی آن ها انجام شد. روش: روش اجرای این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی – میدانی با بهره گیری از شیوه مشاهده آسیب های مسابقه ای سبک های کاراته بود. جامعه آماری شامل تمامی کاراته کاران شرکت کننده در مسابقات قهرمانی کشور (انتخابی تیم ملی) در سال 1387 بود و نمونه آماری تحقیق شامل 50 نفر از کاراته کاران بود که حداقل سه سال سابقه شرکت در مسابقات را داشتند، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق معاینه و تشخیص توسط پزشک و علل احتمالی بروز آسیب های ورزشی بوسیله پرسشنامه صورت گرفت. پرسشنامه شامل 18 سوال می باشد، که ورزشکاران با دادن اولویت 1 الی 5 به آنها پاسخ دادند. پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب پایایی آزمون مجدد 84/0 محاسبه گردید. این مقدار در سطح معناداری (05/0>p) به دست آمد. پس از اتمام معاینات پزشکی و تکمیل پرسشنامه ها به صورت مصاحبه ای توسط ورزشکار با حضور مربی و جمع آوری داده ها و نیز ورود آنها در محیط نرم افزاری spss، با استفاده از این نرم افزار، داده های خام با کمک آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج ذیل به دست آمد. نتایج: در کاراته کنترلی ، سر وصورت با 52/45 درصد؛ در کاراته غیرکنترلی ، اندام تحتانی با 78/36 درصد؛ آسیب پذیرترین عضو را به خود اختصاص داده اند.و همچنین میان میزان فراوانی انواع آسیب های ورزشی بخش های مختلف بدن رابطه معنادار وجود دارد (05/0>p). آسیب عضلانی_وتری در کاراته کنترلی با 70/38 درصد و در کاراته غیرکنترلی با 12/47 درصد؛ بارزترین آسیب را به خود اختصاص داده اند. همچنین میان میزان فراوانی انواع آسیب های ورزشی و سبک های کنترلی و غیرکنترلی کاراته رابطه معنادار وجود دارد (05/0>p). در کاراته کنترلی دهان (لب) با 82/13 درصد و در کاراته غیرکنترلی جناغ سینه با 13/24 درصد؛ آسیب پذیرترین عضو را به خود اختصاص داده اند. هم چنین، در مجموع به ترتیب: جناغ سینه با 10، انگشتان دست و ساق با 52/9، دهان(لب) با09/8 درصد، آسیب پذیرترین عضو را به خود اختصاص داده اند. در کاراته کنترلی ، بریدگی(پارگی) با 90/12 درصد؛ در کاراته غیرکنترلی ، کوفتگی با 78/36 درصد؛ بارزترین آسیب را به خود اختصاص داده اند. هم چنین، در مجموع به ترتیب: کوفتگی با 32/21، کبودی با 37/11 و آسیب غضروف مفصل با 90/10 درصد، بارز ترین آسیب را به خود اختصاص داده اند. در مجموع سرد بودن بدن (گرم نکردن کافی بدن قبل از تمرین یا مسابقه)، عدم آمادگی جسمانی کافی، و ماهیت رشته ورزشی احتمالا بالاترین علل بروز آسیب های ورزشی را به خود اختصاص داده اند.

توصیف وضعیت ابعاد بدنی، آمادگی جسمانی و شاخص های قلبی- تنفسی آتش نشانان مشهد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  جلال منصوری   مهرداد فتحی

چکیده پایان نامه : سابقه و هدف: آتش نشانی در زمره طاقت فرساترین و خطرناک ترین مشاغل است. به طوری که در طی انجام وظایف واقعی و شبیه سازی شده آتش نشانی و اطفای حریق، فعالیت بالای سیستم سمپاتیک و ضربان های قلبی بیش از 95 درصد حداکثر ضربان قلب گزارش شده است. این تحقیق با هدف توصیف وضعیت ابعاد بدنی، آمادگی جسمانی و شاخص های قلبی- تنفسی آتش نشانان مشهد انجام شد. مواد و روش ها: در این تحقیق 196 آتش نشان از 26 ایستگاه آتش نشانی به روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی ساده انتخاب شدند و در دو گروه سنی 35 سال و کمتر با میانگین 11/4±6/27 سال و 36 سال و بیشتر با میانگین 14/5±36/42 سال قرار گرفتند. در ادامه شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی تعیین شدند؛ هم چنین، جهت مقایسه متغیرهای تحقیق در دوگروه سنی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. یافته‏ها: میانگین سن 5/8±27/33 سال، قد 21/6±11/174 سانتی متر، شاخص توده بدن 53/3±42/25 کیلوگرم بر متر مربع، قدرت دست راست و چپ به ترتیب 09/8±28/51 و 12/8±46/48 کیلوگرم، آمادگی هوازی 49/6±01/47 میلی لیتر،کیلوگرم در دقیقه و دو 400 متر 37/20±86/101 ثانیه گزارش شد. میانگین تری گلیسرید و کلسترول تام به ترتیب 08/62±67/121، 64/31±49/176 میلی گرم در دسی لیتر گزارش شدند. میانگین ظرفیت حیاتی با فشار و حجم بازدمی با فشار در ثانیه اول به ترتیب 75/0±62/4، 62/0±79/3 لیتر گزارش شد. هم چنین میانگین نیمرخ های ابعاد بدنی، آمادگی جسمانی و شاخص های قلبی- تنفسی دو گروه سنی آتش نشانان مشهد تفاوت معنی دار نشان دادند(05/0>p). به عبارت دیگر، اندازه های ابعاد بدنی، عوامل آمادگی جسمانی- حرکتی و شاخص های قلبی- تنفسی در گروه سنی 35 سال و کمتر در وضعیت مطلوب تر قرار داشت. نتیجه‏گیری: یافته های این مطالعه نشان می دهد آتش نشانان مشهد از نظر آمادگی و سلامت جسمانی در وضعیت مطلوب قرار دارند اما با افزایش سن و تغییرات وابسته به آن وضعیت آمادگی و سلامت جسمانی آتش نشانان در معرض خطر افت قرار می گیرد.

تأثیر شش هفته تمرین هوازی بر آنزیم های ldh وcpk و رکورد شنا درتیم ملی شنای جانبازان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  محمد رضا رهبری   مهرداد فتحی

هدف از انجام این پژوهش، تأثیر شش هفته تمرین هوازی بر آنزیم های ldh وcpkو رکورد شنا درتیم ملی شنای جانبازان می باشد. در این تحقیق 14 نفر از ورزشکاران جانباز و معلول تیم ملی شنا ایران پس از توضیح هدف تحقیق و روش کار به صورت داوطلبانه و بر اساس شرایط تحقیق انتخاب و نمونه ها به طور تصادفی در دو گروه تجربی(7 نفر) و کنترل(7 نفر) دسته بندی شدند. پروتکل تمرینی شامل تمرینات هوازی(استقامتی) به مدت شش هفته با تواتر 3 جلسه در هفته و هر جلسه به مدت 90 تا 120دقیقه با شدت 80-70 درصد ضربان قلب بیشینه بود. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های ناپارامتریک ویلکاکسون و یو من ویتنی در سطح معناداری05/0>p استفاده شد. یافته ها: نتایج عدم تغییر معنی دار در سطوح مقادیر سرمی آنزیم های کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز را در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند. همچنین میانگین رکورد شنای 100 متر گروه تجربی در مقایسه مرحله پیش از مداخله کاهش معنی داری نشان داد(05/0>p). بحث و نتیجه گیری: شش هفته تمرین هوازی علاوه بر افزایش توان سیستم هوازی و بهبود سیستم بی هوازی با مهار کردن آنزیم های گلیکولیتکی ، اثرات زیان آور آنها را در آسیب های عضلانی پس از فعالیت های نسبتاً شدید کاهش داده همچنین عدم تغییر معنی دار آنزیم های کراتین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز و کاهش معنی دار و بهبود میانگین رکورد شنای 100 متر شناگران تیم ملی ایران را نشان می دهد.

تاثیر فعالیت بدنی هوازی منتخب بر ظهور اختلالات اکتروانسفالوگرافی کودکان مصروع
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1390
  تکتم شفیعی   مهرداد فتحی

بیماری صرع بعد از سکته های مغزی شایع ترین بیماری عصبی است که ممکن است تمام عمر دوام یابد و مستلزم مراقبت های منظم است(1). ورزش در افراد مبتلا به صرع علاوه بر تقویت جسمی و روانی می تواند به عنوان درمان تکمیلی و غیر داروی نیز استفاده شود(6). با وجود این ورزش کردن در این گروه از بیماران با موانع روبرو است. ترس از شروع حملات، افزایش تعداد حملات، نداشتن انگیزه و انرژی کافی، عدم آگاهی و حمایت اطرافیان و پزشک ، ترس از تاثیر بر کارایی داروها و در دسترس نبودن تسهیلات ورزشی را می توان از جمله این موانع ذکر کرد(5). با در نظر گرفتن موارد فوق و اهمیت مساله و بر آن شدیم تا به بررسی تاثیر فعالیت بدنی هوازی منتخب بر ظهور اختلالات الکتروانسفالوگرافی کودکان مصروع بپردازیم. لذا تعداد 10 بیمار پسر(8-14) که مبتلا به صرعی عمومی بودن برای این تحقیقی انتخاب شدند. طرح کلی این تحقیق برگرفته از پژوهش ناکن و همکاران(1997) است به نحوی که نواقص و اشکالات موجود در این پژوهش و سایر پژوهش ها اصلاح شده است. بیمار تمام مدت 10 دقیقه قبل از شروع فعالیت بیمار درحالت نشسته و بدون حرکت بود و دستگاه الکتروانسفالوگرافی به ضبط فعالیت مغزی بیمار می-پرداخت بعد از 10 دقیقه بیمار شروع به رکاب زدن به مدت 2 دقیقه در مرحله گرم کردن با شدت 50 درصد ضربان قلب ذخیره می نمود سپس بعد از اتمام 2 دقیقه رکاب زدن را در همان مدت 2 دقیقه با شدت 60درصد ضربان قلب ذخیره ادامه می داد. این جریان با افزایش شدت به صورت پلکانی تا رسیدن بیمار به واماندگی ادامه داشت. همچنین پس از اتمام فعالیت بیمار به مدت 10 دقیقه استراحت غیرفعال در حالت نشسته به روی دوچرخه داشت در حالی که دستگاه الکتروانسفالوگرافی به ضبط جریانات مغز می پرداخت. پس از اتمام فعالیت 10 نمونه، پزشک متخصص به تفسیر نتایج حاصل از فعالیت بدنی پرداخت که با استفاده از نرم افزار spss نسخه11 داده های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. این مطالعه اثر فعالیت بدنی هوازی منتخب را بر ظهور اختلالات الکترو انسفالوگرافی کودکان مبتلا به صرع عمومی بررسی کرده است. براساس داده های موجود حمله ی صرعی قبل از ورزش، حین ورزش و بعد از ورزش در کودکان مصروع مشاهده نشد که مطابق با نتایج ناکن (34) که مشابه با تحقیق حاضر بیماران تا حد واماندگی هیچگونه حمله ای را در قبل، حین و بعد از ورزش مشاهده نکرد. همچنین آریدا و همکاران(25) در اندازگیری حداکثر اکسیژن مصرفی در حیوانات هیچگونه حمله ی را در سه مرحله قبل حین و بعد از ورزش مشاهده نکردند. همچنین ناکن و همکاران (47) در طول 4 هفته فعالیت بدنی هوازی تغییر در تعداد حملات در بیمارن مصروع مشاهده نکردند و ارکسین (40) در مطالعه ای در زنان مبتلا به صرع مقاوم کاهش در حملات را مشاهده کردند. در این پژوهش هیچ حمله در 24 ساعت بعد از انجام تست ورزش مشاهده نشد. اختلالات در eeg به عنوان افزایش قابلیت پذیری عصبی مغز بیان می شود و ممکن است منجر به حملات بالینی شود. براساس داده های حاصله از تحقیق تنها در 2 بیمار از 10بیمار شرکت کننده در تحقیق کاهش در ظهور اختلالات eeg را مشاهده کردند اما به طور کلی میانگین اختلالات صرعی در طول ورزش نسبت به قبل از ورزش افزایش یافت که این افزایش معنادار نبود. اما در تحقیقی مشابه که ناکن(34) کاهش اختلالات را در کودکان مبتلا به صرع کانونی و عمومی مشاهده کرد که در بیمارن مبتلا به صرع عمومی به علت تعداد کم نمونه معنادار نبود و همچنین کوتز (65) و هارود (56) نشان دادند که ورزش تا سرحد واماندگی اثر طبیعی و معمولی بر eeg دارد به طوریکه پیشنهاد کردند که این کاهش ممکن است به دلیل افزایش غلظت gaba در نتیجه متابولیک اسیدوز شود اما در این بررسی ها نوع صرع بیماران ذکر نشده است. اکینمیک (50) گزارش داد که اختلالات در بیماران مبتلا به صرع عمومی به وسیله ورزش فعال می-شود.

مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی و بی‏ هوازی بر تغییرات ایمونوگلوبولین iga)a)و پروتئین تام بزاقی نوجوانان ورزشکار تفریحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1391
  محسن طبرستانی   مهرداد فتحی

تمرین بدنی بسیاری از جنبه‏های عملکرد ایمنی را دستخوش تغییر می‏سازد. اما این تغییر می‏تواند مثبت، منفی و یا خنثی باشد. بیشتر پژوهشگران عقیده دارند تمرین‏های بدنی سبک و منظم، موجب تقویت دستگاه ایمنی و تمرین‏های شدید و طولانی مدت موجب سرکوب سیستم ایمنی شود. با این حال چنین به نظر می رسد، نظریه وجود یک سیستم ایمنی اختصاصی وابسته به مخاط نسبتاً جدید است. ایمنی مخاطی عامل اصلی مقاومت میزبان در برابر ساکن شدن میکروارگانیزم‏های بیماری‏زا در سطوح خارجی استو این عمل را از طریق آنتی‏بادی هایی از کلاس ایمونوگلوبولین a اعمال می‏کند. کاهش سطوح iga ترشحی(s-iga) خطر ابتلا به عفونت‏های مجاری تنفسی فوقانی را افزایش می‏دهد، حال آن که افزایش سطوح s-iga از خطر ابتلا به urti می کاهد. این تحقیق با هدف مقایسه تأثیر یک جلسه فعالیت هوازی و بی‏هوازی بر تغییرات ایمونوگلوبولین a و پروتئین تام بزاقی نوجوانان ورزشکار تفریحی انجام شد. این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی- نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود. بدین منظور 30 پسر نوجوان 14 ساله ورزشکار تفریحی، سالم و داوطلب به طور تصادفی به سه گروه فعالیت هوازی(10 نفر)، فعالیت بی‏هوازی(10 نفر) و گروه کنترل(10 نفر) تقسیم شدند. برای سنجش فعالیت بی‏هوازی از آزمون رست و برای سنجش فعالیت هوازی از آزمون شاتل ران استفاده شد؛ گروه کنترل نیز طی تحقیق فعالیت ورزشی انجام ندادند. نمونه‏ های بزاقی قبل و بلافاصله پس از اجرای آزمون‏ها جمع‏آوری شد. غلظت iga به روش توربیدیمتری و پروتئین تام به روش فتومتریک در آزمایشگاه اندازه‏ گیری شد. با استفاده از تحلیل واریانس(اندازه‏های تکراری) تغییرات درون گروهی، تعاملی و بین گروهی ‏مشخص شد. تغییرات درون‏گروهی، تعاملی و بین ‏گروهی غلظت iga بزاقی گروه‏های مورد مطالعه تفاوت معناداری را نشان نداد. تغییرات درون‏گروهی و تعاملی پروتئین تام بزاقی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری نشان داد(0/05>p)؛ ولی تغییرات بین گروه‏ها معنادار نبود. در خصوص نسبت iga به پروتئین تام بزاقی با این که تغییرات درون گروهی و تعاملی دو گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری نشان داد(0/05>p)؛ ولی تغییرات بین گروه‏ها معنادار نبود. نتایج نشان داد؛ فعالیت‏های هوازی و بی‏هوازی تأثیر معناداری بر ایمنی مخاطی نداشته و اثر تخریب کننده‏ای به جای نمی‏گذارد ولی با این وجود به مربیان و معلمین تربیت بدنی توصیه می‏شود این ورزش‏ها را با شدت کمتری برای نوجوانان تجویز کنند.

تاثیر یک دوره تمرین هوازی به همراه و بدون مصرف مکمل زنجبیل بر برخی شاخص های لیپیدی خون مردان دیابتی نوع دو
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  ابوالقاسم حامی   مهتاب معظمی

چکیده پایان نامه: سابقه و هدف: با پیشرفت روزافزون علم و همچنین افزایش بیماری های مختلف از جمله دیابت، نیاز به روش هایی جهت کنترل بهتر عوارض این بیماریها احساس می شود. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر یک دوره تمرین هوازی به همراه و بدون مصرف مکمل زنجبیل بر برخی شاخص های لیپیدی خون مردان دیابتی نوع دو انجام شد. مواد و روش ها: 36 بیمار مرد مبتلا به دیابت نوع دو با دامنه ی سنی 40 تا 55 سال که فعالیت بدنی منظم نداشتند انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه12نفری شامل: 1- شاهد (مصرف دارونما)، 2- فعالیت ورزشی+دارونما و 3- گروه مکمل زنجبیل به همراه فعالیت ورزشی تقسیم شدند. گروه مکمل زنجبیل روزانه یک گرم پودر زنجبیل (2 عدد کپسول 500 میلی گرمی) دریافت کردند. گروه های اول و دوم همین میزان کپسول دارونما دریافت کردند. گروه های تجربی (دوم و سوم)، تمرین هوازی با شدت 60 الی 75 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره را به صورت سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته انجام دادند. خون گیری پس از 12ساعت ناشتایی شبانه، در ابتدا و پس از مداخله، جهت سنجش فاکتورهای لیپیدی شامل hdl، ldl، کلسترول تام و تری گلیسیرید و همچنین نسبت های tg/hdl، tg/ldl، ldl/hdlو tc/hdl انجام شد. شاخص های ترکیب بدن و پیکرسنجی نیز به موازات خون گیری سنجیده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 18 توسط آزمون های آماری آنوا و تی همبسته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: پس از هشت هفته تمرین هوازی، افزایش معناداری در میزان hdl هر دو گروه تمرین هوازی مشاهده شد. فاکتورهای tg و tc و نسبت های tg/hdl، tg/ldlو tc/hdl در گروهی که به همراه ورزش، مکمل زنجبیل مصرف کرده اند نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کاهش یافت. ولی میزان ldl و ldl/hdl در هیچیک از گروه های تمرین هوازی تغییر معناداری نداشت. نتیجه گیری: ورزش به عنوان یک روش مکمل، جهت کاهش عوارض نیمرخ لیپیدی می تواند در بیماران دیابتی بکار رود. در این میان مصرف مکمل زنجبیل به علت خاصیت کاهندگی لیپیدهای خون و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی، در کنار ورزش می تواند اثرات مفیدی در بیماران دیابتی داشته باشد.

اثر حاد فعالیت هوازی ومقاومتی بر crp,il-6 و برخی لیپید های خون
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  حسین فاضلی ورزنه   مهرداد فتحی

چکیده: زمینه و هدف: پروتئین واکنشی - سی و اینتر لوکین شش از فاکتور های التهابی می باشند که درارتباط با بیماری های قلبی عروقی می باشند و مقادیر آن در افراد چاق نسبت به افراد با وزن نرمال ، بالاتر می باشد. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر حاد یک جلسه فعالیت هوازی ومقاومتی بر پروتئین واکشی - سی و اینتر لوکین- 6 در مردان چاق غیر فعال می باشد. روش: به همین منظور12 مرد غیر فعال با میانگین سنی 09/3±18/32 سال، وزن 80/7±64/99 کیلو گرم و قد 179/5±73/175 سانتی متر به صورت داوطلبانه گزینش شدند و به طور تصادفی در سه گروه جای گرفتند و در سه جلسه جداگانه با فاصله زمانی 7 روز تمرین روی دوچرخ کارسنج با شدت 55-60 درصد ضربان قلب بیشینه، تمرینات مقاومتی با شدت 60 درصد یک تکرار بیشینه و جلسه استراحت را انجام دادند. نمونه های خونی پش و بلافاصله و یک ساعت پس از تمرین از ورید بازویی دست چپ گرفته شد و پس از سانتریفیوژ برای انجام مراحل بعدی به آزمایشگاه برده شد. نتایج تحقیق: نتایج تحقیق نشان داد که یک جلسه فعالیت هوازی و مقاومتی هیچ اثر حاد معناداری بر مقادیر پروتئین واکنشی-سی و اینتر لوکین- 6 و برخی لیپید های سرم در مردان چاق غیر فعال نداشت. بحث ونتیجه گیری: از نتایج این تحقیق می توان این طور جمع بندی کرد که برای بروز پاسخ های التهابی شدت تمرین را باید افزایش داد و همچنین شدت تمرین نسبت به نوع تمرین نقش مهم تری در بروز پاسخ های التهابی پس از تمرین دارد. کلید واژه: پروتئین واکنشی- سی، اینتر لوکین-شش، فعالیت هوازی، فعالیت مقاومتی، مردان چاق غیر فعال

تاثیر هایپوکسی تناوبی استراحتی برکورتیزول، تستوسترون وزمان تایم تریل مردان دوچرخه سوار نخبه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی 1392
  ناهید صفری   مهرداد فتحی

سابقه و هدف تحقیق: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر 15جلسه هایپوکسی تناوبی استراحتی بر کورتیزول، تستوسترون و زمان تایم تریل مردان دوچرخه سوار نخبه بود. بدین منظور تحقیقی کنترل شده برای مطالعه آثار روش جدید تمرینی هایپوکسی تناوبی استراحتی در فشار طبیعی طرح شد. روش کار: این مطالعه بر روی دو گروه تجربی انجام شد که نمونه های آن شامل 16 دوچرخه سوار بود و به صورت تصادفی ساده در دو گروه 8 نفری قرار گرفتند. گروه اول در معرض هایپوکسی با 9?po2= و گروه دوم در معرض هایپوکسی با 15?po2=، قرار گرفتند.تعداد جلسات هایپوکسی 15 جلسه در نظر گرفته شد. که به صورت روزی 1 جلسه انجام شد. جهت سنجش هورمون کورتیزول و تستوسترون از آزمودنی ها نمونه خون گرفته شد و تست تایم تریل 4 کیلومتر جهت زمان تایم تریل انجام شد. همچنین تجزیه تحلیل داده ها از طریق آزمون آماری رپیت میژر و tاستیودنت انجام شد. نتایج تحقیق: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد میزان کورتیزول سرمی در گروه اول افزایش داشت اما معنی دار نبود و در گروه دوم افزایش معنی دار داشته است(05/0‍‍‍‍‍>p). میزان تستوسترون آزاد در هر دو گروه کاهش داشته اما معنی دار نبوده است(05/0‍‍‍‍‍>p). نسبت تستوسترون به کورتیزول و زمان تایم تریل در گروه اول کاهش داشته اما معنی دار نبوده و در گروه دوم کاهش معنی دار داشته است(05/0‍‍‍‍‍>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمام فاکتورهای مورد نظر در گروه اول معنی دار نبوده اما در گروه دوم در میزان کورتیزول، نسبت تستوسترون به کورتیزول و زمان تایم تریل پس از 15 جلسه هایپوکسی تناوبی استراحتی معنی دار بوده است.

تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر گرلین پلاسما و بیان ژن گرلین لنفوسیت مردان میانسال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  سید مهدی احمدی   مهرداد فتحی

تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر گرلین پلاسما و بیان ژن گرلین لنفوسیت مردان میانسال صورت گرفت. روش اجرای این تحقیق از نوع تحقیقات نیمه تجربی بوده، نمونه آماری آن شامل 30 نفر از مردان میانسال با میانگین سنی 5/7±5/49، میانگین درصد چربی 3/6±7/22 و میانگین شاخص توده بدنی 5/2±3/27 بودند. آزمودنی ها بصورت تصادفی انتخاب و سپس براساس درصد چربی به دو گروه همگن تقسیم شدند. در ابتدا مراحل مختلف کار برای آنها بطور کامل شرح داده شد و سپس پرسشنامه اطلاعات فردی و پزشکی(پیوست شماره 1) و فرم رضایت نامه شرکت در اجرای تحقیق(پیوست شماره 2) را تکمیل نمودند. قبل از شروع برنامه اصلی تحقیق، شاخص های پیکرسنجی و همچنین نمونه خون آزمودنی ها با رعایت اصول اخلاقی جمع آوری گردید. گروه تجربی چهار جلسه در هفته و به مدت 8 هفته تمرینات مربوطه شامل گرم کردن، تمرین اصلی و سرد کردن را انجام دادند. تمرین اصلی شامل دوهای با شدت 60 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه بود که در جلسه اول به مدت 15 دقیقه بوده، به مرور تا پایان هشت هفته به 40 دقیقه افزایش یافت. این درحالی بود که از آزمودنی های گروه تمرین خواسته شد در طول تحقیق از انجام هرگونه فعالیت بدنی مازاد غیر از تمرینات تجویزی اجتناب کنند. پس از اتمام برنامه تمرین، دوباره شاخص های پیکرسنجی و همچنین نمونه خون آزمودنی ها مانند مرحله نخست اندازه گیری گردید. به منظور برآورد بیان ژن و انجام آزمایش تخلیص mrna از روش semi quantitative rt-pcr استفاده شد. گرلین پلاسما نیز با استفاده از کیت human ghrelin(gh) elisa kit ساخت شرکت eastbiopharm چین و تحت لیسانس آمریکا محاسبه گردید. برای توصیف و تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های مرکزی و پراکندگی، جهت اطمینان از نرمال بودن توزیع داده ها و نیز پیش فرض همگن بودن واریانس گروه ها به ترتیب از آزمون کلوموگروف-اسمیرنوف و لون تست استفاده شد. برای مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی نیز از اندازه های تکراری استفاده گردید. تمامی مراحل آماری توسط نرم افزار آماری spss نسخه 22 پردازش و تحلیل گردید. ضمنا سطح معنی داری (05/0>p) در نظر گرفته شد.

تاثیر سیستم تمرینی منتخب کار با وزنه سوپرست متقابل به دو روش هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ برخی هورمون های آنابولیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  امید صداقتی   مهرداد فتحی

چکیده پایان نامه: سابقه و هدف: وزنه برداری و پرورش اندام و تمرینات قدرتی را می توان جزء ورزش های پایه به حساب آورد و در حال حاضر تمامی ورزشکاران رشته-های مختلف برای رسیدن به درجات بالا و سکوهای افتخار، کار با وزنه را در برنامه های تمرین خود قرار می دهند. به همین منظور این تحقیق با هدف تاثیر یک سیستم تمرینی منتخب کار با وزنه (سوپرست متقابل) به دو روش هرمی و هرمی واژگون بر پاسخ برخی از هورمون های آنابولیک انجام شد. مواد و روش ها:این تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و از نظر هدف کاربردی است. بدین منظور 28 مرد جوان 18 تا 22 ساله غیر ورزشکار سالم و داوطلب به طور تصادفی در سه گروه سوپرست متقابل هرمی(10 نفر)، سوپرست متقابل هرمی واژگون(10 نفر) و یک گروه کنترل (8 نفر) قرار گرفتند.آزمودنی های گروه های تجربی به مدت هشت هفته به روش سوپرست متقابل هرمی و سوپرست متقابل هرمی واژگون به اجرای تمرین پرداختند. قبل از اعمال متغیر مستقل (تمرینات مقاومتی) و در پایان جلسه ی آخر از آزمودنی ها، نمونه برداری خونی به عمل آمد. از گروه کنترل نیز که طی تحقیق فعالیت ورزشی انجام ندادند، نمونه برداری خونی انجام گرفت. برای بررسی طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرونف استفاده شد. برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه ها از آزمون تی همبسته و برای مقایسه گروه های سه گانه از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد. یافته ها:هشت هفته تمرین قدرتی سوپرست متقابل هرمی و سوپرست متقابل هرمی واژگون بر غلظت سرمی هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک، قدرت بیشینه مردان غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>p) اما هشت هفته تمرین قدرتی سوپرست متقابل هرمی و سوپرست متقابل هرمی واژگون بر غلظت سرمی تستوسترون مردان غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p). بین تاثیر یک دوره تمرین قدرتی سوپرست متقابل هرمی و هرمی واژگون بر غلظت سرمی هورمون رشد، فاکتور رشد شبه انسولین یک، تستوسترون و قدرت بیشینه مردان غیرورزشکار تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0<p). نتیجه گیری:باتوجه به اینکه بین دو روش تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشده است، به همین دلیل توصیهم? شوددرسطحمبتد?ازروشسوپرست متقابل هرم?استفادهکنند وبرایترشح بیشتر هورمون ها می بایست از تمرینات با شدت بیشتری انجام شود. واژه های کلیدی: سوپرست متقابل هرمی و هرمی معکوس ، قدرت بیشینه، ، عامل رشد شبه انسولین?یک، هورمون رشد، تستوسترون.

تاثیر لیزر کم توان برسطوح آنزیم های لاکتات دهیدروژناز، کراتین فسفوکیناز و میزان خستگی ناشی از تمرین زیر بیشینه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  سمیرا نادعلی   مهرداد فتحی

سابقه و هدف: مطالعاتی در زمینه استفاده روش های مختلف برای سرعت بخشیدن زمان بازیافت و بهبود عملکرد و کاهش خستگی مانند بازیافت فعال، سرمادرمانی، ماساژ، شناوری درآب گرم و سرد، هیدروتراپی، کشش، تحریکات الکتریکی و اولتراسند در ورزشکاران انجام شده است. استفاده از این روش ها باعث کاهش پاسخ های التهابی، ترویج گردش خون و افزایش سوخت و ساز می شود و در این تحقیق تاثیر لیزرکم توان برآنزیم های لاکتات دهیدروژناز و کراتین فسفوکیناز و میزان خستگی ناشی از تمرین زیر بیشینه بررسی شده است.مواد و روش ها: 10 نفر از مردان ورزشکار با میانگین سنی 3/446 ± 22/9 سال، وزن 8/875 ± 66/9 کیلوگرم و قد 11/357 ± 170/1 سانتی متر با توجه به معیارهای ورود تحقیق به صورت گزینشی هدفدار انتخاب شدند. آزمودنی ها به مدت 21 دقیقه تست بروس اصلاح شده را انجام دادند و با توجه به اهداف تحقیق در سه نوبت نمونه گیری انجام شد. نوبت اول نمونه گیری در حالت استراحت (بدون تمرین و لیزر)، نوبت دوم نمونه گیری بعد از انجام تست بروس اصلاح شده (فقط تمرین) و نوبت سوم نمونه گیری بعد از 48 ساعت استراحت (با تمرین ولیزر) انجام شد. که در نوبت سوم ابتدا عضلات چهارسرران و همستریگ افراد تحت لیزر کم توان قرار گرفت و سپس پروتکل تمرین اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آماری اندازه های تکراری 0/05 >p استفاده شد.یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج آزمون اندازه های تکراری تغییرات بین گروهی، درون گروهی و مقایسه دوتایی میانگین ها نشان داد که لیزرکم توان بر شاخص لاکتات سرم خون با هدف تعیین میزان خستگی و آنزیم های کراتین فسفوکیناز سرم خون و لاکتات دهیدروژناز سرم خون تاثیرکاهشی داشته و این کاهش معنی دار بود.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که لیزر کم توان باعث کاهش آسیب های عضلانی،کاهش خستگی و بازیافت بعد از فعالیت می شود.

تأثیر دو نوع تمرین یک جلسه ای با شدت های سبک و زیاد بر شاخص های عملکردی کبد مردان ورزشکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  رضا حاج خزیمه   مهرداد فتحی

تأثیر دو نوع تمرین یک جلسه ای با شدت های سبک و زیاد برشاخص های عملکردی کبد مردان ورزشکار بود. روش کار: این تحقیق از نوع تحقیقات کاربردی- نیمه تجربی که با طرح آزمون یک جلسه ای با دو گروه تجربی اجرا شد.بدین منظور16ورزشکاربا دامنه سنی 18تا25سال، سالم وداووطلب بطور تصادفی به دوگروه تمرین سبک (8نفر)وتمرین شدید(8نفر)تقسیم شدند.تمرین سبک بر روی چرخ کارسنج به مدت 30 دقیقه فعالیت با 57% حداکثر ضربان قلب که برابر14±114 ضربه در دقیقه می باشد.وتمرین ورزشی با شدت زیاد، فعالیت با 85% حداکثر ضربان قلب که برابر16±170 ضربه در دقیقه می باشد.طی تحقیق نمونه گیری درسه مرحله،قبل تمرین،بلافاصله بعد تمرین و30دقیقه بعدتمرین انجام شد. نتایج تحقیق: نشان داد میزان هموگلوبین و alp افزایش یافت که اختلاف بین گروه ها معنی دار بود(05/0.p< )همچنین میزان tb، db، alt و ast افزایش یافت که اختلاف بین گروه ها معنی دار نبود(05/0.p> ) نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر بیان می کند که انجام یک مرحله فعالیت ورزشی مداوم با شدت های سبک و زیاد به مدت 30 دقیقه در افراد ورزشکار به افزایش شاخص های کبد منجر شد، که با افزایش شدت تمرین ارتباط مستقیم دارد.

بررسی تاثیر شش هفته تمرین ترکیبی (کششی- هوازی) و مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول بر میزان خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  سحر علایی   مهرداد فتحی

سابقه و هدف: هدف از این تحقیق بررسی تاثیر شش هفته تمرین ترکیبی (کششی- هوازی ) و مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول بر کیفیت زندگی و میزان خستگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به انجمن ام اس شهر مشهد در سال 92 بود. مواد و روش ها: پس از انتخاب نمونه و جایگزینی تصادفی آن ها در گروه های کنترل، گروه تمرینات ترکیبی و گروه مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول، همه ی آزمودنی ها پرسشنامه های میزان خستگی و پرسشنامه کیفیت زندگی را در مرحله پیش آزمون تکمیل کردند. سپس، گروه کنترل به مدت شش هفته استراحت داشتند. گروه تمرینات ترکیبی به مدت شش هفته تمرینات ترکیبی (15 دقیقه تمرینات کششی و ایستا، 15 دقیقه فعالیت هوازی با 50 تا 60 درصد حداکثر ضربان قلب) انجام دادند و گروه مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول به مدت شش هفته از مکمل شاهدانه (تتراهیدروکانابینول) استفاده کردند. پس از اتمام دوره آزمایش، مجددا کلیه آزمودنی ها پرسشنامه خستگی و کیفیت زندگی را تکمیل کردند. نتایج با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون های اندازه های تکراری و آنالیز واریانس یک طرفه با تست تعقیبی بونفرونی جهت بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته بین گروه های تجربی و گروه کنترل استفاده شد. یافته¬ها: یافته های تحقیق نشان داد که شش هفته اجرای تمرینات ترکیبی و شش هفته مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول تاثیر معنی داری بر تغییرات درون گروهی شاخص های میزان خستگی و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس داشته است. همچنین، تغییرات شاخص کیفیت زندگی در گروه تمرین و گروه مصرف مکمل نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. در حالی که، تغییرات بین گروهی شاخص میزان خستگی بین گروه های تمرین ترکیبی، مصرف مکمل تتراهیدروکانابینول و کنترل معنی دار نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله از این تحقیق می توان نتیجه گرفت که تمرین ترکیبی (کششی-هوازی) و مصرف تتراهیدروکانابینول برای زنان مبتلا به ام اس مفید بوده و سبب بهبود میزان خستگی و کیفیت زندگی آنان می شود.

تاثیر 8 هفته تمرینات استقامتی و مصرف دزهای 3 و 6 گرم دارچین بر نیمرخ لیپوپروتینی و قندی زنان دیابتی نوروپاتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1392
  زهرا نشاط پرور   امیر رشید لمیر

مقدمه: دارچین به عنوان یک گیاه دارویی توانایی کاهش قند و لیپوپروتئین های خون را در بیماران دیابتی دارد، با توجه به اثرات مثبت فعالیتهای ورزشی بر بیماران دیابتی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر8 هفته تمرینات هوازی به همراه مصرف دارچین با دزهای 3و6 گرم بر شاخص های لیپوپروتئینی و قندخون زنان دیابتی نوروپاتی انجام گرفت. روش کار: 40 زن دیابتی نوروپاتی به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه، یک: تمرین هوازی، دو: 3 گرم دارچین+تمرین هوازی، سه: 6 گرم دارچین+تمرین هوازی و چهار: کنترل تقسیم شدند. تمرین هوازی به مدت 8 هفته و با 60 درصد ضربان قلب بیشینه انجام شد.در ابتدا وانتهای مطالعه نمونه های خونی جمع آوری شد. نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان دادکه میانگین تغییرات غلظت های سرمی گلوکز خون ناشتا، تری گلیسرید ناشتا(tg)، ldl و کلسترول تام درگروههای اول، دوم و سوم نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری داشت(p<0.05). میانگین تغییرات hdl در گروههای اول، دوم و سوم نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت(p<0.05). در مقایسه نتایج بین گروهی، در مورد ldl، tg و کلسترول تام در هر سه گروه تجربی در مقایسه با کنترل کاهش معناداری داشت ولی بین گروههای تجربی، بین گروه هوازی و 3 گرم اختلاف معناداری مشاهده نشد ولی گروه 6 گرم در مقایسه با دیگر گروهها بیشترین کاهش را نشان دادp<0.001. مقادیر hdl در هر سه گروه تجربی در مقایسه با کنترل افزایش معناداری داشت ولی بین گروههای تجربی اختلاف معناداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: دز بالای دارچین(6گرم) بهمراه تمرین هوازی در مقایسه با تمرین به تنهایی و دز پایین(3گرم) بهمراه تمرین هوازی، می تواند در بهبود اختلال غلظت چربی¬های خون و کنترل قند بیماران دیابتی موثرتر باشد.

تاثیر گرم کردن بر شاخصهای خونی، کورتیزول و ضربان قلب غواصان در دایو زدن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  بهاره قلی پور   مهتاب معظمی

سابقه و هدف: هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر گرم کردن بر شاخصهای خونی، کورتیزول و ضربان قلب غواصان می باشد. مواد و روش¬ها: 8 نفر غواص حرفه ای با سن 32-20 سال انتخاب شدند. تحقیق در دو مرحله انجام گرفت. مرحله اول غواصان بدون گرم کردن به دایو زدن پرداختند و در مرحله دوم ابتدا گرم کردند سپس دایو زدند. در مرحله اول در حالت استراحت و پس از دایو زدن، مرحله دوم بعد از گرم کردن و پس از دایو زدن شاخصهای خونی، کورتیزول و ضربان قلب غواصان اندازه گیری شد. یافته¬ها: یافته ها نشان دهنده تفاوت معنی دار در کاهش میزان هموگلوبین خون و سطح کورتیزول پلاسما و افزایش ضربان قلب در دایو با گرم کردن در مقایسه با دایو بدون گرم کردن بود. همچنین کاهش در تعداد گلبولهای قرمز و هماتوکریت نیز وجود داشت لیکن تفاوت معنی دار نشد. نتیجه¬گیری: مقایسه این دو مرحله نشان داد گرم کردن قبل دایو منجر به تغییرات خونی، کاهش کورتیزول و افزایش ضربان قلب می شود. گرم کردن، از آثار آنابولیکی کورتیزول در غواصان حین دایو و پس از دایو می کاهد. افزایش ضربان قلب متعاقب گرم کردن منجر به افزایش جریان خون می شود، اکسیژن رسانی به بافت را افزایش می دهد، سبب افزایش دمای بدن، جلوگیری از ایسکمی بافت، استخوان و مغز غواصان حین دایو زدن می شود.

تاثیر پروتکلهای مختلف گرم کردن بر رکورد 60 متر دوندگان نخبه سرعتی زن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی 1392
  فاطمه عزیزی قوچان   امیر رشید لمیر

چکیده پایان نامه: گرم کردن یکی از مهم ترین بخش های فعالیت جسمانی است. با توجه به اهمیت و نقش آن امروزه مربیان، روش های مختلف گرم کردن را جهت بهبود بخشیدن به اجرا و عملکرد ورزشکاران خود انجام می دهند تمرینات قدرتی ، تمرینات مقاومتی تراباند و ماساژ نیز از دیرباز در جهان به عنوان یک روش مکمل در برنامه آماده سازی قبل از مسابقه باهدف بهبود بخشیدن به عملکرد مورداستفاده قرار می گیرد. سابقه و هدف: تحقیق حاضر باهدف تعیین تأثیر حرکات قدرتی ، حرکات مقاومتی تراباند ، ماساژ ، گرم کردن اختیاری?و گرم نکردن ?بر رکورد دوی 60 متر دوندگان نخبه سرعتی زن انجام شد. بدین منظور تعداد 10 دونده نخبه کشور با میانگین سنی (7/1 ?55/20) سال ، وزن( 7 ?55) و قد ( 1/6 ?3/170) سانتیمتر ، به طور انتخابی در تحقیق حاضر شرکت کردند روش مطالعه در این تحقیق از نوع نیمه تجربی بود که پس از 5 روش مداخله (حرکات قدرتی، حرکات مقاومتی تراباند ، ماساژ ، اختیاری و بدون گرم کردن )اندازه گیری آزمون دوی سرعت 60 متر انجام شد. در ابتدا آزمودنی ها پس از دویدن نرم به مدت 5 دقیقه ، استراحت 30 دقیقه ای داشته و سپس هر بار یکی از روش های مداخله گرم کردن اعمال شد و سپس بلافاصله آزمون دوی سرعت 60 مترانجام شد و این عمل را بافاصله 3 روز برای دیگر روش های مداخله تکرار کردند. 05/0 در این تحقیق برای تجزیه وتحلیل داده ها با توجه به توزیع طبیعی آن ها از آزمون تی- مستقل و اندازه های تکراری استفاده شد. نتایج نشان داد که حرکات قدرتی و حرکات تراباند بر زمان دوی سرعت 60 متر دوندگان نخبه سرعتی زن تأثیر داشت (05/0< p)?، اما ماساژ و گرم نکردن بر زمان دوی سرعت 60 متر دوندگان نخبه سرعتی زن تأثیر نداشت (05/0> p)?. نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق حاضر به دوندگان سرعت پیشنهاد می گردد ، روش گرم کردن با تراباند و همچنین گرم کردن با تمرینات قدرتی ، احتمالاً می تواند برای ثبت رکورد بهتر قبل از مسابقات دوی سرعت استفاده شود.

تأثیر چهار هفته تمرین هوازی و مقاومتی بر برخی عوامل انعقادی و فیبرینولیتیک پلاسمای دانشجویان پسر غیر ورزشکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  احسان میر   مهرداد فتحی

عدم تعادل سیستم هموستازی خون، می¬تواند منجر به شکل¬گیری لخته خون گردد. یکی از مهم ترین عوامل فیزیولوژیکی در فرآیند هموستاز خون، انعقاد می باشد. اطلاعات متناقضی درباره تأثیر انواع فعالیت ورزشیبر این عوامل وجود دارد. از اینرو، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی و هوازی بر سطوح فعالیتهای انعقادی و فیبرینولیتیکی در مردان جوان غیر ورزشکار بود. مواد و روش¬ها:دراینمطالعهنیمهتجربی،30آزمودنیدرسهگروهمقاومتی (10نفر) و هوازی (10نفر) و کنترل (10نفر) بهروشنمونهگیریدردسترسوهدفمندانتخابشدند. برنامهتمرین مقاومتیچهارهفته،هرهفته3جلسهباشدت40 تا60درصدیکتکراربیشینهاجراگردید. برنامه تمرینی هوازی شامل؛ سه جلسه در هفته به مدت 30 تا 35 دقیقه و با شدت 65 تا 75 درصد ضربان قلب ذخیره بود و ضربان قلب توسط ساعت پلار کنترل می شد.پیشازشروعوپسازپایاندوره،نمونهخونیجمعآوریشد. برایمقایسهمیانگینهایدرونگروهیوبینگروهیازروشآنالیزواریانساندازههایتکراریاستفادهشدونتایجدرسطحمعنیداری 05/0>pآزمایششدند. یافته¬ها:نتایج نشان داد، اگرچه سطوح فیبرینوژن در گروه تمرین مقاومتی هوازی کاهش و فاکتور دی دایمر افزایش یافت، اما این تغییر از لحاظ آماری معنی دار نبود. هم چنین فاکتورهای زمان پروترومبین(pt) و زمان ترومبوپلاستین نسبی(ptt) در گروه تمرین مقاومتی و هوازی افزایش معنی دار یافت. تعداد پلاکتها در هر سه گروه تغییر معنی داری نشان نداد(05/0p>). نتیجه¬گیری:چهار هفته تمرین مقاومتی و هوازی از طریق کاهش سطوح فیبرینوژن و افزایش فاکتورهای زمان پروترومبین و زمان ترومبوپلاستین نسبی می تواند در جلوگیری از ترومبوز و بروز ناگهانی بیماری¬های قلبی در افراد جوان موثر باشد. واژه¬های کلیدی:

تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر پاسخ های سازشی آندروژن ها و کورتیزول زنان یائسه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1392
  ریحانه زارع   رضا عطارزاده حسینی

مقدمه: دوران یائسگی با کاهش نسبت هورمون های آنابولیک به کاتابولیک و در پی آن کاهش حجم و قدرت عضلانی همراه است. امروزه متخصصان علوم تندرستی انجام تمرینات مقاومتی را به عنوان یک روش مناسب غیردارویی برای تعادل متابولیسم آنابولیک و کاتابولیک معرفی می کنند. بدین منظور این مطالعه با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات مقاومتی بر پاسخ های سازشی آندروژن ها و کورتیزول زنان یائسه انجام شد. مواد و روش ها: در این پ‍ژوهش 16 زن یائسه و سالم بین 48 تا 62 سال با نمایه توده بدنی بیش از 25 کیلوگرم بر متر مربع به روش هدفدار و در دسترس انتخاب و به مدت هشت هفته در یک تمرین مقاومتی دایره ای(8 ایستگاه؛ 3 ست 12 تکراری با شدت 65-40 درصد یک تکرار بیشینه) شرکت کردند. مقادیر تستوسترون، دهیدرواپی آندروسترون سولفات و کورتیزول سرم نمونه های خون 48 ساعت پیش و پس از مداخله جمع آوری و اندازه گیری شد. با استفاده از روش آماری تی استیودنت زوجی و آزمون ناپارامتریک ویلکاکسون تغییرات درون گروهی بررسی و نتایج در سطح معنی داری 0/05>p مقایسه شد. یافته ‏ها: نتایج نشان داد متعاقب تمرین مقاومتی سطوح دهیدرواپی آندروسترون سولفات (0/000=p)؛ تستوسترون (0/028=p)؛ نسبت تستوسترون به کورتیزول (0/027=p) و نسبت دهیدرواپی آندروسترون سولفات به کورتیزول (0/005=p) افزایش معنی دار داشت. با این که مقادیر کورتیزول پیش آزمون نسبت به پس آزمون کاهش داشت ولی این تغییرات معنی دار نبود(0/459=p). بحث و نتیجه ‏گیری: هشت هفته تمرین مقاومتی سبب افزایش سطوح آندروژن ها شد، هم چنین نسبت آن ها به کورتیزول نیز افزایش معنی داری یافت. از این نظر تمرینات مقاومتی می تواند با افزایش نسبت هورمون های آنابولیک به کاتابولیک از کاهش حجم و قدرت عضلانی جلوگیری کرده و به تندرستی و سلامت بهبود زنان یائسه کمک کند.

تأثیر هشت هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی کاهش وزن بر نیمرخ لیپیدی خون و آدیپونکتین زنان غیرفعال میانسال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  محمد علی محمدی   امیر رشیدلمیر

سابقه و هدف: شناسایی مشکلات و مسائل زنان میانسال با هدف ارتقاء سطح سلامتی آنها امری لازم و ضروری است. هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و رژیم غذایی کاهش وزن بر نیمرخ لیپیدی خون و آدیپونکتین زنان غیرفعال میانسال بود. مواد و روش¬ها: 20 زن میانسال غیر فعال به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه تمرین هوازی(10نفر) و تمرین هوازی+رژیم (10نفر) تقسیم شدند. قبل از آغاز برنامه اصلی تحقیق، نمونه خون آزمودنی¬ها اندازه-گیری شد. سپس آزمودنی¬ها بطور تصادفی در دو گروه مجزا به اجرای برنامه پژوهشی پرداختند. مجددا نمونه خون آزمودنی¬ها به¬وسیله همان ابزار و امکانات استفاده شده در مرحله نخست اندازه¬گیری و جمع¬آوری گردید. یافته¬ها: در هر دو گروه پس از هشت هفته تمرین هوازی سطح آدیپونکتین سرم به طور معنی¬داری افزایش یافت (p<0.05)، ولی نیمرخ لیپیدی پس از هشت هفته تمرین هوازی تغییرات معناداری در هیچکدام از گروه¬ها نداشت(p>0.05). نتیجه¬گیری: به طور کلی هر دو روش تمرین باعث افزایش آدیپونکتین که یکی از تنظیم کننده¬های سوخت و سازی بدن است، می¬شود که این تغییر می¬تواند باعث بهبود کیفیت زندگی در زنان غیرفعال میانسال ¬گردد.

تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر غلظت گالانین سرم زنان چاق میانسال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  سمیه خیرآبادی   مهرداد فتحی

گالانین یک نوروپپتید 30 اسید امینه ای در انسان (29 اسید آمینه در انواع دیگر ) است¬که یک نوروپپتید اشتها آور قوی است . بنابراین در کنترل وزن انسان نقش بسزایی ایفا می کند و سطح پلاسمایی آن در شرایط گرسنگی و چاقی افزایش می یابد . هدف تحقیق حاضر ، بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین هوازی بر سطوح گالانین سرم زنان چاق بود .در این پزوهش تعداد 30 زن چاق به طور تصادفی به دو گروه کنترل با میانگین سنی 40 سال ، میانگین وزن 73/84کیلوگرم ، میانگین قد 73/158 سانتیمتر و میانگین نمایه توده بدن 58/33 کیلوگرم بر متر مربع و گروه تجربی با میانگین سنی 80/47سال ، میانگین وزن 10/83کیلوگرم ، میانگین قد 90/163 سانتیمتر و میانگین نمایه توده بدن 96/30 کیلوگرم بر متر مربع تقسیم شدند? نتایج تحقیق حاضر نشان داد که در گروه تجربی ، سطوح گالانین سرم زنان چاق کاهش معنی¬داری نیافت. میانگین سطوح گالانین سرم افراد پس از دوازده هفته برنامه¬ی تمرین هوازی از 354/100±90/157 پیکوگرم در میلی لیتر به 859/87±85/151 پیکوگرم در میلی لیتر در پایان هفته ششم و به 797/88±15/139 پیکوگرم در پایان هفته دوازدهم کاهش یافت . اگر چه در پایان دوازده هفته سطوح گالانین سرم کاهش یافت، اما این کاهش به لحاظ آماری معنی دار نبود. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که پس از دوازده هفته تمرین هوازی ، درصد چربی و شاخص توده بدن افراد کاهش معناداری داشته است به طوری که درصدچربی و شاخص توده بدن در انتهای هفته دوازدهم نسبت به قبل از برنامه تمرینی به ترتیب 12/7 درصد و 04/8 درصد کاهش یافت؛ اما این کاهش باعث تغییرات معنی دار در پروفایل لیپیدی آن ها نشد. همچنین دوازده هفته تمرین هوازی باعث افزایش معنادار حداکثر اکسیژن مصرفی شد به طوریکه حداکثر اکسیژن مصرفی در انتهای هفته دوازدهم نسبت به قبل از برنامه تمرینی به اندازه 60/16 درصد افزایش یافت. بحث ونتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد12هفته برنامه تمرین هوازی می تواندبرترشح گالانین سرم،ترکیب بدن و پروفایل لیپیدی زنان میانسال چاق سودمندباشد

تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر اینترلوکین 6، مقاومت به انسولین و گلوکز خون دانشجویان دختر دارای اضافه وزن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  معصومه اسماعیلی علمداری   مهرداد فتحی

سابقه وهدف: اضافه وزن باعث توسعه بیماری های مزمن می شودومنجر به هزینه های مراقبت بهداشتی می شود،چاقی مشکل چند عاملی است که درجامعه به علت عدم تعادل انرژی از طریق کاهش چشم گیر در فعالیت ورزشی و تغییر در الگوهای غذایی نشات می گیرد( 2،1 ).هدف از انجام این پژوهش تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر اینترلوکین 6،مقاومت به انسولین وگلوکز در دختران جوان دارای اضافه وزن بود. موادوروش کار:آزمودنی های این مطالعه22دختر بادامنه سنی (30-20سال) فاقد بیماری خاص که به طور داوطلبانه انتخاب وبطور تصادفی به دوگروه تجربی (11نفر)وگروه کنترل(10نفر)تقسیم شدند.قبل و بعد ازبرنامه تمرینی ، ابعاد بدنی شامل قد،وزن،شاخص توده بدنی،درصد چربی ،نسبت دور کمر به دور باسن وحداکثر اکسیژن مصرفی اندازه گیری شد.سپس بعداز12ساعت ناشتایی شبانه در دو مرحله،یعنی پیش از شروع تمرینات و بعد از انجام هشت هفته تمرین هوازی ، میزان 10 سی سی از ورید قدامی بازوی آزمودنی هاخونگیری انجام شد.پس ازآن آزمودنیهای گروه تجربی دربرنامه تمرین هوازی (باشدت60درصدضربان قلب ذخیره ،به مدت30دقیقه در هفته اول و70درصدضربان قلب ذخیره به مدت50دقیقه درهفته آخر)شرکت کردند.برای مقایسه اطلاعات پیش آزمون وپس آزمون بین گروه ها آزمون از تی استیودنت وابسته و آزمون کولوموگروف – اسمیرنف استفاده شد. یافته ها: نتایج پس از هشت هفته تمرین هوازی کاهش معنا داری در میزان وزن را نشان داد (?5/ 0> p ) لکن تغییرات به دست آمده در سایر موارد مورد بررسی (شاخص توده بدنی، درصد چربی بدن، نسبت دور کمر به باسن و ...)معنادار نبود (?5/ ?< p). نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد هشت هفته برنامه تمرین هوازی می تواند برکاهش وزن سودمند باشد ولی روی غلظت گلوکز، مقاومت انسولین ، اینترلوکین 6سرم خون ، درصد چربی خون ، نسبت دور کمر به باسن و شاخص توده بدنی تاثیری نداشته است.

تحلیل عوامل موثر و موانع موجود بر توسعه صنعت گردشگری ورزشی استان خراسان رضوی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  مریم دزداریان   زهراسادات میرزازاده

تحقیق حاضر با هدف تحلیل عوامل موثر و موانع موجود بر توسعه صنعت گردشگری ورزشی استان خراسان رضوی انجام گرفته است. با توجه به هدف، تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی – کاربردی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه مدیران و نخبگان ورزشی و گردشگری در استان خراسان رضوی بود که بر اساس بررسی های صورت گرفته 115 نفر می باشند و نمونه تحقیق به صورت کل شمار در نظر گرفته شد. ابزار مورد استفاده در تحقیق، پرسشنامه محقق ساخته بود که روایی آن به تایید صاحبنظران و اساتید مدیریت ورزشی رسید و پایایی آن نیز با روش آلفا کرونباخ 0/91 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد)، تحلیل عاملی و آمار استنباطی (کولموگروف اسمیرنوف، تی تک نمونه ای و فریدمن) استفاده شد. کلیه عملیات آماری در نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس نسخه 19 انجام گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از بین عوامل موثر بر توسعه گردشگری ورزشی، متغیرهای امنیت فردی و اجتماعی، خدمات رفاهی، رسانه و تبلیغات، جذابیت های تاریخی و رویدادهای ورزشی در شرایط فعلی بر توسعه صنعت گردشگری ورزشی استان خراسان رضوی موثر می¬باشند (p<0.05)، ولی وضعیت فعلی اماکن و فضاهای ورزشی استان به لحاظ کمی و کیفی، مشارکت بخش خصوصی و وجود نیروهای متخصص تاثیر ندارند. کلیه موانع و محدودیت ها شامل کمبود عوامل نیروی متخصص، تبلیغات و اطلاع رسانی، دانش کافی نزد سازمان های مرتبط، حمایت های دولتی و امکانات رفاهی بر توسعه صنعت گردشگری ورزشی استان خراسان رضوی بطور معنی داری تاثیر دارند. بر اساس آزمون فریدمن بین عوامل موثر بر توسعه گردشگری ورزشی، اولویت معنی داری وجود داشت ولی بین موانع و محدودیت¬ها اولویت معنی داری وجود نداشت. با توجه به نتایج تحقیق، ضروری است که بهبود نقاط قوت و رفع نقاط ضعف این صنعت به ویژه بهبود شرایط فعلی استان از نظر کمبود کمی و کیفی اماکن ورزشی مورد توجه خاص قرار گیرند. در این راه توجه به ورزش های بومی می¬تواند در جلب گردشگران اهمیت زیادی داشته باشد.

مقایسه عزت نفس و هوشبهر دانش آموزان پسر شطرنج باز مبتدی و حرفه ای مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  ابوذر علوی   مهدی محمدی نژاد

هدف ازپژوهش حاضر٬ بررسی مقایسه ای عزت نفس وهوشبهر دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی، حرفه ای مقطع ابتدایی شهرستان بجنورد بود. موادوروشها: این تحقیق از نوع توصیفی – همبستگی و مقایسه ای بود. آزمودنی های این پژوهش را 50 نفر از دانش آموزان هیئت شطرنج بجنورد تشکیل می دهند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند بر اساس سابقه ی ورزشی و مقام های قهرمانی در دو گروه مبتدی (25 نفر) و حرفه ای (25 نفر) تقسیم شدند و ابزار های پژوهش شامل آزمون هوش ریون و آزمون عزت نفس روزنبرگ بود. دراین تحقیق برای تجزیه وتحلیل آماری بعد ازبررسی بهنجار بودن توزیع نمونه های مورد پژوهش با استفاده از آزمون کلموگروف – اسمیرنف، ضریب همبستگی بین متغییرهای پژوهش و برای آزمون فرضیه ها در مقایسه دو گروه مبتدی و حرفه ای نیز از آزمونهای t مستقل استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که بین هوش دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی و حرفه ای اختلاف معنی داری وجود ندارد. اما سطح عزت نفس دانش آموزان پسر شطرنج بازمبتدی نسبت به شطرنج بازان حرفه ای به طور معنی داری پایین تر بود(p≤0.05 ). همچنین بین عزت نفس و هوش دانش آموزان پسر شطرنج باز مبتدی رابطه معنی داری وجود نداشت واین رابطه در مورد ورزشکاران حرفه ای نیز معنی دار نبود. نتیجه گیری: می توان گفت عزت نفس در ورزشکاران حرفه ای بیشتر از ورزشکاران مبتدی است اما بهره هوشی دانش آموزان متاثر از تمرین و مدت فعالیت ورزشی نمی باشد.

تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی – مقاومتی) بر نیمرخ لیپیدی و آپوپروتئین b دانشجویان غیر ورزشکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1393
  مهدی فولادی   مهرداد فتحی

زمینه و هدف: با توجه به تأثیر تمرینات ورزشی منظم در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی، هدف از این مطالعه تعیین تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی(هوازی – مقاومتی) بر نیمرخ لیپیدی و آپوپروتئین b دانشجویان غیر ورزشکار بود. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش نیمه تجربی در دانشگاه فردوسی انجام شد. در این پژوهش، 20 آزمودنی در دو گروه تجربی (11 نفر) و کنترل (9نفر) به روش نمونه گیری غیر تصادفی و در دسترس انتخاب شدند آزمودنی های گروه تجربی برنامه تمرین ترکیبی (هوازی و مقاومتی) خود را به مدت 24 جلسه به مدت 50 الی 60 دقیقه و هر هفته سه جلسه به مدت هشت هفته انجام دادند، تمرینات ترکیبی شامل 2 نوبت 12 تکراری تمرین مقاومتی ویژه گروههای عضلانی بزرگ با شدت 75-60 درصد حداکثر تکرار بود. در ادامه آزمودنیها 2 نوبت10 دقیقه ای با شدت 75-60 درصد حداکثر ضربان قلب، بر روی نوارگردان دویدند. بعد از سپری شدن مدت زمان تمرینات (هشت هفته) و گذشت 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، مانند مرحل? اول ازآزمودنی ها خون گیری به عمل آمد. از محیط نرم افزار spss نسخه ی 16برای بررسی مقایسه تغییرات درون گروهی و بین گروهی از روش های t استیودنت( وابسته و مستقل) استفاده شد. آزمون فرضیه ها با سطح معنی داری (05/0 > p) مورد آزمایش قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین وزن، حداکثر اکسیژن مصرفی و شاخص توده بدنی گروه تجربی پس از هشت هفته تمرین بدنی افزایش یافت. ولی در میزان ، ldl و hdl، tc، ldlبهhdl، tc به hdl و apob تغییرات معناداری مشاهده نشد (05/0 > p). نتیجه گیری: هشت هفته تمرین منظم ترکیبی از طریق افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی می تواند در کاهش خطر بیماری قلبی و عروقی در دانشجویان سالم و غیر فعال موثر باشد، اگرچه میزان ldl و hdl، tc، ldlبهhdl، tc به hdl و apob تغییر معناداری نداشتند.

تاثیر هشت هفته تمرین هوازی در آب با و بدون مصرف چای سبز بر برخی عوامل انعقاد خون زنان یائسه غیر فعال
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  محبوبه لطفعلی زاده   ناهید بیژه

چکیده فارسی: مقدمه: بیماری های قلبی- عروقی بویژه بیماری عروق کرونر قلب از مهمترین علل نهایی مرگ در زنان است. هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر 8 هفته تمرین هوازی در آب با و بدون مصرف چای سبز بر برخی عوامل انعقادی خون زنان یائسه غیر فعال بود. مواد و روش ها: این تحقیق بر روی 27 زن یائسه، چاق و غیرفعال شهر مشهد با دامنه سنی 50 تا 65 ساله صورت پذیرفت که به طور داوطلبانه و تصادفی در سه گروه تمرین در آب (9 نفر)، چای سبز (8 نفر) و تمرین در آب + چای سبز (10 نفر) قرار گرفتند.گروه تمرین در آب و تمرین + چای سبز به مدت هشت هفته هر هفته سه جلسه ( هر جلسه 45 دقیقه) برنامه تمرین هوازی در آب را با شدت 55 تا70 درصد ضربان قلب بیشینه انجام دادند. مکمل دهی، روزانه سه نوبت در ساعات مشابه و یک ساعت قبل از مصرف وعده غذایی (2 گرم پودر برگ خشک چای سبز در200 میلی لیتر آب 80 درجه) انجام گرفت. قبل و بعد از پروتکل تمرینی و مکمل دهی، نمونه خونی جمع آوری و میزان تغییرات شاخص های تن سنجی، توان هوازی، سطوح پلاسمایی فیبرینوژن، تعدادپلاکت، pt و pttاندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها نیز با استفاده از نرم افزارآماری 16spss- بدست آمد. یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که تغییرات در متغیرهای ترکیب بدن و pt و تعداد پلاکت در هیچ یک از سه گروه معنادار نبوده است. در هر سه گروه فیبرینوژن افزایش و ptt کاهش یافت که این افزایش و کاهش تنها در گروه چای سبز معنادار بود. همچنین تغییرات بین گروهی در متغیر فیبرینوژن معنادار بود. vo2max نیز در هر سه گروه افزایش معنادار داشت. نتیجه گیری: مصرف چای سبز به شیوه تحقیق حاضر، سبب افزایش انعقاد خون می گردد. با توجه به اهمیت هموستاز خون به نظر می رسد هرگونه مکمل دهی باید از نظر تاثیری که بر تعادل هموستاتیک و فعالیت سیستم های زیر مجموعه آن دارد تحلیل گردد. همچنین می توان اظهار داشت در صورتی که تمرینات بدنی به طور منظم و طولانی مدت اجرا شود، احتمالاً می تواند یک عامل پیشگیری کننده در بروز بیماری های قلبی- عروقی زنان یائسه باشد.

تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی ـ مقاومتی) بر توان هوازی، ترکیب بدن، قدرت عضلانی و آپوپروتئین a دانشجویان غیرورزشکار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1393
  محسن اکبری   مهرداد فتحی

سابقه و هدف: کاهش فعالیت های بدنی منجر به افزایش شیوع اضافه وزن و چاقی می شود. عوامل متعددی از جمله عادت های نادرست تغذیه ای، بی تحرکی، پایین بودن آمادگی هوازی، چاقی، اضافه وزن و وضعیت نامطلوب پروفایل های لیپید در افزایش و گسترش امراض قلبی و عروقی نقش دارند. هدف این پژوهش تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی (هوازی ـ مقاومتی) بر توان هوازی، ترکیب بدن، قدرت عضلانی و آپوپروتئین آ دانشجویان غیرورزشکار بود. مواد و روش ها: تعداد 24 نفر از دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه فردوسی مشهد به صورت داوطلبانه انتخاب و طور تصادفی به دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. گروه تجربی هشت هفته تمرینات ترکیبی شامل دو نوبت 12 تکراری تمرین مقاومتی ویژه گروه های عضلانی بزرگ با شدت 70% حداکثر تکرار و دو نوبت 10 دقیقه ای دویدن روی نوارگردان با شدت 75-70 % حداکثر ضربان قلب را انجام دادند. پیش و پس از مداخله هشت هفته تمرین، توان هوازی، ترکیب بدن، قدرت عضلانی، پروفایل لیپیدی و آپوپروتئین? اندازه گیری، و سپس داده ها با استفاده از تی همبسته، ویلکاکسون و یوی من ـ ویتنی در سطح معنی داری 05/0>p آزمایش شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد پس از انجام پروتکل موردنظر، تغییرات بین گروهی توان هوازی، ترکیب بدن و قدرت عضلانی به طور معناداری تغییر کرد(05/0>p)؛ اما تغییرات پروفایل لیپیدی و آپوپروتئین a، بین دو گروه تغییر معناداری نشان نداد(05/0<p). نتیجه گیری: تمرینات ترکیبی با وجود عدم تغییر معنادار پروفایل لیپیدی و آپوپروتئین a می تواند ترکیب بدن آزمودنی ها را به طور معناداری تغییر دهد؛ بنابراین این تمرینات می تواند در کنترل وزن موثر باشد. همچنین این تمرینات توان هوازی را نیز به طور معناداری افزایش داد.

بررسی و تجزیه و تحلیل شیوه رفتاری و آموزشی معلمین تربیت بدنی و ورزشی مدارس راهنمایی پسرانه شمال استان خراسان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1371
  مهرداد فتحی   امیراحمد مظفری

هدف از اجرای پژوهش حاضر، بررسی تجزیه وتحلیل شیوه رفتاری و آموزشی معلمین تربیت بدنی و ورزش مدارس راهنمایی پسذانه شمال استان خراسان از دیدگاه مدیران مدارس ، معلمین تربیت بدنی و ورزش ، دانش آموزان می باشد، که مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفته و سپس بر مبنای نتایج حاصله پیشنهاداتی برای بهبود آن ارائه گردیده است .