نام پژوهشگر: محمدتقی راشد محصل

بررسی عناصر داستانی در متنهای فارسی میانه کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریر، گزارش شترنج و زردشت و گشتاسب (از روایت پهلوی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده زبانشناسی 1389
  سیده فاطمه موسوی   محمدتقی راشد محصل

چکیده میان متن های فارسی میانه متن هایی با ساختار های روایی منثور دیده می شوند. تاکنون، جنبه های تاریخی این متن ها بررسی شده است و حاصل بیشتر این بررسی ها نشان می دهد که درون مایه این متن ها با وقایع تاریخی انطباق کاملی ندارد. حال که ترجمه های نسبتاً دقیق و روانی از این متن ها در دسترس است؛ از میان مجموعه متن ها چهار متن که دارای ساختار روایی بوده اند، برگزیده شده است؛ تا با بررسی عناصر ادبی در آنها چشمه های داستان پردازی ایران باستان را شناخته و ویژگی های آن را بکاود. این داستان ها عبارتند از کارنامه اردشیر بابکان، یادگار زریر، گزارش شترنج و داستان زردشت و گشتاسب از روایت پهلوی. پس از ذکر سیری اجمالی در ادبیات فارسی میانه و تعاریف عناصر داستان، تحلیل عناصر داستان در هریک از این متن ها آمده است و در نتیجه گیری هایی کوتاه این بررسی ها جمع بندی شده اند. در انتها، جمع بندی ، که تصویری کلی از این متن ها را به دست می دهد، آمده است. از دستاوردهای این پژوهش، اثبات توجه به داستان پردازی در ایران باستان و نمایش پیشرفت ادبیات دوره ساسانی است.

جستاری در سنگ نبشته های پهلوی حرف نویسی، آوانگاری، برگردان، یادداشتها و واژه نامه بسامدی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1380
  محمدرضا ارشاد   محمدتقی راشد محصل

چکیده ندارد.

بررسی ویژگی های ایزد اردویسور آناهید و ایزد اشی و جایگاه هر یک در ایران باستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1385
  فرح رستمی گوهری   مهشید میرفخرایی

چکیده ندارد.

تراژدی سه گانه رستم و اسفندیار ، رستم و شغاد و داستان پادشاهی بهمن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی 1382
  حسین شیخ بستان آباد   مهشید میرفخرایی

در این پژوهش هدف آن است که تاثیر تراژدی یونانی در به وجود آمدن سه داستان رستم و اسفندیار، رستم و شغاد و پادشاهی بهمن بازنمایانده شود. اشتباه است اگر گفته شود این داستانها صورت ایرانی تراژدی یونانی است . چرا که میان فرهنگ ایران و یونان تفاوتهای بسیاری وجود دارد . از سوی دیگر شرایط زمانی به وجود آمدن این دو گروه داستانها با هم فرق می کند. و مهمترین نکته این که امروزه دیگر، پژوهشگران و متخصصان تراژدی یونان باستان بر این باور اتفاق دارند که سخن گفتن از تراژدی یونانی درست نیست بلکه باید از تراژدی های یونانی سخن گفت و حتی گفتگو از وحدت موضوعی نمایشهای یک نویسنده را باید کنار گذاشت و مثلا در بررسی ، تراژدی های سوفوکلس را مد نظر قرار داد. با این حال و با وجود این تنوع ، میان این تراژدی ها شباهتهایی وجود دارد که این نمایشها را در یک خانواده قرار می دهد.