توابع تولید در تئوریهای اقتصادی، خصوصا اقتصاد خرد از اهمیت ویژه ای برخوردارند. چه گذشته از اینکه میزان تولید یک جامعه یکی از مهمترین شاخصهای ارائه فعالیتهای اقتصادی می باشد و خصوصیات کیفی این توابع نیز بررسیهای اقتصادی را سهلتر نموده، راه را برای تحقیقات بعدی هموارتر می سازند. بر این اساس است که در دنیای امروز در بسیاری از بررسیهای نظری و برنامه ریزیهای اقتصادی از این توابع به عنوان ابزار اصلی تجزیه و تحلیل استفاده می شود. در این رابطه تحقیق در مورد جنبه های مختلف تولید یک اقتصاد در جهت هموار ساختن راه برای پژوهشهای آتی امری ضروری و اجتناب ناپذیر است . بر این اساس در این تحقیق نظر خود را به بخش محدودی از اقتصاد تولید معطوف ساخته و بعنوان هدف اصلی، مشخص نمودن ضرائب کشش عوامل تولید نسبت به تولید در بخشهای مختلف صنعتی ایران و کل بخش صنعت دنبال می شود. این امر از طریق یافتن تابع تولید مناسب برای هر بخش صورت می گیرد. پس از شرح مختصری در مورد طرح مسئله، هدف و فرضیات تحقیق در قسمت مقدمه، در فصل دوم به نگرشی سریع در مورد حاصل کار اقتصاددانان مختلف در جنبه های متفاوت زمینه فوق الذکر پرداخته می شود. در فصل سوم مبانی تئوریک تحقیق مشخص شده، در این رابطه توابع تولید لئونتیف ، کاب - داگلاس و تابع تولید کاب - داگلاس در شرایط تعادلی ماکزیمم سازی سود مورد بررسی قرار گرفته نقاط ضعف و قوت هر تابع مشخص می گردد. فصل چهارم به اطلاعات آماری تخصیص داده شده است . در بخشی از این فصل چگونگی انتخاب شاخص مناسب برای متغیرهای استفاده شده در الگوها (مثل ارزش افزوده، دستمزد و حقوق پرداختی، موجودی سرمایه، سرمایه گذاری، برق و سوخت مصرفی) به تفصیل مشخص می گردند. در فصل پنجم به ارزیابی نتایج تجربی در مورد سه مدل انتخابی در بخشهای مختلف و همچنین کل بخش صنعت پرداخته می شود. فصل ششم به نتیجه گیری کامل پژوهش اختصاص داده شده است . جداول و آمارهای استفاده شده در تحقیق در پیوست یک گردآوری شده اند. پیوست دو تا چهار نیز به ترتیب به نتایج کامپیوتری مدلهای منتخب لئونتیف ، کاب - داگلاس و کاب - داگلاس در شرایط تعادلی اختصاص داده شده است .