نام پژوهشگر: مهرناز کیهانفر

امکان تولید متابولیت های ثانویه در ریشه های موئین القایی گیاهان شاهبیزک و کنگر فرنگی با استفاده از آگروباکتریوم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  علی رضا اسکندری صامت   مهرناز کیهانفر

انسان با شناخت گیاهان دارویی مختلف به شفا بخشی و اثرات درمانی این گیاهان پی برد و به منظور پیشگیری و درمان بیماری از آنها استفاده کرد. با استفاده از پیشرفت های بیوتکنولوژی، تولیدات طبیعی گیاهان می توانند منبع عظیمی از ترکیبات شیمیائی جدید با منشاء گیاهی را برای کاربردهای گوناگون فراهم کنند. کشت بافت گیاهان دارویی به عنوان یک راه حل مناسب جهت تولید متابولیت های ثانویه با ارزش معرفی شده است. اخیرا کشت ریشه های موئین به عنوان یک منبع پایدار برای تولید متابولیت ها پیشنهاد شده است. ریشه های مویین با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز تولید می-شوند. بزرگترین مزیت کشت ریشه های مویین این است که اغلب در مقایسه با گیاهان مادری، توان بالایی در تولید متابولیت های ثانویه دارند. دو گیاه شاهبیزک و کنگر فرنگی از گیاهان دارویی مهم و بومی ایران می باشند که به علت دارا بودن متابولیت های ثانویه با ارزش، مصرف دارویی زیادی برای درمان بسیاری از بیماری ها دارند. این گیاهان در حالت طبیعی متابولیت های ثانویه کمی تولید می کنند و در نتیجه برای افزایش متابولیت های ثانویه و توسعه درحد تجاری، استفاده از روش القاء ریشه موئین می تواند مثمر ثمر واقع شود. در این تحقیق جهت ایجاد ریشه های موئین در دو گیاه شاهبیزک و کنگرفرنگی از باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز استرین ar15834 استفاده گردید که نتایج این بخش نشان داد که در ریزنمونه های آلوده شده گیاه شاهبیزک ریشه های موئین تولید گردید. جهت تأیید تراریختی ریشه های موئین تولید شده، آنالیزpcr با استفاده ازآغازگر اختصاصی ژن rolb انجام پذیرفت. نتیجه آنالیز pcr، وجود باندهای تشخیصی مربوط به تکثیر اختصاصی ژن rolb را با اندازه 780 جفت بازی نشان داد و بدین ترتیب تراریختی ریشه های مویین تأیید شد. ولی در اثر هم کشتی ریزنمونه های گیاه کنگر فرنگی با باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز هیچ گونه ریشه موئینی تولید نشد و حتی در اثر استفاده از یکسری عوامل مانند استفاده از استرین های مختلف، اثری از تولید ریشه های موئین در ریزنمونه های گیاه کنگرفرنگی مشاهده نگردید. پس از ایجاد ریشه های موئین در گیاه شاهبیزک، میزان تولید متابولیت های ثانویه در این ریشه ها با استفاده دستگاه hplc ارزیابی گردید. نتاج حاصل نشان داد که میزان هیوسیامین و آسکوپولامین در ریشه های موئین(c1) نسبت به ریشه های طبیعی(c0) گیاه به ترتیب 11 و 3/11 برابر افزایش داشت. همچنین 6 لاین ریشه موئین جداسازی و میزان تروپان آلکالوئیدهای هیوسیامین و آسکوپولامین آنها هم اندازه گیری گردید. عوامل مختلفی از قبیل نوع ریزنمونه، سن گیاهچه، غلظت باکتری، مدت زمان های مختلف آلودگی، مدت هم کشتی و استرین های مختلف برای افزایش تراریختی گیاه شاهبیزک مورد بررسی قرار گرفت، میزان تراریختی 20 تا 30% افزایش یافت. محیط کشت های مختلف از قبیل ms، ms2/1 و b5 بمنظور رشد بهتر ریشه های موئین بررسی شد و محیط کشت ms2/1 بعنوان محیط کشت مناسب برای رشد ریشه ها بخاطر تولید زی توده بیشتر انتخاب گردید. بمنظور افزایش تولید هیوسیامین و آسکوپولامین در ریشه های موئین(c1) از محرکهای اسید جازمونیک، عصاره مخمر و اسید سالسیلیک در غلظت های مختلف استفاده گردید و بالاترین تاثیر مربوط به اسید جازمونیک با غلظت 25 میکرومول مشخص شد. برای باززایی گیاه شاهبیزک از ریشه های موئین لاین(c1)، هورمون های naa و ba با غلظت های مختلف استفاده گردید و مشخص شد که در غلظت 5/0 میکرومول از naa و 5 میکرومول از ba باززایی گیاه انجام گرفت. تراریختی گیاهان باززایی شده با استفاده از آزمون pcr با آغازگرهای اخصاصی ژن rolb تایید گردید. با استفاده از دستگاه hplc میزان هیوسیامین و آسکوپولامین آن تعیین گردید، میزان تولید هیوسیامین و آسکوپولامین در این گیاه تراریخت به ترتیب 01/3 و 57/0 میلی گرم در گرم بود.

ایجاد ریشه های مویین در سه گیاه دارویی بومی ایران و مطالعه اثر محرک های مناسب بر تولید متابولیت های ثانویه در این ریشه ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1389
  طیبه سلیمانی   مهرناز کیهانفر

در این تحقیق، 3 گیاه درمنه خزری، باباآدم و عروسک پشت پرده که از گیاهان دارویی با ارزش ایران می باشند، به منظور تولید ریشه های مویین با استفاده از agrobacterium rhizogenes ، مورد مطالعه قرار گرفتند. ریشه های سرطانی تولید شده به وسیله آلودگی a. rhizogenes دارای ویژگی هایی چون، سرعت رشد بالا، پایداری ژنتیکی و تولید سطوح بالاتری از متابولیت ثانویه می باشند. القاء ریشه های مویین در این گیاهان به وسیله استرین ar15834 باکتری a. rhizogenes و ریزنمونه های برگ درمنه خزری، ساقه و برگ عروسک پشت پرده و برگ، ریشه و دمبرگ باباآدم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرین باکتریایی ar15834 بعد از 7 تا 10 روز، ریشه های مویین را در دو گیاه درمنه خزری و عروسک پشت پرده القاء کرد. اما بافت ریزنمونه های مختلف گیاه باباآدم در محیط کشت in vitro ابتدا قهوه ای شد و سرانجام از بین رفت که احتمالا به علت ترشح ترکیبات فنولیکی می باشد. فراوانی تراریختی از ریزنمونه های برگ 2 هفته ای و دو ماهه گیاه درمنه خزری، به ترتیب 60/75 و 66/6 درصد بود. در گیاه عروسک پشت پرده فراوانی تراریختی برای ریزنمونه های برگ و ساقه به ترتیب، 96/86 و 82 درصد بدست آمد. واکنش زنجیره ای پلی مراز (pcr) برای ژن rolb ریشه های مویین تراریختی را که از نظر مورفولوژی شناسایی شده بودند، مورد تایید قرار داد. بعد از بهینه کردن محیط کشت برای گیاه باباآدم با استفاده از آنتی اکسیدانهای مختلف وهمچنین بهینه سازی شرایط هم کشتی، 4 درصد فراوانی تراریختی مورفولوژیکی از این گیاه در محیط کشت حاوی 5/0 درصد pvp و گیاهچه کامل به عنوان ریزنمونه، بدست آمد. لاین های ریشه مویین گیاه درمنه خزری، بر اساس مورفولوژی، 3 فنوتیپ مختلف را نشان داد: ریشه های مویین تیپیک، ریشه های کالوس زا و ریشه شبیه کالوس. در گیاه عروسک پشت پرده تنها یک فنوتیپ، ریشه های مویین تیپیک به وجود آمد. مقدار آرتمیزینین (متابولیت ثانویه با اهمیت گیاه درمنه خزری) در ریشه های مویین و ریشه های غیر تراریخت گیاه درمنه خزری به وسیله روش hplc تعیین شد. به منظورافزایش دادن زی توده و مقدار آرتمیزین، از غلظت های مختلف چیتوزان و اسید جاسمونیک به عنوان محرک، استفاده شد. بیشترین زی توده زمانی بدست آمد که 50 میلی گرم بر لیتر چیتوزان مورد استفاده قرار گرفت، هر چند که تفاوت نتایج با سایر تیمارها و نمونه کنترل معنی دار نبود. نتایج hplc نشان داد که مقدار آرتمیزینین در گیاه دست نخورده (200 میلی گرم بر گرم وزن خشک) بسیار بالاتر از دیگر تحقیقات گزارش شده در این زمینه است. این نتایج ممکن است از تنوع ژنتیکی موجود در طبیعت ناشی شده باشد. یک نتیجه قابل توجه و مطلوب این بود که، ریشه های مویین القاء شده به وسیلهa. rhizogenens آرتمیزینین را باغلظت بیش از دو برابر ریشه گیاهان غیر تراریخت تولید کردند. استفاده از محرک های چیتوزان و جاسمونیک اسید اثر مطلوبی بر تولید آرتمیزینین در ریشه های مویین گیاه درمنه خزری نشان نداد.

تولید صمغ کتیرای گیاه گون زرد (astragalus verus olivier ( در محیط کشت تعلیقی تحت غلظت های مختلف هورمونی naa و ba
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  حمید امیری باغبادرانی   سنبل ناظری

چکیده کشور ایران خاستگاه اصلی و یکی از مراکز مهم تنوع گونه های گون است.گیاه گون زرد با نام علمی astragalus verus orlivie یکی از گونه های مولد کتیرا است که در سراسر رشته کوه های البرز و زاگرس پراکنده است.کتیرای این گیاه دارای کاربرد های فراوانی درصنایع غذایی، دارویی و صنعتی است که این گیاه را در زمره گیاهان صنعتی قرار می دهد. صمغ کتیرا از جمله ترکیبات ثانویه است که در شرایط درون شیشه ای در کشت تعلیق نیز تولید می شود. در این تحقیق اثر انواع محیط های مختلف هورمونی ba و 2,4-d در شرایط درون شیشه ای بر کالوس زایی و تولید صمغ کتیرا مورد بررسی قرار گرفت. هم چنین اثر اسید سولفوریک،آب گرم و اسید جیبرلیک بر جوانه زنی بذور این گیاه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تفاوت معنی دار (در سطح یک درصد) بر میزان جوانه زنی بین بذور تیمار شده با تیمار شاهد داشت، بیشترین میزان جوانه زنی در تیمارهای با اسید سولفوریک غلیظ ارزیابی شد. اختلاف معنی داری در میزان القای کالوس در هنگام استفاده از هورمون ba در غلظت های مختلف در مقایسه باشاهد(فاقد هورمون) مشاهده شد. در کشت سوسپانسیون اثر غلظت های مختلف هورمونی دراین آزمایش در سطح 1 درصد معنی داربود، روند تولید صمغ در کشت تعلیقی به طور کلی با افزایش غلظت اکسین افزایش می یابد

بررسی اثر سمیت، جهش زایی و تمایز عصاره های مختلف ریشه شیرین بیان در مدل-های سلولی گیاهی و جانوری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  آرزو عزیزسلطانی   خسرو پیری

هزاران سال است که گیاهان از مهمترین منابع درمانی محسوب می شوند. امروزه دانشمندان و شرکت های زیادی فعالیت-های خود را بر روی تحقیق و توسعه گیاهان دارویی متمرکز کرده اند. عصاره های گیاهی حاوی ترکیبات متنوعی هستند که از نظر فعالیت مشابه با هورمون های استروئیدی تخمدان عمل می کنند که تحت عنوان فیتواستروژن اطلاق می شوند. گیاه glycyrrhiza glabra l تحت نام رایج شیرین بیان جهت درمان اختلالات تنفسی و گوارشی مورد استفاده قرار می گیرد. عصاره شیرین بیان و ایزوفلاوونوئیدهای مهم آن مانند گلابریدین، گلابرن و ایزولیکورتیجنین به عنوان فیتواستروژن عمل می-کنند. امروزه یکی از عمده مشکلات سلامتی در زنان مسن پوکی استخوان است. مهمترین فاکتور خطرآفرین پوکی استخوان در زنان کاهش سطح استروژن طی دوران یائسگی است. درمان با جایگزین هورمون جهت جلوگیری از پوکی استخوان توسعه یافته است اما این روش درمانی همراه با عوارض جانبی مانند سرطان های سینه، تخمدان و رحم همراه است، به همین جهت تقاضا در استفاده از فیتواستروژن ها در حال افزایش است. در این مطالعه جهت ارزیابی سمیت غلظت های متفاوت عصاره جوشانده شیرین بیان از تست آلیوم استفاده شد. نتایج نشان داد که عصاره جوشانده در غلظت رایج مورد استفاده در طب سنتی(µg/ml25) اثر سمیت نشان نمی دهد. در حالیکه در غلظت های بیشتر از غلظت رایج (µg/ml100-50) بر روی سلول-های نوک ریشه پیاز موجب اثرات توکسیک گردید. نتایج حاصل از روش mtt بر روی سلول های بنیادی مزانشیمی نشان داد که فرکشن های اتیل استاتی و استونی شیرین بیان در غلظت های (µg/ml50-10) به صورت وابسته به زمان و وابسته به دوز باعث افزایش معنی داری در روند تکثیر گردید در حالی که فرکشن های آبی و هیدروالکلی تأثیر افزایشی بر روی روند تکثیر نشان نداد. در نهایت نتایج این آزمایشات اثر سمیت غلظت های بالاتر فرکشن اتیل استاتی و استونی (µg/ml100) و فرکشن های آبی و هیدروالکلی (µg/ml100-50) را بر روی سلول های بنیادی نشان داد. در این پژوهش تأثیر عصاره شیرین بیان بر روند تمایز استخوانی از طریق ارزیابی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، اندازه گیری میزان رسوبات کلسیمی و بررسی کمی ژنهای استخوانی ارزیابی شد. آنالیز داده های حاصل از real-time نشان داد که فرکشن های اتیل استاتی و استونی (µg/ml25-10) بیان ژنهای آلکالین فسفاتاز، استئوکلسین، استئوپونتین، bmp2، runx2 به طور معنی داری افزایش داد. اثر تحریکی عصاره شیرین بیان در حضور آنتاگونیست اختصاصی رسپتور استروژن کاهش یافت. این نتایج نشان داد که تأثیر عصاره شیرین بیان می تواند از طریق مسیر پیام رسانی وابسته به رسپتور استروژن باشد. بنابراین عصاره حلال آلی شیرین-بیان به جهت تحریک کنندگی رشد و تکثیر و تمایز استئوبلاستی سلول های بنیادی می تواند کاندیدای مناسبی جهت جلوگیری از پوکی استخوان در زنان در سنین یائسگی باشد.

اثرات ضد باکتری، آنتی اکسیدان و سمیت عصاره و اسانس توده های بومی گیاهان مینای اصفهانی (tanacetum lingulatum (boiss) bornm ) و مینای پرکپه (tanacetum polycephalum schultz bip subsp. polycephalum) استان اصفهان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  ام البنین زارع زاده زارع زاده مهریزی   مهرناز کیهانفر

گیاهان دارویی از هزاران سال پیش منابع با اهمیتی برای تولید دارو بوده اند. در این میان گیاهان معطر یا آروماتیک از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند. تنوع فوق العاده گیاهان و امکان وجود ترکیبات شیمیایی متنوع در آن ها، شناسایی و بررسی اثرات گوناگون بیولوژیکی را در این گیاهان ضروری می سازد. جنس tanacetum با نام های انگلیسی costmaryو tansy و با نام های فارسی مخلصه، مینا و بابونه گاوی در جهان حدوداً 200 گونه دارد و مناطق پراکنش آن در سراسر اروپا و غرب آسیا است. این جنس در ایران 26 گونه گیاه علفی دائمی و گاهی بوته-ای دارد که 12 گونه آن انحصاری ایران است. گیاهان متعلق به این جنس دارای خواص دارویی بوده و از گذشته-های دور در درمان بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند.tanacetum polycephalum schultz-bip subsp polycephalum با نام فارسی مینای پرکپه و tanacetum lingulatum (boiss) bornm. با نام فارسی مینای اصفهانی یا مینای زبانکی در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. در این تحقیق با استفاده از کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی نوع و میزان ترکیبات موجود در اسانس این گیاهان شناسایی گردید. جهت ارزیابی میزان سمیت عصاره دم کرده این گیاهان از مدل گیاهی پیاز استفاده گردید. نتایج این تست نشان داد که عصاره دم کرده این گیاهان حتی در حداقل غلظت مورد آزمایش (5 میلی گرم در میلی لیتر) بر روی سلول های ریشه دارای اثرات سمیت و موتاژنی بود. اثرات آنتی باکتریایی اسانس و عصاره های متانولی، اتانولی، آبی و هیدروالکلی و عصاره های گیاهان بر روی 10 باکتری بیماری زای انسانی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین مقادیر mic و mbc این عصاره ها بر روی این باکتری ها ارزیابی شد. نتایج نشان داد که باکتری های گرم مثبت نسبت به باکتری های گرم منفی به عصاره ها حساسیت بیشتری داشتند. همچنین قطر هاله های بازدارندگی حاصل از اسانس ها نسبت به عصاره ها بیشتر بودند. در بررسی میزان فنول و فلاونوئید عصاره متانولی این گیاهان، مشخص گردیدکه تفاوت معنی داری در مقدار این ترکیبات در بین این دو گیاه وجود ندارد. ارزیابی خواص آنتی اکسیدانی این عصاره ها به روش dpph انجام شد و مشخص گردید که ic50 این عصاره ها برابر یا نزدیک ic50 اسید آسکوربیک است. در بررسی القا ریشه مویین به این دو گیاه، از ریزنمونه های برگی، هیپوکوتیل، ساقه و گیاهچه کامل (بدون ریشه) در سن های 10،15 و 20 روزه استفاده گردید. به منظور تراریخت نمودن از دو استرین اگروباکتریوم ریزوژنز ar15834 و pbi9543 استفاده شد. ریشه های گیاه تا حدودی در محیط حاوی آنتی بیوتیک رشد کردند. برای تایید انتقال ژن، بررسی مولکولی از طریق آنالیز pcr (با استفاده از آغازگر اختصاصی ژن rol b )انجام گرفت. نتیجه آنالیزpcr عدم تراریختی ریشه ها را نشان داد.

بررسی حضور آنزیم های اکسیدازی اسپور استرپتومیست ها و بهینه سازی تولید آنها
پایان نامه 0 1390
  ژیلا رستمی   زهره حجتی نجف آبادی

لاکاز ها (پارا-دی فنل :اکسیژن اکسیدوردوکتاز) پروتئین هایی حاوی چند اتم مس هستند که برای اکسید کردن ترکیبات آروماتیک و غیر آروماتیک با واسطه ی رادیکال ها، از اکسیژن مولکولی استفاده می کنند. طیف وسیعی از ترکیباتی که به توسط لاکاز اکسید می شوند(فنل ها، پلی فنل ها، آنیلین ها، آریل دی آمیدها، هیدروکسی ایندول ها، بنزن تیول ها، ترکیبات فلزی آلی و غیر آلی و ...)، نمایانگر پتانسیل بالای این آنزیم به عنوان کاتالیست زیستی برای کاربردهای بیوتکنولوژیک می باشد. همچنین کاربردهای صنعتی لاکاز برای سوبستراهای غیر فنلی با استفاده از واسطه های اکسید و احیا، تحت کاربردهای بالقوه ای در زمینه ی ،lms توسعه یافته است. لاکاز و (lms) عنوان سیستم های لاکاز -مواد حد واسط حذف لیگنین و رنگ زدایی زیستی از خمیر کاغذ، تیمار پساب های واحدهای صنعتی، رنگ زدایی از رنگ ها در صنایع نساجی، تغییرات آنزیمی فیبرها، سمیت زدایی ازآلاینده هاو تصفیه زیستی، سمیت زدایی از لیگنوسلولوز هیدرولیز شده برای تولید اتانول توسط مخمر،حذف آنزیمی ترکیبات فنلی در نوشیدنی های تخمیری،فرآوری آبمیوه، ساخت بیوسنسورها و سلول های سوخت زیستی نشان داده است.همچنین از لاکاز در سنتز شیمیایی مواد آلی، واکنش های پلیمریزاسیون، سنتز مواد دارویی همانند برخی داروهای ضد سرطانی، تولید مشتقات جدید آنتی بیوتیک ها و سنتز مشتقات هورمونی استفاده می شود.علیرغم کاربرد مفید این آنزیمدر فرایندهای صنعتی، برخی مشکلات عملی همچون مراحل پرهزینه جداسازی و تثبیت، عدم انحلال مجدد، ناپایداری ساختار و حساسیت به شرایط نامساعد برخی فرایندها، کاربری آن را کاهش می دهد. بسیاری از این محدودیت ها را می توان با استفاده از آنزیم های تثبیت شده برطرف ساخت. مشخص شده است که محیط بوده و به احتمال قوی یک (cu) تمایز سلولی استرپتومایسس ها به میزان چشمگیری تحت تاثیر میزان مس مکانیسم تنظیمی داخل سلولی وابسته به مس، در زمان تمایز، تولید آنتی بیوتیک و تولید ملانین در این باکتری ها نقش دارد. واکنش های تولید ملانین میکروبی توسط فنل اکسیدازها کاتالیز می شود که آنزیم هایی وابسته به مس می باشند و دسته ای از آنها لاکازها می باشند. توانایی استرپتومایسس در تولید اسپور و پایداری آن در خاک و نیز گزارشات مبتنی بر تولید لاکاز، این گونه را گزینه مناسبی به عنوان مایه تلقیح در خاک برای کاهش دفعات استفاده از آنزیم مطرح می سازد. با توجه به حضور آنزیم لاکاز در فرایند تمایز استرپتومایسس ها و همچنین نیاز به مقادیر کافی از این آنزیم به صورت تثبیت شده، هدف این پژوهش بررسی حضور لاکاز در اسپور استرپتومیست ها وامکان افزایش و یا هدفمند سازی بیان آن در این ارگانیسم ها و تعیین کیفیت کاربردهای آنبوده است. در این پژوهش، ابتدا استرپتومایسس هایی که اسپور آنها شناسایی شده، و سپس ژن ftir فعالیت آنزیم لاکاز را نشان می داد جداسازی شده و سویه مطلوب با دو روش مولکولیو به صورت کتابخانه ژنی لاکاز ذخیره گشت. از سوی دیگر با pzhillac کد کننده این آنزیم استخراج گردید و در وکتور امکان افزایش بیان القاپذیر یک آنزیم اکسیدازی در استرپتومایسس لیویدانس به ،pmt استفاده از وکتور بیانی 3206 عنوان یک مدل بررسی گشت تا بر اساس آن، مطالعات بعدی برای بررسی افزایش بیان آنزیم لاکاز با استفاده از این وکتور و وکتورهای مشابه در سویه وحشی صورت گیرد که نتیجه نهایی آن، تولید یک سویه نوترکیب حاوی مقادیر بالایی از لاکاز در سطح اسپور آن و کاربری این آنزیم تثبیت شده و تجدیدپذیر در صنایع گوناگون است.

بررسی نیمرخ چربی در برخی سویه های قارچی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1392
  مینا محمدی نصر   ایرج نحوی

میکروارگانیسم هایی نظیر باکتری ها (باسیلوس ها)،جلبک ها، مخمرها و قارچ ها که قابلیت تجمع لیپید به میزان بیش از 20% توده زیستی خود را دارند، میکروارگانیسم های مولد چربی نامیده می شوند. لیپید میکروبی از نظر نوع و ترکیب، به روغن به دست آمده از گیاهان و حیوانات شباهت دارد. تجمع لیپید در میکروارگانیسم های مولد چربی، با گرسنگی سلول در زمینه نیتروژن یا ماده غذایی دیگری به غیر از کربن اتفاق می افتد. در میان میکروارگانیسم های مولد چربی قارچ ها برای تولید اسیدهای چرب چند غیراشباع مناسب هستند.گروه های 3 و 6 اسیدهای چرب چند غیراشباع به دلیل فعالیت های زیستی که دارا می باشند، قابلیت استفاده به عنوان افزودنی های مواد غذایی یا دارویی را دارند. علاوه بر آن، اسیدهای چرب چند غیراشباع می توانند در درمان بیماری های قلبی- عروقی، سرطان و فرآیندهای التهابی استفاده شوند. در این تحقیق تولید لیپید و بررسی نیمرخ (محتوای) چربی برخی سویه های قارچی مثل موکور همیلیس ptcc 5292، مورتیرلا ویناسه آptcc 5262، ریزوموکور پاسیلوس ptcc 5134، ریزوپوس اوریزاptcc5176 و آسپرژیلوس نایجر ptcc 5223 مطالعه شد. همچنین، پس از بهینه سازی عوامل مختلف مانند نوع منبع کربن و نوع منبع معدنی و آلی نیتروژن به صورت تک فاکتوره در موکور همیلیس، مورتیرلا ویناسه آ و ریزوموکور پاسیلوس، به بهینه سازی غلظت این منابع و ph به کمک روش طراحی کسری و کامل فاکتوریل در موکور همیلیس پرداخته شد. استخراج لیپید طبق روش بلای و دایر انجام گرفت و ترکیب اسید چرب توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی مجهز به آشکار ساز یونش شعله ای تعیین شد. در میان سویه های قارچی این تحقیق، موکور همیلیس بیشترین میزان تولید لیپید را به صورت 54/5% داشت که، پس از بهینه سازی این میزان به 97/25% افزایش یافت. بررسی نیمرخ چربی سویه های قارچی نشان داد که نوع و مقدار اسیدهای چرب آن ها متفاوت است. به علاوه محتوای چربی می تواند در شرایط محیطی متفاوت تغییر یابد. در این مطالعه، اسیدهای چرب ضروری و مهمی مثل لینولئیک اسید (c18:2)، آلفا لینولنیک اسید (c18:3) و گاما لینولنیک اسید (c18:3) توسط این سویه های قارچی تولید شد. این نتایج نوید بخش استفاده از قارچ ها جهت تولید لیپید، اسیدهای چرب و کاربرد آن ها در صنایع غذایی و دارویی می باشد.

تولید محصولی پروبیوتیک برای پیشگیری و کنترل پوسیدگی دندان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان 1392
  نیره جبالی   مهرناز کیهانفر

پوسیدگی دندان و بیماری های پریودنتال دو بیماری عفونی شایع در بین بیماریهای دهانی انسان می باشد. پوسیدگی دندان یک بیماری چند عاملی است که عوامل اصلی مسبب این بیماری شامل باکتری های پوسیدگی زا، کربوهیدرات های قابل تخمیر، میزبان و زمان می باشد. اولین نشانه های بالینی پوسیدگی دندان در دهان ضایعات لکه مانند سفیدی است که توسط چشم دیده می شود و در عین حال در این زمان روند فرآیند پوسیدگی برای ماه ها در جریان بوده است. در سالهای اخیر گرایش هایی به سمت درمان ضدمیکروبی برای مبارزه با بیماری ها مرسوم شده است. با توجه به خطر جدی که مقاومت آنتی بیوتیکی در برابر استفاده از آنتی بیوتیک ها بر علیه بیماری های مهم ایجاد می کند استفاده کمتر از آنتی بیوتیک ها و گسترش درمان های جدید که بر پایه آنتی بیوتیک نیست، ضروری می باشد. یکی از این درمان ها استفاده از ریزسازواره ها یی است که به طور کلی پروبیوتیک ها نامیده می شوند. این نوع درمان با عنوان باکتری درمانی نیز شناخته می شود. تأثیر پروبیوتیک ها در بهبود بیماری هایی مانند پوسیدگی دندان، بیماری های پریودنتال، بوی بد دهان و عفونت های قارچی دهان ثابت شده است. هدف از این تحقیق تولید محصولی پروبیوتیک برای کنترل و پیشگیری از پوسیدگی دندان می باشد. برای این منظور در ابتدا چهار سویه لاکتوباسیل(لاکتوباسیلوس کازئی، لاکتوباسیلوس پاراکازئی، لاکتوباسیلوس روتری و لاکتوباسیلوس پلانتاروم) به عنوان پروبیوتیک از نظر ویژگی هایی مانند تأثیر بر قدرت تشکیل بیوفیلم و اثر بر میزان رشد باکتری های بیماریزای اصلی مسبب پوسیدگی دندان (استرپتوکوکوس موتانس و استرپتوکوکوس سوبرینوس) و همچنین میزان اثر تجمعی با این عوامل بیماریزا مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق همچنین اثر یکسری ترکیبات طبیعی شامل عسل، گلاب، سرکه و کلستروم گاوی نیز بر میزان رشد و تشکیل بیوفیلم توسط عوامل بیماریزا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که باکتری های پروبیوتیک نسبت به سایر عوامل تأثیر بهتری در مورد عدم تشکیل بیوفیلم و ممانعت از رشد باکتری های بیماریزای مربوط به پوسیدگی دندان نشان دادند. در مرحله بعد لاکتوباسیلوس پلانتاروم به عنوان باکتری پروبیوتیک برای واردکردن به فرمول دهان شویه انتخاب شد. سه فرمولاسیون برای دهان شویه پیشنهاد شد. این سه فرمولاسیون از نظر قدرت تشکیل بیوفیلم و رشد دو سویه استرپتوکوکوس موتانس و استرپتوکوکوس سوبرینوس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تأئید کننده اثر این سه فرمولاسیون در کاهش قدرت تشکیل بیوفیلم و ممانعت از رشد سویه های استرپتوکوک مورد مطالعه بودند.

ایجاد ریشه های مویین در دو گونه ی گیاهی از خانواده ی سولاناسه با استفاده از آگروباکتریوم رایزوژنز و بررسی تولید تروپان آلکالوییدها در این ریشه ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1392
  زهرا شاکران   مهرناز کیهانفر

چکیده: گیاهان دارویی از مهمترین منابع تامین دارو در سراسر جهان به شمار می روند. بیشتر ترکیبات خالص سازی شده ی طبیعی با فعالیت زیستی از گروه آلکالوییدها هستند و در میان آن ها (-)- هیوسیامین و ترکیب راسمیک آن یعنی آتروپین و اسکوپولامین (هیوسین) از جمله ی مهمترین تروپان آلکالوییدها هستند که در گونه های خاصی از خانواده ی سولاناسه یافت می شوند. این آلکالوییدها دارای خواص درمانی متعددی هستند که شامل: عامل آنتی کلینرژیک، ضد تشنج، داروی پیش از عمل جراحی، ضد درد، و به عنوان ماده ی مخدر و داروی مسکن هستند. همچنین برای درمان تنگی نفس، بیماری های پارکینسون و ناراحتی های حرکتی بکار می رود. روشهایی مانند کشت کالوس یا سلول برای تولید تروپان آلکالوییدها کارآمد نیستند. بنابراین توجهات به سمت تولید این آلکالوئید در سیستم های بیوتکنولوژی که عمدتآ برپایه ی کشت ریشه های موئین بوسیله باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز می باشد، جلب گردیده است. در این پژوهش چهار گونه ی گیاه دارویی شامل آتروپا بلادونا، هیوسیاموس نایجر، داتورا استرامونیم و داتورا متل برای تولید ریشه های مویین مورد استفاده قرار گرفتند. ریزنمونه های برگی و ریشه ای هر چهار گونه گیاهی بوسیله شش گونه از باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز شامل (ar318, ar9534, ar15834, a7, ar9402 ,a4) القا گردیدند و سپس به محیط کشت 1:2msمنتقل شدند تا مورد هم کشتی با باکتری ها قرار بگیرند. از بین آنها بیشترین میزان تراریختگی (93?) مربوط ریزنمونه های برگی گیاه داتورا متل بوده که با باکتری های ar15834 و a4 القا شده بودند. حضور ژن rolb مربوط به t-dna در لاین های تراریخته بوسیله ی تکنیک pcr ردیابی گردید. علاوه برآن برخی از ریزنمونه ها پس از القا شدن با باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز به فاز کالوس زایی رفته و تولید کالوس و شبه کالوس نمودند و برخی از ریزنمونه های برگی قهوه ای شدند که کمترین میزان آن مربوط به ریزنمونه های برگی داتورا متل القا شده با سویه های باکتریایی ar15834 و a4 است. زیست توده ی ریشه های مویین داتورا متل القا شده با ar15834 با ریشه های طبیعی این گیاه مورد مقایسه قرار گرفت و زیست توده ی ریشه های مویین پس از 10 روز در حدود برابر ریشه های طبیعی بدست آمد. یکی از کلون های ریشه های مویین داتورا متل که بوسیله ی سویه ی a4 القا شده و دارای بیشترین سرعت رشد بود انتخاب گردید و پس از 18 روز به منظور افزایش بهره وری، چهار محرک زیستی و غیرزیستی شامل باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس آرئوس، نیترات نقره و نانونقره (50-60 نانومتر) در مدت زمان های صفر، 12، 24 و 48 ساعت بر روی آن ها مورد ازمایش قرار گرفت. سپس زیست توده ی ریشه های مویین اندازه گیری شد که بیشترین میزان آن در ریشه های مویین تحریک شده با نانونقره مشاهده می شود (تقریباً 1/4 برابر بیشتر از ریشه های مویینی که در معرض محرک قرار نگرفته بودند). غلظت آتروپین بوسیله ی سیستم hplc اندازه گیری شد و بیشترین میزان آن مربوط به ریشه های مویین تحریک شده با نانونقره در ساعت 48 است که معادل 2/4برابر بیشتر از ریشه های مویین تحریک نشده است. تمامی آزمایشات همراه با سه تکرار بوده و آنالیز آن ها با نرم افزار spss صورت گرفته که با اختلاف معنی دار در سطح 5? ومطابق با روش محاسبه ی تک واریانس بوده است.

کاربرد نانومواد در ساخت آپتاحسگر زیست مارکرهای سرطانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده شیمی 1391
  فاطمه طهماسبی   سید عبدااله نوربخش رضایی

در این تحقیق آپتا حسگر الکتروشیمیایی حساسی برای اندازه گیری تومورمارکر psa جهت تشخیص سرطان پروستات طراحی و ساخته شد. برای تعیین بستر مناسب، انواع مختلفی از بسترها از جمله نانولوله های کربنی، چیتوسان و نانوکامپوزیت چیتوسان/نانولوله کربنی استفاده شد. آزمایش ها نشان دادند که نانو کامپوزیت چیتوسان/ نانو لوله کربنی عامل دار شده بهترین بستر برای ساخت آپتا حسگر هستند. با استفاده از پیوند کووالانسی اتصال رشته های dna به سطح نانو کامپوزیت صورت گرفت. مراحل مختلف ساخت آپتا حسگر به وسیله روش های ولتامتری چرخه ای و امپدانس الکتروشیمیایی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و شرایط بهینه برای ساخت آپتاحسگر از جمله زمان برهم کنش ها، نحوه تثبیت رشته های dna و شرایط اندازه گیری بهینه گردید. با استفاده از ولتامتری پالس تفاضلی تومورمارکر سرطانی psa با حساسیت بسیار بالایی اندازه گیری شد. بررسی ها نشان دادند که آپتاحسگر از انتخابگری بسیار بالایی برای اندازه گیری این تومور مارکر برخوردار است و می توان از حسگر مذکور برای اندازه گیری psa در نمونه های حقیقی در سرم خون استفاده کرد. در این کار حد تشخیص برای اندازه گیری psa برابر با 9/0 نانوگرم بر میلی لیتر به دست آمد که کمتر از مقادیر psa در سرم خون در حالت طبیعی است. بنابراین نحوه عملکرد این حسگر می تواند به عنوان راهکاری برای تشخیص افراد بیمار و سالم به کار رود.

تولید و استخراج لنتی بیوتیک ها و متابولیت های ثانویه پپتیدی از باسیلوس وآگرو باکتریوم و بررسی اثر آنها بر سلولهای یوکاریوتی مانند مخمر،قارچ و غیره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  شهرزاد دهقانی فر   گیتی امتیازی

به دلیل کاهش کارایی آنتی بیوتیک های کلاسیک و افزایش مکانیسم های مقاومت آنتی بیوتیکی، باکتریوسین ها و متابولیت های ثانویه پپتیدی به عنوان جایگزینی برای آنتی بیوتیک ها مورد توجه قرار گرفته اند. بسیاری از این پپتیدها فعالیت موثری علیه باکتری ها، مخمرها و قارچ ها که به آنتی بیوتیک های مرسوم مقاوم هستند، از خود نشان می دهند. تولید ترکیبات ضد قارچ می تواند نقش مهمی را در کنترل بیولوژیکی پاتوژنهای گیاهی و ضایعات قارچی پس از برداشت محصول ایفا کند. بنابراین می توان از آنها به عنوان ترکیب قارچ کش جدید با منبع طبیعی و اثر مهاری بالا استفاده کرد بدون اینکه وارد چرخه غذایی انسان شوند و یا برای انسان آلرژیک باشند و یا تاثیرات منفی زیست محیطی داشته باشند. قارچ کش های معمولی که در حال حاضر برای حفاظت از چوب در برابر قارچ پوسیدگی در نظر گرفته می شوند، دارای خواص نامطلوب مانند سطوح بالای سمیت، خواص آلرژی زا و تاثیرات منفی زیست محیطی می باشند. این آنتی بیوتیک ها محدودیت هایی مثل طیف اثر ضد قارچی کوچک، نفوذ ضعیف و یا نفوذ به یک بافت خاص و سمی بودن برای انسان را دارند. این نگرانی های عمومی نیاز به داروهای جدید و ایمن برای کنترل عفونت های قارچی را تشدید کرده است. در دو دهه اخیر تلاش های زیادی برای جداسازی میکروارگانیسم های بی خطر تولید کننده باکتریوسین صورت گرفته است. در این تحقیق 9 سویه باکتری باسیلوس و 8 سویه آگروباکتریوم برای تولید باکتریوسین شناسایی و غربالگری شدند و اثر آنها بر سلول های یوکاریوتی مانند قارچ ها مورد بررسی قرار گرفت. دو سویه باسیلوس و دو سویه آگروباکتریوم با داشتن بهترین اثر ضد قارچی و بزرگترین هاله عدم رشد جهت خالص سازی و شناسایی باکتریوسین ها مورد بررسی بیشتر قرار گرفتند باکتریوسین حاصل از سویه های باسیلوس ترشحی بود اما ترکیب تولید شده توسط سویه های آگروباکتریوم درون سلولی بود و برای خارج کردن آن از سلول، شکستن سلول توسط امواج اولتراسونیک انجام شد. باکتریوسین های تولیدی به حرارت مقاوم بودند وحتی پس از قرار گرفتن در دمای 100 درجه سانتیگراد فعالیت خود را از دست ندادند. باکتریوسین های تولیدی رشد قارچهای موکور و رایزوکتونیا سولانی را مهار نمود اما اثر قابل توجهی در مهار رشد مخمرهای ساکارومیسزسرویزیه، یارویالیپولیتیکا و کاندیداآلبیکنز نشان نداد. وزن مولکولی باکتریوسین تولید شده توسط sds-page تعیین گردید. باکتریوسین تولیدی توسط سویه های باسیلوس وزن مولکولی کمتر از kda 10 داشت و وزن مولکولی باکتریوسین تولید شده توسط سویه های آگروباکتریوم حدود kda14بود. همچنین اثر مهاری باکتریوسین ها روی ژل پلی آکریل آمید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در محل باند بر روی ژل، هاله عدم رشد در برابر سویه معرف رایزوکتونیا سولانی تشکیل شد. ساختار باکتریوسین ها پس از استخراج از ژل توسط ftir بررسی شدو ساختارهای ثانویه پروتئینی مانند مارپیچ آلفا و صفحات بتا در این ترکیبات دیده شد که شاید بتوان پایداری گرمایی بالای این ترکیبات را به حضور پیوندهای هیدروژنی درون این ساختارها نسبت داد. همچنین باکتریوسین حاصل از سویه های باسیلوس و آگروباکتریوم جوانه زنی بذرهای انتخابی را مهار نمود و بنابراین می توان از آنها به عنوان عوامل کنترل زیستی استفاده نمود.

بررسی اثر باکتری های موجود در شیر و محصولات لبنی تولید شده در ایران بر هیدرولیز بتالاکتوگلوبولین طبیعی ونو ترکیب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم اداری و اقتصاد 1392
  شیرین شادبخت   اصغر طاهری

بتالاکتوگلوبولین (?lg) فراوان ترین پروتئین موجود در آب پنیر, واقع در شیر نشخوار کنندگان می باشد. ?lg دارای غلظت حدود g/l3-2 در شیر گاو می باشد و درواقع عامل اصلی حساسیت زائی، بخصوص در نوزادان می باشد. ?lg از اعضای اصلی خانواده لیپوکالین ها محسوب می شود که دارای 162 اسید آمینه و وزن مولکولی 4/18 کیلودالتون می باشد. ?lg در ph فیزیولوژیک به صورت همودایمر می باشد. مطالعه بر روی ساختار ?lg با استفاده از کریستالوگرافی نشان می دهد، این مولکول شامل یک استوانه بتا (کالیکس) با 8 صفحه بتا موازی غیر همسو، یک زنجیره آلفاهلیکس و یک هلیکس کوچک در انتهای کربوکسیل می باشد که کالیکس مرکزی را در برگرفته است. ?lg دارای دو پل دی سولفیدی بین رشته ای بین اسید آمینه های (cys66-cys160) و (cys106-cys119) و یک گروه تیول آزاد در موقعیت cys121 می باشد که در تجمعات وابسته به دما در ?lg نقش مهمی دارد، بنابراین برای جلوگیری از ایجاد این تغییرات دمائی پروتئین نوترکیب جهش یافته s121c تولید شد. ?lg ناقل مولکول های کوچک هیدروفوب مثل رتینول و اسید های چرب می باشد. این پروتئین در ph اسیدی و محیط معده پایدار و مقاوم است و از این رو در طی هضم همچنان اپی توپ های حساسیت زائی خود را حفظ می نماید. باکتری های اسید لاکتیک به دلیل دارابودن فعالیت های متابولیکی بر روی پروتئین ها، از جمله مهمترین گروه از باکتری ها در تخمیر فراورده های لبنی محسوب می شوند. اخیرا به سبب تاثیر سیستم پروتئولیتیکی این باکتری ها بر روی پروتئین های آب پنیر و تولید پپتید های فعال زیستی از آن ها، مطالعات گسترده ای بر روی این گروه از باکتری ها انجام شده است. یکی از مهمترین خواص فیزیولوژیکی این باکتری ها تولید پپتید های فعال زیستی با خاصیت ضد میکروبی می باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی توانائی باکتری های اسید لاکتیک در هیدرولیز ?lg و تولید پپتید های فعال زیستی با خواص ضد میکروبی بر علیه سویه های بیماری زا می باشد. در این مطالعه ?lg طبیعی و نوترکیب جهش-یافته s121c توسط باکتری های لاکتوباسیلوس کازئیptcc 1608، لاکتوباسیلوس پاراکازئی ptcc 25598، لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه بولگاریکوس ptcc 1737، لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس atcc 314، استرپتوکوکوس سالیواریوس زیر گونه ترموفیلوس ptcc 1738، لاکتوکوکوس لاکتیس ptcc 1336 و لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه لاکتیس ptcc 1743، که از فراورده های لبنی موجود در ایران جداسازی شده بودند، تحت هیدرولیز قرار گرفته و سپس چگونگی هیدرولیز با استفاده از تکنیک های sds-page و rp-hplc مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس تاثیر ضد باکتریائی ?lg طبیعی و نوترکیب جهش یافته s121c هیدرولیز شده، بر روی 4 سویه گرم منفی و 4 سویه گرم مثبت بیماری زا مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به صورت بیوانفورماتیکی، توانائی پپتید-های تعیین توالی شده حاصل از هیدرولیز پروتئین ?lg توسط سویه ی لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه بولگاریکوس crl656 برای اتصال و انتقال تعدادی داروی ضد سرطان خوراکی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از کروماتوگرافی فاز معکوس نشان داد سویه های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس atcc 314، استرپتوکوکوس سالیواریوس زیر گونه ترموفیلوسptcc 1738، لاکتوکوکوس لاکتیس ptcc 1336 می توانند ?lg طبیعی را به میزان 94درصد و نوترکیب جهش یافته s121c را به میزان حدود 90درصد هیدرولیز نمایند. پپتیدهای حاصل از هیدرولیز پروتئین ?lg طبیعی و نوترکیب جهش یافته s121c توسط سویه های لاکتوباسیلوس اسیدوفیلوس، استرپتوکوکوس سالیواریوس زیر-گونه ترموفیلوس، لاکتوکوکوس لاکتیس و لاکتوباسیلوس دلبروکی زیر گونه لاکتیس می توانند دارای اثرات ضد باکتریائی بر علیه سویه های بیماری زای کلبسیلا، آسینتوباکتر و سودوموناس آئروژینوزا داشته باشند. مجموع نتایج نشان دادند که غنی سازی فراورده های لبنی و شیرخشک نوزادان با سویه های اسید لاکتیک هیدرولیز کننده ?lg می تواند سبب هیدرولیز این پروتئین به عنوان حساسیت زا ترین پروتئین آب پنیر شوند و علاوه براین، از طریق تولید پپتید های فعال زیستی، اثرات ضد باکتریائی برعلیه سویه های بیماری زای باکتریائی مقاوم به آنتی بیوتیک داشته باشند.

تولید و خالص سازی بتا لاکتوگلوبولین گاوی وحشی و نوترکیب c121s در مخمر پیشیا پاستوریس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  مژگان مومنی   عبدالخالق بردبار

بتالاکتوگلوبولین (blg) مهمترین پروتئین آب پنیر شیر گاو محسوب می گردد که غلظت متوسط آن حدوداً 3-2 گرم در لیتر است. این پروتئین متعلق به خانواده پروتئین های لیپوکالین و یکی از اصلی ترین حساسیت زاهای شیر گاو می باشد. blg یک پروتئین کروی کوچک با 162 اسیدآمینه (18400 دالتون) است که دارای دو پیوند دی سولفیدی (160cys-66cys و 119cys- 106cys) و یک سیستئین آزاد در موقعیت 121 می باشد. سیستئین آزاد نقش مهمی در متراکم شدن القا شده توسط گرما و احتمالاً پایداری ساختاری blg ایفا می کند. در یک نوع نوترکیب این پروتئین 121cys توسط سرین جایگزین شده که در نتیجه از متراکم شدن پروتئین جلوگیری می کند. مطالعات گسترده ای بر روی این پروتئین انجام شده که نشان می دهد blg گاوی به لیگاندهای کوچکی نظیر اسیدهای چرب و ویتامین ها متصل می شود. اگرچه خواص فیزیکی و شیمیایی blg گاوی به خوبی مشخص گردیده، اما عملکرد زیستی آن هنوز به طور کامل شناخته نشده است. در این پژوهش در ابتدا blg نوع وحشی (wt) و جهش یافته ser121cys با استفاده از مخمر پیشیاپاستوریس تولید شد. سپس با توجه به اهمیت blg به عنوان یکی از اصلی ترین پروتئین های شیر و عملکرد ویژه آن در حمل لیگاندهای آبگریز به خصوص رتینول، با استفاده از تکنیک فلورسانس، اتصال رتینول به هر یک از بتالاکتوگلوبولین های طبیعی، wt و جهش یافته s121c مقایسه شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اتصال رتینول به هر یک از blgهای طبیعی و wt کاملاً با یکدیگر مشابه است ولی نوع جهش یافته s121c افزایش 5 برابری را در اتصال به رتینول نشان می دهد. به منظور بررسی محل اتصال رتینول از نرم افزار اتوداک استفاده شد که نتایج حاصل از آن نشان داد، محل اتصال رتینول در blg طبیعی، حفره کالیکس و در blg جهش یافته s121c، حفره آبگریز بین کالیکس و مارپیچ آلفا است. همچنین از آن جایی که blg شیر گاو یکی از مهم ترین حساسیت های غذایی محسوب می شود که اپی توپ های خطی و غیرخطی موجود در ساختار آن مسول واکنش های ایمنی هستند، بنابراین شناسایی اپی توپ های این پروتئین با استفاده از پایگاه های کامپیوتری انجام شد و نتایج حاصل از آن با اپی توپ های شناسایی شده توسط روش های آزمایشگاهی مقایسه گردید. بررسی ها سه توالی livtqtmkgldiqk،irlsfnptqleeqchi ,veelkptpegdleil را به عنوان اپی توپ های blg شناسایی کردند.

جداسازی و شناسایی مولکولی گونه های مختلف جلبک جنس دونالیلا (dunaliela) از دریاچه گاوخونی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1386
  ناهید حسین زاده   سنبل ناظری

چکیده ندارد.

ارزیابی سمیت و جهش زایی عصاره سه گیاه دارویی در شرایط in vitro و تعیین الگوی بیان ژن هیدروکسی سیناموئیل ترانسفراز در کنگر فرنگی با استفاده از روش rt-pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  سمیراالسادات میرفندرسکی   مهرناز کیهانفر

چکیده ندارد.