با توجه به تحقیقات انجام شده در فیزیولوژی اجتماعی انسان ها این نتیجه به دست آمده است که ویژگی های چهره در تعاملات متقابل انسان ها تاثیر بسزایی دارند و حس مستقیمی را از دوست داشتن یا دوست نداشتن از سخنان طرف صحبت کننده در فرد شنونده ایجاد می کنند. در میان بیومتریک ها از قبیل گفتار، اثر انگشت، دست خط، تشخیص چهره و غیره توجه زیادی به کشف و تشخیص چهره به دلیل چالش های فنی و کاربردهای بالقوه شده است. اکتشاف چهره اولین و ضروری ترین مرحله در سیستم های شناسایی چهره می باشد. هدف از اکتشاف چهره در یک تصویر جدا کردن و مشخص کردن ناحیه ی صورت از پس زمینه است. سیستم های بینایی انسان به وسیله ی تاثیری که کل صورت از ویژگی ها و مشخصاتش دارد عمل شناسایی را انجام می دهند و در آن ها مجموعه ای از ویژگی های چهره کاربرد ندارد. آن چه به نظر می رسد که در مورد ویژگی ها اهمیت بیشتری داشته باشد، رابطه ی هندسی بین ویژگی های چهره است. یعنی جزئیات خود ویژگی ها اهمیت چندانی ندارند بلکه ارتباط موجود بین ویژگی ها اهمیت بیشتری نسبت به این موضوع دارد. هدف سیستم های بینایی کامپیوتری اجرای فعالیت های بینایی انسان بر روی یک عکس با استفاده از دستگاه های الکترونیکی و پردازش بر روی آن عکس می باشد. کشف و شناسایی چهره در طول بیشتر از یک دهه ی گذشته تبدیل به یک حوزه ی فعال برای تحقیق در شناسایی الگوها شده است. در طول این مدت روش هایی پیشنهاد شده اند و استانداردهایی نیز برای ارزیابی این روش ها به وجود آمده اند. اما راه حل های هنرمندانه ی فعلی نیز نیازمند توسعه و بهبود هستند تا بتوانند چهره ها را با دقت درستی بالا کشف نموده و از عهده ی شناسایی با سرعت بالا و تجهیزات کم بر آیند و بتوانند مشکلات چالش برانگیز زیادی از قبیل تشخیص تحت شرایط مختلف نویز، تغییر در نورپردازی و یا تغییرات ژست را رفع کنند. این پروژه شامل دو بخش کشف و شناسایی چهره می باشد. در ابتدا به بررسی کلی سیستم های کشف و شناسایی چهره می پردازیم و در ادامه برخی از الگوریتم های معرفی شده برای کشف و شناسایی چهره را بررسی می کنیم. در ادامه با استفاده از الگوریتم های پیشنهاد شده به کشف و شناسایی چهره در تصاویر ثابت خواهیم پرداخت و الگوریتم مورد نظر خود را بر روی یک پایگاه داده امتحان خواهیم نمود. نتایج حاصل از هر دو بخش با برخی از الگوریتم های معرفی شده در قبل مقایسه خواهد شد. هدف از کشف چهره در این پروژه افزایش دقت کشف درست چهره ها و کاهش کشف نادرست چهره ها در تصاویر می باشد. هدف از بحث شناسایی چهره نیز افزایش دقت شناسایی افراد در یک پایگاه داده همراه با کم کردن زمان لازم برای آموزش شبکه های مورد استفاده و نیز کاهش زمان محاسبات برای فرآیند تشخیص می باشد.

مساله زمان بندی دروس دانشگاه، یکی از وظایف مهم و وقت گیری است که به صورت دوره ای همه دانشگاه ها با آن مواجه می شوند. ‎‎ در این مساله، هدف زمان بندی جلسه های یک مجموعه از درس ها، در داخل یک جدول زمان بندی هفتگی است به طوری که، هر یک از جلسه ها، باید بر اساس یک مجموعه از محدودیت های داده شده (محدودیت های نرم و سخت)، در یک دوره و یک اتاق مجزا، قرار گیرد. از آن جایی که این مساله در رده مسایل‎‎-npسخت قرار دارد ما یک الگوریتم جستجوی ممنوع وفقی را برای حل این مساله مورد بررسی قرار دادیم و ضمن بهبود در همسایگی های آن، همسایگی های جدید و کارایی را برای این مساله معرفی کردیم و نیز با افزودن یک حافظه پیشنهادی به الگوریتم جستجوی ممنوع بررسی شده، کارایی آن را افزایش دادیم. در پایان همه الگوریتم ها را روی نمونه های استاندارد پیاده سازی کردیم و نتایج عددی به دست آمده، کارایی الگوریتم جستجوی ممنوع وفقی پیشنهادی ما را نسبت به الگوریتم بررسی شده نشان داد.‎‎

وجود داده های زیادی که توسط مرکز لرزه نگاری کشوری برای منطقه شمال شرق ایران (کپه داغ) ثبت شده بود ما را بر آن داشت تا با تعین ضریب میرایی امواج لرزه ایی یک رابطه تجربی جهت تعیین مقیاس بزرگی محلی mlبرای این منطقه ارائه نمائیم. به دلیل اینکه مقیاس بزرگی محلی عمدتا در محدوده فرکانسی 1hz اندازه گیری می شود و از طرفی پریود طبیعی اغلب سازه ها در حدود یک ثانیه است در نتیجه گستره خسارت خیلی مرتبط با این مقیاس می باشد.بنابرین به منظور تحلیل خطر جامع وجود کاتالوگی با این مقیاس مورد نیاز است و از آنجایی که این مقیاس متاثر از ساختار پوسته زمین و زمین شناسی منطقه است. لازم است برای هر منطقه ضرائب مقیاس محلی بطور خاص واسنجیده شود. تعداد داده های استفاده شده در این تحقیق6804 داده ثبت شده در ایستگاه های لرزه نگاری کوتاه دوره ناشی از 4949 زمینلرزه می باشد که از این تعداد 4491 زمینلرزه و5982 داده مربوط به مولفه قائم و تعداد 458 زمینلرزه و822 داده مربوط به مولفه افقی می باشد. این داده ها توسط ایستگاه های شبکه های لرزه نگاری ساری، مشهد،قوچان و تک ایستگاه مینودشت مرکز لرزه نگاری کشوری که در محدوده طول جغرافیایی 53/5 تا 62 و عرض جغرافیایی 35 تا 38درجه می باشند از سال 2006 تا 2012 ثبت گردیده اند. ما در این تحقیق از روش آلساکر و همکاران (1991) در تعین ضرایب فاصله – دامنه ( )ریشتر(1935، 1958) بهره بردیم. ضرائب در یک فرایند معکوس سازی با استفاده از الگوریتم lsqr محاسبه شدند.که برای تصحیح فاصله-دامنه به ترتیب برای مولفه های قائم و افقی به صورت زیر می باشد. که در آن d فاصله رومرکزی به کیلومتر و دامنه بر حسب میلی متر می باشد.

چکیده ندارد.