نام پژوهشگر: یاور شرفی

تعیین روابط سازگاری گرده با مادگی در چند ژنوتیپ امیدبخش بادام با روش های کلاسیک و مولکولی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1389
  یاور شرفی   جعفر حاجی لو

یکی از مشکلات عمده پرورش بادام در دنیا، خودناسازگاری و برخی مواقع دگرناسازگاری ارقام آن است که باردهی را تحت تاثیر قرار داده و به سبب استفاده از گرده زا های مختلف، باعث غیریکنواختی محصول می شود. بنابراین، با انتخاب ارقام خود سازگار یا دگر سازگار در زمان احداث باغات بادام، می توان برخی از این مشکلات را برطرف کرد. دراین بررسی، سازگاری گرده با مادگی، در 10 ژنوتیپ امیدبخش جدید حاصل از یک برنامه اصلاحی بادام (ژنوتیپ های d،f ، g، i، k، l، e، o، p و q) بررسی شد. ژنوتیپ ها بر اساس همپوشانی زمان گلدهی، به سه گروه شامل گروه 1: d، f و q، گروه 2: e، k، g و p و گروه 3: l، i و o تقسیم شده و وضعیت سازگاری آنها مورد مطالعه قرار گرفت. آلل های خود(نا)سازگاری ژنوتیپ ها پس از استخراج dna، با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، با روش pcr تکثیر شدند. چگونگی رشد لوله گرده در طول خامه پس از گرده افشانی کنترل شده در اتاقک رشد با استفاده از میکروسکوپ فلورسنت مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین، گرده افشانی کنترل شده در باغ برای تعیین اثر گرده های مختلف بر تشکیل میوه و خصوصیات مهم آن انجام شد. نتایج حاصل از روش pcr با آغازگرهای اختصاصی نشان داد که در بین ژنوتیپ های مورد مطالعه دو نوار مشابه وجود نداشت. نتایج حاصل از مطالعات میکروسکوپی نشان داد که میانگین تعداد لوله گرده در تخمدان در ترکیب تلاقی های خودی صفر و در تلاقی های غیرخودی بین 3/8-4/2 بود. همچنین، نتایج مطالعات گرده افشانی کنترل شده در مزرعه نشان داد که در هیچکدام از تلاقی های بین ژنوتیپ ها درصد میوه بندی صفر نبود. بدین ترتیب بر اساس نتایج حاصل از هر سه روش، ثابت شد که همه ژنوتیپ ها خودناسازگار بوده و دگرناسازگاری بین آنها وجود نداشت و همه آنها می توانند بسته به همزمانی گلدهی در برنامه های اصلاحی و احداث باغات بادام مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، بر اساس الگوی نواری آلل های s در روش مولکولی، تعداد لوله گرده در تخمدان، درصد میوه بندی و اثر گرده روی صفات میوه، ژنوتیپ های g، k، e وp بهترین سازگاری را با هم نشان دادند.

مطالعه سازگاری بین برخی ارقام و ژنوتیپ های بادام با استفاده از گرده افشانی کنترل شده و شناسایی آلل های s
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1393
  مهدی فلاح   یاور شرفی

درخت بادام (prunus dulcis l.) یکی از مهمترین گونه های جنس prunus بوده که متعلق به خانواده rosaceae می باشد. اهمیت اقتصادی بادام برای کشور ما که در حال حاضر به عنوان سومین تولیدکننده دنیا به شمار می رود، زیاد می باشد. اکثر ارقام و ژنوتیپ های بادام خودناسازگار و برخی نیز دگرناسازگار هستند، بنابراین، برای گرده افشانی، تلقیح و تولید محصول تجاری نیازمند دانه گرده سازگار سایر ارقام با مادگی خود می باشند. در این راستا مطالعه سازگاری گرده و مادگی سه رقم tuono، شکوفه، سهند و پنج ژنوتیپ امید بخش انتخابی a1.16، a9.7، a8.39، a10.11، a230با استفاده از سه روش شامل گرده افشانی کنترل شده و تعیین درصد تشکیل میوه در مزرعه، ردیابی رشد لوله گرده با میکروسکوپ فلورسنت و بررسی مولکولی آلل های s با روش واکنش زنجیره ای پلیمراز انجام گردید. ترکیب تلاقی ها بر اساس همپوشانی گلدهی در سه گروه انجام شد؛ گروه اول شامل ژنوتیپ a9.7 به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a10.11،a8.39 و رقمtuono به عنوان والد پدری گروه دوم شامل رقمtuono به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230،a1.16 ،a9.7 و رقم سهند به عنوان والد پدری، و گروه سوم شامل رقم شکوفه به عنوان والد مادری و ژنوتیپ های a230، a1.16 و رقم های سهند و tuono به عنوان والد پدری بودند. آزمایش اول به منظور تعیین درصد تشکیل میوه در ترکیب تلاقی های بکار رفته، انجام شد. بدین منظور پس از انجام گرده افشانی کنترل شده، میوه های تشکیل شده شمارش گردید و درصد تشکیل میوه محاسبه شد و بر اساس آن سازگاری هرکدام از ترکیب تلاقی ها تعیین گردید. بر اساس نتایج ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با 52/60 درصد تشکیل میوه)، a9.7 × ?a10.11?(با 20/79 درصد تشکیل میوه) و سهند?× شکوفه?( با 25/77 درصد تشکیل میوه) بالاترین درصد تشکیل میوه و بیشترین سازگاری در تلاقی های بکار رفته در گروه های ذکر شده را داشتند. آزمایش دوم شامل ردیابی و نحوه رشد لوله گرده در مادگی بود. در این راستا پس از انجام تلاقی کنترل شده در زمان های 24، 48، 72، 96 و 120 ساعت پس ازگرده افشانی، مادگی های تلقیح شده با دانه گرده های مختلف، جدا شده و میزان و نحوه رشد لوله گرده در آن ها با میکروسکوپ فلورسنت بررسی گردید. نتایج نشان داد ترکیب تلاقی tuono × ?a9.7?(با میانگین 33/3 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان)، a9.7 × ?a8.39?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان) و a1.16?× شکوفه?)با میانگین 33/4 لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان( دارای بیشترین تعداد لوله گرده نفوذ کرده به تخمدان در بین ترکیب تلاقی های بکار رفته در گروه های مختلف را داشتند.آزمایش سوم برای شناسایی آلل های خودناسازگاری در ارقام و ژنوتیپ ها با استفاده از نشانگرهای مولکولی انجام گردید. بدین منظور از آغازگرهای نامتجانس یا هرز (degenerate) برای تکثیر آلل های ناسازگاری در روش pcr استفاده شد که براساس نتایج ژنوتیپ های a8.39 با a10.11 با داشتن نوارهایی به اندازه bp1560 صد درصد ناسازگار و سهند، a230 و tuono با داشتن نوارهایی به اندازه bp750 پنجاه درصد ناسازگار بودند. همچنین، رقم tuono و ژنوتیپ a1.16 دارای نوار bp450 بودند که مربوط به آلل خودسازگاری است.

مطالعه آلل های ناسازگاری تعدادی از ارقام و ژنوتیپ های بادام با استفاده از آغازگرهای هرز s-rnase
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1393
  علی کمره   علیرضا قنبری

بادام (prunus dulcis. mill) متعلق به خانواده رُزاسه، یکی از مهمترین گونه¬های تجاری و قدیمترین محصول درختی خشکباری است. از نظر باغبانی، بادام جزء میوه¬های خشک بوده و بذر خوراکی (مغز یا گوشت بذر) آن محصول تجاری محسوب می¬گردد. بنابراین، گرده¬افشانی و لقاح در بادام ضروری است. ارقام تجاری بادام دارای خودناسازگاری گامتوفیتیکی بوده، که مانع از خود تلقیحی شده و باعث دگر تلاقی می¬گردد. ژنتیک خودناسازگاری گرده- مادگی توسط یک مکان ژنی یا یک ژن (s) با چندین آلل 1s تا sx کنترل می¬گردد و ارقام خودسازگار دارای ژن sf می¬باشد. تعیین سازگاری بین گرده و مادگی بادام هم در برنامه¬های اصلاحی جهت انتخاب والدین برای انجام تلاقی و هم در گزینش ارقام گرده¬دهنده برای کاشت در باغ¬های تجاری، ضروری است. در بادام تعیین خود)نا(سازگاری با روش¬های متعددی انجام می¬گیرد. در این بررسی، 37 رقم و ژنوتیپ بادام موجود در کلکسیون دانشگاه شاهد بوسیله واکنش pcr، با استفاده از آغازگرهای دیجنریتem-pc1consrd, paconsi-f, em pc2consfd , em-pc3consrd، شناسایی و غربالگری شدند. نتایج pcr، نشان داد که اغلب ارقام و ژنوتیپ¬ها خودناسازگار بودند. اگرچه دو ژنوتیپ a9 و a36 آلل sf (خودسازگاری) را نشان دادند. بدلیل اینکه اندازه نوار¬های تکثیر شده توسط آغازگرهای اینترون اول زیر 500 جفت باز و نزدیک به هم بودند، اندازه¬گیری دقیق آنها مشکل بود. بهمین خاطر در این پژوهش اندازه اکثر نوارها با استفاده از تکثیر آلل¬های s توسط آغازگرهای اینترون دوم مشخص و محاسبه گردید.

استقرار و پرآوری شاخساره های زغال اخته (cornus mas l.) و ارزیابی تنوع ژنوتیپ های منطقه کلیبر
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا هادی   علیرضا قنبری

زغال اخته با نام علمی cornus mas l. یکی از 40 گونه جنس cornus از خانواده cornacea می¬باشد. تکثیر از طریق بذر و گزینش توسط انسان در طول زمان تنوع ژنتیکی زیادی در درختان به وجود آورده است. مطالعه و ارزیابی تنوع ژنتیکی در زغال¬اخته به جهت انجام کارهای اصلاحی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش تنوع صفات مورفوپومولوژیکی 14 ژنوتیپ زغال¬اخته و تنوع ژنتیکی 30 ژنوتیپ زغال¬اخته از درختان باغ¬های منطقه کلیبر و با استفاده از صفات فیزیکوشیمیایی میوه و نشانگر scot ، مورد ارزیابی قرار گرفت. با توجه به نتایج ارزیابی تنوع ژنتیکی مبنی بر تنوع بالا، عدم تشابه ارقام با نام محلی یکسان و نتایج صفات اندازه-گیری شده، ژنوتیپ¬های برتر از لحاظ صفات شناسایی گردیدند. سپس استقرار و پرآوری برخی از ژنوتیپ¬ها با استفاده از کشت درون¬شیشه¬ای که بخشی از مراحل ریزازدیادی می¬باشد انجام شد. بهترین ریزنمونه، از گره¬های یک تا سه شاخساره¬های سال جاری و اواخر فصل تابستان، بهترین زمان نمونه¬گیری جهت ریزازدیادی با کمترین آلودگی و محیط wpmتغییر یافته، محیط کشت مناسب جهت استقرار و پرآوری گیاه زغال اخته در این آزمایش به¬دست آمد. استفاده از کیتوسان در غلظت 30 میلی¬گرم بر لیتر در محیط کشت برای شاخه¬زایی به طور معنی¬داری دارای اثرات مثبت ارزیابی شد.

اثرات هورمون های جیبرلین و اکسین روی رشد و نمو گرده درختان میوه هسته دار در شرایط درون شیشه ای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1393
  مهتاب علیزاده   یاور شرفی

گونه¬های مختلف جنس prunus از تیره rosaceae درختان میوه هسته¬دار را تشکیل می¬دهند. خودناسازگاری گامتوفیتی اکثر این گیاهان، انتخاب درختان گرده¬زای مناسب برای پرورش آنها را با عملکرد مناسب کمی و کیفی به هنگام احداث باغ ضروری می¬سازد. بنابراین، مطالعه خصوصیات فیزیولوژیکی مهم گرده در گونه¬ها و ارقام مختلف این تیره از مهم¬ترین چالش¬های پرورش دهندگان واصلاح¬گران می¬باشد. در مطالعه حاضر اثرات هورمون¬های جیبرلین و اکسین بر روی رشد و نمو گرده چند گونه از درختان میوه هسته¬دار در شرایط درون شیشه¬ای از قبیل جوانه¬زنی، رشد لوله و در چند رقم از گونه¬های جنس prunus شامل بادام، زردآلو، گوجه¬سبز، آلو، هلو، شلیل، گیلاس و آلبالو در شرایط درون شیشه¬ای مورد بررسی قرار گرفت. حداقل دو رقم از هر گونه انتخاب و گرده آنها جمع¬آوری و در محیط کشت درون شیشه¬ای حاوی 15 درصد ساکارز و 1/5 درصد آگار کشت داده شدند. پتری دیش¬ها 24 ساعت در دمای 22 درجه سانتی¬گراد در تاریکی نگه¬داشته شد. این پژوهش به صورت آزمایش فاکتوریل با طرح پایه کاملاٌ تصادفی در 5 تکرار انجام شد. در هر پتری دیش 5 میدان دید توسط میکروسکوپ نوری مجهز با اکولر، بررسی و درصد جوانه-زنی و رشد لوله گرده در آنها یادداشت¬برداری شد. داده¬های حاصل با نرم¬افزار آماری spsوmstatc تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اثرات جیبرلین و اکسین از نظر جوانه¬زنی، رشد لوله و طول عمر گرده هر کدام در بین گونه¬ها و ارقام تفاوت معنی¬دار وجود داشت و همچنین بین دو هورمون تفاوت معنی-داری مشاهده گردید.

اثر مدت زمان انبارمانی و برخی تیمارها بر کیفیت آریلهای تازه انار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  سید حسن طباطبایی شمس آبادی   یاور شرفی

انار با نام علمی (punica granatum l.) متعلق به تیره punicaceae یکی از قدیمی ترین میوه های خوراکی و دارویی ارزشمند و از مهمترین میوه های تجاری با ارزش اقتصادی بالا که بومی کشور ما نیز می باشد. با توجه به اهمیت این محصول در ایران و افزایش صادرات آن، بهبود روشهای انبارداری به منظور حفظ ویژگی های کیفی و انباری ارقام انار، جلوگیری از بروز بیماری و عوارض فیزیولوژیک در مرحله پس از برداشت و معرفی روشهای مناسب انبارمانی میوه ضروری است. معمولاً میوه انار مصرف تازه خوری دارد، اما از آنجاییکه پوست کندن آن سخت است مصرف میوه با محدودیت هایی همراه می شود بنابراین، تجاری سازی روش مصرف آریل های تازه و آماده خوردن همراه با تکنیک های حداقل فرآوری می تواند جایگزین مناسبی برای مصرف انار در بازارهای داخلی و خارجی باشد. هدف تازه گسترش عمر انبارمانی پس از برداشت محصولات، استفاده از پوشش های خوراکی حاصل از ترکیبات ضد میکروبی و ترکیبات شیمیایی طبیعی به جای قارچ کش ها و مواد نگهدارنده شیمیایی در کنترل کیفیت پس از برداشت محصولات می باشد.