نام پژوهشگر: فردوس آقاگل زاده

تحلیل گفتمان غالب در رمان های سیمین دانشور (سووشون، جزیره سرگردانی و ساربان سرگردان)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  علی دسپ   حسینعلی قبادی

تحلیل گفتمان، امروزه گرایشی بین رشته ای در مجموعه دانشهای علوم انسانی و علوم اجتماعی است. این رویکرد در ادبیات از اواسط دهه 1960م تا 1970م، ظهور کرده است و از اندیشه های زبانشناسان، نشانه شناسان، محققان هرمنوتیک و آرای میشل فوکو سرچشمه می گیرد. این اصطلاح را نخستین بار زلیگ هریس به کار گرفته است. تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو از تحلیل گفتمان است و امروزه شاخه مهم آن به شمار می رود. این شیوه از تحلیل، ضرورت به کارگیری رویکردهای جامع تر تحلیل گفتمان را بیان می کند. تولید یا تقویت یک ایدئولوژی خاص و نگرش به سطوح بالاتر جمله از جمله جالب ترین موضوعات تحلیل گفتمان انتقادی است و نگاهی علمی و کاربردی به متون دارد. این شیوه از تحلیل از رویکردهای نقد ادبی چون ساختارگرایی، فرمالیسم، هرمنوتیک نشأت می گیرد؛ اما بر خلاف رویکردهای یادشده، بر هر دو جنبه صورت و معنای متن توجه دارد و از اینرو، رویکردی جامع در تحلیل متن است. صاحبنظرانی چون نورمن فرکلاف، روث وداک، تئون ون دایک، راجر فاولر، و گونتر کرس، در زمینه معرّفی و رشد تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان گرایشی نو در تحلیل متن، نقش داشته اند. در این پایان نامه، از میان رویکردهای یاد شده، رویکرد نورمن فرکلاف انتخاب گردیده است. وی متون را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می کند. روش توصیف، تفسیر و تبیین، روشی کارآمد در تبیین و کشف دیدگاههای ایدئولوژیک نویسندگان و دیدگاههای سیاسی و اجتماعی آنان است. در پژوهش حاضر سعی برآن بود که رمانهای سیمین دانشور، با استفاده از این رهیافت تحلیل و تبیین گردد و چگونگی نگرش نویسنده، در مقام یکی از نویسندگان برجسته ادبیات داستانی ایران، در پردازش رمانها، بررسی شود و با عرضه روشی تازه، لایه های مختلف معنی و درونمایه، که معنای نزدیکتر به رمانها دارد، کشف گردد. در پایان بررسی رمانها این نتیجه حاصل که دانشور با جهان بینی ویژه ای که در رمانهایش نسبت به تحولات سیاسی و اجتماعی دوره معاصر داشته، میان عناصر اجتماعی و سیاسی و اسطوره ای پیوند برقرار کرده است. از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی، سیمین دانشور در آثارش با انتخاب واژگان خاص، استفاده از جنبه های حماسی و اساطیری و پیوند آن با مذهب و تعمیم دادن این عنصر به عصر ما، هویت مستقل انسان ایرانی را جستجو کرده است. وی موفق شده است در آثارش از طبقه متوسط جامعه، قهرمان ضد استعماری بسازد و همچنین نقش زن را در ادبیات داستانی معاصر از انفعال خارج ساخته و به عرصه های سیاسی و اجتماعی ارتقا داده است.

تحلیل و نقد متون ادبیّات داستانی کودکان در زبان فارسی از دیدگاه زبان شناسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  اکرم رضوی زاده   فردوس آقاگل زاده

پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل زبان شناسانه 57 نمونه کتاب داستانی در گروه های سنی (الف، ب، ج) اختصاص دارد (17 نمونه گروه سنی الف، 20 نمونه گروه سنی ب و 20 نمونه گروه سنی ج). برای تحلیل واژه ها و جمله های نمونه کتاب های داستانی در سه گروه مذبور، 50 جمله اول هر کتاب داستانی در هر گروه سنی انتخاب و در مجموع 3000 جمله مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرند و به منظور بررسی عناصر داستانی در این نمونه کتاب ها، کل داستان مطالعه و تحلیل می شود. سوال های پژوهش عبارتند از: 1. ویژگی های ساختاری (دستوری) ادبیات داستانی کودکان گروه سنی (الف، ب، ج) کدامند؟؛ 2. متون داستانی کودکان گروه سنی (الف، ب، ج) دارای چه مشخصه های واژگانی است؟ و 3. مدل یا ساختار کلی داستان در ادبیات کودکان گروه سنی (الف، ب، ج) چگونه است؟ که پس از تحلیل نتایج بدست آمده حاکی از آن است که به لحاظ زبان شناختی، داستان های کودکان حاوی واژه های گفتاری و جمله هایی با ساخت دستوری ساده هستند که این مشخصه در هر سه گروه سنی مشترک می باشد و متون داستانی گروه سنی "الف" از ترتیب سازگانی نامنظم برخوردارند، در حالیکه متون داستانی دو گروه سنی دیگر (ب، ج) فاقد این مشخصه می باشند. افعال کنشی درصد بالایی را در هر سه گروه سنی دارند (گروه سنی الف: 38/88، گروه سنی ب: 56/87 و گروه سنی ج 23/87). در تمام نمونه کتاب های بررسی شده گروه های سنی "ب" و "ج" عناصری همچون موضوع، شروع، طرح، درونمایه، زاویه دید، قهرمان و پایان وجود دارند، ولی فاقد دیگر عناصر داستانی همچون گره افکنی، اوج، گره گشایی و کشمکش هستند.

بررسی آوایی، صرفی و نحوی تالشی ماسال و گونه تالشی ماسوله
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  منیژه رحمتی ماسوله   عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

گویش تالشی یکی از گویش های ایرانی شمال غربی است که گویشوران آن در استانهای گیلان و اردبیل درشمال ایران و در مناطق جنوبی جمهوری آذزبایجان زندگی می کنند. این گویش دارای گونه های متعددی است که به سه شاخه اصلی تقسیم می شود:شمالی در جمهوری آذربایجان و ایران، مرکزی و جنوبی در ایران.گویش تالشی در شهرهای مختلفی در استانهای گیلان و اردبیل در کنار گویش گیلکی و ترکی آذری وجود دارد، اما تنها در شهرهای ماسال و ماسوله اغلب مردم به این گویش تکلم می کنند. هدف از انجام این پژوهش مقایسه آواشناختی، واجشناختی، صرفی و نحوی دو گونه تالشی ماسال و ماسوله است. برای انجام این پژوهش از داده هایی که از طریق پرسشنامه فرهنگستان زبان برای گردآوری گویش ها فراهم شده و نیز مصاحبه و مشاهده گویشوران دو گونه تالشی ماسال و ماسوله استفاده شد. درانتخاب گویشوران معیارهایی همچون جنسیت، تحصیلات وسن در نظر گرفته شد. نگارنده این پژوهش نیزاز شم زبانی خود به عنوان گویشور تالشی ماسوله برای کامل کردن داده ها و تایید صحت آن استفاده نموده است. با انجام این پژوهش نتایج متعددی به دست آمد،از جمله اینکه این دو گونه از نظر آواشناختی تفاوت چندانی با هم ندارند اما در فرایندهای واجی همچون همگونی تفاوتهایی در آنها دیده می شود.از نظر نحوی این دو گونه تفاوتی با هم ندارند،اما با فارسی معیار تفاوتهایی دارند همچون وجود ارگتیو در گویش تالشی.از نظر صرفی تفاوتهایی در این دو گونه گویش تالشی دیده می شود که بیشتر واژگانی است و از آن جمله می توان به تفاوت در صرف فعل، ساخت مجهول و انواع ضمایر اشاره کرد.

توصیف گروه فعلی گویش مازندرانی (رستمکلایی) بر پایه نظریه ایکس تیره
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1388
  سیده فاطمه زهرا لطیفی رستمی   فردوس آقاگل زاده

پایان نامه ی حاضر تحت عنوان "توصیف ساختمان گروه فعلی گویش مازندرانی (رستم کلایی) بر پایه نظریه ایکس تیره" نگاشته شده است. نظریه ایکس تیره یکی از زیرنظریه های نظریه حاکمیت و مرجع گزینی می باشد. فرضیه های این تحقیق عبارتند از: 1. ساختمان گروه فعلی در این گویش حداقل از یک فعل و حداکثر از یک فعل به همراه یک جمله وابسته تشکیل می شود. 2. نظریه ایکس تیره کارآمدی لازم را در توجیه و انطباق با ساختمان گروه فعلی گویش رستم کلایی دارد. در راستای بررسی و تأیید فرضیه های فوق، نگارنده به تبیین نظریه ایکس تیره پرداخته و ساختار گروه فعلی انگلیسی را در قالب این نظریه تشریح نموده است. در ادامه بعد از تشریح اجزای سازنده ی فعل به عنوان هسته ی گروه فعلی و مسائل مربوط به آن از قبیل اقسام فعل در رابطه با ارکان جمله، وجوه و نمود افعال، به توصیف گروه فعلی گویش رستم کلایی و عناصر موجود در آن - فعل، وابسته های پیشین وابسته های پسین آن - در چارچوب نظریه ایکس تیره پرداخته است. نتایج حاصل از این تحقیق هر دو فرضیه را مورد تأیید قرار می دهد.

بررسی ترجمه متون خبری در وبگاه های ایرانی بر اساس دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی؛ مطالعه موردی وبگاه تابناک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  علی عطاران   فردوس آقاگل زاده

ارتباط میان ترجمه و ایدئولوژی در دهه های اخیر توجه ترجمه پژوهان را به خود جلب کرده است. به ترجمه دیگر نه به عنوان کنش زبانی صرف، بلکه هم چون عملی اجتماعی در فضایی مشخص و تحت تأثیر نهادها و کنشگران اجتماعی مشخص نگریسته می شود. با این حال، نبود چارچوب تحلیلی نظام مند برای بررسی دقیق تر تأثیر ایدئولوژی بر ترجمه آشکار است. به نظر می رسد مدل های ارائه شده در حوزه تحلیل گفتمان انتقادی قابلیت بکارگیری در مطالعات ترجمه را داشته باشند. در این پژوهش، تلاش بر آن بوده است تا با بهره گیری از مدل ارائه شده توسط ون دایک (1998) برای بررسی عقاید و ایدئولوژی ها در مطبوعات، به بررسی نحوه تأثیر ایدئولوژی وبگاه خبری تابناک بر ترجمه متون خبری برگرفته از مطبوعات خارجی پرداخته شود. هدف از انجام این پژوهش، یافتن الگوهای ترجمانی- ایدئولوژیک استفاده شده توسط این وبگاه است. ازین رو، پرسش این پژوهش این گونه طرح شده است: «وبگاه تابناک در ترجمه متون خبری از انگلیسی به فارسی از کدام الگوهای ترجمانی- ایدئولوژیک بهره می گیرد؟». بر اساس فرضیه پژوهش، «تابناک از دستکاری واژگان و حذف به عنوان الگوهای اصلی ترجمانی- ایدئولوژیک بهره می گیرد.» بر اساس مدل های ون دایک (1998)، فرکلاف (1989)، پژوهش های حوزه متون خبری و نیز مطالعات ابتدایی پژوهشگر، عناصر زبانی دارای تشخص ایدئولوژیک انتخاب شدند. سپس 42 متن خبری برگزیده از وبگاه تابناک با متن انگلیسی اصلی مقابله شدند تا دستکاری احتمالی در این عناصر مشخص شود. عناصر دیگری که با وجود تشخص ایدئولوژیک در مدل های فوق ذکر نشده بودند نیز مورد بررسی پژوهشگر قرار گرفتند. تمامی موارد دستکاری در جدولی ثبت و طبقه بندی شده و بسامد آنها مورد محاسبه قرار گرفت. پس از تحلیل و محاسبه، مشخص شد که «دستکاری واژگان» و «حذف کنش ها/ویژگی های بد ما» دارای بیشترین بسامد هستند و فرضیه پژوهشگر در مورد الگوهای ترجمانی- ایدئولوژیک به اثبات رسید. دستکاری تیتر خبر پس از این دو دارای بالاترین بسامد بود که این مسئله نشان دهنده اهمیت تیتر خبر در جهت دهی به تفسیر خوانندگان است. هم چنین مشخص شد که گونه های «مجهول سازی» و «دستکاری عاملیت» که در مطالعات تحلیل گفتمان انتقادی توجه ویژه ای را به خود جلب کرده اند به ندرت توسط تابناک مورد استفاده قرار گرفته اند. «راهبرد فاصله گذاری» که هدف آن ایجاد شکاف میان (باورهای) مترجم و خواننده ترجمه از یک سو و تولیدکننده خبر اصلی از سوی دیگر است نیز در تمامی متون ترجمه شده مورد استفاده قرار گرفته بود. یافته های این تحقیق با یافته های پژوهش های دیگر حوزه ترجمه و ایدئولوژی همچون شفنر (2003، 2004)، کو و ناکومورا (2005) و بیلسا و بزنت (2009) همخوانی داشتند. هم چنین مشخص شد که علاوه بر عناصر زبانی تعریف شده توسط صاحب نظران حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، بر اساس ماهیت حوزه های مطبوعات و مطالعات ترجمه می توان عناصر دیگری همچون «تغییر کانون»، «جهش عبارت» و «جهش متن» را در بررسی تأثیر ایدئولوژی بر ترجمه مورد مطالعه قرار داد.

کارکرد عوامل انسجام متنی در خطبه های نهج البلاغه (بر اساس الگوی نقش گرای هالیدی)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  علیرضا نظری   خلیل پروینی

انسجام به ابزارهای زبانشناختی در یک متن اعم از واژگانی، دستوری و آوایی اطلاق می شود که جملات را در سطح متن با یکدیگر پیوند می دهد. این ابزارها مناسباتی بین عناصر متن ایجاد می-کنند که باعث می گردد یک متن از مجموعه به هم ریخته ای از جملات و عبارات متمایز گردد. در این تحقیق عوامل مختلف انسجامی اعم از هم آیی، تکرار، ادوات پیوندی، ارجاع، حذف، جایگزینی و ... که توسط «هالیدی» و «رقیه حسن» به عنوان عوامل انسجام مطرح شده است، در سی خطبه بلند نهج البلاغه بررسی و تطبیق می گردد و چگونگی برخورداری کلام امیرالمومنین (ع) از عوامل متعدد انسجام متن، فراوانی و نسبت این عوامل به یکدیگر حاصل می شود. با تحلیل بسامد هریک از این عوامل و همچنین نسبت آنها مشخص می شود عوامل ارجاع، ادوات پیوندی، تکرار، هم آیی و موازات به ترتیب بیشترین کاربرد را در خطبه های مورد تحقیق دارند. نقش این عوامل صرفا از بعد انسجام-بخشی نیست و در بسیاری از مواقع عوامل یاد شده نقش مهمی در زیبایی و اثرگذاری بر مخاطب دارند. در این میان عامل تکرار با کارکرد خاصِ واژگان غیرکلیدی، عامل ادات پیوندی با کاربرد زیاد و منظم پیوند افزایشی، عامل ارجاع با بسامد بالا و کاربرد منظم ضمایر و عامل آوایی موازات به عنوان نقطه تلاقی سه عامل قبلی، چهار رکن اصلی انسجام متنی در نهج البلاغه به شمار می روند و گاهی برخی عوامل مانند سجع، حذف، تقابل و ترادف نیز به ارکان اصلی افزوده شده و سبک و شیوه خاصی را برای کلام امیرالمومنین نشان می دهد. سبکی که فقط در نهج البلاغه آن حضرت منحصر نیست بلکه می توان با دعاها و دیگر گفتارهای امام علی (ع) که در نهج البلاغه ذکر نشده است منطبق دانست.

توصیف زبانشناختی ساخت های استعاری در متون اقتصادی و کاربرد آن در ترجمه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1380
  زهرا نیستانی   فردوس آقاگل زاده

استعاره، یکی از موضوعات مورد بحث در زبانشناسی شناختی است. هدف از پژوهش حاضر مقایسه متون اقتصادی فارسی و انگلیسی در به کارگیری انواع ساخت های استعاری است. بدین منظور، ابتدا به مرور مطالعات پیرامون متون علمی، به کارگیری استعاره در متون تخصصی یک رشته علمی و در نهایت به کارگیری ساخت های استعاری در متون اقتصادی پرداخته خواهد شد. در ادامه تلاش می شود تا تقسیم-بندی «نظریه معاصر استعاره» در بررسی و تحلیل متون اقتصادی فارسی و انگلیسی به کار گرفته شود. بدین منظور داده ها از مجموعه ای از متون (پیکره) که شامل مقالات مجله های تخصصی، روزنامه ها و نشریات اقتصادی و کتب تخصصی این رشته می باشد، جمع آوری و دسته بندی می شوند.

تحلیل گفتمان انتقادی:نقش استعاره در بازنمایی و بازتولید ایدئولوژی در رسانه ها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1390
  ابراهیم رضاپور   فردوس آقاگل زاده

تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که نقش استعاره بازنمایی و بازتولید ایدئولوژی و برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژی در رسانه هاست.همچنین تحلیل داده های تحقیق نشان می دهد که راهبردهای ایدئولوژیک استعاره نظام مند در گفتمان شامل قطبی سازی، برجسته سازی نقاط قوت خودی ها و نقاط ضعف غیر خودی ها، توصیف کنشگر، غیریت سازی، مثال و تشریح، گواه نمایی، مقایسه، مقوله بندی، خود بزرگ منشی ملی، اجماع، تکرار، تلویحات ، استدلال منطقی، تاریخ به مثابه درس، قانونگرایی و ... است. و استعاره نظام مند و خوشه های استعاری در حقیقت به مثابه گفتمان در نظر گرفته شده و این استعارات نظام مند و خوشه های استعاری بازنمایی کننده ایدئولوژی محسوب می شوند .در این تحقیق فرضیه اول یعنی نقش استعاره در بازنمایی و بازتولید ایدئولوژی و برجسته سازی و حاشیه رانی ایدئولوژی در رسانه ها تایید شده است و فرضیه دوم یعنی کاربرد بیشتر استعاره در روزنامه کیهان نیز تایید شده است که در حقیقت بار ایدئولوژیک این روزنامه بیشتر از روزنامه دیگر است.فرضیه سوم یعنی کاربرد بیشتر استعارات وجودی در روزنامه نسبت به انواع دیگر انواع استعاره تایید شده است که در حقیقت نقش استعاره در وضوح پیام و تسهیل درک مخاطبان را نشان می دهد و اما بخش دوم فرضیه سوم یعنی کاربرد بیشتر استعاره نظام مند نسبت به بقیه انواع استعارات رد شده است.فرضیه چهارم یعنی کاربرد بیشتر استعارات در بخش سیاسی نسبت به بخش فرهنگی روزنامه ها نیز تاید شده است که این نکته نشانه پیچیدگی مفاهیم در بخش ساسی است.

روایت شناسی داستان های معاصر فارسی: رویکرد زبان شناختی رمزگان های رولان بارت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  مهدی شام روشن   فردوس آقاگل زاده

یکی از رویکردهای پیشرو در حوزه روایت شناسی، رویکرد رمزگان های رولان بارت است که از طریق پنج رمز ـ کنشی، هرمنوتیکی، دالی، نمادین و ارجاعی ـ به روایت شناسی و تفسیر متن می پردازد. در این تحقیق تلاش شده است با به کارگیری نظریه رمزگان های بارت به روایت شناسی برخی از داستان های معاصر فارسی ـ رمان های بوف کور، همسایه ها، شازده احتجاب، ملکوت، سمفونی مردگان، چراغ ها را من خاموش می کنم و اسفار کاتبان ـ پرداخته شده و نشان داده شود که متون داستانی فارسی تا چه اندازه کیفیتی باز و متکثر در تولید معانی مختلف دارند (متن نوشتنی) یا اینکه با ارائه متنی بسته خواننده را به مصرف کننده صرف معانی ثابت و قطعی تبدیل می کنند (متن خواندنی). تحقیق حاضر به روشی توصیفی ـ تحلیلی به بررسی حدود پانصد و پنجاه و چهار قطعه که به صورت آگاهانه از این داستان ها استخراج شده اند می پردازد و این کار را با دنبال کردن زنجیره پنج رمز کنشی، هرمنوتیکی، دالی، نمادین و ارجاعی به عنوان حوزه های تداعی گر، یعنی سازمانی فوق متنی متشکل از مفاهیمی که تصور خاصی از ساختار را به ذهن متبادر می کند و هم جنبه همنشینی متن و هم جنبه معنایی آن، یعنی نحوه ارتباط یافتن اجزای آن با هم و نحوه ارتباط آن ها با جهان بیرون، را در بر دارند محقق می سازد. در این تحقیق روایت شناسی به عنوان علم روایت معرفی و روند شکل گیری آن در سه دوره مختلف ماقبل ساختارگرایی، ساختارگرایی و پساکلاسیک مورد بررسی دقیق قرار گرفت. حوزه روایت شناسی که در مطالعات ادبی و زبان شناختی فارسی چندان شناخته شده و مورد توجه نبوده است ابعاد و رویکردهای مختلفی را شامل می شود که از این میان، در این تحقیق، به نظریه زبان شناختی رمزگان رولان بارت پرداخته شد. این نظریه در تلاش است تا نشان دهد چه شیوه های زبان شناختی و ایدئولوژیکی انواع گوناگون متن ـ متن خواندنی و متن نوشتنی ـ را تولید می کنند. و از این بین بارت به پنج رمزگان اصلی اشاره می کند که ساختمندی هر متنی نتیجه کارکرد این رمزگان است. و تکثر یا عدم تکثر، برگشت پذیری یا برگشت ناپذیری و در نهایت خواندنی یا نوشتنی بودن یک متن را به خوبی نشان می دهند. داده های به دست آمده از هفت رمان شاخص ادبیات فارسی که به محک این نظریه گذاشته شدند، همگی فرضیه نخست این تحقیق که: متون داستانی فارسی عمدتاً در رده متون خواندنی قرار می گیرند، را تأیید کرد. داده های ارائه شده در فصل چهارم، بخش 4-2، که به تفکیک رمان ها ارائه شده اند، این نتیجه گیری را تأئید می کنند. با دقت به این داده ها و رمزگان یافت شده در متن روایت داستان ها، به راحتی می توان سیطره بی چون و چرای دو رمزگان کنشی و هرمنوتیکی (معما)، که بارت آنها را مسئول برگشت ناپذیری، عدم تکثر و در نهایت قرار گرفتن یک متن در رده متون خواندنی می داند، قابل مشاهده است. خواندنی بودن این متون فرضیه دوم این تحقیق مبنی بر اینکه: در سنت رمان فارسی خواننده مصرف کننده ای صرف و مولف منشأ و مصدر معنا است را نیز تأیید می کند. چراکه متن خواندنی محصولی است که توسط خواننده مصرف می شود. و در نهایت، داده ها، فرضیه سوم این تحقیق مبنی بر اینکه: متون داستانی فارسی عمدتاً فاقد تکثر هستند، را نیز تأئید می کنند.

تحلیل کاربردشناختی زبان تبلیغات تجاری(با محوریت تبلیغات مترو)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  سکینه کوه کن کهنگی   فردوس آقاگل زاده

پژوهش حاضر به بررسی تبلیغات تجاری از دیدگاه کاربردشناسی زبان می پردازد. این تحقیق در چارچوب نظریه ی کنش گفتاری و مفروضات آن، به ویژه کنش گفتاری غیرمستقیم، انجام گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی زبان تبلیغات تجاری و نقش کنش گفتاری غیرمستقیم در تأثیرگذاری تبلیغات و اقناع مخاطب است. با این هدف، از میان گونه های مختلف تبلیغاتی، نگارنده، تبلیغاتِ تجاری موجود در متروی شهر تهران را برگزیده است و تلاش می کند تا با نگاهی آسیب شناسانه، دلیل عدم موفقیت برخی تبلیغات را، در نحوه ی به کارگیری کنش های گفتاری جستجو کند. بر این اساس، سه فرضیه مطرح شده است: 1) کنش های گفتاری بیانی، منظور شناختی (منظوری) و تأثیری در زبان تبلیغات تجاری به کار می روند. 2) در زبان تبلیغات تجاری ایران از کنش های گفتاری مستقیماستفاده می شود. 3) بسامد کاربردی کنش گفتاری بیانی و مستقیم در تبلیغات تجاری ایران بیش از سایر کنش ها است. در خصوص فرضیه ی اول، بررسی داده ها نشان داد که در تبلیغات نوشتاری متروی شهر تهران، کنش منظوریِ غالب تبلیغات، معرفی کالا و ویژگی های محصولات و خدمات است. همچنین داده های موجود، فرضیه ی دوم و سوم این پژوهش را، دال بر استفاده از کنش های گفتاری مستقیم و کنش بیانی، بیش از سایر کنش ها تأیید می کند. تبلیغات تجاری متروی شهر تهران، با استفاده از کنش گفتاری مستقیم، به بیان ویژگی های کالا و خدمات خود می پردازند و در این مسیر به میزان جذابیت و تأثیرگذاری تبلیغات خود توجهی نمی کنند. عمده ی تبلیغ کنندگان دقت و حساسیت بیشتری بر طراحی و گرافیک تبلیغات خود دارند تا زبان به کار رفته در متن تبلیغات. به همین دلیل در این بین حلقه ی گم شده ای احساس می شود که به اعتقاد نگارنده با توجه به روش های نگارشی تبلیغات، به ویژه به کارگیری کنش گفتاری غیرمستقیم و تمامی روش های غیرمستقیم برای تبلیغ کالا، می توان این خلأ را از بین برد و تبلیغات را به امری جذاب و خوشایند تبدیل کرد. کلمات کلیدی: کاربردشناسی، تبلیغات، کنش گفتاری مستقیم، کنش گفتاری غیرمستقیم، کنش بیانی، کنش منظوری، کنش تأثیری، ارتباط نهان، متروی تهران.

تجزیه و تحلیل گفتمانی مشکلات مهارت درک مفاهیم زبان انگلیسی و نقش انواع عنوان(topic) در حل آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  لیلا اکرمی قدیری   فردوس آقاگل زاده

چکیده خواندن یکی از روشهای فراگیری زبان، برقراری ارتباط وتبادل اطلاعات و عقاید است. درک متن و منظور اصلی نویسنده، بویژه در متون خواندن و درک مفاهیم زبان انگلیسی، یکی از اهداف آموزش خواندن و درک مفاهیم محسوب می شود. هدف از انجام این تحقیق ارائه راهکاری بر پایه مفاهیم نظری گفتمان نوشتاری، جهت دستیابی سریع و آسانتر زبان آموزان سطح متوسط زبان انگلیسی به ایده اصلی پاراگراف بوده است. به همین منظور پرسشنامه ایی جهت بررسی نگرش زبان آموزان نسبت به مهارت خواندن و درک مفاهیم زبان انگلیسی تهیه شد. نتیجه بررسی نگرش منفی زبان-آموزان را نسبت به این مهارت نشان داد. به منظور ارزیابی فرضیه دوم این پژوهش 30 زبان آموز دختر سطح متوسط زبان انگلیسی موسسه زبان سیمین به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت تاثیر آموزش مفاهیم نظری گفتمان نوشتاری به مدت 2 هفته و طی 6 ساعت قرار گرفت. در پایان، نتایج تحلیل تفاوت معنا داری را بین نمرات دو گروه نشان داد. به نحوی که میزان افزایش نمرات در بین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل بیشتر و بالاتر بوده است و در نتیجه فرض دوم این پژوهش تایید شد. با بررسی ویژگیهای زبانشناختی30 جمله مبتدایی بر اساس معیار مک کارتی تمام ویژگیهای مطرح شده در فرضیه سوم این پژوهش بجز ویژگی عدم حضور حرف عطف همپایه تایید شد. نتایج فرعی این پژوهش مبین این امر است که با شناسایی جملات حمایت کننده ایده اصلی از طریق مثالها و اعداد ترتیبی می توان سریعتر و آسانتربه ایده اصلی پاراگراف در جملات مبتدایی تلویحی دست یافت.

بررسی فرآیند تضعیف و تقویت در گونه های مختلف استان مازندران: رویکرد واج شناسی زایشی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  آتنا بهزادفر   عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا

این پژوهش به بررسی فرآیندهای تضعبف و تقویت موجود در 15 گونه ی زبانی استان مازندران می پردازد. اغلب این گونه ها دارای واژه نامه بوده و علاوه بر آن در مورد آنها مقاله ها و پایان نامه هایی نوشته شده است. در نتیجه، نگارنده در انجام این تحقیق از داده های موجود در این منابع استفاده کرده است و در صورت نیاز به داده های بیشتر، وی مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده است. آن چه از این پژوهش نتیجه می شود یافتن 7 فرآیند واجی تضعیف و 4 فرآیند تقویت است. در میان فرآیندهای تضعیف، فرآیند حذف دارای بالاترین بسامد است. در میان فرآیندهای تقویت نیز درج واحد واجی بیشترین بسامد وقوع را دارد.

بررسی کشش جبرانی در زبان فارسی با رویکرد شناختی: پژوهشی کاربردبنیاد در حوزه واج شناسی تک سطحی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  مهدی صفایی قلاتی   عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا

وجود دو سطح واجی و آوایی و اعمال قاعده ها بر زیرساخت واجی برای اشتقاق روساخت آوایی، از جمله «قوی ترین مفروضات» در واج شناسی اشتقاقی است. سطح واجی از اجزاء توانش زبانی و بخشی از دستور جهانی است، که از تجربه حاصل نشده است و از تجربه نیز متأثر نمی شود. در مقابل، در واج شناسی شناختی، فرض بر این است که تجربه بر بازنمایی زبانی تأثیر دارد؛ بازنمایی ذهنی زبان منحصر به بازنمای واجی نیست، بلکه صورت های مختلف اجزاء زبان با جزئیات کامل در ذهن بازنمایی می شوند؛ در رویکرد شناختی، تناوب های واجی تغییراتی درزمانی هستند که به تناسب بسامد رخداد عبارات زبانی در میان آنها انتشار می یابند. چنین دیدگاهی به رویکردی کابردبنیاد و تک سطحی در واج شناسی منجر می شود که بررسی آن مستلزم انجام تحلیل های تجربی است؛ در زبان شناسی صورت گرا به استناد تمایز میان توانش و کنش، نتایج تحلیل های تجربی از این دست به حوزه کنش نسبت داده می شود و تلویحات آن برای نقد رویکرد صورت گرا بی اعتبار توصیف می شود. در بخشی از رساله حاضر، با استناد به انگاره شناختی کانت و یافته های عصب شناسی شناختی معاصر، بحث می شود که «دستور جهانی» چنانچه بخواهد به عنوان دانشی محض، و مبری از تجربه مطرح شود، در درجه نخست باید امکان احکام تألیفی و پیشینی آن نشان داده شود. تاکنون این امر صورت نگرفته است و تا زمانی که چنین نشود، رد کردن یافته های تجربی با اتکا به تمایز میان توانش و کنش اعتبار نخواهد داشت. بر همین اساس، کشش جبرانی در زبان فارسی به عنوان محکی برای سنجیدن کفایت توصیفی و تبیینی رویکرد کاربردبنیاد در مقابل رویکرد اشتقاقی انتخاب شد و مورد بررسی های آزمایشگاهی، پیکره ای، و آزمون های آماری قرار گرفت؛ یافته ها نشان می دهد میان بسامد کاربرد کلمه های دارای توصیف ساختی کشش جبرانی در زبان فارسی و میزان پیشرفت این تناوب رابطه معنادار و مستقیم وجود دارد. در مواردی صورت بدون تناوب داده های پربسامد، اصلاً در نمونه ها یافت نشد؛ این امر نشان می دهد که بازنمایی این صورت ها در اثر بسامد کاربرد بالا تغییر کرده است؛ بدین ترتیب، تناوب کشش جبرانی در زبان فارسی تغییری درزمانی به سمت حذف همخوان های چاکنایی در پایانه هجا در زبان فارسی است که با توزیع نامتوازن و بر اساس بسامد کاربرد در میان کلمه های فارسی انتشار می یابد. یافته های رساله حاضر نشان می دهد رویکرد اشتقاقی نمی تواند توزیع نامتوازن انتشار این تغییر و روند آینده آن را توصیف، تببین، و پیش بینی کند؛ در حالی که رویکرد شناختی و کاربردبنیاد که قائل به درج تمامی صورت های آوایی در یک سطح بازنمایی است، از این کفایت برخوردار است.

بازنمایی و توصیف مبانی و راهبردهای رعایت ادب بر اساس متغیر جنسیت در داستان های کوتاه فارسی معاصر از دیدگاه کاربردشناسی زبان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  سپیده سادات شاکری   فردوس آقاگل زاده

این پژوهش به بازنمایی و توصیف مبانی و راهبردهای رعایت ادب بر اساس متغیر جنسیت در داستان های کوتاه فارسی معاصر از دیدگاه کاربردشناسی زبان می پردازد. یکی از جنبه های بررسی کاربردشناختی زبان، بررسی ادب در کاربرد زبان است؛ لازم به ذکر است که استفاده از زبان صرفاً شامل زبان گفتاری نمی شود، بلکه زبان نوشتاری را نیز در برمی گیرد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است و روش انجام آن کتابخانه ای می باشد. داده های این پژوهش را متن های مستخرج از داستان های کوتاه معاصر فارسی تشکیل می دهند. بدین منظور 10 نویسنده معروف و سرشناس معاصر فارسی، شامل 5 نویسنده مرد و 5 نویسنده زن، انتخاب شدند و از هر نویسنده دو داستان معروف به طور تصادفی انتخاب شد. این داده ها بر اساس چارچوب نظری پژوهش که شامل اصل ادب براون و لوینسون، اصل ادب لیچ، اصل ادب لیکاف و موارد رعایت و نقض ادب (استفاده از پیش توالی ها، کنش تهدید کننده و حافظ وجهه، دشواژه ها و اصطلاحات عامیانه) می باشد، مورد تجزیه و تحلیل کیفی قرار گرفتند. علاوه بر آن نگارنده برای پی بردن به بسامد استفاده از موارد مذکور، داده ها را مورد تجزیه و تحلیل کمی نیز قرار داده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که زنان و مردان در داستان های کوتاه، از راهبردهای حفظ و تهدید وجهه و ادب سلبی و ایجابی و پیش توالی ها استفاده می کنند. راهبردهای همبستگی در داستان های کوتاه زنان و مردان در قالب القاب، خطاب ها، واژگان تابو و اصطلاحات عامیانه بازنمایی می شوند؛ و نویسندگان مرد از راهبردهای همبستگی، واژگان تابو، اصطلاحات عامیانه و نویسندگان زن از راهبردهای حفظ وجهه و پیش توالی ها بیشتر استفاده می کنند.

هژمونی زبان انگلیسی: رویکردها، نگرش ها و راهبردها
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  حسین داوری   فردوس آقاگل زاده

گسترش بی¬بدیل زبان انگلیسی در عصر موسوم به جهانی¬شدن و تفوق گفتمان¬های مرتبط با این زبان و آموزش آن در عرصه جهانی با پیامدهای متعددی بر نظام¬های زبانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و آموزشی همراه بوده است. از جمله نتایج چنین رویدادی در دو دهه گذشته از سویی طرح مباحث و نقدهای عمدتا نظریِ پردامنه در فضاهای علمی درباره چرایی، چگونگی و آثار و پیامدهای آن و از سویی دیگر ظهور برخی واکنش¬ها و اقدام¬های عملی در قالب تدوین راهبردهایی مناسب از طرف برخی دولت¬ها در راستای مواجهه با این رویداد بوده است. بررسی شرایط کنونی جامعه ایران بیانگر آن است که با وجود اهمیت موضوع نه تنها شاهد تدوین برنامه¬ای جامع درخصوص چگونگی مواجهه با این زبان نبوده¬ایم، بلکه بسیاری از مفاهیم مهم و مرتبط با آن هم¬چون ماهیت رویکردهای لیبرالی و انتقادی، مفهوم هژمونی زبانی، دیدگاه امپریالیسم زبانی، تدوین سیاست آموزشی زبان و موضوعاتی از این دست در فضاهای علمی و آثار پژوهشی تا حد زیادی نادیده انگاشته شده است. از این رو رساله حاضر با درک ضرورت و اهمیت این موضوع بر آن بوده تا با بهره¬جویی از چارچوب نوین "زبان¬شناسی کاربردی انتقادی" ابتدا به بررسی سنجش و نقد دو رویکرد لیبرالی و انتقادی و جهت¬گیری¬های مرتبط با هر یک پرداخته تا تصویری از میزان واقع¬بینی و کارآمدی مبانی و مفروضات آنها درباره چرایی، چگونگی و پیامدهای گسترش این زبان ارایه نماید. در ادامه، نظر به اهمیت جایگاه آموزش زبان انگلیسی به مثابه یکی از برجسته¬ترین شیوه¬های گسترش این زبان در عرصه جهانی و بی¬تردید با توجه به نقش آن در عرضه این زبان در جامعه ایران، به سنجش نگرش طبقه¬ای از فراگیران ایرانی در قالب شیوه تلفیقی (کیفی-کمی) درخصوص دو موضوع "محوریت زبان و فرهنگ انگلیسی" و "برتری دانش و مهارت آموزشی" به مثابه دو سازوکار مورد ادعای دیدگاه انتقادی در گسترش هژمونی این زبان پرداخته شد که نتایج بیانگر گرایش آنها به رویکرد لیبرالی و یا به بیان روشن¬تر، مبین غلبه گفتمان¬های مرکزمحور و یا همان هژمونی این زبان بوده است. در پایان نیز با لحاظ¬¬ نمودن نیاز به زبان انگلیسی در حوزه¬های مختلف از یک سو و از سویی دیگر اذعان به وجود تعارض¬های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی جامعه ایران با جوامع انگلیسی¬زبان و طبیعتا وجود برخی دغدغه¬ها و حساسیت¬ها نسبت به پیامدهای گسترش این زبان، با نگاهی به اسناد بالادستی فرهنگی، آموزشی و علمی، ضمن بهره¬گیری از یافته¬های پژوهش حاضر و پیشینه پربار موضوع، با بررسی گزینه¬های پیش رو، چارچوبی پیشنهادی به عنوان راهبردی عملی و مناسب در قالب سیاست آموزشی زبان متشکل از پنج بخش ارایه شده است.

رویکرد ژانر-بنیاد به توصیف و تحلیل زبانشناختی ترجمه متون حقوقی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - پژوهشکده علوم انسانی و اجتماعی 1393
  فائزه فرازنده پور   فردوس آقاگل زاده

ترجمه حقوقی در طول تاریخ نقش بسزایی در برقراری ارتباط میان ملل و فرهنگ های مختلف داشته است و امروزه نیز در جهان رو به رشد ما با افزایش تقاضا، این نیاز بیش از پیش احساس می شود. از آنجا که ترجمه حقوقی نوعی زبان برای هدف خاص (lsp) در بافت قانون است و همچنین با توجه به تفاوت های فرهنگی میان نظام های حقوقی، هدف اصلی مترجمان می بایست تولید متنی با تأثیر حقوقی مشابه در زبان مقصد باشد. لذا در این خصوص نظریه تحلیل ژانر بسیار گره گشا است چرا که با تحلیل ژانر می توان به هدف ارتباطی متن مبدأ پی برد. و با انتقال هدف ارتباطی می توان تأثیر حقوقی مشابه در زبان مقصد ایجاد کرد. به همین منظور در این رساله با رویکردی تلفیقی، ابتدا ژانر متون حقوقی (وکالتنامه، حکم طلاق و دادنامه کیفری) فارسی و انگلیسی به روش تحلیل محتوا در قالب الگوی پیشنهادی و در سه سطح تحلیل شده و هدف ارتباطی متون حقوقی متناظر در دونظام حقوقی متفاوت (حقوق اسلامی و حقوق عرفی) تعیین گردید. سپس با اتکا بر راهبردهای ترجمه ونوتی و الگوی ارزیابی ترجمه هاوس، ضمن بررسی و طبقه بندی انواع معادل بکار رفته برای مفاهیم حقوقی زبان مبدأ، شاخص هایی به عنوان مقوله های خطا تعیین شده و بدین ترتیب صحت ترجمه متون حقوقی ارزیابی گردید. در پایان ملاحظه شد که در فرایند ترجمه متون حقوقی ضمن حفظ ژانر متن مبدأ، با انتخاب معادل معنایی به روش غرابت زدایی و خلق معادل معنایی - مفهومی به روش آشنایی زدایی می توان فرهنگ حقوقی زبان مبدأ را منتقل کرده و تأثیر حقوقی مشابهی را در زبان مقصد ایجاد کرد.

نقش جنسیت و شخصیت (درون گرا و برون گرا) بر نحوه استفاده از ابزارهای گفتمانی در تعاملات شفاهی و نوشتاری: مطالعه موردی دانش آموزان پایه دوم ابتدایی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  محمود مبارکی   فردوس آقاگل زاده

در این پژوهش به اصلی ترین ابزار گفتمان یعنی ابزار انسجام که خود یک مجموعه 18 عضوی است پرداخته شد تا نقش جنسیت و شخصیت در کاربرد ابزارهای انسجام گفتمان از سوی دانش آموزان در تعاملات شفاهی و نوشتاری مورد مطالعه قرار گیرد. تحقیق از نوع کاربردی می باشد؛ جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر و دختر دوم دبستان منطقه 6 آموزش و پرورش در سال تحصیلی 1394-1393 شهر تهران بودند. حجم نمونه آماری به تعداد 100 نفر بود که به دلیل وجود متغیر جنسیت و شخصیت به چهار گروه 25 نفری تقسیم شدند. به منظور جمع آوری داده ها و بررسی چگونگی به کارگیری ابزار انسجام در گفتار، از دانش آموزان خواسته شد داستانی مرتبط به نگاره های ارایه شده، به صورت پیوسته تعریف کنند، سپس صدای دانش آموزان ضبط شد، همچنین به منظور جمع آوری داده ها و بررسی چگونگی به کارگیری ابزار انسجام در نوشتار، به دانش آموزان همان نگاره ها، نشان داده شد و از آنها خواسته شد تا درباره تصاویر یک داستان بنویسند. پس از آن نوشته ها و صداها مورد بررسی قرار گرفت تا ابزارهای انسجام به کار رفته در نوشتار و گفتار دانش آموزان استخراج گردد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ویلکاکسون و من ویتنیu به فراخور استفاده شده است. یکی از اهداف این رساله رسیدن به این نکته بود که حکم کلی و دوقطبی در خصوص نقش جنسیت و شخصیت در رابطه با مطالعات مرتبط با گفتار یا نوشتار به خصوص کاربرد ابزار گفتمانی نادرست می باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش موید این ادعا می باشد. لذا این پژوهش نتیجه گیری های کلی در پژوهشهای پژوهشگرانی مانند کتل و یا هال که معتقد بودند درون گراها از عملکرد تحصیلی بالاتر برخوردارند تا برون گراها را مورد تردید قرار می دهد. همچنین این پژوهش نتیجه گیری های کلی در پژوهشهایی همچون پژوهش پرموزیک و فورنهام که معتقد بودند دانش آموزان برون گرا نسبت به درون گراها در فعالیتهای درسی و کلاسی موفق تر عمل می کنند، را با چالش مواجه می کند.

ساخت اطلاع و بازنمایی آن در زبان فارسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  بهرام مدرسی   فردوس آقاگل زاده

چکیده ندارد.

بررسی فرایند فراگیری زبان در چارچوب شناختی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  سپیده عبدالکریمی   ارسلان گلفام

چکیده ندارد.

مقایسه و نقد رویکردهای تحلیل کلام و تحلیل کلام انتقادی در تولید و درک متن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  فردوس آقاگل زاده   علی افخمی

این رساله در صدد آزمون فرضیه های زیر برآمده است: 1-درک متن تابع معنای زبانشناختی است. 2-بنظر میرسد که رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی در توصیف و تبیین تولید و درک متن در مقایسه با رویکرد تحلیل گفتمان از واقعیت زبانشناختی بیشتر برخوردار است. 3-نه تنها ایدئولوژی بلکه جهان بینی و ابزارهای شناخت اعم از حواس پنجگانه ، عقل و دل از عوامل تولید، تفسیر و درک متن هستند.