نام پژوهشگر: علیرضا محمدنژاد

ساخت و بررسی اثر ناخالصی های کروم-منگنز بر ویژگیهای فیزیکی و مغناطیسی نانوذرات هگزافریت استرانسیم
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم پایه 1391
  آمنه شعبانی   هادی عربی

هگزافریت استرانسیم با ساختار مگنتوپلامبیت (ساختارهای هگزاگونال نوع m)، به دلیل ناهمسانگردی مغناطوبلوری زیاد، دمای کوری بالا، پایداری شیمیایی عالی و وادارندگی نسبتاً بالا یک گزینه مناسب برای استفاده های مختلف از جمله وسایل ضبط، آهنرباهای دائم، محیط های ضبط مغناطواپتیکی و وسایل مایکروویو به شمار می رود. در ساختار هگزاگونال نوع m پنج مکان مشخص برای یون آهن وجود دارد که شامل سه مکان هشت وجهی (2a, 12k, 4f2)، یک مکان چهاروجهی (4f1)و یک مکان تریگونال (2b) است. خواص مغناطیسی، الکتریکی و دی الکتریکی هگزافریت ها به روش ساخت، ترکیب و توزیع کاتیون های جایگزین شده در مکان های بلورشناسی فوق بستگی دارد. در این پژوهش اثر ناخالصی های منگنز، کروم و منگنز-کروم که به روش سل ژل تهیه شده است، مورد بررسی قرار گرفت. جایگزینی منگنز و کروم یک راه موثر برای تغییر خواص مغناطیسی نانوذرات هگزافریت استرانسیم می باشد. مشخصه یابی های مختلف از جمله مشخصه یابی های ساختاری((xrd، مغناطیسی(vsm) و میکروسکوپی ( (temبر روی نمونه ها انجام گرفته است. مقادیر مغناطش اشباع، مغناطش پسماند و وادارندگی با افزایش آلایش کاهش یافته است. این جانشانی کاربرد فریت ها در آهنرباهای دائم را محدود می کند اما در وسایل ذخیره اطلاعات کاربرد دارند.

مطالعه لکه های خورشیدی و تأثیر فراوانی آن ها بر اقلیم زمین
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم 1391
  اسما شکوه سلجوقی   علیرضا محمدنژاد

لکه های خورشیدی به عنوان یکی از فعالیت های خورشید از جمله پدیده هایی است که در دهه های اخیر توجه اقلیم شناسان را به خود معطوف کرده و به عنوان یکی از مولفه هایی که می تواند بر سامانه اقلیمی زمین در مقیاس های زمانی متفاوت اثر گذاشته و در نهایت نوسانات و تغییرات اقلیمی را به دنبال داشته باشد، در کانون توجه قرار گرفته است. پریود رخداد ماکزیمم و مینیمم لکه های خورشیدی نیز به علت افزایش میزان پلاسمای گسیل شده به زمین در هنگام افزایش فعالیت های خورشیدی می تواند بر دمای کره زمین موثر باشد. از اینرو در این تحقیق به تأثیر فراوانی های لکه های خورشیدی بر بی هنجاری یا آنومالی های دمای میانگین سالانه نیمکره شمالی و جنوبی پرداخته شده است. در این راستا با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری، نقش لکه های خورشیدی و ارتباط آن با دمای دو نیمکره شمالی و جنوبی در دوره1850 تا 2010 میلادی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد ضریب همبستگی متوسط بین ماکزیمم فراوانی لکه های خورشیدی و دمای نیمکره شمالی و نیمکره جنوبی وجود داشته ولی ارتباطی قابل توجه بین دمای نیمکره ها و مینیمم فراوانی لکه های خورشیدی مشاهده نشده است. روند فراوانی لکه های خورشیدی و همچنین آنومالی دمای هر دو نیمکره شمالی و جنوبی در دوره مورد مطالعه بررسی شده است. مشاهده شد که روند افزایش دمای زمین بیشتر از روند افزایش لکه های خورشیدی است و این نشان دهنده تأثیر عوامل دیگری غیر از لکه هاست. توزیع جغرافیایی آنومالی دما در هر دو نیمکره و ارتباط آن با چرخه های 10 و 11 ساله فعالیت های خورشیدی مورد بررسی قرار گرفته است. مشاهده شد که چرخه های کوتاهتر تأثیر قابل توجه بر افزایش دمای هر دو نیمکره زمین دارد. همبستگی بین فراوانی لکه های خورشیدی در سه چرخه 21 و 22 ،23 بررسی شد و همبستگی بالای این سه چرخه متوالی حاکی از ارتباطی است که باید بین چرخه های حاضر و آینده وجود داشته باشد، با استفاده از نتیجه فوق و مدل های آماری می توان چرخه های آینده را نیز پیش بینی کرد.

تحلیل همدیدی-آماری رخداد ترسالی در غرب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم 1392
  احمد نجفی   مجید میررکنی

در این پژوهش برای یک دوره 1960 تا 2005 اثر موقعیت پرفشارهای جنب حاره ای آزورز و سیبری بر بارش منطقه غرب ایران در زمستان های تر بررسی شده است. به این منظور با استفاده از شاخص های جدید سامانه های آزورز و سیبری و به کمک مدل های آماری، بارش های ایستگاه های مورد مطالعه پیش بینی و با داده های مشاهداتی مقایسه شده است. مطالعه داده های شاخص های آزورز و سیبری نشانگر تغییر مکان پرفشارهای سیبری و آزورز به عرض های پایین تر در زمستان های تر، به ویژه در ماه ژانویه است. در زمستان های تر، بی هنجاری منفی فشار در سطح مدیترانه (ناشی از پرفشار آزورز) و بی هنجاری مثبت فشار در شمال ایران (در اثر پرفشار سیبری) مشاهده می شود. در این شرایط، پرفشار آزورز ضعیف و پرفشار سیبری قوی است. همچنین در این پژوهش تاثیر عوامل جوی بزرگ مقیاس منطقه ای مخصوصأ دریای مدیترانه بر ترسالی غرب ایران بررسی شده است. در این مقاله به بررسی همدیدی و دینامیکی اثر دریای مدیترانه و عواملی از قبیل فشار، باد، دما، رطوبت و سرعت قائم بر بارش سالانه غرب ایران پرداخته شده است. به منظور تحلیل همدیدی ترسالی مذکور از نقشه های سطح زمین و سطوح 700 و 850 هکتوپاسکال از سایت نوای آمریکا استفاده شده است. کاهش فشار یا بی هنجاری منفی میانگین فشار سطح دریا روی مدیترانه، موجب تقویت چرخندزایی و افزایش فراوانی چرخندهای مدیترانه می شود که حاصل آن ایجاد زمستان های مرطوب در غرب ایران است. در زمستان های تر، بی هنجاری جهت بردار باد در غرب ایران، به سمت ایران و به معنی افزایش تندی باد از مدیترانه به سمت این ناحیه از ایران است. به علاوه مولفه های مداری و نصف النهاری باد در شمال غرب کشور و سطح مدیترانه دارای بی هنجاری مثبت هستند. این بی هنجاری، موجب بی هنجاری مثبت رطوبت نسبی روی مدیترانه و در نتیجه افزایش شار رطوبت از مدیترانه به غرب کشور می شود.

مطالعه تاثیرفراوانی و پریود لکه های خورشیدی بر دبی رودخانه های بزرگ
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند - دانشکده علوم 1393
  علی اکبر یاری نودر   علیرضا محمدنژاد

خورشید به عنوان منبع اصلی انرژی زمین و ایجاد کننده ی تفاوت اقلیمی آن، یکی از مهمترین و موثرترین مولفه برسامانه ی اقلیمی زمین است. لکه های خورشیدی به عنوان یکی از فعالیت های خورشید، از جمله پدیده هایی است که در نیم قرن اخیر توجه اقلیم شناسان را به خود جلب کرده و به عنوان یکی از مولفه هایی که می تواند برسامانه ی اقلیمی زمین در مقیاس های زمانی متفاوت، اثرگذاشته و در نهایت، نوسانات و تغییرات اقلیمی را به دنبال داشته باشد. شناخت وکشف هر چه بیشتر ارتباط بین خورشید و کره ی زمین، علل فیزیکی و چگونگی تأثیرگذاری و واکنش بین این دو پارامتر را امکان پذیر می سازد. یکی از مهمترین و جالب توجه ترین سری های زمانی که بطور مستقیم از طبیعت قابل دریافت است سری زمانی افت و خیز میزان آب رودخانه ها (دبی) و لکه های خورشیدی می باشد. میزان آب رودخانه ها به برخی عوامل بدیهی مانند میزان بارش باران و برف در طی سال و همچنین ارتفاع از سطح دریا وابسته است از آنجا که میزان آب رودخانه ها مستقیما به جاری شدن سیل و یا رخ دادن خشک سالی مربوط می شود، بنابراین یافتن معادله ی تحول و همچنین بررسی همبستگی بین افت و خیز جریان رودخانه ها و دیگر عوامل موثر، مانند فعالیت خورشید از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این تحقیق به بررسی اثر فعالیت های خورشیدی که توسط تعداد لکه های خورشیدی داده می شود بر روی میزان افت و خیز شار گذرنده از واحد سطح در رودخانه ها پرداخته ایم. در این راستا به کمک نرم افزار spss داده های مربوط به دبی رودخانه های مهم و بزرگ جهان از قبیل می سی سی پی، پارانا، می کونگ، ولگا و..... و لکه های خورشیدی در دوره های زمانی 1880 تا 2010 میلادی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت و نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که ضریب همبستگی بلند برد بسیار قوی و معنی داری بین فراوانی پریود لکه های خورشیدی و دبی رودخانه ها وجود دارد. همچنین همبستگی بین فراوانی لکه های خورشیدی در سه چرخه 21، 22 و23 بررسی شد و ضریب همبستگی بالای این سه چرخه ی متوالی، حاکی از ارتباطی است که باید بین چرخه های حاضر و آینده وجود داشته باشد، بنابراین با استفاده از ارتباطی که بین فراوانی پریود لکه های خورشیدی و دبی رودخانه های بزرگ وجود دارد، می توان دبی رودخانه ها را پیش بینی کرد و پیش بینی دبی رودخانه ها از لحاظ جنبه های اجتماعی، اقتصادی و از نقطه نظر وقوع سیل و خشک سالی گرفته تا برنامه ریزی پیرامون مسایل کشاورزی، از اهمیت خاصی برخوردار است.