نام پژوهشگر: فاطمه عبدوس

ارزیابی رفتار دینامیکی ساختمانهای میان و بلند مرتبه در پدیده برخورد با رویکرد سطوح عملکرد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مهندسی عمران 1392
  فاطمه عبدوس   محسن گرامی

نظر به اینکه ایران درکمربند فعال لرزه ای قرار دارد لزوم پژوهش در مورد خطر ضربه و برخورد ساختمانهای مجاور با توجه به گسترش و توسعه شهرها و روستاها و نیزمقاوم سازی ساختمانهای ساخته شده در گذشته در مقابل این خطر ضروری است.همچنین با توجه به آنکه معمولا در شهرهای بزرگ به منظور استفاده حداکثر از زمین و در قبل از انتشار آیین نامه ها، ساختمانها بدون فاصله از یکدیگر اجرا میگردیدند و نظر به شیوه جدید طراحی ساختمانها براساس عملکرد، تعریف شاخصی برای تعیین نحوه خرابی ساختمانهای موجود و همچنین ساختمانهای در دست احداث (با توجه به طراحی براساس عملکرد) امری ضروری می باشد. برخورد ساختمان های همجوار به یکدیگر از جمله خطراتی است که حین وقوع زلزله ممکن است رخ دهد و همانند سایر خطرات ناشی از زلزله، گاهی می تواند در پاسخ سازه بسیار موثر و حتی فاجعه آمیز باشد. این پدیده در ساختمانهای مجاور به یکدیگر، در هنگام زلزله های شدید (که عموما فاصله کافی از یکدیگر ندارند) رخ می دهد، این پدیده باعث اعمال نیرویی چندین برابر بارگذاری زلزله تعیین شده توسط آیین نامه های طراحی به ساختمانها شده و در نتیجه موجب تخریبهای موضعی یا کلی در هریک از دو سازه میگردد. نیروی حاصل از برخورد دو سازه که به نیروی" تنه ای" معروف است، می تواند باعث تغییر رفتار اعضا از حوزه خطی به حوزه غیر خطی شده و در برخی موارد، سطوح عملکردی مورد انتظار سازه را تغییر دهد.در این پژوهش با توجه به پارامترهای موثر در نحوه خرابی ساختمانها و براساس شاخص خرابی مطالعه شده، فاصله ایمن بین ساختمانهای مختلف با توجه به سطوح عملکردهای متفاوت آنها مورد بررسی قرار می گیرد. برای این منظور قابهای خمشی فولادی با تعداد طبقات 4، 6، 12 و 18 انتخاب و پس از طراحی آنها با نرم افزارهای معتبر و با حالات مختلف قرارگیری کنارهم (16 حالت همجواری مختلف) و با توجه به سطوح عملکردهای قابلیت استفاده بی وقفه و ایمنی جانی تحت آنالیز غیرخطی زمین لرزه های مختلف قرار گرفته و اثر ضربه در ساختمانهای مجاور بررسی گردید. نتایج نشان می دهد، گرچه اندازه درزانقطاع معرفی شده در استاندارد 2800 در جهت اطمینان است لکن این استاندارد برای تمامی ساختمانها از یک رابطه مشخص برای این منظور استفاده نموده است. اما تحقیق حاضر نشان داد فاصله ایمن برای درزانقطاع به ویژگیهای دینامیکی دو سازه مجاور(مانند زمان تناوب، جرم، سختی و ...) همچنین به ارتفاع آنها، میزان همترازی آنها و به نوع سیستم عملکردی سازه ها بستگی دارد. ضمنا فاصله ایمن بین دو سازه در سطح عملکرد قابلیت استفاده بی وقفه نسبت به سطح عملکرد ایمنی جانی، به میزان 7/34 درصد کاهش یافته است.

ارزیابی تحلیلی عملکرد لرزه ای ساختمان های لوله ای مهاربندی شده با هسته مرکزی فولادی با رویکرد تغییر فرم مهاربند در ارتفاع سازه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مهندسی عمران 1392
  فاطمه عبدوس   محسن گرامی

امروزه با گسترش روزافزون ساخت ساختمان های بلند˓ استفاده وسیعی از سیستم های لوله ای در طرح این ساختمان ها در مقابل بارهای جانبی باد و زلزله به عمل می آید.لذا مطالعه بر روی سیستمهای سازه ای که دارای مقادیر بهینه مصالح مصرفی در کنار تامین سختی جانبی و بازدهی لازم باشند ضروری به نظر میرسد. یکی از رایج ترین راهکارهای موجود جهت بهبود عملکرد ارتعاشی ساختمان بلند به کارگیری سیستم مهاربندی مدولار است.به این ترتیب که در تعدادی از طبقات فرم مهاربندی اجرا شده و تکرار میگردد. با این رویکرد ستونهای کناری در قابهای لوله ای نیز درگیر شده و در تحمل نیروهای محوری ثقلی و جانبی مشارکت دارند. در این پایان نامه ˓با افزودن فرمهای مختلف مهاربندی به سیستم لوله در لوله˓ در لوله خارجی و داخلی سعی شده است تا عملکرد فرم های مختلف مهاربندی درکنترل پدیده لنگی برشی و پاسخ های دینامیکی سازه بلند در سیستم لوله در لوله بررسی گردد. آنچه در این پایان نامه به طور خاص سیستم سازه ای را متفاوت میسازد˓ اثر همزمان وجود مهاربند در قابهای پیرامونی در کنار هسته مرکزی فولادی است. طراحی سازه ها تحت برش پایه ناشی از باد و مطابق با ضوابط asce7-05 صورت گرفته است و سازه های مورد بحث برای نیروی جانبی زلزله نیز کنترل شده اند. نتایج بدست آمده نشان میدهند که اجرای فرم مهاربندی ضربدری تاثیر خوبی بر روی کنترل پدیده لنگی برشی در ارتفاع سازه گذاشته است.این در حالیست که در فرم های دیگر مهاربندی با افزایش ارتفاع سازه ها تاثیر مهاربند در کنترل پدیده لنگی برشی به شدت کاهش میابد.بررسی اثر مهاربند بر روی تغییر مکان جانبی و زاویه دریفت طبقات نیز بیانگر آن است که فرمهای مهاربندی ضربدری و شورون با نتایجی نسبتا مشابه تاثیر خوبی بر روی کاهش این پارامترها داشته اند.مهاربند ebf با اختلاف زیادی نسبت به فرم های دیگر˓نهایتا باعث کاهش زاویه دریفت و تغییر مکان جانبی شده است. مطالعه شاخص پایداری نیز نشان میدهد تغییرات شاخص پایداری در ارتفاع سازه مشابه با تغییرات زاویه دریفت طبقه میباشد و در مدول های بالاتر مهاربندی سازه پایدارتر است.بررسی اندرکنش لوله خارجی و داخلی نیز نشاندهنده آن است که فرم مهاربندی ضربدری بهترین توزیع را در درصد جذب برش در لوله داخلی و خارجی سبب میشود.همچنین کنترل سازه تحت آنالیز تاریخچه زمانی زمینلرزه نشاندهنده آن است که پاسخ های سازه در مقابل زمینلرزه به شکل قابل توجهی کوچکتر از پاسخ های آن تحت بارگذاری باد میباشند.