نام پژوهشگر: محمد علی زمردیان

تاثیر توام طوق و کابل بر روی عمق آبشستگی گروه پایه های پل قرار گرفته در قوس رودخانه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  مجتبی عقلی چنچه   محمد علی زمردیان

مساله آبشستگی موضعی در اطراف پایه پل در سال های اخیر به طور گسترده توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است که نتیجه آن ارائه روش های مختلفی برای کنترل آبشستگی بوده است، محققین زیادی روش های مقابله با آبشستگی در اطراف پایه ها را در یک مسیر مستقیم مورد مطالعه قرار دادند در حالی که ممکن است به دلیل محدودیت ناچار به احداث پل در قوس رودخانه ها شوند، با توجه به تفاوتی که میان الگوی جریان در مسیر مستقیم و قوس ها وجود دارد مطالعه الگوی آبشستگی در اطراف پایه های پل در قوس ها ضروری می باشد از این رو در این تحقیق سعی شده تأثیر توام طوق و کابل بر عمق آبشستگی، اطراف گروه پایه های پل قرار گرفته در قوس رودخانه ها مورد مطالعه قرار گیرد. در این مطالعه از کابل به دو ضخامت d2/0 و d4/0 و در سه گام d2/0 ، d5/2 و d استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد با افزایش قطر کابل و کمتر شدن فاصله میان گام های کابل آبشستگی بیشتر کاهش می یابد. در مورد گروه پایه هایی که در جهت جریان قرار می گیرند عمق آبشستگی برای پایه جلویی بیشتر از تک پایه می باشد اما در صورت استفاده از کابل عمق آبشستگی برای این پایه کمتر از تک پایه می شود، در مورد پایه های عمود بر جریان بیشترین عمق آبشستگی در پایه میانی مشاهده می شود که در این مورد نیز با افزایش فاصله بین پایه ها عمق آبشستگی کم می شود. در مورد استفاده توام طوق و کابل موثرترین نتیجه در کاهش عمق آبشستگی مشاهده می شود.

شبیه سازی توام آب سطحی و آب زیرزمینی با استفاده از مدل های modflow و swat در حوضه فیروزآباد
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  سپیده دولت آبادی   محمد علی زمردیان

کشور ایران از جمله کشورهای خشک و نیمه خشک جهان است که تأمین آب در آن به یکی از مهم ترین دغدغه های حاضر تبدیل شده است. منابع آب قابل برداشت به دو گروه آب های سطحی و زیرزمینی تقسیم-بندی می شوند که در چرخه هیدرولوژیکی مولفه های جدا از هم نیستند. حوضه فیروزآباد یکی از دشت های مستعد استان فارس برای کشاورزی است که در سال های اخیر به خصوص در قسمت آب زیرزمینی با افت شدید سطح آب روبرو شده است. در این تحقیق با هدف بهبود وضعیت فعلی، شناسایی و تهیه مدل های مناسب برای منابع آب حوضه فیروزآباد، اقدام به شبیه سازی توام آب سطحی و زیرزمینی حوضه با استفاده از مدل های 2009swat و modflow96 شد. یکی از اهداف اساسی این پژوهش، برآورد مقادیر تغذیه آبخوان آب زیرزمینی حوضه به کمک swat و استفاده از آن در مدل modflow است. ابتدا قسمت آب سطحی با مدل swat در بازه زمانی 2010-1994 شبیه سازی گردید. سپس با استفاده از اندازه گیری های شدت جریان در ایستگاه دهرود و روش sufi2 در نرم افزار swat-cup مورد تحلیل حساسیت، واسنجی، اعتبارسنجی و تحلیل عدم قطعیت قرار گرفت. مدل در بازه زمانی 2006-1998 واسنجی گردید که براساس مقادیر به دست آمده برای پارامترهای p-factor، d-factor، ضریب نش- ساتکلیف (ns)، ضریب تعیین (r2) وتابع هدف نتایج حاصل از آن قابل قبول بود. سپس در بازه زمانی 2010-2007 مدل اعتبارسنجی شد که کیفیت نتایج در این مرحله تا حدی کاهش یافته بود. این کاهش کیفیت را می توان به تفاوت قابل ملاحظه بین شرایط اقلیمی در دوره واسنجی واعتبارسنجی وابسته دانست. پس از استخراج مقادیر تغذیه آبخوان از مدل کالیبره شده در نرم افزار swat، قسمت آب زیرزمینی حوضه با استفاده از مدل modflow96 در نرم افزار pmwin در دو شرایط پایدار و ناپایدار شبیه سازی شد. مدل آب زیرزمینی آبخوان در دی ماه 1373 تحت شرایط پایدار و برای سال آبی 1374-1373 در شرایط ناپایدار مورد واسنجی قرار گرفت. جهت اطمینان به مدل تهیه شده، در سال آبی 1375-1374 و 1387-1386 نیز اعتبارسنجی مدل انجام شد. در مجموع نتایج تلفیق دو مدل موفقیت آمیز بود.

اثر متقابل آبشستگی پایه و تکیه گاه پل در خاک چسبنده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1392
  مرتضی عرب   محمد علی زمردیان

اثر متقابل آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل در خاک چسبنده مساله آبشستگی موضعی در اطراف پایه و تکیه¬گاه پل در سال¬های اخیر به طور گسترده توسط محققین مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. این در حالی است که مطالعات اندکی از تاثیر فاصله پایه از تکیه¬گاه روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه پل موجود می¬باشد. با توجه به این که پل¬های زیادی در سطح جهان ساخته می¬شوند که دارای پایه¬هایی در فاصله نزدیک به تکیه¬گاه می¬باشند، بنابراین ضرورت می¬یابد این موضوع مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیر طول تکیه¬گاه و شکل پایه بر روی آبشستگی پایه و تکیه¬گاه، از تکیه¬گاه¬های 25، 5/37 و50 سانتیمتر و پایه¬های دایره¬ای، مربعی گرد گوشه و مربعی نوک¬ تیز در دو فاصله 5/17 و 35 سانتیمتر نسبت به سیلاب دشت استفاده شد. نتایج آزمایشات نشان داد که با نزدیک¬تر شدن پایه به تکیه¬گاه در بستر غیر چسبنده آبشستگی آن¬ها افزایش می¬یابد. همچنین کمترین آبشستگی مربوط به پایه دایروی و بیشترین آبشستگی مربوط به پایه مربعی نوک تیز بدست آمد. سپس به منظور کاهش آبشستگی به ترتیب 5%، 10% و 15% رس به خاک بستر اضافه و متراکم گردید. با توجه به نتایج آزمایشات مشاهده گردید هنگامی که 10% رس به رسوبات غیر چسبنده اضافه شود در شرایط اشباع بستر و تراکم 70% بعد از گذشت 24 ساعت از شروع آزمایش کوچکترین آبشستگی در اطراف پایه و تکیه-گاه پل ایجاد نمی¬گردد.