نام پژوهشگر: فریبرز حاج سید جوادی

شهر عمودی پایدار (طراحی یک ابر آسمان خراش پایدار با کاربری های مختلط)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1390
  کاوان گل محمدی   سید رحمان اقبالی

شهر عمودی، ریشه در آسمان خراش هایی دارد که ساخت آنها به صورت مدرن پدیده ای نسبتاً جدید است. ضرورت برپایی شهرهای عمودی آینده توسط عوامل متعددی از قبیل رشد جمعیت ابر شهرها، مقابله با پراکندگی های نامنظم شهری، خودکفایی در انرژی و حفظ منابع طبیعی برای نسل های آینده تعیین می گردد. اکو پاور سیتی به عنوان یک پیشنهاد برای ابر آسمان خراش های آتی ضمن تولید الکتریسیته به صورت پایدار و بدون انتشار کربن از منابع تجدید شونده؛ محیطی سبز، مهیج و مسالمت آمیزی را برای زندگی طبیعی، اجتماعی، فرهنگی و تکنولوژیکی فراهم می سازد. شهر عمودی پایدار از مقیاس کلان تا خرد بر اساس نظم فرکتال شش ضلعی کریستال آب طراحی می گردد در حالی که با توجه به راهبرد الگوبرداری، فرم و ساختار آن از اسفنج دریایی ملهم می شود. این رویکرد پاسخگو به مسائل متعددی نظیر سهولت طراحی و کاهش هزینه ها به موجب یکسان سازی سازه، عملکردها و سیستم ها؛ ایستایی؛ زیبایی شناسی؛ حداکثر نفوذ نور به عمق فضاهای میانی و برداشت انرژی از منابع تجدید شونده است. شهر عمودی پایدار از شش اینفراسیتی، سیزده سکوی شهری و یک هسته مرکزی تشکیل می شود که به عنوان فضاهای حومه شهری، محلی، شهری و ارتباطی عمل می کنند. اکو پاور سیتی از راهکار های متعددی جهت دستیابی به خودکفایی در زمینه غذا و انرژی، ارتقای کیفیت هوا و بالا بردن سطح آسایش ساکنین و کاربران استفاده می کند که عمده ترین آنها شامل حفره سبز، توربین های بادی عمود محور، شومینه خورشیدی، کشاورزی آیروپونیک تغذیه کننده از مجموعه های آب شیرین کنی، تهویه و تصفیه ارگانیک هوا، مدیریت آب و فاضلاب (ابر مخازن، تولید برق از روند بازیافت فاضلاب و جمع آوری آب باران بر روی جداره بیرونی ساختار شهر عمودی)، برداشت انرژی از کریستال های پیزوالکتریک و تجهیزات خورشیدی (دریاچه خورشیدی، شبکه فتوولتائیک و پرده کرکره ای هوشمند) می شود.

دهکده توریستی سد نرماب
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  حبیبه سرایلو   فریبرز حاج سید جوادی

کشورمان ایران در ارتباط با وجود ذخایر کالبدی کهن و ثروتهای فرهنگی ، ملی ، محلی در این منابع از مقام قابل توجهی برخوردار می باشند ، تعدد و تنوع این ذخایر و پراکنش آنها در جای جای ایران امری قابل توجه و تعمق است و بخش عظیمی از این ذخایر را می توان در روستاها یافت. به تعبیری تنوع و گونه گونی های اقلیمی ، زیست محیطی و شیوه های گوناگون سکونتی در کشور و به تبع تنوع های کالبدی بافتهای روستایی امری در خور توجه و اهمیت است.توجه به صنعت گردشگری و عواید حاصل از این امر و توجه به این نکته که این امر امروز از جمله منابع عمده کسب در آمد در برخی از کشورهاست ، مارا بر آن وا می دارد که در این مورد با تدبیر عمل کنیم ، این در حالی است که وجود ذخایر کالبدی کهن ، نواحی با ارزش طبیعی و زیست محیطی ، صنایع دستی ، تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی موجود در کشور که از راههای جذب گردشگر محسوب می شود در کشور ما بیشمارند. با توجه به موارد فوق الذکر و با عنایت به لزوم پرداختن به مسائل فرهنگی ،ایجاد و تقویت روحیه نشاط و برنامه ریزی برای اوقات فراغت جامعه ، خصوصا نسل جوان و پرداختن به محیط هایی با خصوصیات منحصر به فردی چون سد نرماب ، بیانگر ضرورت مداخله در فضا و سازماندهی دهکده ای تفریحی و توریستی با داشتن امکانات بالقوه آن است.

تلفیق طبیعت و تفرج در منظر طبیعی- تاریخی حاشیه زنجانرود(حدفاصل پل سید محمد تا سردار)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  سارا زالی کیوج   فریبرز حاج سید جوادی

چکیده: رودخانه های طبیعی حاشیه ی شهر به عنوان یک اکوسیستم طبیعی،در تقابل با اکوسیستم شهری قرار دارد و توسعه روزافزون اکوسیستم شهری و دخل و تصرف آن به سمت حرایم منابع طبیعی از جمله کریدور رودخانه، بدون در نظر گرفتن اصول و برنامه ریزی علمی، منجر به تغییر هویت این اکوسیستم هاشده است و پایداری اکولوژیکی شهر ورودخانه را تهدید می کند. مناطق ییلاقی حاشیه زنجانرود واقع در جنوب شهر زنجان که در فرآیند توسعه شهر، تقریبا به آن پیوسته، با توسعه شتابناک کالبد شهر در چند دهه اخیر، دستخوش دگرگونی های زیاد کالبدی و زیست محیطی شده اند، و روند بی برنامه و خودبخودی این دگرگونی ها، سبب بوجود آمدن مناظرآشفته ،کثیف و بعضآ نا امن در حاشیه ی شهر شده است.همچنین عناصر تاریخی با ارزشی همچون پل های میر بهاءالدین ،سردار و سید محمد که در محور رود قرار دارند، با کم لطفی سازمان های دولتی به دست فراموشی سپرده شده اند. این بافت های متمایز، با رگه هایی باقیمانده از عناصر هویت ساز گذشته شان، که در آنها قابل تشخیص است، نیازمند ساماندهی و بهسازی می باشند، تا در عین پیوستگی مناسب با بافت شهری، ارزش های طبیعی، زیست محیطی، هویتی و تاریخی آنها محفوظ بماند.یافتن بهترین شیوه مداخله جهت احیا و باززنده سازی ساحل طبیعی زنجانرود به لحاظ تبدیل ساختن این ساحل به یک مکان تفرجی تمام و کمال، با توجه به پتانسیل های طبیعی، تاریخی، موجود در سایت، هدف این تحقیق است. دراین پژوهش سعی گردیده تا با ارائه راهکارهایی از طریق اعمال برنامه ریزی صحیح و طراحی منطبق بر اصول منظر ، به وضعیت نا بسامان زنجانرود و باغات حاشیه آن که از پتانسیل های طبیعی بالایی برخوردار است ،صورتی دلپذیر و زیبا داد و این محور را به کریدوری سبز ، که نیازهای تفرجی مردم شهر و مسافران را تامین می کند ، تبدیل نمود و ادامه ی حیات طبیعی و اکولوژیکی زنجانرود را تضمین کرد. همچنین با معرفی و برجسته سازی آثاز تاریخی موجود در محور این رود مانند 3 پل تاریخی میربهاءالدین ،سردار و سید محمد ، هویت و حیاتی تازه بدین فضاها بخشید.با توجه به اینکه شهر زنجان دارای مناطق طبیعی زیبا و واجد آثار و ارزش های فراوان طبیعی و تاریخی ادوار گذشته است ، باززنده سازی این رودخانه به شهر چهره و هویت ویژه ای خواهد بخشید که علاوه بر استفاده ی ساکنین ، پتانسیل جذب سیاح و توریست را از سراسر کشور افزایش خواهد داد که این خود در رشد و توسعه ی اجتماعی – اقتصادی شهر سهم بسزایی خواهد داشت.

بازآفرینی منظر پایدار میادین قدیمی شهر قزوین با رویکرد سرزندگی (نمونه موردی سبزه میدان قزوین)
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  آذین روایی   مهدی شیبانی

مسألهی بازآفرینی فضاهای شهری و رویکرد منظرین به آن، امروزه یکی از مباحث مهم در میان متخصصین این علم است؛ در این میان توجه به موضوع سرزندگی و عوامل ایجاد کنندهی یک منظر سرزنده، یکی از موضوعات حائز اهمیت در این مقوله است؛ که کمتر به آن پرداخته شده است. متأسفانه امروزه در کشور ما، مناظر سرزندهی شهرهای کهن، با از دست دادن بار فرهنگی و تعاملات اجتماعی خویش، به روند زندگی خود ادامه میدهند و این امر به تدریج باعث تضعیف کیفیات ذهنی منظر شهر و از میان رفتن حس تعلق و از بین رفتن نشاط و حیات آنها گردیده است. این در حالی است که سرزندگی یکی از مهمترین نیازهای روانی بشر است و شهر به عنوان ظرفی برای حضور بشر، نمیتواند خالی از آن باشد. برخلاف گذشته، که منظر میادین شهرها، عرصهی ظهور فعالیت ها و تعاملات اجتماعی و به هم رسیدن مهمترین عناصر شاکلهی شهر، یعنی حکومت، مردم و مذهب بوده است، امروزه، دیگر اثری از این تکاپو و سرزندگی ، حتی در میادین اصلی شهرها به چشم نمیخورد. حضور اتومبیلها در این میادین، آن ها را صرفا به محل عبور و مرور و حرکت وسائل نقلیه بدل کرده است، نه فضایی برای ماندن، شدن و تعامل. با ادامهی این مسأله، میدان نقش خود را به عنوان یک عنصر هویتمند و شاخص در شهر از دست داده و دیگر اثری از نقش پیوند دهندهی شهر در آن، به چشم نمیخورد و سرزندگی و نشاط حاصل از تعاملات اجتماعی مردمان استفادهکننده، جای خود را به حضور مردهی اتومبیل و صرفاً عبور عابرین داده است. چگونگی تأثیر عوامل ایجاد کنندهی سرزندگی، در تعاملات پایدار اجتماعی میادین شهرها، مهمترین موضوع این پژوهش است؛ که تلاش میکند با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانهای، و با شناخت عوامل موثر در پایداری فضای جمعی و عوامل موثر در ایجاد سرزندگی در منظر میادین شهر و تأثیر آن در تعاملات مثبت اجتماعی، سرزندگی را به عنوان یکی از لوازم ایجاد فضای جمعی پایدار در میادین رو به زوال شهرها، معرفی نماید و همچنین با تأکید بر عوامل ایجاد کنندهی سرزندگی از دیدگاه منظر شهری، به بررسی چگونگی بازآفرینی میادین سرزندهتر در شهر، بپردازد. سبزه میدان شهر قزوین، به عنوان فضایی که در گذشته بخشی از دولتخانه صفوی بوده است و کمتر از یک قرن از تبدیل آن به میدان، نگذشته است، اما به عنوان یک گره مهم در شهر قزوین عمل میکند و روزانه محل آمد و شد سیل کثیری از جمعیت شهر است. فضاهای تجاری، خدماتی، فرهنگی و مذهبی متعددی که در اطراف این میدان و یا در نزدیکی آن قرار دارند، و همچنین بناهای تاریخی متععدی که قدمت آن ها به دورهی صفوی و حتی پیش از آن بازمی گردد و قسمت باقی مانده از باغ تاریخی دولتخانه ی صفوی و عمارت چهلستون که در جنوب این میدان قرار دارد، پتانسیل بالقوه ی این میدان را برای تبدیل شدن به فضای جمعی سرزنده در مرکز تاریخی شهر قزوین، به وضوح نشان میدهد. در این رساله تلاش شده است که سبزه میدان شهر قزوین را که امروزه، در کنار عبور و مرور اتومبیل ها و نقش آن به عنوان فلکه، حضور گاه به گاه سالمندان و کودکان و جوانان را ، برای دیدار و گفت و گو های روزانه ، به خود میبیند، به فضای جمعی سرزنده تری بدل شود و نقش پررنگتری به عنوان یک منظر جمعی، و نه صرفا یک فلکه شهری، به خود بگیرد.

طراحی مجتمع تفریحی–ورزشی شناور با رویکرد معماری بیونیک
پایان نامه دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  خدیجه عسگری   رحمان اقبالی

این پروژه طراحی مجموعه ای است با فعالیت های متنوع ورزشی – تفریحی که با توجه به اقلیم گرم و خشک این جزیره تاکید بیشتر بر ورزش های آبی میباشد و شامل سایر فضاها مانند باشگاه بدن سازی، سالنهای ورزش های توپی، بیلیارد، اسکیت و... و همچنین فضاهایی مانند پارک، رستوران، گالری، بخش تجاری و دیگر فضاهای جانبی می باشد و با ایجاد فضاهای متنوع پویا و همچنین دنج و آرام باعث جذب قشر های مختلفی از مردم شود و برای ساعاتی باعث تفریح ، سرگرمی و استراحت آنان گردد. همچنین می توان از این مجموعه به عنوان کانونی برای بر پایی کنفرانس ها ، برگزاری مراسم و جشن ها، ملاقات ها و ... نیز استفاده نمود. همچنین از آنجا که کشور ایران جزو کشور های زلزله خیز محسوب می شود ساخت مجموعه های شناور و سبک و مقاوم که بتواند در برابر هر زلزله ای مقاومت کند و در هر جهتی بدون آسیب دیدگی حرکت نماید می تواند یکی دیگر از اهداف این پایان نامه باشد . از دیگر اهداف ای پروژه ساخت مجموعه ای با رویکرد معماری بیونیک می باشد. معماری بیونیک یا علم بررسی نظام حیات جانداران، امروزه به عنوان یکی از سه علم برتر جهان- it. nano. bionic- معرفی گردیده است. روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است مهم ترین چیز برای معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند. این یک باور متعالیست که با زنده بودن محیط زیست، هماهنگی کامل با طبیعت ایجاد می شود. این رویکرد برای این پروژه متحرک روی آب که با توجه به نوع سازه آن نیاز به استفاده از تکنولوژی های روز دارد و همچنین با توجه به اهمیت روز افزون حفظ منابع طبیعی در قرن حاظر وساخت مجموعه های همساز و همگون با طبیعت اطراف خود می تواند بهترین انتخواب باشد و میتواند در بخش های مختلف این مجموعه مانند ساختار، مکانیزم و فرم به کار گرفته شود.