نام پژوهشگر: مهدی الهی ترشیزی
مهدی الهی ترشیزی محمد رضا نصیری
در آزمایش اول تعداد 106581 رکورد روز آزمون ماهانه از 12677 گاو دوره اول تولید هلشتاین ایران که از 151 گله می باشند مورد استفاده قرار گرفت. اثرات عوامل موثر بر روی تولید شیر که با نرم افزاز sas مورد آنالیز قرار گرفت شامل اثرات گله، سال زایش، سن زایش، فصل تولید، سن و روزهای شیردهی بودند. آنالیز واریانس اثرات عوامل محیطی و کمکی موثر بر روی پارامترهای تولید شیر توسط رویه glm مورد بررسی قرار گرفت. مقدار بیشینه میانگین حداقل مربعات تولید شیر به ترتیب برحسب کیلوگرم در فصول بهار و زمستان مشاهده گردید (07/0±98/27 )و (07/0±92/27) و حداقل این مقادیر در فصول تابستان(07/0±42/27 ) و پاییز (07/0±23/27) بدست آمد. همچنین میانگین حداقل مربعات تولید شیر با زیاد شدن سن زایش در گاوهای دوره اول تولید افزایش می یافت. با توجه به معیارهای ضریب تعیین، جذر میانگین مربعات خطا بهترین مدل های سه، چهار و پنج پارامتری به ترتیب تابع وود، داجکسترا و گراسمن انتخاب گردید. در تابع ویلمینک با ضرایب ثابت مختلف، مدل های با ضرایب ثابت 05/0 و 065/0 به ترتیب بهترین برازش را در پیش بینی تولید شیر ارایه نمودند. در این مطالعه تابع وود به علت دارا بودن تعداد پارامتر کمتر و کمتر بودن مشکلات و محدودیت های محاسباتی به عنوان تابع مناسب برای برازش منحنی تولید شیر برگزیده شد. همچنین تابع ویلمینک برای پیش بینی منحنی تولید و درصد چربی شیر انتخاب گردید. در قسمت آنالیز های ژنتیکی (آزمایش دوم) 11 مدل برای برازش در قسمت های ثابت و تصادفی در قالب روش رگرسیون تصادفی مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش درجات برازش یکسان ( به منظور فراهم آوردن فرصت تنوع برابر) برای اثرات ژنتیک افزایشی و محیط دایمی مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصله با کمک مقادیر ویژه و بردارهای ویژه مربوط به مقادیر ویژه و همچنین واریانس خطا در طول دوره شیردهی، درجه برازش 3 تابع چند جمله ای لژاندر برای اثرات ژنتیک افزایشی و محیط دایمی به همراه تابع علی-شفر برای برازش قسمت ثابت برای آنالیز ژنتیکی و محاسبه ارزش های ارثی دام ها انتخاب گردید. بیشترین مقدار واریانس اثرات افزایشی در نیمه شیرواری مشاهده گردید و واریانس خطا از ابتدا به انتهای دوره شیرواری کاهش یافت. بیشترین مقدار توارث پذیری(28/0) مربوط به اواسط دوره شیرواری است (180 تا 205 روزگی) و حداقل و حداکثر در مدل های مختلف که در ابتدا و اواسط شیرواری مشاهده گردیده است برابر 06/0 و 40/0 می باشد. در آزمایش سوم، تعداد 10 مدل متفاوت با درجات برازش غیر یکسان اثرات ژنتیک افزایشی و محیط دایم با کمک توابع لژاندر( درجات برازش 3 ،4 و 5) به همراه تابع علی- شفر برای آنالیز رکوردهای روز آزمون مورد استفاده قرار گرفت. در این حالت نیز فرض غیر یکنواخت بودن خطا در آنالیزها رعایت شده و ارزیابی مدل ها براساس مقادیر ویژه، بردار های ویژه مربوط به مقادیر ویژه و واریانس خطا در طول دوره شیردهی انجام گرفت. در این حالت مدل مناسب درجه برازش 3 و 4 به ترتیب برای اثرات ژنتیک افزایشی و محیط دایمی و تابع شفر برای برازش قسمت ثابت مدل پیشنهاد گردید. ارزیابی منحنی شیردهی با تابع علی- شفر نشان داده است که اوج تولید شیر در گاوهای شیری ایران حدود 90 روزگی است نه 60 روزگی. همچنین مقایسه مدل های مختلف ارزیابی دوام شیرواری بر مبنای ارزش ارثی حاصله توسط روش رگرسیون تصادفی نشان داد که شاخصی که تفاضل ارزش ارثی در روزهای 290 و 90 شیردهی را محاسبه می نماید به عنوان شاخص مناسب در ارزیابی دوام شیرواری می باشد. نزدیک تر بودن این شاخص به صفر در مقایسه با دیگر شاخص ها و حداقل بودن همبستگی بین این شاخص با ارزش ارثی 305 روزه باعث انتخاب شدن این مدل گردید. در نهایت در آزمایش چهارم 6 مدل ساده تر (غیر رگرسیون تصادفی) به همراه گروه های معاصر مختلف (گله- سال- فصل تولید و گله- سال- فصل زایش) بر روی رکورد های روز آزمون گاوهای شکم اول مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که لحاظ نمودن اثر گروه معاصر گله –سال- فصل تولید در تمام مدل ها باعث افزایش دقت تخمین ارزش ارثی و کاهش واریانس خطا در مقایسه با اثر گروه معاصر گله- سال- فصل زایش می شود. مدل تکرار پذیری با هر نوع اثر گروه معاصر مدلی مناسب برای ارزیابی ژنتیکی داده های روز آزمون تولید شیر نیست. مدل رگرسیون ثابت از مدل تکرار پذیری نتایج بهتری را نشان داده است. همچنین ارزیابی تولید شیر پیش بینی شده در روزهای 290 و 90 شیردهی با کمک تابع علی- شفر نشان داده است که توارث پذیری تولید شیر در این روزها تقریبا یکسان و حدود 19/0 بوده است اما واریانس خطا در انتهای شیرواری (290 روزگی) کمی بالاتر می باشد.