نام پژوهشگر: سکینه محمدزاده

بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری با خلاقیت ،کنجکاوی ، عزت نفس دانش آموزان سوم دبیرستان شهرستان ماکو
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  سکینه محمدزاده   محمود جمالی فیروزآبادی

هدف از این پژوهش برسی رابطه شیوه های فرزند پروری والدین با خلاقیت ، کنجکاوی و عزت نفس دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان ماکو می باشد 9 هدف و 9 فرضیه در این پژوهش مطرح شده است. و جامعه آماری کلیه دان آموزان دختر و پسر شهرستان ماکو در پایه سوم دبیرستان می باشد و روش نمونه گیری تصادفی ساده است که بر اساس جدول تاکمن از مجموع 283 دانش آموز 160 نفر انتخاب شدند . روش تحقیق از نوع هعمبستگی می باشد و ابزارهای اندازه گیری شامل پرسش نامه فرزند پروری دیانا باوم ریند پرسشنامه خلاقیت تورنس ، عزت نفس کوپراسمیت و پرسش نامه کنجکاوی می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که بین شیوه فرزند پروری مستبدانه و خلاقیت رابطه منفی و معکوس است، به عبارتی هر چه شیوه فرزند پروری مستبدانه باشد. خلاقیت کاهش می یابد و شیوه فرزند پروری مستبدانه بکار گرفته نشود. خلاقیت افزایش می یابد. همچنین بین شیوه فرزند پروری مستبدانه وعزت نفس رابطه منفی و معکوس است به عبارتی بکار گیری شیوه فرزند پروری مستبدانه عزت نفس کودک را پایین می آورد وهر چه قدر از شیوه فرزند پروری مستبدانه کمتر به کار گرفته شود، عزت نفس افزایش می یابد. و بین شیوه فرزند پروری آزادمنشانه و کنجکاوی رابطه مثبت ومستقیم است، به عبارتی والدینی که از شیوه فرزند پروری آزادمنشانه را به کار می گیرند فرزندانی کنجکاو خواهند داشت.

بررسی تطبیقی نظام احسن از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1394
  سکینه محمدزاده   قربانعلی کریمزاده

مسأله ی نظام احسن از دیرباز مورد توجه بسیاری از فیلسوفان و متکلمان قرار گرفته است. این مسأله از طرفی با علم، حکمت و عنایت خداوند و غایتمندی افعال الهی و مسأله ی شرور گره خورده است. از طرف دیگر این مساله با رشد علم و فناوری بشر در نظام پیچیده ی هستی مورد توجه فیلسوفان و اندیشمندان غرب قرار گرفته است. پس این مساله به عنوان یکی از مسائل مهم فلسفی در مباحث مربوط به جهانشناختی اهمیت دارد و به عنوان یکی از مسائل کلامی در تبیین مسائل اعتقادی مثل رابطه ی شرور و عدل الهی و وجود نقایص موجود در نظام هستی و غایتمندی ا فعال الهی و حکیم بودن واجب الوجود کاربرد دارد. لذا علامه طباطبایی و شهید مطهری در آثار خود به صور گوناگون به تأمل در این مسأله پرداخته اند.