نام پژوهشگر: فرنگیس قنواتی

بررسی سیتولوژیکی برخی از گونه های اسپرس onobrychis درایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1389
  حسن اسکندری   فرنگیس قنواتی

چکیده در این تحقیق چهارده جمعیت از بخش های hymenobrychis، lophobrychis و onobrychis جنس onobrychis (اسپرس) ، موجود در بانک ژن گیاهی ملی ایران از نظر سیتولوژیکی مورد مطالعه قرار گرفتند. تعداد کروموزوم پایه در گونه ها بین 7=x و 8=x و نوع کروموزومها نیز از نوع متاسنتریک(m) تا ساب متاسنتریک(sm) بود. بیشترین میانگین طول ژنوم متعلق به گونه o. viciaefolia (157/48 میکرون) و کمترین آن متعلق به گونه o. amoana subsp. meshhedensis (409/14 میکرون) بود. نتایج تجزیه واریانس ویژگی های کروموزومی نشان داد که بین گونه های مورد مطالعه از نظر تمامی صفات در سطح احتمال یک درصد تفاوت معنی دار وجود داشت. بر خلاف سایر گونه ها که در کلاس a استبنز بودند، گونه o. michauxii280 در کلاس b قرار گرفت و دارای کاریوتیپ نا متقارن تری بود. گونه o. amoena subsp. meshhedensis با داشتن فرمول کاریوتیپی m14، قرار گرفتن در کلاس a1، بیشترین طول نسبی کروموزوم (26/68 میکرون) ، کمترین عدم تقارن بین کروموزومی(12/0) و درصد فرم کلی بالا(19/41) به عنوان متقارن ترین گونه بود که نشان دهنده ابتدایی تر بودن این گونه می باشد. در تجزیه به مولفه های اصلی، 2مولفه اول بیش از94/97 درصد از تنوع بین داده ها را توجیه نمودند. با توجه به گروه بندی گونه ها بر اساس پارامترهای کروموزومی بیشترین شباهت بین جمعیت های o.schahuensis419 و o.chorassanica475 و کمترین قرابت و نزدیکی بین گونه های o.schahuensis419 و o. viciaefolia بود.. در این تحقیق امکان بکارگیری شمارش کلروپلاست های سلول های محافظ روزنه جهت تعیین سطح پلوئیدی بررسی شد و نتایج نشان داد که تعداد کلروپلاست های سلول های محافظ روزنه در گونه ی تتراپلوئید تقریبا دو برابر آن در گونه های دیپلوئید است. همچنین گونه ها جهت تعیین سطوح پلوئیدی با استفاده از دستگاه فلوسیتومتری مورد بررسی قرار گرفتند که داده های حاصل از فلوسیتومتری نتایج مطالعات سیتوژنتیکی را تایید کرد. واژه های کلیدی: اسپرس ، تکامل، تعداد کروموزوم ،کاریوتیپ. سلول محافظ روزنه، کلروپلاست، فلوسیتومتری

مطالعه بیوسیستماتیکی دو گونه onobrychis michauxii و onobrychis hohenackeriana در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کشاورزی 1391
  زهرا فردوسی   فرنگیس قنواتی

این بررسی در قالب چهار بخش مورفولوژی، سیتولوژی، فیلوژنی و تنوع ژنتیکی بر روی جمعیت های جمع آوری شده دو گونه اسپرس (onobrychis) یعنی گونه o. michauxii و گونه o. hohenackerina موجود در بانک ژن گیاهی ملی ایران انجام شد. تجزیه واریانس داده ها اختلاف بسیار معنی داری را بین جمعیت ها از نظر اکثر صفات مورد مطالعه نشان داد که بیانگر تنوع ژنتیکی مناسب در این جمعیت ها می باشد. مقایسه میانگین جمعیت های مورد مطالعه گونه o. michauxii از نظر کلیه صفات مورفولوژی نیز نشان داد که بیشترین اختلاف معنی دار فنوتیپی میان جمعیت ها مربوط به صفت طول ساقه می باشد. در میان این جمعیت ها دو صفت طول ناو و طول درفش همبستگی مثبت و معنی داری را نشان دادند و در ارزیابی جمعیت ها بر اساس خصوصیات گل و نیام، بترتیب صفات طول کاسه گل با طول دندانه کاسه گل و طول دانه با اندازه دانه همبستگی مثبت و معنی داری را با یکدیگر نشان دادند. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای بر مبنای صفات کلی، جمعیت های موجود در گروه دوم را می توان به عنوان یکی از والدین در برنامه های دورگ گیری مورد استفاده قرار داد. در زمینه مطالعات سیتولوژی 10 جمعیت از گونه michauxii onobrychi با استفاده از سلولهای مریستم انتهایی ریشه آنها در مرحله میتوز اندازه گیری و فرمول کاریوتیپی هر گونه تعیین گردید. همه جمعیت های مورد بررسی دیپلوئید و از لحاظ تعداد کروموزوم پایه 8=x بودند. تیپ کروموزومها نیز از نوع متاسنتریک تا ساب متاسنتریک بود. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که جمعیت متعلق به استان آذربایجان شرقی (کلیبر) یا tn=305 با فرمول کاریوتیپی m16 از بیشترین درصد شکل کلی و نیز جمعیت متعلق به استان آذربایجان شرقی (اهر) یا tn=281 با فرمول کاریوتیپی sm16 کمترین درصد شکل کلی را دارا بودند. در بررسی نتایج بدست آمده از نشانگر ریز ماهواره ای ssr تمامی هفت جفت آغازگر ریزماهواره به کار رفته در این آزمایش چند شکلی داشتند و در مجموع 38 نوار نمره دهی شد که 35 نوار چند شکل بودند. بیشترین نوار چند شکل مربوط به جفت آغازگرهای b21e13 با نه نوار و کمترین نوار چند شکل مربوط به جفت آغازگر ag81 با یک نوار بود. دندروگرام حاصل از روش upgma نیز موید پراکندگی زیاد جمعیت ها می باشد. مطالعات فیلوژنی 15 نمونه از طریق آزمایشات مولکولی با استفاده از توالی های nrdna its انجام شد. با توجه به آنالیزهای فیلوژنی صورت گرفته دو گونه بسیار نزدیک o. michauxi و o. hohenackeriana از یکدیگر تفکیک شدند.

ارزیابی تنوع مورفولوژیکی، مولکولی و شیموتایپی توده های مختلف هندوانه ابوجهل ایرانی (citrullus colocynthis l.) از نظر میزان تولید متابولیت ضدسرطان الاتریسین بی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یاسوج - دانشکده کشاورزی 1393
  سهیلا قنواتی   فواد مرادی

هندوانه ابوجهل citrullus colocynthis l.)) یکی از گیاهان دارویی متعلق به خانواده کدوییان می باشد. با اینکه در کشور ایران توده¬های مختلفی از این گیاه دارویی مهم وجود دارد ولی گزارشی از بررسی تنوع ژنتیکی و شیمیوتایپی آن موجود نیست. در این مطالعه برای ارزیابی تنوع مورفولوژیکی، ژنتیکی و شیمیوتایپی، از 15 ژنوتیپ هندوانه ابوجهل جمع¬آوری شده از مناطق مختلف ایران (دزفول، شوشتر، هندیجان، گچساران (امامزاده¬جعفر و آبریگون)، زابل (بندان و میل¬نادر)، لنده، کاشان، کازرون، بندرعباس، اهرم، بندردیلم، کرمان، سبزوار) استفاده گردید. صفات مورفولوژیکی مورد ارزیابی شامل طول برگ، عرض برگ، ارتفاع ساقه، قطر ساقه، قطر میوه، طول بذر، عرض بذر، وزن صد دانه، وزن میوه و رنگ بذر بود. به منظور گروه¬بندی ارقام براساس صفات مورفولوژیک، با استفاده از داده¬های استاندارد شده، از تجزیه خوشه¬ای به روش¬ ward استفاده شد که دندروگرام حاصله در فاصله اقلیدسی 18 برش داده شد و چهار گروه به دست آمد. گروه¬های اول تا چهارم به ترتیب 1، 6، 3 و 5 ژنوتیپ را شامل شدند که در نظر اول بر وجود تنوع ژنتیکی در میان توده¬ها دلالت دارند. در دسته اول ژنوتیپ سبزوار به تنهایی قرار گرفت که از لحاظ صفات طول برگ، عرض برگ، طول بذر، قطر میوه، وزن میوه و وزن صددانه در مقایسه با سایر ژنوتیپ¬ها بیشترین میزان را دارا بود. شوشتر و کازرون در زیرگروه الف گروه 1، کمترین فاصله را نسبت به دیگر ژنوتیپ های مورد بررسی داشتند. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه به مولفه¬های صفات مورفولوژیک، سه مولفه اول به ترتیب 771/48، 385/17 و 885/11 درصد (مجموعا 040/78%) از تنوع موجود بین ژنوتیپ¬ها را توجیه کردند. مقایسه میانگین به روش آزمون t انجام و نتایج نشان داد که بین میانگین¬ صفات در بین ژنوتیپ¬های مختلف اختلاف معنی¬داری وجود دارد. در این مطالعه، نشانگر مولکولی rapd برای همه 10 آغازگر مورد استفاده، نوارهای چندشکل تولید و 137 باند تولید شده، 16/99% چندشکلی نشان دادند. بیشترین تعداد قطعه تکثیر شده 17 عدد و مربوط به آغازگر ah6 و کمترین آن 11 عدد و مربوط به آغازگر ah1 بود. آغازگر ah6 بیشترین میزان درصد باندهای چندشکل، هتروزیگوسیتی مورد انتظار و همچنین بیشترین تعداد آلل های موثر را داشته و کمترین میزان باندهای چندشکل را آغازگر ah2 نشان داد. تجزیه کلاستر با استفاده از ضریب تشابه جاکارد و به¬ روش upgma، 15 ژنوتیپ به چهار دسته اصلی تقسیم شدند. بیشترین شباهت و کمترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ¬های دزفول و بندان (68/0) در گروه 1 و کمترین تشابه و بیشترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ¬های کاشان و هندیجان (24/0) مشاهده شد. نتایج نشان دادند که نشانگر rapd برای بررسی تنوع ژنتیکی این ژنوتیپ¬ها ابزار مناسبی است. بین گروه بندی بر اساس نشانگر rapd و پراکندگی جغرافیایی ژنوتیپ¬¬ها ارتباطی مشاهده گردید. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه به مولفه¬ها، سه مولفه اول یعنی pca1، pca2،pca3 ،pca4 و pca5 به ترتیب 688/36، 670/10، 182/7، 476/6 و 891/4 (مجموعا 91/65%) از واریانس کل را توجیه کردند. یعنی نشانگرهای مورد استفاده دارای توزیع نسبتا مناسبی در سطح ژنوم بوده¬ و در ارزیابی تنوع ژنتیکی ارقام هندوانه ابوجهل موردمطالعه، نسبتا مناسب عمل کرده¬اند. بر اساس نتایج به¬دست آمده از ارزیابی شیمیوتایپی سه ژنوتیپ مورد بررسی، مشخص شد که ماده موثره کوکوربیتاسین i (الاتریسین b) در همه اجزای ژنوتیپ بندان، اعم از ریشه، ساقه، میوه و برگ وجود دارد و بیشترین میزان این ماده در قسمت ریشه ژنوتیپ دیلم، بیشترین میزان آن در ساقه ژنوتیپ بندان و در میوه گیاه، بیشترین میزان ماده مورد نظر در ژنوتیپ بندان بود. میزان کوکوربیتاسین i در برگ ژنوتیپ امامزاده جعفرگچساران نیز بسیار بالاتر از سایر ژنوتیپ¬ها بود.

بررسی مورفولوژیکی برخی از گونه های بخشه heliobruchis از جنس onobrychis با تاکید بر ویژگیهای گرده شناسی و سیتولوژیکی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان اصفهان - دانشگاه پیام نور مرکز نجف آباد (واحد تیران) - دانشکده علوم 1388
  مریم تاج دینی   فرنگیس قنواتی

چکیده ندارد.