نام پژوهشگر: اشرف محبتی مبارز

ارزیابی پاسخهای ایمنی محافظتی مخلوط lps وپروتئین نوترکیب caga هلیکوباکترپیلوری در موشbalb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  داود اسماعیلی   اشرف محبتی مبارز

گروههای موشی با آنتی ژنهای rcaga+ cpg، lps + cpg،pbs و r caga+ lps + cpg سه بار از طریق خوراکی و دو بار از طریق داخل عضلانی طی فواصل 10 روزه ایمن شدند. پاسخ های اختصاصی اینترفرون گاما، اینترلوکین 4، اینترلوکین 10و tgf? در طحال موش های ایمن شده بعد از مواجهه با سویه ss1 با روش الایزا اندازه گیری شد.میزان کشندگی لیپو پلی ساکارید هلیکوباکتر پیلوری نسب به e. coli و بروسلا کمتر بود. میزان توکسیسیته و کشندگی سروتیپ o2 نسبت به بقیه پایین تر بود. تیترهای آنتی بادی igg1 و igg2a اندازگیری و نسبت igg2a/igg1 در گروه rcaga + cpg بیشتر از یک بوده که نشانه ایمنی سلولی است. اطلاعات نشان می دهد که ایمونیزاسیون با rcaga+ lps + cpg پاسخ ایمنی th1 را افزایش داده که برای پاکسازی هلیکو باکتر پیلوری ضروری است. پروتئین نوترکیب caga در غلظت یک میکرگرم قادر به تحریک بسیار مناسب تکثیر لنفوسیتها (mtt ) بود.الیگو نوکلئوتید cpg ادجوانت مناسبی جهت تحریک پاسخ ایمنی th1 گزارش شده است.پاسخ قوی ایمنی th1 در اثر ایمونیزاسیون با rcaga + lps + cpg مشاهده گردید. به منظور تایید پاسخ th1/th2 تولید سایتوکاین های اختصاصی آنتی ژن بعد از مواجهه با سویه ss1 اندازه گیری گردید.اگرچه در هر دو گروه rcaga +lps + cpg و lps + cpg افزایش تولید اینترلوکین 12 و اینتر فرون گاما سلولهای طحالی مشاهده گردید اما در گروه rcaga+ lps+ cpg افزایش مشخصی نسبت به تمامی گروهها مشاهده گردبد(p<0.05 ( .بین گروه کنترل و rcaga+cpg هیچ اختلاف مشخصی مشاهده نگردید.برعکس در گروه rcaga + cpg افزایش مشخصی در تولید اینترلوکین4 (p<0.04 ) و افزایش تیتر igg1 مشاهده گردید. در گروه ایمن شده با rcaga+lps+cpg افزایش فوق العاده ای در پاسخ ایمنی سلولی مشاهده شده که نشانه اثر سینرژیستی این دو کاندید ایمونیزاسیون می باشد.در گروه ایمونیزه شده با rcaga + lps + cpg و lps + cpg میزان اینتر لوکین 10 و tgf? نیز بعد از مواجهه افزایش نشان داد که نشان دهنده این است که حضور lps موجب تحریک تولید سایتوکاین های تنظیمی و بالانس th1/th2 شده و از بروز التهاب ممانعت می کنند.به خاطر بروز پاسخ قوی ایمنی سلولی th1 موشها از عفونت با این باکتری حفاظت شده و 6log میزان باکتری بعد از مواجهه کاهش یافت. با کاهش لود باکتری در بررسی پاتولوژی معده، التهابی مشاهده نگردید که نشان دهنده این است ترکیب rcaga+lps+ cpg قادر است با تولید سایتوکاین های تنظیمی از بروز التهاب ممانعت نماید. پروتئین 32 کیلودالتونی rcaga طراحی شده در این تحقیق، حفاظت شده و ایمونوژنی مناسب بوده که برای ترکیب کاندید واکسن هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می گردد. در این تحقیق نشان داده شد که841 باز انتهای آمینه caga حفاظت شده و ایمونوژن بوده و قادر است پاسخ مناسب ایمنی سلولی th1 را در مدل موشی القاء نماید. نتایج نشان داد که rcaga آنتی ژنسیته وایمونوژنسیته بهتری از پروتئین طبیعی caga و نوترکیب کامل القاء می کند.

شناسایی مقاومت به کلاریترومایسین در هلیکوباکتر پیلوری جدا شده از بیوپسی معده به روش pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  امین طالبی بزمین ابادی   اشرف محبتی مبارز

مقاومت آنتی بیوتیکی هلیکوباکتر پیلوری از جمله مهمترین دلایل شکست درمان هلیکوباکتر پیلوری است. در این بین کلاریترومایسین جزء مهمترین آنتی بیوتیک های بکار رفته در درمان هلیکوباکتر پیلوری به حساب می آید. بر این اساس مطالعه فعلی با هدف بررسی شیوع مقاومت به کلاریترومایسین در ایزوله های مقاوم هلیکوباکتر پیلوری جدا شده از بیوپسی معده با روش pcr طراحی گردید. از 115 بیمار مراجعه کننده کلینیک فوق تخصصی طوبی نمونه بیوپسی معده با روش اندوسکوپی اخذ شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ها روی محیط بروسلا آگار غنی شده کشت داده، به مدت 7-5 روز در شرایط میکروآئروفیلیک انکوبه شدند. پس از مشاهده رشد، حضور هلیکوباکتر پیلوری با آزمایشات بیوشیمیایی تأیید گردید. هم چنین آزمایش pcr برای ژن های glmm و rrna s23 روی نمونه ها انجام شد. در کل 115 بیمار مورد مطالعه قرار گرفتند. هلیکوباکتر پیلوری از 110 نمونه (95%) جداسازی شد. کلیه نمونه ها ابتدا با ژن glmm برای اثبات هلیکوباکتر پیلوری مورد بررسی قرار گرفتند که کلیه نمونه ها مثبت بوده اند(100%). در میان 110 نمونه مثبت هلیکوباکتر پیلوری مقاومت آنتی بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن انجام شد که 28 بیمار (26%) مقاوم به کلاریترومایسین بوده اند. به روش pcr وجود ژن موتانت rrna s23 بررسی شدند. (27%)30 از نمونه های جداشده ما دارای ژن مورد نظر در هلیکوباکتر پیلوری جداشده از بیماران بوده اند. ارتباط معناداری بین مقاومت سویه های هلیکوباکتر پیلوری و نوع عواقب بعد عفونت یافت نشد.

تشخیص بروسلا ملیتنسیس به روش real-time pcr در نمونه های بالینی و دامی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  مجید سهرابی   اشرف محبتی مبارز

جنس بروسلا، باکتری های درون سلولی اختیاری هستند که باعث ایجاد بیماری بروسلوزیس در انسان و دام می شوند. روش های تشخیصی مبتنی بر کشت با وجود آنکه استاندارد طلایی محسوب می شوند، حساسیت پایینی (تا 70%) دارند. آزمون های سرولوژیکی به دلیل ایجاد واکنش های متقاطع با سایر میکروارگانیسم ها و نبود الگوهای مناسب جهت تفسیر تیتر های آنتی بادی در مناطق اندمیک، قادر به رفع مشلات پیش روی تشخیص این بیماری نیستند. روش های مبتنی بر pcr با دارا بودن حساسیت و اختصاصیت بالا امکان تشخیص درست و سریع را فراهم کرده است. در این میان، real-time pcr روش نوینی است که با حذف بسیاری از فرایند های وقت گیر، امکان بررسی تولید محصول را در حین انجام واکنش میسر ساخته است. استفاده از پروب taqman موجب افزایش اختصاصیت واکنش می شود. با پیشرفت واکنش و تولید محصول، مقدار پروب بیشتری توسط آنزیم dna-پلیمراز تجزیه می شود و در نتیجه تابش فلورسانس افزایش می یابد و در نهایت توسط دستگاه real-time pcr شناسایی می شود. هدف ما در پروژه ی حاضر طراحی quantitative taqmn real-time pcr بود که علاوه بر شناسایی، توانایی سنجش کمی بروسلا در نمونه های بالینی را نیز دارا می باشد. پس از طراحی پرایمر ها بر اساس ژن bcsp 31، ارزیابی آن تو سط pcr معمولی و سپس sybr green real-time pcr صورت گرفت. پس از تأیید پرایمر ها، یک پروب taqman در فاصله ی 16 نوکلئوتیدی پرایمر بالادست طراحی و بهینه شد. از پلاسمید pjet کلون شده با قطعه ی مورد نظر که توسط آنزیم hind iii به صورت خطی درآمده بود، برای تهیه ی منحنی استاندارد استفاده شد. نتایج ما با استفاده از سویه های استاندارد حساسیت 10 فمتوگرم (معادل سه باکتری بروسلا) و با 14 سویه ی غیربروسلایی اختصاصیت 100% را نشان داد. با استفاده از این سیستم طراحی شده، 25 نمونه ی سرم انسانی و 75 نمونه ی سرم دامی که از لحاظ آزمون سرولوژی رایت مثبت بودند مورد آزمون قرار گرفتند که به ترتیب در 72% و 3/61% موارد مثبت شدند.

ارزیابی پاسخ فاکتور نکروز دهنده تومور آلفا و اینترفرون گاما به فیوژن پروتئین نوترکیب ag85b و ag85c مایکوباکتریوم توبرکلوزیس در مدل موشی balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1390
  هانیه آقابابا   اشرف محبتی مبارز

سل هنوز یک بحران سلامتی بزرگ و عامل اصلی آن مایکوباکتریوم توبرکولوزیس، در کل جهان پراکنده می باشد. bcg برای پیشگیری ازاین بیماری کارآیی خود را به شدت از دست داده است. طراحی و تأیید جایگزینی مطمئن برای bcg که در برگیرنده واکسن های زیرواحدی، bcgهای نوترکیب و نیز یادآورهای هتروژن پروتئینی می شود، نیازمند شناسایی دقیق آنتی ژن های باسیل سل است. اعضای کمپلکس ag85 از فاکتور های بیماری زایی مهم و آنتی ژن های ترشحی ایمنی زای سلول هستند. ag85b و ag85c از این کمپلکس قادر به برانگیختن پاسخ های ایمنی سلولی می باشند. به نظر می رسد پروتئینی که شامل همه اپی توپ های این دو آنتی ژن باشد قدرت تحریک چشمگیر ایمنی سلولی را داشته باشد. برای این منظور فیوژن پروتئین rfag85bc شامل کل پروتئین های ag85b و ag85c ساخته و الگوی پاسخ سایتوکاینی آن در مدل موشی بررسی شد. ag85b، ag85c و فیوژن پروتئین نوترکیب جدید rfag85bc، طراحی، کلون، بیان و تخلیص شدند. این پروتئین های نوترکیب برای ایمن سازی موش های balb/c همراه با کنترل های مناسب بکار رفتند. پس از ایمن سازی، لمفوسیت های طحالی کشت داده شدند. پاسخ سایتوکاینی به آنتی ژن های نوترکیب ارزیابی و با یکدیگر و گرو ه های کنترل مقایسه شدند. ارزیابی سایتوکاین ها نشان دهنده پاسخ سلولی چشمگیر نسبت به آنتی ژن های نوترکیب و به خصوص فیوژن پروتئین جدید rfag85bc می باشد. در مورد rfag85bc، سطح ifn-? و tnf-? بسیار بالاتر از گروه های دریافت کننده ag85b، ag85c و مخلوط آنها بود. همچنین پاسخ سلولی نسبت به rfag85bc قوی تر از پاسخ نسبت به bcg بوده است. برپایه این نتایج، فیوژن پروتئین جدید rfag85bc که در بر دارنده ag85b و ag85c به طور کامل می باشد، قادر است به طرز چشمگیری پاسخ های سایتوکاینی ایمنی سلولی را در مدل موشی برانگیزد. این فیوژن پروتئین دارای خواص پایه ایمونولوژیکی جهت استفاده به عنوان عامل ایمن سازی و نیز کاربری به عنوان یادآور هتروژن برای bcg را دارد که می بایستی مورد ارزیابی قرار گیرند.

ارزیابی پاسخ های ایمنی نانوذرات کونژوگه با فیوژن پروتئین کلرا توکسین b و ناحیه n انتهایی فلاژلین پسودوموناس آئروژینوزا در موش balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1391
  فریده دکترزاده   اشرف محبتی مبارز

چکیده فلاژلین، پروتئین ساختاری فلاژل، در انتهای آمینی و کربوکسیلی خود دارای دومین های حفاظت شده ای می باشد که با اتصال به tlr5 باعث برانگیختن پاسخ های ایمنی می شوند. هدف این مطالعه تولید فیوژن پروتئین کلراتوکسین b– انتهای آمینی فلاژلین تایپ a پسودوموناس آئروژینوزا (اسید آمینه های 1-161)، ctb-flagellin(1-161)، و کونژوگاسیون آن با نانوذرات طلا و نانوژل های کیتوزانی و بررسی پاسخ های ایمنی آن ها بود. پروتئین های نوترکیب flagellin(1-161)، ctb و ctb-flagellin(1-161) تولید و آنتی ژنیسیتی آنها با وسترن بلاتینگ مورد تأیید قرار گرفت. آنتی سرم خرگوشی ضد flagellin(1-161) به طور قابل توجهی حرکت پسودوموناس آئروژینوزا m8821 را در پلیت مهار کرد. فعالیت اتصالی ctb و ctb-falgellin(1-161) با gm1-elisa تأیید شد. نانوذرات طلا پس از تولید به flagellin(1-161) و ctb-flagellin(1-161) و نانوژل های کیتوزان پس از تولید به ctb-flagellin(1-161) کونژوگه شدند. کونژوگاسیون با ftir تأیید و نمونه ها به صورت زیر جلدی به موش های balb/c تزریق شدند. آخرین رقت های igg سرمی که با flagellin(1-161) و پسودوموناس آئروژینوزا سویه های m8821 (تایپ a فلاژلین) و pao1 (تایپ b فلاژلین) واکنش مثبت داشتند، برای هر موش تعیین شد. از سرم های غیر ایمن به عنوان کنترل منفی استفاده شد. اختلاف سطح igg ضد فلاژلین در گروه های دریافت کننده پروتئین های کونژوگه یا امولسیفیه شده در ادجوانت فروند در مقایسه با گروه های دریافت کننده همان پروتئین ها بدون ادجوانت، به طور معنی داری بالاتر بود. آنتی سرم ها با سویه pao1 میانکنش قابل توجهی نداشتند. آنتی بادی ضد پروتئین های کونژوگه یا امولسیفیه شده در ادجوانت فروند در مقایسه با آنتی بادی ضد همان پروتئین ها بدون ادجوانت، به طور معنی داری درصد مرگ اپسونیک بیشتری را باعث شد (05/0 p <). در نتیجه، انتهای آمینی فلاژلین دارای دومین های فعال ایمنی می باشد و ایمنی زایی علیه آن با کمک عوامل ادجوانتی مناسب می تواند راهی برای مبارزه با عفونت های پسودوموناس آئروژینوزا باشد.

تولید و ارزیابی ایمونولوژیکی کونژوگه پروتئین غشاء خارجی p6 هموفیلوس آنفلوانزا با کپسول پلی ساکاریدی هموفیلوس آنفلوانزا سروتیپ b و بررسی اثر حفاظتی آن در موش آزمایشگاهی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1390
  فرشاد نجومی   اشرف محبتی مبارز

هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b، نوعی باکتری گرم منفی کپسولدار است و یکی از شایع ترین عوامل مولد مننژیت حاد بشمار می آید. کپسول پلی ساکاریدی این باکتری ؛پلی ریبوزیل ریبیتول فسفات (prp )و پروتئین غشاء خارجی p6 به عنوان ایمونوژن در تولید واکسن علیه هموفیلوس آنفلوانزا نقش دارند .هدف از انجام این مطالعه ، کونژوگه نمودن پروتئین نوترکیب p6(rp6 ) با prp و ارزیابی ایمونولوژیک آن به عنوان کاندیدای جدید واکسیناسیون در مدل موشی است. به این منظور، prp پس از کشت انبوه سویه استاندارد هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b(atcc 10211 ) در فرمانتور 50 لیتری ، تولید و تخلیص گردید. ژن p6 نیز در سیستم pet28a(+) ، کلون و در میزبان e.coli bl21 بیان شد و پروتئین نوترکیب p6پس از تخلیص ، با prp بصورت کونژوگه در آمد. گروههای موشی balb/cبطور جداگانه بصورت داخل صفاقی با کونژوگه prp-rp6 ، prp، rp6و مخلوط prp+rp6 ایمن گردیدند . عیار igm و igg اختصاصی علیه آنتی ژنهای مذکور در نمونه های سرم جمع آوری شده در روزهای 14 و 28 اندازه گیری شد. سطوح اینترلوکین 4 و اینترفرون گاما نیز در کشت لنفوسیتهای موشهای ایمن شده مورد سنجش قرارگرفت. اثرات حفاظتی هریک از آنتی ژنها هم پس از چالش موشهای ایمن با سویه بیماریزای هموفیلوس آنفلوانزا بررسی گردید . در نتیجه کشت انبوه هموفیلوس آنفلوانزا در فرمانتور 50 لیتری ، prp با غلظت تقریبی 790 میلی گرم بر لیتر جداسازی شد. ژن p6 نیز با موفقیت در وکتور pet28a(+) کلون و در e.coli bl21 بیان گردید که در نتیجه آن ، rp6 با بازدهی بالا و بمیزان تقریبی 50 میلی گرم از هر لیتر محیط کشت تخلیص شد. rp6 و prpبترتیب با راندمان 52 و 38 درصد بایکدیگر کونژوگه گردید.عیار igm و igg تام علیه کونژوگه prp-rp6 در روز 28 افزایش معنی داری داشت (05/0p<) . مقادیر igg1 و il-4 نیز در موشهای ایمن شده با کونژوگه فوق ، بترتیب افزایش معنی داری نسبت به igg2a و ifn-? داشت(05/0p<) . پس از چالش ، بقای موشهای ایمن شده با کونژوگه prp-rp6 نیز در مقایسه با سایر گروههای موشی ، افزایش معنی داری نشان داد(05/0p<) . نتایج این مطالعه نشان می دهد که کونژوگه prp-rp6 می تواند پاسخهای مناسب ایمنی اختصاصی علیه هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b را القاء نماید و بیانگر آن است که پاسخهای ایمنی هومورال ، نقش عمده ای در محافظت موشها دربرابر عفونتهای سیستمیک ناشی از هموفیلوس آنفلوانزا تیپ b ایفاء می نماید.

ارزیابی ایمنی زایی فیوژن پروتئین flaa/pal نوترکیب لژیونلا پنوموفیلا در مدل موشی balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  رویا احمدرجبی   اشرف محبتی مبارز

لژیونلا پنوموفیلا یکی از عوامل مهم مواردتک گیری و همه گیری پنومونی های کسب شده از جامعه و بیمارستان می باشد. مطالعات اولیه نشان داده است که واکسن های کارآمد ممکن است به کنترل بیماری لژیونر کمک کند و از بروز موارد اپیدمیک جلوگیری نماید. امروزه مشاهده شده است که آنتی-ژن های چندگانه نه تنها ایمونوژنیسیتی آنتی ژن را بالا می برند بلکه باعث تحریک پاسخ های ایمنی زایی متعدد می شوند. در این پژوهش برای افزایش ایمنی متقاطع پروتئین های نوترکیب، فیوژن پروتئین flapal شامل پروتئین فلاژلین fla)) و پروتئین مرتبط با پپتیدوگلیکان pal)) که از فاکتورهای بیماری زا و از آنتی ژن های بسیار مهم باکتری هستند، ساخته و پاسخ های ایمنی محافظت کننده آن در مدل موش balb/c بررسی گردید. ژنهای کدکننده آنها از ژنوم لژیونلا پنوموفیلا سویه paris و با پرایمرهای اختصاصی طراحی شده با روشpcr تکثیر شده و به منظور بیان در سیستم پروکاریوتیک (e.coli) در پلاسمیدpet28a(+) به عنوان وکتور بیانی ساب کلون و با استفاده از روش های مولکولی تأیید گردید. با استفاده از هضم آنزیمی، قطعه ژنی flaa در وکتور حاوی ژن pal جای داده شد و ژن فیوژن تعیین ترادف گردید. پروتئین های نوترکیب مربوط به ژن ها درe.coli سویه bl21(de3) بیان و واکنش پذیری ایمنی پروتئین های نوترکیب توسط وسترن بلات پس از خالص سازی به روش کروماتوگرافی میل پیوندی با رزین نیکل مورد تأیید قرار گرفت. پاسخ های ایمنی هومورال و سلولی به فیوژن پروتئین نوترکیب و هر یک از پروتئین ها به طور جداگانه، مخلوط و کنترل های مناسب و همچنین قدرت حفاظت بخشی آنها در مواجهه با لژیونلا پنوموفیلا با روش کشت لنفوسیت های طحال و ارزیابی تولید سیتوکاین در سرم بررسی و بقا در موش های balb/c مورد بررسی قرار گرفت. پروتئین-های نوترکیب در حیوانات ایمن شده باعث تحریک قابل توجه پاسخ های ایمنی گردیدند. تولید آنتی بادی igg2a و igg2b به ترتیب در میانکنش با پروتئین نوترکیب pal و fla در گروه ایمن شده با پروتئین فیوژن نوترکیب در مقایسه با هریک از گروه های دریافت کننده این پروتئین ها به تنهایی در سطح معنی داری دیده شد (p<0.05). ارزیابی طیف سایتوکاینی پاسخ های th1/th2 بیانگر پاسخ سلولی چشمگیر نسبت به آنتی ژن های نوترکیب در گروه ایمن شده با پروتئین فیوژن نوترکیب قبل از چالش و باکتری لژیونلا پنوموفیلا بعد از چالش بود. به طوریکه ایمن سازی با این پروتئین منجر به ایمنی حفاظت بخش در چالش با باکتری شدکه با تکثیر سلول های طحالی، تولید ifn? و tnf? در سرم و بقای %100موش ها مشاهده گردید.

بررسی ژن vana در انتروکوک فاسیوم و انتروکوک فکالیس جدا شده از نمونه های گوشت ماکیان با متد pcr
پایان نامه 0 1391
  ستاره عامری   سیدرضا حسینی دوست

انتروکوک ها، بخشی از فلور طبیعی روده انسان، حیوانات و پرندگان را تشکیل داده و به عنوان پاتوژن بیمارستانی و غیربیمارستانی قلمداد می شوند. با توجه به بروز مقاومت آنتی بیوتیکی در انتروکوک ها و احتمال انتقال سویه های مقاوم به انسان، گسترش آن ها در مخازن طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ادامه این روند فرصتی است برای پیدایش گونه های مقاوم و ایجاد مخازن ژنی جدید در محیط زیست. استفاده گسترده از آنتی بیوتیک ها در بخش های کشاورزی و صنایع غذایی منجر به انتشار ژن های مقاومت در باکتری های پاتوژن و فلور طبیعی، انتقال به انسان و ایجاد بیماری خواهد شد. امروزه این وضعیت به یک تهدید جدی برای بهداشت و سلامت انسان تبدیل شده و توجه بیشتر دست اندرکاران را طلب می کند. در این مطالعه شیوع انتروکوک ها در نمونه های گوشت ماکیان توزیع شده در سطح شهر تهران بررسی و پس از تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، وجود ژن vana در میان آنها ردیابی گردید. نمونه های گوشت ماکیان از توزیع کنندگان واقع در نقاط مختلف شهر تهران جمع آوری و به آزمایشگاه منتقل شدند. این نمونه ها به تدریج برای کشت آماده شده و بر روی محیط کشت استاندارد کشت داده شدند و کلنی های ایجاد شده با استفاده از ویژگی های فنوتیپی و تست های بیوشیمیایی تا سطح گونه شناسایی شدند. الگوی حساسیت دارویی نسبت به ونکومایسین با متدهای استاندارد تعیین و mic آنها مشخص گردید. در پایان فراوانی ژن vana با استفاده از پرایمرهای اختصاصی در میان سویه های انتروکوک فاسیوم و انتروکوک فکالیس ردیابی شد. در خلال این مطالعه 100 نمونه گوشت ماکیان متشکل از 70 نمونه گوشت مرغ و 30 نمونه گوشت بوقلمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. از بین نمونه ها تعداد 60 انتروکوک جدا شدند که حدود 68 درصد به نمونه های گوشت مرغ و حدود 31 درصد به نمونه های گوشت بوقلمون متعلق بودند. در میان 60 گونه انتروکوک 30 درصد انتروکوک فاسیوم، 6/16 درصد انتروکوک فکالیس و 3/8 درصد انتروکوک گالیناروم بودند. در کل 1/61 درصد از بین گونه های انتروکوک فاسیوم و 40 درصد از بین گونه های انتروکوک فکالیس نسبت به ونکومایسین مقاومت سطح بالا (mic?128 µg/ml) نشان دادند. ژن vana در 26 انتروکوک دارای مقاومت سطح بالا به ونکومایسین ردیابی شد. جالب اینکه vana در بعضی از انتروکوک های حساس نیز ردیابی گردید. وجود 3/48 درصد انتروکوک دارای مقاومت سطح بالا به ونکومایسین در میان نمونه های گوشت ماکیان که مورد آزمایش قرار گرفتند نکته ای در خور توجه از دیدگاه بهداشتی است. انتروکوک فاسیوم و انتروکوک فکالیس مقاوم به دارو به ویژه ونکومایسین در گزارشات دیگر نیز به چشم می خورد، اما اطلاعات حاصله در بررسی حاضر درخور توجه است. حضور ژن vana در 3/43 درصد نمونه های گوشت ماکیان که مصرف بالایی در شهر تهران دارند می تواند خطر انتشار بیشتر سویه های مقاوم را در جوامع انسانی نشان دهد. به منظور اخذ تصمیم در خصوص خطر ناشی از انتروکوک های مقاوم به ونکومایسین بررسی های بیشتری به ویژه با استفاده از طیف وسیعتری از نمونه های غذایی مورد نیاز است.

تعیین کلون غالب انتروکوکوس فسیوم چند مقاومتی در نمونه های بالینی با روشهای الکتروفورز میدان پالسی (pfge) و تایپینگ سکانس چند ناحیه ای (mlst)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  لیلی شکوهی زاده   محمد رضا زالی

در سال های اخیر، انتروکوکوس فسیوم چند مقاومتی(mdr) به عنوان یک پاتوژن مهم بیمارستانی در نظر گرفته شده است. انتروکوکوس فسیوم برای مدت طولانی در خارج از بدن انسان و در محیط بیمارستان می تواند زنده بماند و آلودگی متقابل بین بیماران و محیط بیمارستان رخ دهد. مجموعه کلونال 17(cc17 ) زیر مجموعه ژنتیکی بزرگ انتروکوکوس فسیوم در بیمارستان ها در سراسر دنیا می باشد. تا به حال گزارشی از کلون های غالب انتروکوکوس فسیوم در بیمارستان های ایران وجود ندارد. این مطالعه بر بررسی ارتباط ژنتیکی و تعیین کلون های رایج سویه های انتروکوکوس فسیوم ایزوله شده از بیماران بستری در چهار بیمارستان اصلی آموزشی درتهران متمرکز شده است. 520 نمونه بالینی ( ادرار، زخم ، خون ، مایع پلور، آبسه ، خلط ، صفرا ، تراشه) از بیماران بستری و 85 نمونه محیطی (ملحفه، تخت، نوک کاتتر، چارت بیمار، ونتیلاتور ، دست پرسنل و پمپ سرنگ در بخش icu) از چهار بیمارستان اصلی آموزشی تهران در خلال شهریور 1390 تا خرداد 1391جمع آوری گردید. الگوهای مقاومت آنتی بیوتیکی و حداقل غلظت مهاری (mic) ونکومایسین، آمپی سیلین و جنتامیسین به روش های دیسک دیفیوژن و آگار دایلوشن ، حضور ژن های مقاومت به ونکومایسین و ژن ویرولانس esp به روش pcr بررسی شد، ارتباط ژنتیکی در 45 سویه چند مقاومتی انتروکوکوس فسیوم به روش الکتروفورز میدان پالسی (pfge) مورد بررسی قرار گرفت. از میان این 45 سویه، 21 سویه بر اساس تفاوت در نتایج pfge، تاریخ جداسازی، نوع نمونه، بیمارستان و بخش به منظور تعیین کلون غالب انتروکوکوس فسیوم در بیمارستان های مورد مطالعه انتخاب و سرانجام با استفاده از تکنیک تایپینگ سکانس چند ناحیه ای (mlst ) شناسایی شدند. در مجموع 162 ایزوله انتروکوک از نمونه های بالینی و 28 نمونه محیطی جمع آوری گردید. در نمونه های بالینی و محیطی به ترتیب ( 44%)59 و ( 41%)12 سویه انتروکوکوس فسیوم شناسایی گردید. بیش از (57 )96% و ( 5)40% از این ایزوله ها الگوی چند مقاومتی را نشان دادند که (32)54% و (3)25% آنها به ونکومایسین مقاوم بودند. تمامی سویه های مقاوم به ونکومایسین دارای ژن vana بودند. مقاومت همزمان به ونکومایسین، تیکوپلانین، آمپی سیلین، جنتامیسین، سیپروفلوکساسین، اریترومایسین و نیتروفورانتوئین در بیش از 50% سویه های انتروکوکوس فسیوم مشاهده گردید. ژن esp به ترتیب در (43)74%و (2)16% سویه های بالینی و محیطی انتروکوکوس فسیوم شناسایی شد. آنالیز نتایج pfge وmlst به ترتیب 17 پالسو تایپ و 15 سکانس تایپ را مشخص کرد. (18)86% سویه ها متعلق به cc17 بودند. دوازده st جدید برای اولین بار در این مطالعه گزارش گردید. تقریبا 50% stها مرتبط با st203 بودند. پالسوتایپ های c , d و f و سکانس تایپ های 203 و 740 در سویه های بالینی و محیطی شناسایی شدند. نتایج این مطالعه انتشار پلی کلونال سویه های انتروکوکوس فسیوم با الگوهای مقاومتی پرخطر با غالبیت cc17 را در بیمارستان های تهران نشان می دهد. حضور سویه های متعلق به cc17انتروکوکوس فسیوم در محیط بیمارستان نشان دهنده احتمال انتشار آنها بین بیماران و محیط بیمارستان های مورد مطالعه می باشد.

ردیابی ژن vana در استافیلوکوکوس اورئوس ایزوله شده از نمونه های گوشت با روش pcr
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1391
  مژگان امینی   رضا حسینی دوست

مقدمه: استافیلوکوکوس اورئوس به صورت مکرر از عفونت¬های خون، پوست و بافت نرم جدا شده است (32). این کوکسی گرم مثبت می¬تواند بیماری¬های مختلفی ایجاد کند (51). امروزه درمان آنتی¬بیوتیکی عفونت¬های استافیلوکوکی از معضلات مهم بهداشتی محسوب می¬شود (38). استافیلوکوکوس اورئوس یکی از عوامل ایجادکننده¬ی بیماری¬های منتقله از راه مواد غذا می¬باشد. انواع گوشت و ترکیبات گوشتی اغلب با سویه¬های مقاوم این باکتری آلوده می¬شوند (50). استافیلوکوک¬های موجود در مواد غذایی مانند گوشت قرمز، گوشت سفید، شیر و ترکیبات آن¬ها ممکن است مقاومت به وانکومایسین را داشته باشند. مقاومت به وانکومایسین در این باکتری توسط ژن¬های vana, vanb, vanc ایجاد می¬شود. کسب ژن مقاومت به وانکومایسین (vana) از انتروکوکوس، علت مقاومت استاف اورئوس می¬باشد (48) . آلودگی در مواد غذایی ممکن است به طور مستقیم با آلوده شدن حیوانات تولیدکننده غذا اتفاق بیافتد و یا ممکن است به دلیل کمبود بهداشت در طول فرایندهای تولید، خرده فروشی و یا ذخیره مواد غذایی باشد، با توجه به این¬که انسان¬ها هم ممکن است حامل میکروارگانیسم¬ها باشند (50). سویه¬های باکتریایی موجود ممکن است ژن مقاومت را از سایر باکتری¬های موجود در این مواد غذایی دریافت کرده باشند و یا حتی ممکن است در اثر جهش این ژن¬ها را کسب کرده باشند (73). بعد از مصرف ماده غذایی توسط انسان ژن¬های مقاومت می-توانند به سویه¬های انسانی منتقل شوند (9). اهداف: در این مطالعه حضور باکتری استافیلوکوکوس اورئوس در نمونه¬های گوشت جمع¬آوری شده از مناطق مختلف شهر تهران در سال 1391 و مقاومت ایزوله¬ها به وانکومایسین بررسی شد. سپس وجود یا عدم وجود ژن vana در استرین¬های ایزوله شده با روش pcr مورد آزمایش قرار گرفت. مواد و روش¬ها: صد و هشتاد و شش نمونه گوشت خام گاو و گوسفند، و گوشت مرغ و بوقلمون از لحاظ حضور استافیلوکوکوس اورئوس آنالیز شدند. برای اثبات وجود سویه¬های مختلف این باکتری تست¬های تشخیصی (مانند کاتالاز، کوآگولاز و رنگ¬آمیزی گرم) و تست¬های تاییدی (مانند تخمیر مانیتول، رشد در محیط نمک 6/5٪ و مشاهده¬ی همولیز بتا) به کار برده شدند. مقاومت استرین¬های استاف اورئوس ایزوله شده به وانکومایسین توسط تست دیسک دیفیوژن بررسی و تعیین شد. سپس کمترین غلظت ممانعت-کننده از رشد (mic) وانکومایسین، برای استرین¬های استاف اورئوس مقاوم به وانکومایسین (vrsa) و استاف اورئوس با مقاومت متوسط به وانکومایسین (visa) توسط تست آگار دایلوشن تعیین گردید. در نهایت، حضور ژن vana در استرین¬های مقاوم توسط pcr بررسی شد. نتایج: چهل و شش سوش (73/24٪) استاف اورئوس از نمونه¬های گوشت جداسازی و تعیین شد. در میان این ایزوله¬ها، تعدادی استاف اورئوس با مقاومت کامل به وانکومایسین vrsa 52/17٪، 24n=) و استاف اورئوس با مقاومت متوسط به وانکومایسین visa (19/57٪، 9n=) و (28/26٪، 13n=) استاف اورئوس حساس به وانکومایسین vssa بودند. از بین تمام استرین¬های vrsa و visa تعداد 16 ایزوله (78/34٪) دارای ژن vana بودند. بحث: نتایج این مطالعه نشان¬دهنده¬ی شرایط بهداشتی نامناسب در طول پردازش است که ممکن است برای سلامت مصرف¬کنندگان خطر ایجاد کند (24). امروزه عفونت¬های حاصله از vrsa بسیار شایع شده، از طرفی نتایج این تحقیق نشان می¬دهند که مواد غذایی نیز می¬توانند در انتقال مقاومت به انسان نقش داشته باشند.

بررسی اثر ضد میکروبی عصاره تام و فراکسیون های اتردوپترولی، کلروفرمی، اتیل استاتی و متانولی و آبی حاصل از بخش هوایی گل دار astragalus squarrosus bunge بر سودوموناس آیروژینوزا
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1392
  الناز غلامی   رضا حسینی دوست

شیوع مقاومت های دارویی در میان عوامل عفونی و نیز عوارض جانبی بعضی از داروها توجه محققین را متوجه داروهای با منشا گیاهی نموده است. در این پروژه اثر ضد باکتریایی عصاره و فراکسیون های حاصل از بخش هوایی گلدار گیاه astragalus squarrosus bunge بر سودوموناس آیروژینوزا بررسی گردید. عصاره تام متانولی و چند فراکسیون مربوطه با استفاده از متدهای استاندارد تهیه و خشک شده و تا زمان استفاده در شرایط محیطی کنترل شده نگهداری شدند. جهت تعیین حساسیت میکروبی ابتدا رقت های بین 500 و 62/15 میکرو گرم در میلی لیتراز هر فراکسیون تهیه گردید. برای تعیین الگوی حساسیت میکروبی از روش استاندارد دیسک دیفیوژن استفاده گردید. بدین منظور ابتدا سوش های مورد نظر بر روی پلیت محتوی مولر هینتون آگار کشت و سپس دیسک های محتوی غلظت های معینی از عصاره و فراکسیون ها بر روی آن قرار گرفت. کلیه پلیت ها پس از 24 ساعت گرمخانه گذاری بررسی گردید و قطر هاله عدم رشد اطراف دیسک اندازه گیری شد. عصاره وفراکسیون های تهیه شده در غلظت کم تر از 5/62 میکروگرم بر میلی لیتر بر سویه مورد آزمایش سودوموناس آیروژینوزا هیچگونه اثر مهاری نداشتند. قطر هاله عدم رشد در فراکسیون اتیل استاتی (غلظت 5/62 میکروگرم بر میلی لیتر) 9میلی متر و در فراکسیون های متانولی (غلظت 250 میکروگرم بر میلی لیتر) 11 میلی متر و فراکسیون کلروفرمی ( غلظت 250 میکروگرم بر میلی لیتر) 9 میلی متر و در فراکسیون های اتردوپترولی، آبی، عصاره تام متانولی (غلظت 125 میکروگرم بر میلی لیتر) به ترتیب 9،9،10 میلی متر بوده است. حداکثر قطر هاله های عدم رشد (غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر) 14- 12 میلی متر تعیین گردید. تعیین و خالص سازی ماده موثر ضد میکروبی و ادامه آزمایشات برای جمع بندی نهایی در خصوص خواص ضد سودوموناسی عصاره های این گیاه ضروری است.

شناسایی انتروتوکسین تیپ a استافیلوکوکوس اورئوس در مواد گوشتی خام به روش pcr
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی 1392
  سحر صراف زاده زرگر   رضا حسینی دوست

خلاصه استافیلوکوکوس اورئوس شایع¬ترین عامل بیماری¬های ناشی از موادغذایی است. استافیلوکوکوس اورئوس تولید¬کننده طیفی از انتروتوکسین¬ها بوده که عامل مسمومیت¬های غذایی می¬باشند. تیپ a این انتروتوکسین¬ها یکی از مهم¬ترین عوامل گاستروانتریت است. هدف از این مطالعه، بررسی آلودگی نمونه-های گوشت خام جمع¬آوری شده از فروشگاه¬های سطح شهر تهران به استافیلوکوکوس اورئوس کدکننده انتروتوکسین تیپ a می¬باشد. در این تحقیق در مجموع، 186 نمونه از گوشت¬های خام بطور تصادفی از قصابی¬ها و سوپرمارکت¬ها جمع –آوری و مورد آزمایش قرار گرفتند. ابتدا این نمونه¬ها با استفاده از متدهای استاندارد باکتریولوژیک آزمایش و آلودگی آنها با استافیلوکوکوس اورئوس تعیین گردید. در انتها حضور ژن seaدر سویه¬های ایزوله شده با استفاده از جفت پرایمر اختصاصی با روش pcr ردیابی گردید. نتایج بدست آمده نشان می¬دهند که 29 مورد از 186 نمونه (6/15%) گوشت خام، دارای استافیلوکوکوس اورئوس بودند از این تعداد 8/14% متعلق به نمونه¬های گوشت گوساله، 15%متعلق به نمونه¬های گوشت گوسفند، 7/15%گوشت مرغ و 6/16%گوشت بوقلمون بود. همچنین ¬ژن seaدر 2/17% از نمونه¬ها (شامل 2 نمونه گوشت مرغ، 1 مورد گوشت بوقلمون و 2 مورد گوشت گوساله) ردیابی شد. هیچکدام از نمونه¬های گوشت گوسفند حاوی ژن seaنبودند. آلودگی مواد غذایی گوناگون و از جمله نمونه¬های گوشت به استافیلوکوکوس¬ها قابل انتظار است ولی آلودگی نمونه¬های گوشت به استافیلوکوکوس اورئوس انتروتوکسیژنیک هشدار دهنده است. نتایج حاصله، اهمیت مراقبت و غربالگری متناوب آلودگی نمونه¬های گوشت را به سویه¬های انتروتوکسیژنیک مورد تاکید قرار می دهد. کلمات کلیدی: استافیلوکوکوس اورئوس، انتروتوکسین، sea، مسمومیت غذایی، گوشت خام

تاثیر غلظت کمتر از مهارکننده آمپی سیلین، ونکومایسین، جنتامایسین و سفتی زوکسیم در بیان ژن های کلونیزاسیون انتروکوکوس فکالیس ایزوله شده از نمونه کلینیکی در شرایط in- vitro
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده پزشکی 1392
  حسین صمدی کفیل   اشرف محبتی مبارز

زمینه و اهداف: انتروکوکوس ها کوکسی های گرم مثبتی هستند که جزء خانواده گروه d استرپتوکوکوس ها طبقه بندی می شوند.این باکتری ها از عوامل اصلی عفونت های بیمارستانی همچون باکتریمی، عفونت دستگاه ادراری و اندوکاردیت شناخته می شود. در این مطالعه ما به بررسی حضور ژن های بیماری زای مرتبط با کلونیزاسیون پرداخته و تاثیر آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، جنتامایسین، سفتی زوکسیم و ونکومایسین بر بیان ژن های کلونیزاسیون و تشکیل بیوفیلم این باکتری مورد بررسی قرار دادیم. روش بررسی: در مجموع 201 سویه کلینیکی انتروکوکوس از بیمارستان های مختلف در سطح کشور جمع آوری و با استفاده از آزمون های بیوشیمیایی، ملکولی و اسپکتروفتومتری مورد شناسایی قرار گرفتند با استفاده از آزمون pcr حضور ژن های بیماری زای asa, ace, ebp, efa, esp, gel, cyl, hyl مورد شناسایی قرار گرفتند و پروفایل میکروبی برای هر کدام از سویه های کلینیکی بدست آمد. براین اساس سویه انتروکوکوس فکالیس 1925 و انتروکوکوس فسیوم 2653 به عنوان سویه های مناسب به جهت داشتن تمامی ژن های بیماری زا و الگوی مقاومت انتخاب شدند. جهت بررسی تاثیر آنتی بیوتیک ها در بیان ژن های کلونیزاسیون، غلظت کمتر از مهارکننده آنتی بیوتیک ها برای سویه های مورد مطالعه تعیین گردید. جهت بررسی تاثیر غلظت های کمتر از مهار کننده آنتی بیوتیک در بیان ژن ها باکتری ها بر اساس پروتکل استاندارد به فاز تصاعدی رشد وارد نموده و با غلظت مشخص از آنتی بیوتیک مواجه و سپس rna سویه های مورد مطالعه استخراج شد. پس از حذف dna از سویه های مورد مطالعه و تولید cdna میزان بیان با استفاده از آزمون realtimepcr اندازه گیری شد و با اندازه گیری همزمان میزان بیان ژن کانزرو 23srrna و مقایسه تغییرات بیان با استفاده از فرمول فافل امکان تعیین تغییرات بیان ژن مهیا شد. همچنین تاثیر آنتی بیوتیک ها بر کلونیزاسیون و تشکیل بیوفیلم با استفاده از روش مایکروتیتر و روش جریان فلو (bioflux) انجام گردید تا تاثیر فنوتیپی آنتی بیوتیک ها در تشکیل بیوفیلم اندازه گیری گردد. نتایج : در مجموع 114ایزوله (7/56%) انتروکوکوس فکالیس و 87(2/43%) ایزوله به عنوان انتروکوکوس فسیوم شناسائی شدند. خصوصیات بیوشیمیایی، الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، حضور ژن های مقاومت و حضور تک تک ژن های بیماری زا در سویه ها جداشده مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت و بر این اساس پروفایل کامل تمام سویه ها تهیه شد. تغییرات بیان ژن ها در مواجه با آنتی بیوتیک ها بدین شرح بود. آمپی سیلین باعث افزایش بیان ژن های ebp, esp و ace شد در حالی که تاثیر کاهنده بر efa و asa داشت. جنتامایسین با تاثیر بر esp, ebp و efa باعث افزایش بیان آن ها و به موازات آن کاهش بیان asa, ace شد، سفتی زوکسیم بر تمامی ژن های مورد بررسی تاثیر کاهنده و بر روی ebp بی تاثیر بود. ونکومایسین علیرغم اثر افزاینده بالا بر بیان esp بر سایر ژن ها اثر کاهنده داشت. نتیجه گیری: در این مطالعه روش تشخیصی maldi-tof بهترین روش شناسایی ایزوله ها شناخته شد. حضور ژن های ویرولانس در ایزوله های انتروکوکوس فکالیس بطور معنی داری بیش از ایزوله های انتروکوکوس فسیوم بود در حالیکه مقاومت آنتی بیوتیکی ایزوله هایانتروکوکوس فسیوم بیش از انتروکوکوس فکالیس بود. تاثیر آنتی بیوتیک ها در بیان ژن های کلونیزاسیون مشابه نتایج مطالعات استرس فاکتورهای دیگر در بیان ژن های مرتبط با کلونیزاسیون متغییر بود و غالبا همراه با کاهش بیان فاکتورهای دخیل در کونژوگاسیون و افزایش پروتئین های اتصالی سطحی بود. بررسی تاثیر فنوتیپی آنتی بیوتیک ها نشان داد آنتی بیوتیک جنتامایسین قادر است در غلظت های خاص باعث افزایش کلونیزاسیون و تشکیل بیوفیلم گردد. این تاثیر در سویه های فاقد ژن های ویرولانس نیز مشاهده شد که نشان از دخالت ژن هایی غیر از ژن های معرفی شده در کلونیزاسیون این باکتری می باشد که این یافته می تواند راهگشای شناسایی ژن های جدید و شناخت بهتر مکانیسم بیماری زایی این باکتری باشد.

بررسی اثرات ضدمیکروبی عصاره و فراکسیونهای اندام هوایی گیاهeuphorbia splendida بر روی شش گونه باکتری گرم مثبت و گرم منفی
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  مریم شیخ بابایی   اشرف محبتی مبارز

از آنتی بیوتیک ها به عنوان داروی عمده در بیماریهای عفونی استفاده میشود. با این حال توسعه مصرف آنتی بیوتیک ها همیشه با دو مشکل اساسی عوارض جانبی و ایجاد مقاومت دارویی همراه است. ترکیبات موجود در گیاهان مختلف از قدیم به عنوان داروهای جایگزین مورد استفاده قرار می گرفتند. چرا که در کل گیاهان دارویی در مقایسه با سایر داروها دارای عوارض جانبی کمتری هستند.از آنجا که گونه های مختلف فرفیون (euphorbia) اثرات ضد میکروبی خوبی از خود نشان داده اند، در این مطالعه به بررسی اثرات ضد میکروبی عصاره تام متانولی و فراکسیون های هگزانی، کلروفرمی، n- بوتانلی و آبی سرشاخه های هوایی گیاه euphorbia splendida mobayen با روش دیسک دیفیوژن بر روی کشت 24 ساعته سویه های استاندارد استافیلوکوک اورئوس، باسیلوس سرئوس، انتروکوک فاسیوم، اشرشیا کلی، سودوموناس آئروژینوزا و اسینتو باکتر می پردازیم. مواد و روش ها: گیاه euphorbia splendida پس از جمع آوری و تایید خشک شده و عصاره تام متانولی با روش خیساندن تهیه شد، فراکسیون های مختلف آن به روش استخراج حلال- حلال تهیه و پس از تغلیظ و خشک شدن در ظروف تمیز و شرایط استاندارد تا زمان استفاده نگهداری شدند. تعیین اثر ضد باکتریایی غلظت های مختلف عصاره تام و هر یک از فراکسیون های آن به روش انتشار در آگار انجام گرفت. نتایج عصاره تام متانولی نسبت به باکتری سودوموناس آئروژینوزا با mic mg/ml((7.70±0.14 بیشترین اثر ضد باکتریایی را از خود نشان داد. فراکسیون هگزانی نسبت به باکتری اسینتوباکتر با mic (31.41±0.11) mg/ml بیشترین اثر ضد باکتریایی را از خود نشان داد.فراکسیون کلروفرمی نسبت به باکتری های اسینتو باکتر و سودوموناس آئروژینوزا باmic mg/ml (62.21±0.25) بیشترین اثر ضد باکتریایی را نشان داد.فراکسیون آبی نسبت به باکتری سودوموناس آئروژینوزا با mic (15.25±0.20) mg/ml بیشترین اثر ضد باکتریایی را از خود نشان داد. نتیجه گیری با توجه به نتایج این مطالعه عصاره تام و فراکسیونهای اندام های هوایی گیاه euphorbia splendid دارای اثرات ضد میکروبی قابل قبولی بوده اند که بهترین mic مربوط به عصاره تام متانولی برای باکتری سودوموناس آئروژینوزا با mic mg/ml((7.70±0.14است. آزمایشات تکمیلی به منظور تعیین ماده موثره ضد باکتری گیاه و انجام مطالعات invivo پیشنهاد می گردد.

ارزیابی ایمنی زایی نانوذرات حاوی کونژوگه پروتئین سطحی 31 کیلودالتون نوترکیب و لیپوپلی ساکارید دتوکسیفیه شده بروسلا ابورتوس سویه 99 در مدل موشی balb/c
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  نیما خرم آبادی   بهمن تبرایی

بروسلا یک انگل داخل سلولی اختیاری که قابلیت بقا داخل سلولهای فاگوسیتیک میزبان را دارا می باشد. پاکسازی بروسلا ها با فعال شدن ماکروفاژها به واسطه ایمنی سلولی وابسته به لمفوسیت های نوع th-1 انجام می شود. lps بروسلا مهمترین فاکتور بیماریزایی آن محسوب می شود و ساختار ops از مولکول lps بیشترین نقش را در بیماریزایی و بقای داخل سلولی باکتری دارد. برای ایجاد ایمنی علیه lps بروسلاهای صاف، بخش core نیز به صورت کامل می بایستی وجود داشته باشد. بنابراین در آنتی ژن هایی که به عنوان کاندیدای واکسن استفاده می شوند می بایستی از lps دتوکسیفای شده (d-lps) استفاده شود که هم بخش زنجیره ops و هم بخش core در آن موجود می باشد. با کانجوگه کردن d-lps بروسلاهای صاف و پروتئین هایی که قدرت تحریک سیستم ایمنی را داشته باشند می توانیم پاسخ های حفـاظتی قــابل ملاحظه ای علیه پلی ساکارید در میزبان ایجاد نماییم. کانجوگه d-lps باکتری با یک پروتئین سطحی موضوع این پروژه می باشد. پروتئین سطحی 31 کیلودالتونی بروسلا به صورت نوترکیب در وکتور pet28a(+) تهیه و به شکل کانجوگه به عنوان حامل لیپوپلی ساکارید دتوکسیفیه استفاده شد. استفاده از پلیمر های قابل تجزیه طبیعی به صورت ذراتی در مقیاس نانو و میکرو به عنوان حامل دارو و واکسن در افزایش کارایی درمان دارویی بیماری های مختلف و واکسیناسیون رو به افزایش است. برای حمل آنتی ژن های موضوع این پروژه از plga استفاده شد. همراهی به صورت مخلوط و یا کانجوگه d-lps به صورت تنها یا به شکل ذرات نانو ایمنی قابل توجهی علیه پلی ساکارید در سطح سایتوکاین، ایمونوگلوبین و مواجهه با باکتری بیماریزا ایجاد نمود.

بررسی نقش پروتئین cagl هلیکوباکتر پیلوری عرضه شده بر روی سطح اسپورهای باسیلوس سوبتیلیس در القاء بیان il-8، -tnf-αو اینتگرینα5β1 در رده سلولی ags
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  عباس یادگار   محمدرضا زالی

سویه¬های بیماری¬زای هلیکوباکتر پیلوری حامل لوکوس cagpai کد کننده ساختار پیلوس سرنگ مانند به نام سیستم ترشحی تیپ چهار می¬باشند که با التهاب شدید اپیتلیوم معده مرتبط است. پروتئین حفاظت شده cagl بر روی نوک ساختار پیلوس سیستم ترشحی تیپ چهار قرار دارد و حاوی موتیف آرژنین-گلایسین-آسپارتات (rgd) است که جهت اتصال به گیرنده اینتگرین α5β1 برای انتقال caga از ورای غشا سلولی میزبان ضروری می¬باشد. امروزه اندوسپورهای باکتریال و خصوصاً لایه پوشش اسپور باسیلوس سوبتیلیس بطور گسترده به عنوان سکوی نمایش پروتئین¬های هترولوگ و آنزیم¬ها به دلیل بی خطر بودن و مقاومت بالای آنها به شرایط محیطی سخت استفاده می¬شوند. هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی نقش احتمالی پروتئین cagl و تنوع آن در القا پاسخ¬های پیش التهابی شامل ترشح سیتوکین¬های il-8 و tnf-α در رده سلولی سرطانی معده ags با استفاده از سیستم نمایش بر روی سطح اسپور باسیلوس سوبتیلیس می¬باشد. ایزوله¬های بالینی هلیکوباکتر پیلوری از کشت بیوپسی¬های معده 126 بیمار با علائم گاسترودئودنال مختلف بدست آمد. آنالیز ژنوتایپینگ بر اساس pcr برای بررسی حضور ژن¬های ویرولانس شامل ژن¬های cagl، caga، vaca s1/s2، vaca m1/m2، icea1/a2، baba2 و saba با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انجام شد. آنالیز پلی¬مورفیسم واریانت¬های ژن cagl ایزوله¬های بدست آمده با استفاده از روش تعیین توالی مبتنی بر pcr انجام گرفت. دو واریانت ژن cagl (oc975 و oc824) جهت کلونینگ در وکتور اینتگریتیو pdg1662 باسیلوس سوبتیلیس انتخاب شدند، تا بر روی سطح لایه پوشش خارجی اسپور باسیلوس سوبتیلیس با استفاده از اشکال با طول کامل و کوتاه شده ژن cotb پوشش خارجی اسپور به عنوان ژن حامل تحت پروموتور cotb بیان شوند. نمایش سطحی فیوژن پروتئین¬های هترولوگ با استفاده از روش¬های sds-page، ایمنوبلاتینگ، میکروسکوپ ایمنوفلورسنس و فلوسیتومتری ارزیابی گردید. القا ترشح il-8 و tnf-α و بیان اینتگرین α5β1 با استفاده از کشت همزمان اسپورهای نوترکیب عرضه کننده واریانت¬های منتخب پروتئین cagl با رده سلولی ags طی 6 ساعت پس از عفونت بترتیب با روش¬های الایزا و quantitative real-time rt-pcr بررسی شدند. نتایج با نرم افزار spss ورژن 21 آنالیز گردید و p < 0.05 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد. در مجموع، 61 (48%) سویه هلیکوباکتر پیلوری از بیماران مطالعه حاضر ایزوله شد. ژن¬های cagl، caga، vaca s1/s2، vaca m1/m2، icea1/a2، baba2 و saba بترتیب در 96/7، 85/2، 75/4، 24/6، 29/5، 70/5، 42/6، 23، 96/7 و 83/6% ایزوله¬ها شناسایی شدند. ارتباط معناداری از نظر آماری بین ژنوتیپ¬های اشاره شده و بیماری¬های گاسترودئودنال مشاهده نگردید (p > 0.05). آنالیز پلی¬مورفیسم اسیدهای آمینه cagl نشان داد که موتیف rgd این پروتئین کاملاً در میان ایزوله¬های ما حفاظت شده است. نمایش سطحی فیوژن پروتئین¬های هترولوگ شامل cotb-cagl با طول کامل و کوتاه شده بر روی سطح اسپورهای باسیلوس سوبتیلیس با استفاده از روش¬های فوق تائید گردید. القا قابل توجه ترشح il-8 و tnf-α توسط اسپورهای نوترکیب عرضه کننده واریانت¬های cagl در مقایسه با اسپورهای غیر نوترکیب توسط آزمون الایزا سوپرناتانت¬های کشت سلولی 6 ساعت بعد از عفونت مشاهده شد. سطح بیان اینتگرین α5β1 نیز به میزان کمی 6 ساعت بعد از عفونت توسط اسپورهای نوترکیب افزایش یافت. تفاوت¬های معناداری در القا ترشح il-8 و tnf-α و بیان اینتگرین α5β1 بین واریانت¬های منتخب cagl و همچنین بین فیوژن پروتئین¬های عرضه شده در اشکال با طول کامل و کوتاه شده پروتئین cotb مشاهده نشد. التهاب مزمن اپیتلیوم معده شاخص اصلی عفونت هلیکوباکتر پیلوری در اکثر افراد کلونیزه شده با این باکتری می¬باشد، که پیامدهای بالینی بیماری¬های مرتبط را تحت تاثیر قرار می¬دهد. نقش سیستم ترشحی تیپ چهار کد شده توسط cagpai و اجزای آن در القا پاسخ¬های پیش التهابی همواره مورد بحث بوده است. نتایج مطالعه ما پیشنهاد کننده نقش احتمالی پروتئین cagl سیستم ترشحی تیپ چهار به عنوان یک القاگر قوی التهاب شدید در سلول¬های اپیتلیال معده می¬باشد. علاوه براین، واسطه¬گری اینتگرین α5β1 در این مسیر سیگنالینگ پیش التهابی به دلیل میانکنش مستقیم آن با پروتئین cagl پیشنهاد می¬گردد.

ساخت و ارزیابی ایمونولوژیکی پروتئین کایمریک متشکل از نواحی آنتی ژنیک گاما همولیزین (hlg) شاخص سطحی تنظیم آهنb (isdb) و فاکتور کلامپینگ b (clfa) استافیلوکوکوس اورئوس در مدل موشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  سمیه دلفانی   اشرف محبتی مبارز

استافیلوکوکوس اورئوس یکی از پاتوژن های مهم جدا شده از عفونت های بیمارستانی و اکتسابی اجتماع می باشد. با توجه به شیوع فزآینده سویه های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به چند نوع آنتی بیوتیک و همچنین مقاوم به ونکومایسین، راهکارهای جدیدی به منظور پیشگیری از رخداد عفونت استافیلوکوکوس اورئوس ضروری است. سویه های استافیلوکوکوس اورئوس طیف وسیعی از فاکتورهای بیماری زا را تولید می کنند، از این رو انتخاب کاندید های واکسن نوترکیب بر پایه چند فاکتور بیماری زا در مقایسه با کاندیدهای واکسن تک ظرفیتی علیه این سویه ها مؤثرتر واقع خواهد شد. در این مطالعه یک کاندید واکسن نوترکیب چند ظرفیتی بر پایه نواحی آنتی ژنیک سه فاکتور مهم بیماری زا که در اکثر سویه های استافیلوکوکوس اورئوس بیان می شوند، یعنی گاما همولیزین(hlg)، شاخص سطحی تنظیم آهنb (isdb) و کلامپینگ فاکتور (clfa) a، طراحی شد. آنالیزهای بیوانفورماتیکی جهت پیش بینی ساختار سازه سنتتیک و پایداری آن مورد استفاده قرار گرفت. اپی توپ های پیوسته و ناپیوسته b-cellشناسایی شد. پروتئین نوترکیب در وکتور بیانی (+) pet28a سنتز و در سویه بیانیe.coli bl21(de3) بیان شد. تخلیص پروتئین نوترکیب با استفاده از کروماتوگرافی میل پیوندی با رزین ni-nta انجام گرفت. سنجش میزان igg سرمی و عیار آنتی بادی القاء شده علیه پروتئین نوترکیب clfa-isdb-hlg (cih) بعد از هر سه مرحله ایمیونیزاسیون بر روی تک تک سرم های ایمن و غیرایمن با استفاده از آزمون الایزا صورت پذیرفت. سنجش سطح ایزوتایپ های igg سرمی igg1, igg2a, igg2b, igg3 نیز با استفاده از آزمون الایزا صورت پذیرفت. فعالیت عملکردی سرم های جمع آوری شده از هر سه گروه، در آزمون اپسونوفاگوسیتوز و با استفاده از ماکروفاژهای صفاقی موشی انجام گرفت. تمامی موش ها به مدت 7 روز بعد از چالش برای بررسی بقا پیگیری شدند. نتایج حاصل از چندین آنالیز بیوانفورماتیک نشان داد، پروتئین نوترکیب از لحاظ ساختاری دارای پایدار مناسبی بوده و به طور چشمگیری قابلیت تحریک سلول های ایمنی b-cell را خواهد داشت. نتایج حاصل از ایمیونیزاسیون موش های balb/c با پروتئین نوترکیب cihنیز حاکی از قدرت بالای آن در تحریک ایمنی همورال و افزایش قدرت اپسونوفاگوسیتوز است. در نتایج حاصل از چالش اختلاف معنادری در کاهش تعداد باکتری های جدا شده از نمونه های طحال موش های ایمن شده با پروتئین نوترکیب cih در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید (004/0p=). ایمونیزاسیون موش ها با پروتئین نوترکیب cih همچنین سبب کاهش 5/28 درصدی میزان مرگ و میر در موش های ایمن در مقایسه با گروه کنترل شد. در مجموع نتایج حاصل نشان داد، پروتئین نوترکیب cih می تواند سبب القای پاسخ های ایمنی قوی و مؤثر در مقابل عفونت باکتریمی استافیلوکوکوس اورئوس در مدل موشی گردد.

بررسی اثر ضد میکروبی عصاره متانولی و فراکسیون های مختلف بخشهای هوایی گیاه pteropyrum aucheri علیه سوشهای باکتریایی staphylococcus aureus, bacillus cereus, pseudomonas aeroginosa
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1393
  نگین نظری   اشرف محبتی مبارز

در این پروژه اثر ضد باکتریایی عصاره متانولی و فراکسیون های مختلف حاصل از گیاه pteropyrum aucheri بر استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس و سودوموناس آئروژینوزا بررسی گردید. گیاه جمع آوری شده و عصاره متانولی و فراکسیون های هگزانی، کلروفرمی و متانولی گیاه به روش ماسراسیون تهیه شد .ابتدا سوسپانسیون میکروبی با استفاده از کشت 24 ساعته هریک از گونه ها آماده گردید .پلیت های محتوی مولر هیلتون آگار با سوسپانسیون محتوی نیم مک فارلند تلقیح شدند و تاثیر مهاری غلظت های مختلف عصاره ها با روش انتشار در آگار تعیین گردید. قطر هاله عدم رشد در اطراف هر چاهک اندازه گیری گردید. بیشترین اثر مهاری مربوط به عصاره متانولی علیه استافیلوکوکوس اورئوس بود. این عصاره با همین غلظت و قطر هاله با اندازه مشابه بر پسودوموناس آئروینوزا اثر مهاری داشت. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد که عصاره ی متانولی و فراکسیون متانولی حاصل از گیاه مذکور بر علیه هر سه باکتری استافیلوکوکوس اورئوس، باسیلوس سرئوس و سودوموناس آئروژینوزا دارای اثر ضد میکروبی هستند.نتایج حاصل نشان داد که این گیاه اثرات ضد میکروبی مناسبی است.

بررسی مهار چسبندگی هلیکو باکتر پیلوری به رده سلولی ags با استفاده از ایمونوگلوبولین اختصاصی (igy) تولید شده علیه پروتئین نوترکیب oipa و hp-nap هلیکوباکتر پیلوری در زرده تخم مرغ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  کتایون برهانی   علیرضا خبیری

هلیکوباکتر پیلوری مهم ترین عامل ایجاد کننده التهاب و زخم های معده بوده و در پیشرفت این بیماری به سمت سرطان معده نقش اساسی را ایفا می کند. تاکنون جهت ارزیابی راه های درمانی که منجر به ریشه کن شدن عفونت های هلیکوباکتر پیلوری می شود، تلاش زیادی انجام پذیرفته است. با این حال به علت گسترش مقاومت آنتی بیوتیکی، درمان آنتی بیوتیکی دراکثر موارد با شکست مواجه می گردد. بروز رو به افزایش مقاومت آنتی بیوتیکی، درمان عفونت های هلیکوباکتر پیلوری را پیچیده تر کرده است. در نتیجه یافتن راه های درمانی جدید، توقف یا ممانعت از عفونت های ایجاد شده با این باکتری ضروری می باشد. استفاده از آنتی بادی های غیر فعال(پاسیو)، برای محافظت از میزبان جدید نیست. استفاده از ایمونوگلوبولین های ضد ویروسی و ضد باکتریایی از راه دهانی، در ممانعت از عفونت های روده ای سابقه طولانی دارد. با این حال در زمانی که مقدار زیادی آنتی بادی مورد نیاز باشد، این شیوه درمانی به اندازه ای گران است که نمی توان از آن استفاده نمود. اخیرا" زرده تخم مرغ به عنوان منبعی از آنتی بادی جایگزین وارزان قیمت مشخص شده و موثر بودن ایمونوگلوبولین زرده تخم مرغ (igy) جهت کاربرد درمانی با روش ایمونیزاسیون غیرفعال(پاسیو) مورد ارزیابی قرار گرفته است. در این پژوهش، ما پروتئین نوترکیبoipa و hp-nap نمودیم. مرغ ها با این پروتئین های نوترکیب و لیزات هلیکوباکتر پیلوری ایمونیزه شدند.سپس igy از زرده تخم مرغ خالص گردید. در نهایت اثرات ممانعتی igy اختصاصی در رده سلولی ags آلوده با هلیکوباکتر پیلوری مورد ارزیابی قرار گرفت.

بررسی شیوع nasal mrsa در بیمارستان ایرانمهر هنگام پذیرش بیماران در مقایسه با هنگام ترخیص
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی - دانشکده داروسازی 1394
  مریم بیدکی   اشرف محبتی مبارز

استافیلوکوک اورئوس مقاوم به متی سیلین (mrsa) یکی ازپاتوژن های اصلی مسئول عفونت های بیمارستانی و غیربیمارستانی محسوب می شود. هدف این تحقیق بررسی شیوع nasal mrsa در بیمارستان ایرانمهر هنگام پذیرش بیماران در مقایسه با هنگام ترخیص بود.یک صد بیمار به صورت تصادفی برای این مطالعه انتخاب شدند. پس از توجیهات اولیه و ثبت اطلاعات بالینی اولیه و جمعیتی، با سوآپ استریل از مجرای قدامی بینی آنان نمونه گیری در دو نوبت هنگام پذیرش و ترخیص به عمل آمد. نمونه ها بلافاصله با استفاده از متدهای استاندارد باکتریولوژیک برای جداسازی استافیلوکوک ها مورد آزمایش قرار گرفتند. پس از تأیید نتایج کشت الگوی حساسیت استلافیلوکوک اورئوسهای جدا شده به متی سیلین با متد استاندارد disc diffusion تعیین گردید.در هنگام پذیرش ?? درصد نمونه های آزمایش شده از نظر استافیلوکوک اورئوس مثبت بود. چهار درصد این ایزوله ها مقاوم به متی سیلین تشخیص داده شدند. نتایج آزمایش نمونه همین بیماران هنگام ترخیص به این گونه بود: تعداد موارد مثبت از نظر استافیلوکوک اورئوس افزایش چندانی نداشت (?? درصد) درحالیکه میزان سویه های mrsa به ?? درصد(??ایزوله ) افزایش یافت. جمع بندی نتایج این بررسی نشان از نقش احتمالی محیط داخلی بیمارستان در انتشار سویه های mrsa دارد.

طراحی و ارزیابی یک آزمون pcr-elisa برای تشخیص بروسلا ملیتنسیس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1386
  نیما خرم آبادی   اشرف محبتی مبارز

چکیده ندارد.

بررسی حضور هلیکوباکتر پیلوری +caga در پلاک دندانی و بیوپسی معده با روش pcr
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مونا کربلایی   اشرف محبتی مبارز

وخامت علایم کلینیکی ایجاد شده توسط هلیکوباکتر پیلوری با حضور شماری از فاکتورهای ویرولانس، بالاخص ژن caga مرتبط است. امروزه از پلاک دندانی به عنوان دومین مخزن این باکتری یاد می شود و شواهدی دال بر انتقال هلیکوباکتر پیلوری از این راه نیز در دست است. اما تا کنون سویه caga+ هلیکوباکتر پیلوری از پلاک دندانی ردیابی نشده است. بر همین اساس مطالعه فعلی با هدف بررسی حضور هلیکوباکتر پیلوری caga+ در نمونه پلاک دندانی و بیوپسی معده با روش pcr طراحی گردید. از 100 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان بقیه الله نمونه پلاک دندانی و بیوپسی معده با روش اندوسکوپی اخذ شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. نمونه ها روی محیط بروسلا آگار غنی شده کشت داده، به مدت 7- 5 روز در شرایط میکروآئروفیلیک انکوبه شد. پس از مشاهده رشد، حضور هلیکوباکتر پیلوری با آزمایشات بیوشیمیایی تأیید گردید. هم چنین آزمایش pcr برای ژن های urec و caga روی نمونه ها انجام شد. در کل 65 بیمار (%65) دارای نمونه هم زمان بیوپسی و پلاک دندانی بودند که از این میان 30 نفر (%46) دارای کشت مثبت هم زمان، 54 نفر (%83) دارای ژن urec و 15 نفر (%23) دارای ژن در caga در نمونه پلاک دندانی و بیوپسی به طور هم زمان به روش direct pcr بودند. در ضمن پس از انجام pcr روی کلنی های حاصل از کشت روی محیط بروسلا آگار مشخص شد 30 بیمار (%46) دارای ژن urec و 10 بیمار(%3/15) دارای ژن caga بودند. در ضمن %75 از بیمارانی که ژن caga در بیوپسی معده و پلاک دندانی آنها شناسایی شد دارای علایم وخیم کلینیکی بودند. به نظر می رسد پلاک دندانی مخزن مناسبی جت ذخیره سازی هلیکوباکتر پیلوری بوده، در آلوده سازی مجدد معده بیمار پس از آنتی بیوتیک درمانی موثر واقع شود.