نام پژوهشگر: فاطمه شکرالهی

بهبود زیست سازگاری پلی یورتان اوره بر پایه پلی کاپرولاکتون پلی ال و نانوکامپوزیت آن از طریق اصلاح سطح با یک پلیمر طبیعی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه پلیمر و پتروشیمی ایران - پژوهشکده علوم 1392
  شیده شانه   پروین شکرالهی

در این تحقیق پلی یورتان اوره(puu) برپای? پلی کاپرولاکتون با جرم مولکولی 2000da بدون استفاده از زنجیرافزاینده سنتز شد. برای افزایش زیست سازگاری پلیمر سنتزی، اصلاح سطح با کمک آمینولیز و تثبیت کوالانسی ژلاتین به سطح پلیمر بکار رفت. برای اثبات واکنش آمینولیز از روش های طیف نمایی فرابنفش، atr-ftir و رنگ سنجی نین هیدرین استفاده شد که تمامی آن ها واکنش آمینولیز را تایید کردند. برای هویت یابی سطح اصلاح شده با ژلاتین از روش های atr-ftir، زتاپتانسیل، نین هیدرین، edxa و زاویه تماس استفاده شد. تمامی آزمون ها، حضور ژلاتین روی سطح پلیمر را تایید کردند. خواص مکانیکی و حرارتی نمونه ها پس از اصلاح، با آزمون های تنش- کرنش، آزمون دینامیک-مکانیکی و گرماسنجی پویشی تفاضلی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه نانوکامپوزیت پلی(یورتان اوره) با استفاده از نانوذرات تری کلسیم فسفات (tcp) در درصدهای 1%، 3% و 5% تهیه و سپس اصلاح سطح روی نمونه های کامپوزیت تکرار شد. چگونگی پخش ذرات نانو در ماتریس پلیمر دستگاه sem و آزمون edxa مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل، پخش خوب نانوذرات در ماتریس پلیمری را نشان داد. برای مقایس? تاثیر آب دوستی و زیست فعال بودن سطح بر رفتار سلولی علاوه بر زیست مولکول ژلاتین که هر دو مشخصه را داراست، پلی اتیلن گلیکول(2000da) بر سطح پلیمر پیوند زده شد. ابتدا پلی اتیلن گلیکول (peg) تک عاملی از طریق واکنش استالیزاسیون برای تولید peg-cho تهیه شد. برای اثبات واکنش استیلاسیون، از معرف 2و4 دی نیتروفنیل هیدرازین استفاده شد. همچنین، طیف نمایی ftir صحت واکنش عامل دار شدن peg با cho رااثبات کرد. سپس، peg-choروی سطحpuu آمینولیز شده، تثبیت شد. طیف نمایی atr-ftir افزایش شدت پیک مشخص? اتر در 1100cm-1 را تایید کرد. به منظور بررسی زیست سازگاری، عکس العمل سلول های زنده نسبت به نمونه های تهیه شده، با روش کشت سلولی و آزمون mtt مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد در نمونه اصلاح شده با ژلاتین چسبندگی و تکثیر سلولی بخوبی صورت گرفته است. در مورد پلی اتیلن گلیکول نسبت به سایر نمونه های اصلاح شده تکثیر سلولی کمتری مشاهده شد که دلیل آن می تواند جذب زیاد آّب توسط این مولکول و در نتیجه جنبش مولکولی بالای آن باشد که مانع چسبندگی و تکثیر سلول می شود. این مشاهدات اثر زیست سازگاری، آبدوست بودن و در عین حال فاکتور مهم زیست فعالی را بخوبی نشان داد. از آنجاکه پلیمر مورد بررسی پتانسیل بالایی برای اصلاح سطح دارد، تثبیت عوامل ضد باکتری به منظور افزودن ویژگی ضدباکتری به خواص پلیمر، مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین با پیوندزدن زیست مولکول آلژینات بر سطح و بهره گیری از گروه های اسیدی، فلز نقره بر سطح تثبیت شد. برای تثبیت شیمیایی آلژینات بر سطح آمینولیز شده، از مولکول های واکنشگر edc/nhs استفاده شد. آنالیز عنصری edxa وجود نقره روی سطح را تایید کرد.

اثر اندازه ذرات و تیمار هیدروژن پراکسید قلیایی بر خصوصیات فیزیکی و پخت فیبر رژیمی هسته خرما و مقایسه آن با فایبرکس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  فاطمه شکرالهی   محمدحسین حداد خداپرست

فیبر رژیمی یکی از اجزای مهم رژیم غذایی است که علاوه بر اثرات مثبت بر سلامتی، کاربردهای بسیاری در صنایع غذایی دارد. برای استخراج فیبر، معمولاً از ضایعات کشاورزی استفاده می¬شود چراکه ارزان، فراوان و غنی از فیبر هستند. هسته¬ی خرما یکی از این ضایعات است که با توجه به رتبه¬ی دوم ایران در تولید خرما در جهان، می¬تواند جهت تولید فیبر رژیمی استفاده شود. اما رنگ تیره و نامحلول بودن، ممکن است کاربرد آن را در فرآورده¬های غذایی محدود کند. بنابراین این پژوهش در سه گام و با اهدافِ تولید فیبر رژیمی هسته¬ی خرما و بهبود ویژگی¬های آن انجام شد. در گام اول، دو نوع فیبر رژیمی تولید شد که عبارتند از فیبر بخش خارجی هسته¬ی خرما و فیبر بخش داخلی هسته¬ی خرما. این دو، به ترتیب فیبر پوسته و فیبر مغز نام گرفتند. ویژگی¬های شیمیایی، فیزیکی و پختِ این دو نوع فیبر بررسی شد و با فایبرکس (فیبر تجاری چغندر قند) مقایسه گردید. نتایج نشان داد خلوص فیبر پوسته (6/77 درصد) و فیبر مغز (79 درصد) بیشتر از فایبرکس (7/65 درصد) است. فیبر پوسته و فیبر مغز در آزمون پخت (حجم ویژه، سفتی، رنگ و ارزیابی حسی) نیز نتایج بهتری را نسبت به فایبرکس کسب کردند. به نحوی که نان فایبرکس در پذیرش کلی مورد قبول واقع نشد. اما در برخی از آزمون¬های فیزیکی (تورم، ظرفیت نگه¬داری آب و رنگ)، فایبرکس نتایج بهتری را کسب کرد. در گام دوم، هر یک از دو نوع فیبر پوسته و مغز با هیدروژن پراکسید قلیایی تیمار شدند. این تیمار شامل دو فاکتور غلظت هیدروژن پراکسید (1، 3 و 5 درصد) و زمان تیمار (0، 2، 4 و 6 ساعت) بود. رنگ، تورم، ظرفیت نگه¬داری آب و ظرفیت نگه¬داری روغن برای فیبرهای تیمار شده مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تیمار هیدروژن پراکسید قلیایی بر هر دو نوع فیبر تأثیر داشت اما شدت تغییرات در فیبر پوسته بیشتر از فیبر مغز بود. بهترین نتایج برای فیبر پوسته در غلظت 3 درصد و زمان 4 ساعت به دست آمد و برای فیبر مغز در غلظت 1 درصد و زمان 4 ساعت. این دو فیبر در بخش آزمون¬های پخت نیز با کسب نتایجی مناسب، با نان شاهد برابری کردند. نان فایبرکس در تمام موارد (به جز رنگ) بدترین نتایج را کسب کرد. با انجام آزمون شیمیایی مشخص شد که خلوص دو فیبر ذکر شده به حدوداً 90 درصد رسید. در گام آخر، اثر اندازه ذرات بر فیبرها بررسی شد. به این منظور هر یک از دو نوع فیبر پوسته و مغز، به 3 محدوده از اندازه ذره¬ (420-250، 250-180 و کوچکتر از 180 میکرون) دسته¬بندی شد. بررسیِ تورم، ظرفیت نگه¬داری آب و ظرفیت نگه¬داری روغن مشخص کرد که اندازه ذرات ذکر شده تأثیری بر ویژگی¬های فیزیکی این دو نوع فیبر ندارد. نتایج آزمون پخت نشان داد که اندازه ذرات تنها بر ارزیابی حسی نان تأثیر گذاشت. نان¬های حاوی فیبرهای درشت¬تر، امتیاز کمتری را برای پارامترهای دانه¬ای بودن و پذیرش کلی کسب کردند.