نام پژوهشگر: محمد حسین رضایی مقدم

آشکارسازی تغییرات مورفولوژیکی بسترآجی چای در محدوده خواجه تا ونیار
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1389
  عادل محمدی فر   محمد حسین رضایی مقدم

چکیده اکثر سازه های آبی (سدها، پل ها و ایستگاه های پمپاژ)، و کاربری های (مسکونی، زراعی و مرتع) که بر روی رودخا نه ها و یا در حاشیه آن ها قراردارند، به نوعی متاثر از تغییرات مورفولوژیکی رودخانه ها می باشند. از این رو بررسی این پدیده از مهم ترین بخش مطالعات طرح ها و کاربری های فوق محسوب می شود. منطقه مورد مطالعه بخشی از رودخانه آجی چای ما بین خواجه تا ونیار به طول حدودا 22 کیلومتر می باشد که از نظرموقعیت نسبی در شمال شرق تبریز و از نظر مختصات جغرافیایی بین "55 23° 46 تا "55 34° 46 طول شرقی و"01 07° 38 تا "40 8 °38 عرض شمالی قرار دارد. هدف اصلی این تحقیق آشکارسازی رو ند تغییرات مورفولوژیکی رودخانه و تهیه نقشه های خطر به صورت مناطق آسیب پذیر، بحرانی و بسیاربحرانی در محیط gis arc در دو بازه و دو دوره (1335-1374 و 1374-1387) با استفاده از عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای برای منطقه مورد مطالعه می باشد. بدین منظور مسیر رودخانه از روی عکس های هوایی 1:50000 سال 1335، 1:10000 سال 1374 و تصویر ماهواره ای irs سنجنده pan با تفکیک 5/2 متری در سال 1387 استخراج گردید و ضرایب خمیدگی و زوایای مرکزی آن ها محاسبه شد. سپس با هم پوشانی لایه های مورد نظر از قبیل فرسایش، لیتولوژی، کاربری، جاده، بسترطغیانی و شیب مناطق خطر شناسایی و نقشه آن ها تهیه گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 1) رودخانه به طور میانگین در هر دو بازه و در هر دو دوره از انحنای قوس های خود کاسته و بر تعداد آن ها افزوده است. 2) مئاندری شدن رودخانه ناشی از تکتونیک در غالب سوبسیدانس و آنتسدانس، لیتولوژی سست، جریان های ثانویه، شیب کم در منطقه و پایین آمدن سینوزیته رودخانه ناشی از کاهش دبی آب و رسوب و ساکن شدن پایین دست می باشد3) مناطق خطر در دوره دوم نسبت به دوره اول در ساحل راست افزایش و درساحل چپ کاهش داشته است.

بررسی روند تغییرات تکاملی رودخانه قزل اوزن با استفاده از مدل های فلوویال ( محدوده بین 30 کیلومتری شهرستان میانه تا مرز سیاسی استان زنجان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1391
  صیاد اصغری سراسکانرود   محمد رضا ثروتی

نظارت بر روند تغییرات مسیر و الگوی هندسی رودخانه ها به منظور کسب شناخت دقیق و بررسی معضلات و مخاطرات احتمالی در جهت حفظ و بهره برداری بهینه از منابع طبیعی ضروری می باشد و جزو اولویت های مطالعات ژئومورفولوژی است. رودخانه قزل اوزن یکی از مهمترین رودخانه های ایران است که شکل گیری هندسه بستر آن در بازه های مختلف با یکدیگر تفاوت فاحشی دارد. منطقه مورد مطالعه در این تحقیق محدوده بین 30 کیلومتری شهرستان میانه تا مرز سیاسی استان زنجان بین طولهای جغرافیاییَ تا َ و عرض های جغرافیاییَ تا ? می باشد. هدف این تحقیق بررسی روند تغییرات تکاملی رودخانه در محدوده مورد مطالعه می باشد. جهت رسیدن به این هدف از تکنیک ها و روش های مختلفی استفاده شد. از معیارهای نسبت پهنا به عمق، ضریب بریدگی، شیب طولی، توان رود، ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی پیچانها، شکل پلان و لیتولوژی بستر رودخانه برای بررسی شکل هندسی رودخانه استفاده شده است. با استفاده از شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و تحلیل هندسه فراکتالی تغییرات الگوی هندسی رودخانه در چهار بازه زمانی بررسی گردید، و برای تعیین بعد فراکتالی از روش بعد شمارش خانه استفاده شد. با استفاده از روشهای تنش برشی و شاخص مقاومت نسبی بستر وضعیت پایداری رودخانه تحلیل گشت. نتایج این مطالعه نشان داد که بر طبق شاخص های فلوویال و با مبنا قرار دادن طبقه بندی روسگن الگوی رودخانه در بازه اول شریانی و در بازه دوم به صورت مئاندری تک مجرایی می باشد، و در بازه سوم الگوی رودخانه مئاندری- شریانی می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در طول دوره مورد بررسی روند تغییرات رودخانه در بازه های مورد مطالعه کاملا متفاوت می باشد بطوری که میزان تغییرات ایجاد شده در بازه اول در طول چهار دوره بسیار زیاد بوده و بازه دوم کمترین میزان تغییرات را داشته است. مقادیر زاویه مرکزی و ضریب خمیدگی نشان می دهد که در کل بازه های بررسی شده، تغییرات ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی (به جز نسبت اندک در مناطق کوهستانی) در یک دامنه محدود مشاهد می شود که نشان دهنده وجود قوس های تقریبا مشابه در طول مسیر رودخانه است. دلیل پیچان رودی رودخانه قزل اوزن در مناطق مختلف با همدیگر کاملا متفاوت می باشد، در بازه دشت سیلابی فرایند تدارک دبی، رسوب و در حالت کلی توان رودخانه و فرسایش کناری نقش عمده در پیچان رودی رودخانه دارد، ولی در بازه کوهستانی مسائل زمین ساختی و زمین شناسی نقش عمده در پیچان رودی رودخانه دارد. براساس شاخص زاویه مرکزی، بیشترین تعداد قوس ها از نوع پیچان رود توسعه یافته می باشد و لذا رودخانه قزل ازون یک رودخانه مئاندری پویا می باشد. تحلیل فراکتالی الگوی رودخانه نشان داد که الگوی رودخانه در سالهای مورد مطالعه خاصیت فراکتالی دارد که تکرار الگو در درون خود را به همراه دارند ولی با این تفاوت عمده که در بعضی از سالها یا بخش های یک بازه الگوی تکرار شونده در سراسر رودخانه یکی نیست و در بخش های مختلف الگوی متفاوتی بوده که تکرار شده است. بررسی پایداری رودخانه به وسیله روشهای ریاضی نشان می دهد که روشهای ریاضی با مدلها و روشهای ژئومورفولوژی و واقعیت های مورفولوژیکی رودخانه در طبیعت همخوانی ندارند به این دلیل که بیشتر این مدلها برای بسترهای آبرفتی تعبیه شده اند و برای بسترهای غیرآبرفتی اصولا قدرت تحلیل ندارند. با توجه به شاخص های کمی بررسی شده و قدرت فرسایندگی و توان رودخانه برای ایجاد تغییرات در بازه های مختلف، رودخانه قزل اوزن هنوز به مرحله تکامل خودش نرسیده است. و فعالیت رودخانه ای جهت رسیدن به مرحله تکاملی ادامه دارد ولی وجود سازندهای بسیار مقاوم و همچنین تاثیر فعالیت های زمین ساختی می توانند در روند تعادلی رودخانه اختلال ایجاد کنند.

بررسی تحول و تکوین ژئومورفولوژیکی دریاچه زریوار با تأکید بر حوضه آبریز قزلجه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده جغرافیا 1392
  ژیان رستم نژاد   محمد حسین رضایی مقدم

بدون شک امروزه نقش و اهمیت اطلاعات محیطی در برنامه ریزی بر کسی پوشیده نیست، در این مسیر مطالعات ژئومورفولوژی و زمین شناسی جایگاه ویژه ای دارند. از جنبه های این مطالعات نحوه تحول و تکامل و عوامل ایجاد دریاچه ها می باشد. دریاچه زریوار در 3 کیلومتری شمال غرب شهرستان مریوان قرار دارد و از دریاچه های آب شیرین کوهستانی است که در ارتفاع 1285 متری از سطح دریا واقع است. این دریاچه با وسعت حدود 5/8 کیلومتر مربع در موقعیت جغرافیایی مابین 35 درجه و 31 دقیقه تا 35 درجه و 33 دقیقه عرض شمالی و 46 درجه و 6 دقیقه تا 46 درجه و 7 دقیقه طول شرقی واقع شده است. هدف اصلی این تحقیق بررسی تحول و تکوین دریاچه زریوار در ارتباط با حوضه بالا دست خود است. بدین منظور، ابتدا از طریق نقشه های توپوگرافی 1:50000، منطقه از لحاظ توپوگرافی تحلیل سپس تحلیل های هیدرولوژیکی برای دو حوضه به طور جداگانه انجام شد. در این راستا با مطالعه نقشه زمین شناسی منطقه مشخص شده که چاله دریاچه به صورت گرابن است، بدین صورت که عملکرد گسل های شرق و غرب دریاچه به صورت نرمال باعث ایجاد گرابن در منطقه شده و شرایط را برای تجمع آب در منطقه ایجاد کرده است. وجود سازندهای آهکی در قسمت جنوب غرب و غرب دریاچه با ایجاد چشمه های کارست در منطقه، عامل دیگر در تشکیل و تحول دریاچه است. این دریاچه در اواخر پلئیستوسن تشکیل شده است و تغییرات اقلیمی متفاوتی را متحمل نموده است. در ادامه از طریق مشاهدات میدانی و تصاویر ماهواره ای spot منطقه، با شناسایی دو آبراهه ورودی از دریاچه زریوار به حوضه قزلجه، ارتباط دریاچه با حوضه قزلجه اثبات و معلوم شد که در دوره های گذشته که سطح آب دریاچه بالاتر از سطح کنونی بوده، آب این دریاچه از طریق این دو آبراهه به حوضه بالا دست وارد می شده است. اما با عملکرد تدریجی گسل های شرق و غرب دریاچه و نشست آن ارتباط این دو حوضه در حال حاضر قطع شده و آب دریاچه از طریق رودخانه زریوار به حوضه پایین دست خود وارد می شود.

تعیین کاربری بهینه اراضی بر اساس تحلیل زمانی، مکانی، مدل بندی فرسایش و تصاویر ماهواره ای در حوضه آبخیز مهرانه رود (ایستگاه های لیقوان و هروی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد جواد وحیدی   احمد فاخری فرد

تغییر کاربری اراضی یکی از فاکتورهای مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه آبخیز و انهدام تنوع زیستی می باشد. بنابراین، می توان با اطلاع از روند تغییرات کاربری اراضی در راستای هدایت اکوسیستم به سمت تعادل قدم برداشت. داشتن آمار و اطلاعات بهنگام، لازمه مدیریت صحیح عرصه های طبیعی می باشد که داده های سنجش از دور می توانند به عنوان جایگزینی مناسب برای داده های ثبت نشده و مربوط به گذشته مانند داده های کاربری اراضی و تغییرات آن در دوره های زمانی مختلف مورد استفاده قرار گیرد و به عنوان اطلاعات پایه برای دیگر مطالعات به کار روند. در این تحقیق، تغییرات کاربری و پوشش اراضی ناشی از افزایش جمعیت و فعالیت های انسانی در حوضه های آبخیز لیقوان و هروی با استفاده از تحلیل تصاویر ماهواره ای چند زمانه از جمله تصویر ماهواره لندست mss سال 1976، tm سال 1989، etm+ سال های 2000 و 2010 مورد بررسی قرار گرفت. تکنیک طبقه بندی نظارت شده با استفاده از روش حداکثر شباهت به کمک داده های معتبر زمینی انجام و شاخص نرمال شده تفاضلی پوشش گیاهی (ndvi) و مقایسه پس از طبقه بندی جهت شناسایی تغییرات محیطی در فاصله زمانی سال های 1976 تا 2010 انجام شد. نتایج ndvi کاهش تراکم پوشش گیاهی را در طول زمان نشان داد که این کاهش عمدتاً ناشی از افزایش نواحی مسکونی، جاده سازی، زراعت دیم بدون مدیریت و تبدیل مراتع متراکم به ضعیف (چرای بیش از حد) می باشد. بررسی روند تغییرات جمعیت روستاهای هروی، بیرق، لیقوان و سفیده خوان نشان داد که تغییرات جمعیت با تغییرات کاربری و پوشش اراضی مطابق بوده و مهاجرت روستاییان بین سال های 1979 تا 1986 نقش مهمی را در تغییرات کاربری و پوشش اراضی حوضه آبخیز مورد مطالعه ایفا کرده است. در حوضه آبخیز هروی، بر اساس شیب روند منحنی های جرم مضاعف بارش-رواناب و رواناب-رسوب سالانه و ماهانه (در حالیکه ماهانه فقط درما ه های آوریل، می، ژوئن و جولای مطالعه شده است) به غیر از دوره 1989-1977، در تمامی دوره ها شیب نسبت به دوره قبل از خود افزایش یافته است. این نتایج با تغییرات کاربری اراضی و مهاجرت روستاییان بین سال های 1979 تا 1986مطابقت کامل دارد. همچنین، نتایج اولیه حاصل از نقشه های تراکم ndvi حوضه آبخیز هروی نشان داد که اراضی فاقد پوشش گیاهی به استثنای دوره 1989-1976، در دیگر دوره ها از 1976 تا 2010 افزایش یافته است که این نتایج نیز با تغییرات جمعیت در حوضه آبخیز مطابقت دارد. در حوضه آبخیز لیقوان، در تمامی دوره های مورد بررسی شیب روند منحنی های جرم مضاعف بارش-رواناب و رواناب-رسوب افزایش یافته است، زیرا مساحت مناطق مسکونی از سال 1976 تا 2010 افزایش یافته که این افزایش در دوره 2010-2000 شدت بیشتری داشته است. همچنین، مراتع ضعیف و زراعت دیم از سال 1976 تا 2010 به طور مداوم افزایش و مراتع متراکم کاهش یافته است. مقادیر ضریب رواناب و شاخص تلفات در رویدادهای مختلف بارش-رواناب لحظه ای در حوضه های آبخیز لیقوان و هروی نشان داد که در رویدادهای همزمان، ضریب رواناب حوضه آبخیز هروی بیشتر از لیقوان می باشد (در حالت میانگین ماهانه و سالانه ضریب رواناب لیقوان از هروی بیشتر است)؛ در حالیکه، شاخص تلفات حوضه آبخیز هروی کمتر از لیقوان است. این نتایج می تواند به دلیل نفوذپذیری کمتر حوضه آبخیز هروی (خصوصاً در قسمت های خروجی حوضه) باشد که ناشی از گسترش کاربری های مسکونی، معدن (از سال 2000 به بعد)، جاده و دیگر کاربریهای غیر طبیعی است. در این تحقیق، با استفاده از تفکیک زیرحوضه های مختلف، تغییرات مکانی مشخصه های خاک (بافت خاک و میانگین قطر ذرات)، فیزیوگرافی (میانگین شیب)، سرعت پتانسیل خروجی، پوشش و کاربری اراضی (شماره منحنی رواناب) زیرحوضه ها مورد بررسی قرار گرفت. در این رابطه، تعداد 10 زیرحوضه در منطقه مورد مطالعه بر اساس آبراهه های تغذیه کننده جدا و وضعیت فرسایش و رسوب در آن ها از طریق منحنی جول استورم بررسی شدند و به طور مقایسه ای فرسایش پذیری آن ها طبقه بندی گردید. در نهایت، بر اساس مشخصه های مذکور زیرحوضه ها، مدل رگرسیونی برای پیش بینی میانگین اندازه قطر ذرات رسوب ارائه گردید. نتایج داده های پیش بینی شده میانگین قطر ذرات رسوب از طریق ضریب راندمان مدل نش ساتکلیف با داده های مشاهداتی مورد مقایسه قرار گرفت و این ضریب حدود 996/0 محاسبه گردید که حاکی از صحت و قدرت پیش بینی بالای مدل ارائه شده است. همچنین، r2 مدل 994/0 می باشد که نشان دهنده قابل قبول بودن نتایج حاصل از مدل است. نتایج تحقیق حاضر می تواند به عنوان یک مدل برای دیگر مناطق در حال توسعه و اطلاعات پایه برای تحقیقات بعدی مورد استفاده قرار گیرد.

نقش فرسایش بر ویژگیهای ژئومورفولوژیکی حوضه آذرشهر چای
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم زمین 1389
  ابراهیم رسولی اربط   محمدمهدی حسین زاده

چکیده ندارد.