نام پژوهشگر: محمود محبی

بررسی تنوع ژنتیکی و میزان تولید و عملکرد و اجزای عملکرد در ارقام علف باغ و فستوکای پابلند
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1389
  سید محسن نیازخانی   بهرام ملکی زنجانی

علف باغ (dactylis glomerata) و فسکیوی پا بلند (festuca arundinaceae shreb) دوگرامینه مهم مرتعی چند ساله برای برداشت علوفه خشک و ایجاد و احیای چراگاهها میباشند. به منظور بررســی و شناسایی و انتخــاب ارقام و اکوتیپهــای علوفــه پر محصول و سازگار به منطقـه ، 36 ژنوتیــپ از علـف باغ (dactylis glomerata ) و36 ژنوتیــپ از فسکیــوی پـا بلــند (festuca arundinaceae) در طرح لاتیس مربع در سه تکرار به مدت یک سال در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان زنجان مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه صفات عملکرد علوفه تر، عملکرد علوفه خشک، تاریخ ظهور خوشه، تاریخ گرده افشانی، تاریخ رسیدگی بذر، ارتفاع بوته، طول خوشه، وزن هزار دانه بر روی هر کدام از گیاهان فوق الذکر، مورد مطالعه و یادداشت برداری و اندازه گیری قرار گرفتند. داده مربوط به هر صفت در هر محصول بطور جداگانه مورد تجزیه واریانس قرار گرفته و میانگین هر کدام از محصولات با همدیگر مقایسه شدند. نتایج محاسبات آماری نشان میدهد، در علف باغ صفات تاریخ ظهور خوشه، تاریخ گرده افشانی، ارتفاع بوته، طول خوشه و وزن هزار دانه اختلاف معنی داری نسبت بهم دارند. در این گیاه بین ارقام در دو صفت عملکرد علوفه تر و عملکرد علوفه خشک اختلاف معنی داری مشاهده نشد.. در گیاه فسکیوی پا بلند(festuca arundinaceae) غیر از صفات ارتفاع بوته در کلیه صفات ارقام با هم اختلاف معنی داری داشتند. نتایج نشان دادند بین ارقام مورد آزمایش علف باغ (dactylis glomerata ) ، ژنوتیپ 1961 با منشاء ایالات متحده ،دارای بیشترین عملکرد و ژنوتیپ 628 با منشاء بیجار دارای کمترین عملکرد تر می باشد. در گیاه فستوکا نیز ژنوتیپهای 71-600 با منشاء بروجن و 1061 با منشاء بلژیک دارای بیشترین عملکرد و ژنوتیپ 70- 6000 با منشاء بروجن ، دارای کمترین تولید علوفه تر می باشند. همچنیـن مطالعات مشخص نمودنـد در صفــت عملکـرد علوفـه خشک در علــف بـــاغ (dactylis glomerata ) به ترتیب ژنوتیپ های 2310 با منشاء زنجان و ژنوتیپ 411 با منشاء اردبیل به ترتیب بیشترین و کمترین عملکرد را داشتند. در گیاه فسکیوی پا بلند نیز ژنوتیپ 78 با منشاء کالیفرنیا دارای بیشترین عملکرد علوفه خشک و ژنوتیپهای 71-600 بروجن viii با منشاء روسیه و سبلان با منشاء اردبیل دارای کمترین عملکرد علوفه خشک در بین ارقام بودند . نتایج همبستگی فنوتیپی و رگرسیون نزولی نشان داد ، در گیاه علف باغ در بین صفات مورد مطالعه صفات ارتفاع بوته و وزن هزار دانه از جمله صفاتی بودند که بیشترین تاثیر را در افزایش عملکرد علوفه تر و علوفه خشک داشتند. و نیز برای افزایش تولید علوفه خشک بیشترین تأثیر را صفت عملکرد علوفه تر دارد. بنابراین برای بهبود عملکرد علوفه خشک توصیه میشود در اصلاح گیاه برای افزایش صفات فوق تلاش نمود. نتایج تجزیه علیت نشان میدهد در علف باغ (dactylis glomerata ) در صفت عملکرد علوفه خشک دو صفت عملکرد علوفه تر و وزن هزار دانه دارای بیشترین تأثیر مستقیم و مثبت و صفت ارتفاع ساقه دارای تاثیر مستقیم و کمتری نسبت به دو صفت می باشند. با توجه به اثر مستقیم و مثبت و بالای دو صفت عملکرد علوفه تر و وزن هزار دانه توصیه می شود انتخاب از طریق این دو صفت انجام گیرد. در گیاه فسکیوی پا بلند (festuca arundinaceae ) دو صفت عملکرد علوفه تر و طول خوشه دارای بیشرین اثر مثبت و مستقیم و ارتفاع ساقه نیز دارای اثر مثبت و مستقیم ولی نسبتاً کمتری نسبت به دو صفت قبلی در افزایش عملکرد علوفه خشک می باشد. در این گیاه نیز میتوان با انتخاب بر اساس دو صفت عملکرد علوفه تر و طول خوشه نسبت به افزایش عملکرد علوفه خشک اقدام نمود. در تجزیه کلاستر به روش ward ، 36 ژنوتیپ علف باغ (dactylis glomerata) در سه گروه متفاوت قرار گرفتند. تجزیه واریانس گروهها در علف باغ نشان داد ، کلاستر ها در سه صفت عملکرد علوفه خشک ، عملکرد علوفه تر و ارتفاع ساقه ، دارای اختلاف معنی داری نسبت به هم هستند. کلاستر 1 دارای عملکرد علوفه خشک بالا و عملکرد علوفه تر و ارتفاع بوته متوسط و نسبتاً دیر رس تر می باشند. ژنوتیپهای کلاستر 2 عملکرد علوفه تر و خشک و ارتفاع بوته بالاتری داشته گروه 2 نیز از عملکرد تر و خشک و ارتفاع کمتری نسبت به دو گروه دیگر برخوردار بودند.

بررسی تاثیر نانوسیلور، هینوکیتیول، اسید هیومیک در مقایسه با تیوسولفات نقره بر عمر پس از برداشت گل بریده لیزیانتوس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1390
  سمکو قلعه شاخانی   بهروز اسماعیل پور

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف تیوسولفات نقره (25/0، 5/0، 75/0 و 1 میلی مولار)، نانوسیلور (5، 10، 15 و 20 میلی مولار)، اسید هیومیک (10، 100، 1000 و 10000 پی پی ام)، هینوکیتیول (25، 50، 75 و 100میلی مولار) و اتیلن (صفر، 1، 10 و µll-1100) بر عمر پس از برداشت گل های بریده لیزیانتوس، سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار در آزمایشگاه پس از برداشت گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 90-1389 انجام شد. گل ها در آزمایش اول به مدت 2 ساعت و در آزمایشهای بعدی نیز به مدت 2 ساعت تیمار شدند. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که به دلیل غلظت بالای هینوکیتیول، گل ها در روز سوم از بین رفتند. غلظت های پایین اسید هیومیک (10 و 100 پی پی ام)، نانوسیلور (5،10 و 15 میلی مولار ) و تیوسولفات نقره (25/0 و 75/0 میلی مولار) نتیجه بهتری داشت ولی غلظت بالای اسید هیومیک (1000 و 10000 پی پی ام) بر طول عمر گل ها تاثیر منفی داشت. نتایج بدست آمده از آزمایش دوم نیز نشان داد که غلظت های بالای هینوکیتیول بر طول عمر گل ها تاثیر منفی داشت. در این آزمایش غلظت 5 میلی مولار نانوسیلور نتایج بهتری را در پی داشت. نتایج آزمایش سوم نیز نشان داد که غلظت 75/0 میلی مولار تیوسولفات نقره، عمر پس از برداشت گل های بریده را تا 4/12 روز در مقایسه با شاهد افزایش داد و روی سایر شاخص ها تاثیر معنی داری (05/0 ?p) داشت. در بین غلظت های اسید هیومیک، غلظت 10 پی پی ام روی صفات مورد اندازه گیری اثر بهتری در مقایسه با بقیه غلظت ها داشت. غلظت های 5 و 10 میلی مولار نانوسیلور تاثیر مثبتی بر وزن تر نسبی، میزان محلول جذب شده، قطر گل، میزان کلروفیل و طول عمر پس از برداشت داشت به طوری که طول عمر پس از برداشت را تا 4/12 روز بیشتر از شاهد افزایش داد. به طور کلی، در آزمایش سوم تمام تیمار های آزمایشی به جز غلظت های 1000 و 10000 پی پی ام اسید هیومیک عمر پس از برداشت گل های بریده را در مقایسه با شاهد افزایش دادند. در بخش دوم آزمایش سوم غلظت های صفر، 1، 10 و µll-1100 گاز اتیلن مورد استفاده قرار گرفت. در این آزمایش غلظت µll-11 طول عمر گل های بریده را افزایش داد و منجر به افزایش میزان قطر گل، میزان کلروفیل، وزن تر نسبی و میزان محلول جذب شده نسبت به سایر غلظت ها شد.

تاثیر نیتروژن، پلیمرآبدوست و دور آبیاری بر عملکرد و شاخص های رشد خیار سبز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان 1390
  فریبا نجفی علیشاه   احمد گلچین

کمبود منابع آب و تنش خشکی یکی از مهم ترین مشکلات تولید گیاهان زراعی در مناطق خشک و نیمه خشک جهان نظیر ایران است. استفاده از برخی مواد افزودنی مانند پلیمرهای سوپر جاذب می-تواند به استفاده بهینه از منابع محدود آب و حفظ و ذخیره رطوبت در خاک کمک نماید. در این تحقیق تاثیر چهار سطح مختلف پلیمر سوپر جاذب آکوسورب (صفر، 2، 4 و 8 گرم در کیلوگرم خاک) و سه دور آبیاری (3، 6 و 9 روز) و چهار سطح مختلف نیتروژن (صفر، 120، 240 و 360 کیلوگرم در هکتار) بر شاخص های رشد، میزان عملکرد، میزان جذب عناصر پرمصرف و راندمان مصرف آب و کود در خیار سبز گلخانه ای رقم نگار مورد بررسی گرفت. نتایج نشان داد که میزان عملکرد، شاخص های رشد خیار سبز، غلظت نیتروژن برگ و میوه و هم چنین راندمان مصرف آب و کود تحت تاثیر مصرف هیدروژل و نیتروژن قرار گرفت و به طور معنی داری نسبت به شاهد افزایش یافت. هم چنین میزان آب قابل استفاده گیاه در تیمارهای حاوی هیدروژل افزایش یافت و میزان مصرف آب با طولانی تر شدن دور آبیاری به طور معنی داری در تمامی تیمارها حاوی هیدروژل کاهش یافت. با مصرف 2 گرم پلیمر سوپر جاذب در هر کیلوگرم خاک و دور آبیاری 6 روز و مصرف 240 کیلوگرم در هکتار نیتروژن بیش ترین مقدار عملکرد (7/276 گرم در بوته) و تعداد میوه (333/7 عدد در بوته) حاصل گردید. هر چند مصرف هیدروژل به طور معنی داری میزان مصرف آب را افزایش داد ولی مصرف 2 گرم هیدروژل در کیلوگرم خاک موجب افزایش معنی دار کارایی مصرف آب و نیتروژن، یعنی عملکرد به ازای هر واحد آب و نیتروژن مصرفی گردید.

بررسی قابلیت تصاویر ماهواره ای p5 و p6 در تهیه نقشه مناطق بیابانی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده منابع طبیعی 1387
  زهرا خسروانی   جمال الدین خواجه الدین

جوامع امروزی در طول حیات خود، تغییر و تحولات گوناگونی را تجربه کرده و در آینده نیز تحولات بیشتری را شاهد خواهند بود. از جمله تغییراتی که در طی سالیان گذشته، بر جوامع اثر گذاشته و در آینده نیز تاثیرگذارخواهد بود، تغییرات قابل ملاحظه در منابع طبیعی و مسائل زیست محیطی کره زمین می باشدکه در اثر فعالیت های مخرب انسان به وجود آمده است. انسان بیش از هر عاملی باعث اختلال در محیط زیست و بر هم زدن تعادل بین اجزاء اکوسیستم میشود. تاثیر اختلال انگیز انسان بر سایر موجودات، سابقه چندانی در کره زمین ندارد و این موضوع، پدیده نسبتا تازه ای است که افزایش جمعیت انسانی در سالهای اخیر، افزایش نیازهای متنوع و تسلط انسان بر طبیعت سبب آن شده است. با توجه به سطح فعلی دانش و تکنولوژی بشر، دستیابی به یک بانک اطلاعاتی عظیم در زمینه تغییرات منابع طبیعی، بدون صرف هزینه های گزاف، تنها با بهره گیری از علم و فن سنجش از دور، امکان پذیر خواهد بود. تکنیک سنجش از دور و سیستمهای اطلاعات جغرافیایی در زمینه بررسی و مدیریت منابع طبیعی، ارزان تر از روشهای سنتی بوده و با سرعت عملی که فراهم می آورد، دارای توجیه اقتصادی است. منطقه سگزی که در شرق شهر اصفهان واقع شده است، به عنوان یکی از کانون های مهم بحران بیابانزایی در استان اصفهان، تلقی می شود. برداشت بی رویه از شنزارهای منطقه، برداشت معادن گچ، تردد کامیوون های حامل گچ و وجود کوره های گچ پزی، عامل بازدارنده، در مهار بیابان است. برداشت بی رویه از منابع دشت سگزی، مانند معادن گچ، موجب نابود شدن سنگ فرش حافظ خاک منطقه و ایجاد ذرات کم ثبات گردیده که با وزش کمترین باد، به هوا برخاسته و آلودگی های بسیار را به همراه باد و طوفان به روی منطقه شرقی اصفهان، فرو می ریزد. یکی از عوارض برداشتهای بیش از حد انسانی، تغییر شکل زمین و ایجاد منظره ای ناخوشایند دراین ناحیه است. هدف کلی از این تحقیق، ارزیابی عملکرد و قابلیت دادههای سنجنده liss iv، ماهواره هندی irs-p6و تصاویرماهواره irs-p5، در آشکارسازی زمینهای تخریب شده وگودالهای نسبتا" عظیم سگزی، ناشی از برداشتهای بیش از حد انسانی است که نمودی از تنزل شرایط اکولوژیکی و بیولوژیکی زمین و ظهور بیابانزایی در منطقه است. با توجه به هدف به کارگیری تصاویر در بررسی تخریب اراضی و شواهد بیابانزایی منطقه مورد مطالعه در گزینش و سفارش داده ها، کیفیت بالا و دقت زمینی آنها مد نظر قرار گرفت. به علت شرایط خاص منطقه مورد مطالعه و ظهور توپوگرافی های مصنوعی و انسان ساز بسیار عظیم، در دشتی نسبتا مسطح، بدون پستی و بلندی فاحش طبیعی، تصاویری باید به کار می رفت که علی رغم تفکیک مکانی خوب و دارا بودن مولفه x و y ، مولفه z نیز داشته باشد. به همین دلیل تصاویر جدیدترین و پیشرفته ترین ماهواره های irs، (p5) cartosat-1و(p6)resourcesat-1، سنجنده liss iv ، انتخاب شدند تا قابلیت آنها در تهیه نقشه ی اینگونه مناطق هم، مورد بررسی قرار گیرد. در ابتدا ثبت و زمین مرجع شدن باندa ماهواره p5 به نقشه رقومی 1:25000، با اعمال روش نزدیکترین همسایه و مدل هندسی چند جمله ای درجه یک، با rmse حدود 1/0 پیکسل زمینی، حاصل گردید. سپس جهت تصحیح هندسی سه باند تصویر سنجنده liss iv ، تصویر رنگی کاذب r:g:b به ترتیب2 3 4، به این باندa زمین مرجع شده مذکور، به روش فوق با rmse حدود 3/0 ثبت داده شد. منطقه مورد مطالعه، محدوده ای مشترک بین دو تصویر با بیشترین تراکم تخریب، دارای مساحتی معادل22121 هکتار و محدود به عرض جغرافیایی3621819-3604539 و طول جغرافیایی 596942-578892 از سیستم utm از تصاویر اصلی جدا گردید. انواع آنالیزهای پردازش داده های ماهواره ای برا ی تهیه نقشه کاربری اراضی نظیر فرایند ادغام باند های 8/5 متر سنجنده liss iv با باند a3متری ماهواره p5 توسط عملگر merge resolution و روش brovey والگوریتم نزدیکترین همسایه، آنالیز مولفه های اصلی، فیلترگذاری، شاخص گیاهیndvi، طبقه بندی نظارت شده و نظارت نشده انجام شد و در نهایت نقشه کاربری اراضی از روش هیبرید و ترکیب و عملیات رویهم گذاری لایه های اطلاعاتی مختلف به دست آمده از انجام پردازشهای مذکور، با 6 لایه کاربری اراضی کشاورزی، بایر، تخریب شده، زمینهای تاغکاری، خطوط ارتباطی و جاده و مناطق رو ستایی و صنعتی با ضریب کاپا 887/0 و دقت کلی916/0 حاصل شد. برای تهیهdem ، از تصاویر p5 که به صورت زوج تصویر استریوسکوپی هستند، استفاده شد که تعیین نقاط کنترل زمینی در ایجاد آن، اهمیت زیادی دارد. بنابراین dgps که دقتی در حد میلیمتر دارد، برای برداشت 9نقطه با پراکنش مناسب در محدوده مورد بررسی، به کار رفت که بعد از انجام توجیه داخلی و خارجی، این نقاط به عنوان نقاط کنترل بر روی جفت تصویر p5 تعیین شدند. جهت بهبود تطابق، فرایند بسط نقاط، تولید 31 نقطه گرهی و مثلث بندی انجام گردید و نقاط گرهی به عنوان نقاط چک معرفی شدند. به این ترتیبrmse مطلوب،حدود 3/. حاصل شد. نقاط کنترل برای تولید dem با پیکسل سایز 25 متر، مورد استفاده قرار گرفت. همین مدل ارتفاعی رقومی، به عنوان ورودی برای ایجاد تصویر اورتومعرفی گردید. این تصویر اورتو با استفاده از باند a ماهواره p5 و اندازه پیکسل 3*3متربه وجود آمد. دراین مرحله با استفاده از dem، خطوط منحنی میزان ارتفاعی با فاصله 5/. متر ایجاد شد و پیکسل مدل ارتفاعی رقومی به 1*1متر کاهش یافت. dem جدید، با روش (natural breaks( jenks، به 9 کلاس، طبقه بندی گردید و در محیط gis نقشه خاکبرداری و خاکریزی با ضریب کاپا 838/0، دقت کلی978/0به دست آمد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که تصاویر ماهواره ای p5 ، p6 توانایی کافی برای بررسی اراضی تخریب شده، برداشت گودالهای عظیم انسان ساز و تهیه نقشه کاربری اراضی را دارند.