نام پژوهشگر: فرهاد افتخار زاده

بررسی نگرش متخصصان در مورد چگونگی آموزش مهارتهای زندگی دختران مقطع متوسطه شهرستان دامغان
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  منصوره خطیب زاده   عفت عباسی

پژوهش حاضر، با هدف بررسی نگرش متخصصان درمورد چگونگی آموزش مهارت های زندگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر دامغان انجام گرفته است روش تحقیق زمینه یابی بوده است.و جامع آماری شامل کلیه صاحب نظران آموزش وپرورش شهرستان دامغان بوده واز این افراد تعداد 22 عضوهیأت علمی و22نفر دبیرمدارس متوسطه به عنوان نمونه تعیین وبااستفاده ازروش نمونه- گیری هدفمند(نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند)انتخاب شده اند.ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 58 گویه ای درمقیاس لیکرت بوده است.داده های جمع آوری شده دردوسطح توضیحی واستنباطی بااستفاده از روش های آماری آزمون فرید من مورد تحلیل قرار گرفته ونتایج نشان دادندکه از نظر متخصصان گویه های مهارت های زندگی ضروری برای دانش آموزان دختر مقطع متوسطه به ترتیب خودآگاهی، کنار آمدن با هیجان ها، تفکر انتقادی، تصمیم گیری، روابط موثر، حل مسئله و تفکرخلاق می باشد. و از دیدگاه آنان بهترین روش جهت ارائه محتوای مهارت های زندگی روش مجزا بوده و همچنین یافته های پژوهشی نشان می دهد که از بین روش های آموزش مهارت های زندگی، روش های بحث و مناظره، یادگیری فعال و ایفای نقش به ترتیب دارای بیشترین اهمیت بوده وروش کیفی بهترین روش ارزشیابی مهارت های زندگی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه می باشد. واژگان کلیدی: نگرش، متخصصان، مهارت های زندگی، دوره متوسطه

بررسی میزان آمادگی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و دانشگاه شیراز برای تبدیل به سازمان یادگیرنده ازدیدگاه کارکنان و اساتید دانشگاه مذکور
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1391
  فریده ابراهیمی   فرهاد افتخار زاده

هدف تحقیق بررسی میزان آمادگی دانشگاه علوم پزشکی شیرازو دانشگاه شیراز برای تبدیل به سازمان یادگیرنده ازدیدگاه کارکنان واساتید دانشگاههای مذکور بر اساس اصول سازمان یادگیرنده پیتر سنگه می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دانشکده های دانشگاه شیراز و دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی شیراز می باشند. اطلاعات گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از روش های آماری t-test مستقل و رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تجزیه و تحلیل با استفاده از آزمون تی برای گروه های مستقل نشان داد که که در زمینه مهارت شخصی و مدل های ذهنی بین کارکنان دو دانشگاه و کارکنان زن و مرد دو دانشگاه تفاوت معناداری وجود ندارد و هر دو دانشگاه شیراز و علوم پزشکی شیراز آمادگی لازم برای تبدیل به سازمان یادگیرنده را دارند. و در زمینه آرمان مشترک بین کارکنان دو دانشگاه تفاوت معناداری وجود دارد و دانشگاه علوم پزشکی آمادگی لازم برای تبدیل به سازمان یادگیرنده را دارد ولی دانشگاه شیراز این آمادگی را ندارد. همچنین در زمینه یادگیری تیمی و تفکر سیستمی بین کارکنان دو دانشگاه وکارکنان زن و مرد دو دانشگاه تفاوت معناداری وجود ندارد و هیچ یک از دو دانشگاه آمادگی لازم را برای تبدیل به سازمان یادگیرنده ندارند. و در نهایت در زمینه مدل های ذهنی بین کارکنان زن و مرد دو دانشگاه تفاوت معناداری وجود ندارد و هر دو دانشگاه آمادگی لازم برای تبدیل به سازمان یادگیرنده را دارند. تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه در دانشگاه شیراز نشان می دهد که از میان متغیر های جمعیت-شناختی، متغیر های میزان تحصیلات و سابقه می توانند میزان آمادگی را به طور معنی داری پیش بینی کنند. و متغیرهای سن و جنسیت نمی توانند میزان آمادگی را به طور معنی داری پیش بینی کنند. این نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات و سابقه، میزان آمادگی کارکنان افزایش می یابد و با کاهش میزان تحصیلات و سابقه، میزان آمادگی کاهش می یابد. همچنین با افزایش سن، میزان آمادگی کاهش می یابد. تجزیه و تحلیل اطلاعات و نتایج بدست آمده با استفاده از روش آماری رگرسیون چندگانه در دانشگاه علوم پزشکی شیراز نشان می دهد که از میان متغیر های جمعیت شناختی، متغیر های میزان تحصیلات و سن می-توانند میزان آمادگی را به طور معنی داری پیش بینی کنند. و متغیرهای سابقه نمی تواند میزان آمادگی را به طور معنی داری پیش بینی کند. این نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان تحصیلات و سن، میزان آمادگی کارکنان افزایش می یابد و با کاهش میزان تحصیلات و سن، میزان آمادگی کاهش می یابد. همچنین با افزایش سابقه، میزان آمادگی کاهش می یابد. کلید واژه ها: سازمان یادگیرنده- یادگیری سازمانی- میزان آمادگی- نظرات- دانشگاه

کاربرد برنامه ریزی ریاضی در مدیریت روسازی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران 1381
  بابک گلچین   محمود عامری

مدیریت روسازی فرایندی است که از مراحل ، ساخت، نگهداری ، ارزیابی، ترمیم ، بازسازی و تحقیقات تشکیل شده است. هریک از مراحل فوق و یا ترکیب آنها نیازمند برنامه ریزی می باشند.مدلهای بهینه سازی ریاضی (مدلهای برنامه ریزی ریاضی ) یکی از ابزارهای لازم برای این منظور می باشند.در این تحقیق با توجه به توضیحات فوق، سعی می شود که ضمن تعریف سیستم مدیریت روسازی ، مفاهیم مدیریت، تصمیم گیری و برنامه ریزی توضیح داده شده ، سپس سابقه کاربرد روشهای برنامه ریزی (به خصوص برنامه ریزی ریاضی ) در مدیریت روسازی تشریح گردد. آنگاه یکی از مسائل سیستم مدیریت روسازی (بخش ترمیم و نگهداری) با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی حل گردد.مدل برنامه ریزی خطی مربوطه که برای یک شبکه روسازی در استان لرستان ارائه شده است. با ایجاد تغییراتی در زمینه نحوه تعریف و پیش بینی وضعیت روسازی، تعریف روشهای ترمیم و نگهداری ، محدودیت اقتصادی و تابع هدف، از ساختار مدل برنامه ریزی سیستم مدیریت روسازی ایالت آریزونا آمریکا استفاده می کند. این مدل قادر است در طول افق برنامه ریزی ، فعالیتهای مختلف ترمیم و نگهداری را به وضعیت های مختلف روسازی شبکه مربوطه تخصیص دهد. همچنین با ایجاد تغییراتی در مدل، می توان به سوالات جدیدتر پاسخ داد.